2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بیایید با تاریخچه این اصطلاح شروع کنیم تا سردرگمی کنونی بین "سوسیوپات" و "سایکوپات" و همچنین اصطلاحات مرتبط را برطرف کنیم. پزشکانی که در دهه 1800 با بیماران روانی کار می کردند متوجه شدند که برخی از بیماران آنها که کاملاً طبیعی به نظر می رسیدند و حتی قابل احترام بودند ، ویژگی هایی از خود نشان دادند. " فساد اخلاقی" یا " جنون اخلاقی" این در این واقعیت بیان شد که آنها نمی خواهند هنجارها و حقوق اخلاقی افراد دیگر را در نظر بگیرند.
اصطلاح "سایکوپات" برای اولین بار در سال 1900 در مورد این افراد به کار برده شد و در سال 1930 به "سوسیوپات" تغییر یافت تا بر آسیب هایی که این افراد به جامعه وارد می کنند تأکید شود.
اکنون محققان به استفاده از واژه روانگردان روی آورده اند. برخی از آنها از این اصطلاح برای اشاره به یک اختلال جدی تر مرتبط با ویژگی های ژنتیکی استفاده می کنند که تهدیدی برای جامعه است. اصطلاح "روان پریش اولیه" گاهی برای اشاره به شرطی شدن ژنتیکی رفتار استفاده می شود. سوسیوپات (سایکوپات ثانویه) اغلب برای اشاره به افراد کمتر خطرناک استفاده می شود ، زیرا معتقدند ریشه رفتار آنها به تربیت آنها در یک محیط خاص مربوط می شود.
هروی کلکلی (1941) اولین فردی بود که لیستی از ویژگیها را برای تعریف "روان پریش" یا "سوسیوپات" توصیف کرد. تا به امروز ، شرح این رفتار در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، ویرایش چهارم ، که شامل دسته اختلال شخصیت ضد اجتماعی است ، گنجانده شده است.
ویژگی های اصلی روانگردان:
محروم از شفقت
چک لیست روان پزشکی (CLP) ، که توسط رابرت هیر و همکارانش تهیه شده است ، روان پریش ها را بی احساس و همدل ، "بی روح" توصیف می کند. همچنین روانشناسان در تشخیص ترس در چهره افراد دیگر ضعیف هستند (بلر و همکاران ، 2004).
در حال حاضر حقایقی وجود دارد که به ماهیت بیولوژیکی رفتار بی تفاوت روانگردان اشاره می کند. برای اکثر مردم ، همدلی و مراقبت به دلیل توسعه حوزه عاطفی است. در مغز این روانگردان ، ارتباطات ضعیفی بین اجزای احساسی سیستم های مغزی یافت شده است. به دلیل فقدان ارتباطات ، روانگردان نمی تواند احساسات را عمیقا احساس کند.
انزجار همچنین نقش مهمی در توسعه اخلاق و اخلاق دارد. ما انواع خاصی از رفتارهای غیراخلاقی را ناپسند می دانیم ، بنابراین از چنین رفتاری خودداری کرده و از آن انتقاد می کنیم. اما سایکوپات ها آستانه بسیار زیادی برای انزجار دارند. آنها به عکس های نفرت انگیز افراد بدشکل و هنگامی که در معرض بوهای نامطبوع قرار می گرفتند ، بی طرفانه یا به راحتی واکنش نشان می دادند.
مدارهای عصبی در مغز وجود دارد که مسئول درک افکار دیگران است. مطالعات نشان داده است که روانپزشکان در مناطق بحرانی قشر مغز ارتباطات "غیرعادی" دارند ، که پیش نیازهای همدلی را ایجاد نمی کند. یک روانگردان نمی تواند صادقانه بگوید: "من احساسات شما را می دانم" ، "من شما را بد می بینم" و غیره.
احساسات سطحی
سایکوپات ها ، مانند سوسیوپات ها تا حدودی ، فقدان احساسات ، به ویژه احساسات اجتماعی مانند شرم ، گناه و خجالت را نشان می دهند. هروی کلکلی (1941) ، در توصیف بیماران روانی ، خاطرنشان کرد که روانپریشانی که با افراد دیگر تماس می گیرند "در اکثر واکنش های احساسی فقر نشان می دهند" و "هیچ پشیمانی یا شرمندگی ندارند".
روانشناسان به دلیل عدم ترس شناخته می شوند. در افراد عادی در شرایط تجربی ، شبکه های عصبی فعال می شوند ، عرق و حساسیت افزایش می یابد ، اگر تجربه نشان دهد که چیزی دردناک اتفاق می افتد ، یک شوک - یک جریان الکتریکی نرم ، یا فشار بر اندام.در بیماران روانی ، شبکه عصبی هیچ گونه فعالیتی نشان نداد و حساسیت پوست کاهش یافت (بیرباومر و همکاران ، 2012).
بی مسئولیت
چند ویژگی دیگر توسط H. Claykely نشان داده شده است - عدم اطمینان ، عدم مسئولیت پذیری. آنها یک مدل رفتاری از "بیرونی سازی گناه" دارند - دیگران را برای آنچه اتفاق افتاده سرزنش می کنند ، اگرچه در واقع خود آنها مقصر هستند. بر اساس شواهد واضح ، روانگردان ممکن است گناه خود را بپذیرد ، اما این اعتراف با احساس شرم و پشیمانی همراه نیست و بنابراین هیچ قدرتی برای تغییر رفتارهای آینده ندارد.
