اختلال استرس پس از سانحه و آسیب دیدگی توسعه

تصویری: اختلال استرس پس از سانحه و آسیب دیدگی توسعه

تصویری: اختلال استرس پس از سانحه و آسیب دیدگی توسعه
تصویری: اختلال استرس پس از سانحه 2024, آوریل
اختلال استرس پس از سانحه و آسیب دیدگی توسعه
اختلال استرس پس از سانحه و آسیب دیدگی توسعه
Anonim

برای برخی از افراد ، این حادثه آسیب زا ماهیت مزمن داشت ، در چنین مواردی پیامدهای آن بیشتر از PTSD ساده است. در این موارد ، در مورد ترومای رشدی ، ترومای متعدد و PTSD پیچیده صحبت می شود. علائم اضافی PTSD پیچیده عبارتند از:

-نقض تنظیم احساسات (دیسفوری شدید ، نقض کنترل خشم ، اقدامات خودآزاری ، به عنوان راهی برای خودتنظیمی عاطفی) ،

- اختلال در هوشیاری (حالتهای طولانی مدت از واقعیت زدایی / شخصی سازی) ،

-پیچیدگی پذیرش خود و ادراک خود (درماندگی ، هویت قربانی ، شرمساری شدید ، احساس حقارت خود ، و غیره) ،

- نقض آشکار در زمینه روابط اجتماعی (انزوای اجتماعی ، ابراز بی اعتمادی به مردم) ،

- نقض در سیستم ارزش و سایر علائم

تحت تأثیر ضربه های مزمن ، کودک احساس خطر دائمی می کند ، که باعث می شود مغز او در وضعیت دائمی انتظار خطر قرار گیرد. در موارد آسیب های رشدی ، کودک را از افرادی تهدید می کند که باید نیازهای عاطفی و بیولوژیکی را برآورده کرده و ایمنی را تضمین کنند. بنابراین ، منبع طبیعی امنیت (افراد نزدیک) در عین حال منبع خطر می شود ، که منجر به شکل گیری یک نوع دلبستگی نامنظم می شود. روان کودک بین دوقطبی ها: "از شما متنفرم / من عشق شما را می خواهم" ، "نزد من بیایید / مرا ترک کنید" و غیره نامنظم است. سیستمهای روان شناختی مغز او نامنظم ، منفصل ، "بخشهای" جداگانه ای از تجربه او در روان شروع به همزیستی می کند: بخشی که از روابط اجتناب می کند و بخشی که برای آنها تلاش می کند ، بخشی که خشم را تجربه می کند و بخشی که تجربه می کند ترس ، قسمتی که از آسیب تجربه شده آگاه است ، و قسمتی که چیزی را به خاطر نمی آورد و غیره

ماهیت مکرر حوادث آسیب زا منجر به شکل گیری انتظار حمله در کودک می شود ، بدن او به طور مداوم "بسیج" می شود ، غلظت هورمون های استرس افزایش می یابد ، که منجر به اختلالات عصبی هورمونی ، سرکوب عملکرد سیستم ایمنی بدن می شود سیستم رخ می دهد ، بیماریهای روان تنی ایجاد می شود. انتظار حمله منجر به بی اعتمادی کامل می شود ، افراد دیگر به عنوان منابع خطر شناخته می شوند. کودک انگیزه های منفی را به افراد دیگر نسبت می دهد ، از آنها انتظار اقدامات تهاجمی را دارد ، برای او دشوار است که باور کند که نیت افراد دیگر و نگرش آنها متفاوت باشد.

بی نظمی زندگی ذهنی منجر به نقض توانایی برنامه ریزی فعالیتها ، کنترل توجه ، اعمال خودتنظیمی ، ایجاد نگرش پایدار به خود ، کنترل تکانه ها و غیره می شود. قسمتهایی از مغز که مسئول واکنشهای پرواز / حمله هستند ، دائماً فعال می شوند ، که باعث می شود واکنش کودک در برابر محرکهای دنیای بیرون با موقعیت واقعی (ترس ، پرخاشگری ، فرار ، انزوا و غیره) نامناسب باشد. کودک در هر موقعیت خنثی یا حتی دوستانه می تواند خطر را ببیند.

در برخی موارد ، هنگامی که خشونت بیش از حد وجود داشته و در غیاب تجربه مثبت ، روابط خوب با افراد دیگر ، کودک می آموزد که در این دنیا چیزی جز خشونت ، تحقیر و بی توجهی وجود ندارد. یک کودک می تواند با متجاوزان همذات پنداری کند و به صف "جلادان" بپیوندد ، یا نقش قربانی را بپذیرد که با استعفا همه چیز را از بین می برد و فکر نمی کند که زندگی می تواند حاوی چیزهای خوبی باشد. در موارد جنسی روان تروما ، تحریف آنچه معمول است به حوزه روابط صمیمی منتقل می شود.بنابراین ، کودک تجربه سوء استفاده جنسی را در نقش قربانی یا سوء استفاده کننده به رابطه ای جدید منتقل می کند.

آسیب های رشدی بر هویت ، عزت نفس و شخصیت فرد ، تنظیم هیجانی ، توانایی ایجاد روابط و ایجاد صمیمیت تأثیر می گذارد. در بسیاری از موارد ، این امر منجر به فقدان معانی و ارزش ها ، سردرگمی مداوم و ترجیح انتخاب های زندگی می شود که محکوم به فیاکوس است.

توصیه شده: