2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
نتیجه ضربه روحی ، از دست دادن یکپارچگی و تکه تکه شدن روان است ، زمانی که قسمتهای جدا شده از خویشتن به قسمتهای جداگانه تجزیه می شوند.
برخی از این قسمتها بر روی تجربه دردناک ثابت می شوند و بنابراین از آگاهی "حذف" می شوند ، پس از آن آنها مرتباً در قالب تصاویر مختلف ترسناک و مخرب به آن حمله می کنند.
روان تروما نه تنها در اشکال مختلف رفتارهای ناسازگار ، اختلالات ارتباط با افراد دیگر ، اختلالات روان تنی ، بلکه در زمینه تولید خیالی آسیب زا ، که در رویا ، تصاویر ، روشهای متنوع نمادین تجربه آسیب زا ، در الگوهای خاص منعکس می شود ، خود را نشان می دهد. تجربیات و نگرش به جهان.
یکی از قوانین اساسی عملکرد روان آسیب دیده ، تشکیل یک مکانیسم داخلی خودآزاری و خودآزاری است که در عمل تصویری آسیب زا خود را نشان می دهد و منجر به ضربه های مکرر می شود. یعنی مکانیسم های محافظتی که وظیفه آنها اطمینان از محافظت از روان در برابر آسیب است ، مزمن شده و در حالت بیماری زا عمل می کند.
سایر قسمت های روان آسیب دیده با تجربیات دوران کودکی مرتبط است که قبل از حادثه آسیب زا رخ داده است و تمایلات واپس گرایی را ایجاد می کند ، مانند ادغام با دیگری ، ارائه حفاظت و محافظت ، "تفکر جادویی" و غیره. اجزای ذهنی این قسمتها اغلب در استعاره "کودک درون" توصیف می شود.
اجزای زیر روان آسیب دیده می توانند عملکردهای یک مجرم درونی شده را انجام دهند ، بقیه بخشهای دفاعی و سخت شخصیت هستند.
بنابراین ، تروما روان را به قسمتهای مختلف تفکیک می کند ، که شروع به رفتار ناسازگار و متناقض می کند. اجتناب از تجربیات آسیب زا و تکرار آنها ؛ هوشیاری ، افزایش کنترل وضعیت (به منظور جلوگیری از آسیب های جدید) و تمایلات واپس گرایانه مرتبط با نفی تجربه آسیب زا ، تمایل به نابودی آن ؛ تمایل به "بیهوش کردن" درد و تجاوز خودکار ، ایجاد درد جدید به خود - اینها حرکات متضاد دردناک روان آسیب دیده است.
در روند کار درمانی با فردی که یک رویداد آسیب زا را تجربه کرده است ، تعدادی از واکنش های خاص به ضربه نشان داده می شود.
از جمله این واکنش ها:
- "محصور کردن" ضربه - ناتوانی در مقاومت در برابر حضور جزئیات احساسات ، احساسات و افکار مربوط به ضربه ، که در شکل متراکم خود ترکیب می شوند ، از هر چیز دیگری که در حافظه رمزگذاری شده است جدا می شود و آن را درون یک مخزن قرار می دهد. کپسول جداگانه ؛ تلاش برای کوچک کردن و محدود کردن آنچه بسیار بزرگ است با محکم شدن و منجمد کردن.
- از بین بردن هر گونه احساسات شدید - حیرت احساسی ؛
- ناتوانی در تجربه تجربیات مثبت و سرگرمی (آنهدونی) ؛
- احساس گناه ، شرم و ترس شدید - "گناه بازماندگان" معروف ، و همچنین گناه به دلیل این واقعیت که فرد قادر به مقاومت در برابر تأثیرات ضربه ای نیست. شرم همیشه با آسیب روانی همراه است ، تجربه شرم با بی حسی ، اقدامات تطبیقی همراه با نفرت از خود همراه است. ترس اغلب اقدامات و احساساتی را که در یک موقعیت معین کافی نیستند فعال می کند و برعکس آن اعمال و احساسات مناسب در یک موقعیت معین را مهار می کند.
