2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ما کار می کنیم ، کاری انجام می دهیم ، به دنبال چیزی هستیم ، تغییر می دهیم ، استخراج می کنیم ، پیشرفت می کنیم ، ما بیشتر می خواهیم فقط این سه نیاز را برآورده کنیم. بازاریابان از این موضوع آگاه هستند. بازاریابی بر اساس روانشناسی افراد ساخته شده است ، در غیر این صورت هیچ کس چیز غیر ضروری را به هیچ کس نمی فروشد. هدف بازاریابی کسب سود است. به طرز حیله گرانه ای ، بدون استفاده از خشونت فیزیکی و جنایت ، باعث می شود فرد فکر کند که خودش تصمیم گرفته است. بازار به شما نیاز دارد تا همه چیز را خریداری کنید ، حتی آنچه که اساساً به آن احتیاج دارید و به همان میزان و بیشتر! بنابراین ، رسانه ها تحت فشار هستند ، بنابراین ، سرعت دیوانه واری در تغییر تصویر و سبک زندگی ، مد برای همه چیز ، حرفه های فعلی و غیره ایجاد شده است. شما دیگر نمی توانید لباس سال گذشته بپوشید ، حرفه ای که در آن زمان ، تلاش و پول خود را در یک سال سرمایه گذاری کرده اید بی ربط می شود یا شکل جدیدی به خود می گیرد و هنوز وقت لازم برای جبران سرمایه های سرمایه گذاری شده را ندارید. شما مدت زیادی است که برای یک کت خز طبیعی صرفه جویی کرده اید ، همه چیز را برای خود محروم کرده اید ، کسی حتی وام گرفته است ، و اکنون این به سادگی شیک نیست. همه حیوانات را نگهبانی می کنند و کت های خز مصنوعی می پوشند. و همینطور در همه چیز بازاریابان به این جنگ فکر کرده اند. شما هرگز با این روند کنار نمی آیید! اگر به نتیجه برسید ، مدت کوتاهی در آن خواهید ماند ، و سپس دوباره یک تغییر کلی در همه چیز! مردم زمان کافی برای دریافت ، درک ، تسلط بر وضعیت ، درک ، پذیرش و غیره را ندارند. و این ضروری است! اگر به مردم زمان بدهید ، آنها می فهمند که مورد تجاوز قرار می گیرند و شورش راه می اندازند. فرد متفکر موقعیتی خطرناک برای بازاریابی است. اگر همه مردم شفا پیدا کنند ، یاد بگیرند که سه آرزوی مغز خود را کنترل کنند و بفهمند که واقعاً به چه چیزی نیاز دارند ، در این صورت بازارها خراب خواهند شد. امروزه ایده مصرف ایده اصلی زندگی است.
در دنیای مدرن ما ، همه شرایط برای جایگزینی روابط ، حمایت و توجیه تنهایی ، پرورش من خودمان ، جایگزین مشکلات و درد آشکار با کمک نقاب های مادی ایجاد شده است. به اطراف نگاه کنید که چه چیزهایی توسط بازاریابان ایجاد شده است تا حواس ما را پرت کنند ، ما را سرگرم کنند ، تا حوصله مان سر نرود ، حتی افکار غم انگیز مفیدی را که به رشد و توسعه معنوی کمک می کنند دور کنید. بازاریابی نیازی به پیشرفت شما از طریق مشکلات و غلبه بر خود ندارد. او به شما نیاز دارد تا الکل بنوشید ، سرگرم شوید و خرج کنید ، خرج کنید ، خرج کنید. بازاریابی همه دسته افراد ، همه روان گردان ها را در بر گرفته است. نقاط نفوذ بر همه یافت می شود و مقاومت در برابر این فشار بسیار دشوار است. یک نفر مجاز نیست خودش باشد ، متوقف شود ، به اطراف خود نگاه کند ، فکر کند. روابط کار است ، بودن در جامعه کار است. روانشناسان چیست؟
- برخی از قوانین و اصول بازاریابی برای کسب درآمد از مشتری استفاده می کنند ، به طور مصنوعی روند درمان را گسترش می دهند و مشتری را به سمت بینی سوق می دهند. انجام این کار برای یک روانشناس خوب دشوار نیست. دیگران به اصل حرفه انتخابی خود وفادار می مانند. آنها اغلب در رسانه های اجتماعی از محبوبیت کمتری برخوردار هستند. من به شما یک راز می گویم: جالب ترین متخصصان اغلب نمی دانند چگونه خود را بفروشند. از آنجا که آنها خود انتقادی هستند ، زیرا نمی توانند دلقک ارزان قیمت را که اساس محبوبیت در شبکه های اجتماعی است ، تحمل کنند. از آنجا که آنها مشغول حرفه خود هستند ، نه خود تبلیغی! البته آگاهی از قوانین تبلیغات ، توانایی فروش به روانشناس اجازه می دهد مانند هر متخصص دیگری خدمات خود را در محیطی بسیار رقابتی به افراد منتقل کند. اما قابلیت فروش شما مشتریان را به سمت شما جذب می کند ، اما سطح حرفه ای شما را بالا نمی برد. بهترین با دنبال کننده بیشتر نیست. تبلیغات از برنامه بازاریابی خوب و سیاست تبلیغاتی صحبت می کند و بنابراین از این طریق کسب درآمد می کند. اما من یکبار دیگر تکرار می کنم - شما می توانید هر چیزی را به مردم بفروشید!
- از نظر بسیاری از افراد مدرن ، مراجعه به روانشناس به معنای اعتراف به مشکلاتی است. این یک شکست برای یک فرد مدرن است که مجبور به موفقیت شده است.بازاریابان گزینه بسیار ساده تری را ارائه می دهند ، و مهمتر از همه ، گزینه ای که احساسات ما را خوشحال می کند و … سه نیاز مغز را برآورده می کند: خرید ، سریال های سرگرمی و برنامه های تلویزیونی ، رویدادهای دسته جمعی ، برنامه های طنز (در حال حاضر تعداد بی شماری از آنها وجود دارد) ، غذای خالی خوشمزه همه اینها آرامش لحظه ای و سریع مالیخولیایی است که شخص بر آن دل بسته است. از آنجا که هیچ کس جز شما علاقه ای به حفظ سلامتی شما ندارد.
توصیه شده:
جنگ برای هماهنگی - با چه کسانی می جنگید؟
در بیش از 98 درصد موارد ، پرخوری علت اضافه وزن است. 2 remaining باقی مانده بیماری های غدد درون ریز است که با مصرف داروهای هورمونی همراه است و در این مورد لازم است بیماری زمینه ای درمان شود . نیاز به غذا یکی از اصلی ترین نیازهای بیولوژیکی است ، هدف آن حفظ زندگی است.
روانشناسان و بازاریابان. جنگ یا همکاری؟
ما کار می کنیم ، کاری انجام می دهیم ، به دنبال چیزی هستیم ، تغییر می دهیم ، استخراج می کنیم ، پیشرفت می کنیم ، ما بیشتر می خواهیم فقط این سه نیاز را برآورده کنیم. بازاریابان از این موضوع آگاه هستند. بازاریابی بر اساس روانشناسی افراد ساخته شده است ، در غیر این صورت هیچ کس چیز غیر ضروری را به هیچ کس نمی فروشد.
والدین و مربیان: جنگ یا همکاری؟
قرنطینه مشکلاتی را در روابط خانوادگی و والدین و فرزندان نشان داده است که با آموزش از راه دور کودکان تشدید می شود. والدین طیف کاملی از پاسخ های محافظتی به این استرس را از انکار گرفته تا کنترل بیش از حد به ما ارائه می دهند. در این صورت ، معلمان باید چه کار کنند تا آموزش موثر واقع شود؟ چگونه تسلیم دستکاری والدین نشویم و آرامش خود را حفظ کنیم؟ بیایید پاسخ ها را با هم پیدا کنیم
ما در حال جنگ با همکاران هستیم ، بازی می کنیم
در دوران کودکی ، با متخلفان و قلدرها ملاقات می کردیم ، ما به طور فعال از خود دفاع می کردیم ، درگیر درگیری ها و دعواهای لفظی می شدیم. در اینجا ما بزرگ شده ایم ، بسیاری از ما بالغ شده ایم ، تقریباً همه قوانین رفتار عمومی پذیرفته شده را آموخته ایم ، اما این بدان معنا نیست که دفتر کار از تبدیل شدن به یک میدان جنگ محافظت می شود.
آیا می خواهید یک جنگ مادام العمر داشته باشید؟
در حال حاضر صحبت های زیادی در مورد سندرم قربانی وجود دارد. به ویژه در زمینه روابط خانوادگی. وقتی زنی توسط همسرش مورد آزار جسمی قرار می گیرد. واقعاً ترسناک است اگر زنی زیر پرچم زندگی کند "ضربه می زند ، این بدان معناست که او دوست دارد!"