- واکنشهای تهاجمی خودکار ، از جمله آنها واکنشهایی هستند که برای "بیهوش کردن" رنج حاد روانی با رنجهای جدید و شدیدتر طراحی شده اند.
- تجربیات وسواسی از ترس غیرمنطقی ، کابوس ، تصاویر و خاطرات ترسناک که به طور سیستماتیک به شعور حمله می کنند.
- تخیلات و انگیزه های خود ویرانگر - تمایلات خودکشی ، میل به کشته شدن ، میل به مرگ ، حالت بی تفاوتی نسبت به وحشت های زندگی ؛
- تخیلات و انگیزه های تهاجمی ناشی از شناسایی با مجرم ؛
- تمایلات واپس گرایانه ، تمایل به بازگشت به وجود "بی گناه" قبل از آسیب ، "بهشت خودشیفته" ؛
توصیه شده:
زندگی چه کسی را داریم زندگی می کنیم؟ مختصری در مورد سناریوهای زندگی
ما روزانه صدها انتخاب می کنیم. ما انتخاب می کنیم که با چه کسی و چه زمانی تماس بگیریم ، کودک را به کدام مهد کودک بفرستیم ، آیا شغل خود را تغییر دهد یا در مهدکودک قدیمی بماند. و هرچه تصمیم جدی تر باشد ، بار مسئولیت را بیشتر احساس می کنیم! با برداشتن این یا آن مرحله از زندگی ، ممکن است حتی از آن آگاه نباشیم ، اما طبق سناریوی خاصی عمل کنیم.
7 مجروح شدن دختر مادری بی عشق
در دوران کودکی ، دختر ابتدا می فهمد که کیست - در آینه ، که برای او چهره مادرش است. او می فهمد که دوستش دارد ، و این احساس - که او شایسته عشق و توجه است ، که دیده می شود و شنیده می شود - به او قدرت رشد و تبدیل شدن به یک فرد مستقل را می دهد. دختر یک مادر بی محبت - از نظر عاطفی جدا ، یا متزلزل ، یا بسیار انتقادی و ظالم - خیلی زود درس های دیگری از زندگی می آموزد.
چگونه می توان زندگی خود را زندگی کرد و نه یک زندگی دیگر یا درباره ارزشهای واقعی و اعمال شده
در جامعه ما ، الگوها و قواعدی به وضوح تعریف شده است که شما برای زندگی "نیاز" و رعایت آنها "نیاز" دارید. از کودکی به ما می گویند وقتی بزرگ شدیم باید چگونه باشیم ، آنها اغلب تصمیم می گیرند که باید چه کار کنیم ، در کدام دانشگاه وارد شویم ، چه نوع منتخبی را در کنار ما می بینند ، به طور کلی سنی پذیرفته شده است حق داشتن فرزندان و این نیز تا حدی وظیفه است - مشاغل ایجاد کنید ، خانواده و فرزندان داشته باشید.
اگر عزیزان مجروح شوند چه باید کرد
بیشتر موارد خشونت خانگی نه توسط "دیوانه های ترسناک" ، بلکه توسط افراد نزدیک و آشنا که قربانیان به آنها اعتماد دارند ، انجام می شود. و سپس یک فرد طیف کاملی از احساسات را تجربه می کند ، از ترس تا شرمندگی. چگونه می توان گفت چه کسی باور خواهد کرد؟ بله ، و اغلب کسی نیست که به او بگوید.
معنای زندگی؟ زندگی کن ، فقط زندگی کن
نویسنده: واسیلاکی ایرینا حس زندگی چیست؟ سوالی که می خواهید پاسخ آن را بیابید. و پاسخ ، همانطور که بسیاری از مردم فکر می کنند ، باید تا حدودی غیر معمول باشد. یا یکی که هیچکس فکرش را نمی کرد. - شما هدفی دارید که به دنبال آن به خواسته خود می رسید ، - از یک نوجوان 16 ساله می پرسم.