دورویی
H. Clakely ، و همچنین Robert Hare ، ویژگی های روانگردان را این گونه توصیف می کند: "گلیبی" ، "جذابیت سطحی" ، "فریب" ، "بی صداقت" و همچنین "دروغ های آسیب شناختی" برای رسیدن به اهداف خودخواهانه. آنها تمایل به تقلب برای منافع شخصی یا لذت دارند. پدر نگران دختر جامعه دوست گفت: "من حتی اگر سخت تلاش کنم نمی توانم دخترم را درک کنم. او به راحتی با چهره ای بی رحم دروغ می گوید ، و پس از دستگیری ، دور می ماند و کاملاً آرام به نظر می رسد ، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. " بیماران روانی پاسخ های متفاوتی از مغز در برابر محرک های احساسی و خنثی نسبت به افراد عادی نشان نمی دهند (ویلیامسون و همکاران 1991). آنها همچنین در درک استعاره و کلمات انتزاعی مشکل دارند.
اعتماد بیش از حد
رابرت هیر از روان پریشان به عنوان "احساس فوق العاده ارزش خود" یاد می کند. H. Clakely به فخرفروشی بیش از حد بیماران خود اشاره می کند. آر هیر یک جامعه شناس را در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان توصیف می کند که معتقد بود او شناگر درجه یک جهانی است ، هر چند که هرگز در مسابقات شرکت نکرده است.
خودخواهی
کلکلی از روانپزشکان صحبت کرد و "خودمحوری آسیب شناختی و ناتوانی در عشق" آنها را نشان داد ، که در معیارهای تشخیص سایکوپاتی گنجانده شده است. محققان اغلب به "شیوه زندگی انگلی" ذاتی در بیماران روانی اشاره می کنند.
خشونت
همانطور که در گزارش های بیمارستان از دعوا یا حملات مکرر نشان داده شده است ، روانگردان ها تمایل به رفتارهای تکانشی ، تحریک پذیر و پرخاشگرانه دارند.
بیایید به سوالات فلسفی بپردازیم. به هر حال ، آنها می توانند به ما در درک مفاهیم همه این یافته ها در تلاش های ما برای ایجاد یک جامعه اخلاقی کمک کنند.
شرط بندی ژنتیکی سایکوپاتی برای جامعه به چه معناست؟ این درباره طبیعت انسان به ما چه می گوید؟ برای "رفع" روان پریش ها چه اقداماتی می توانیم انجام دهیم و کدامیک اخلاقی ترین گام است؟ اگر این درست است که سایکوپات ها دارای ناهنجاری های مغزی هستند ، آیا می توانیم آنها را در قبال کارهایی که انجام می دهند مسئول بدانیم؟
توصیه شده:
بچه ها بزرگ شده اند ، والدین خود را فراموش کرده اند. چگونه روابط ایجاد کنیم؟
برخی از کودکان ، که به گفته آنها ، والدین آنها عاشق شده اند و با انواع مراقبت ها احاطه شده اند ، به بلوغ رسیده اند ، به دلایلی تمایلی به برقراری رابطه با مادر و پدر ندارند. یا آنها حتی والدین خود را از زندگی خود حذف می کنند - هفته ها ، ماهها خانه خود را دور می زنند ، گاهی اوقات سالها تماس نمی گیرند و حتی مستقیماً می گویند:
این سایکوپات های بی شرمانه: افسانه ها و واقعیت
اخیراً چیزی درباره آنها با وحشت صحبت شده است. در همین حال ، آنها همیشه چنین بوده اند و احتمال ملاقات با آنها در طول زندگی احتمالاً نزدیک به صد درصد است. تعداد کمی از آنها وجود دارد و فرهنگ مدرن نیز وجود آنها را به هر طریق ممکن تشویق می کند. آنچه در مورد آنها نخواهید شنید.
ویژگی های کار با افرادی که عزیزانشان خودکشی کرده اند
مرسوم نیست که در مورد کسانی که در خانواده یا محیط نزدیک آنها خودکشی اتفاق افتاده است صحبت کنیم ، حتی در یک جامعه تحمل پذیر مدرن. این مبحث هنوز تابو است. چرا مردم نیاز به حمایت ، درک و پذیرش با غم و اندوه خود دارند؟ احتمالاً به این دلیل که برای ما دشوار است که جهان بینی را در نظر بگیریم که شخصی ، از نظر ظاهری کاملاً مرفه ، می تواند به تنهایی تصمیم به مرگ بگیرد:
خیانت تقلب معنای بیولوژیکی قدرتمندی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله شده است ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر کرده و شما را در حاشیه غریزه قرار داده است
قرنهاست که خیانت با ضربه ای به قلب با خنجر مقایسه می شود. واقعیت این است که تقلب یک معنی بیولوژیکی قوی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله می شود ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر می کند ، شما را در حاشیه غریزه باروری قرار می دهد و شما را تنها می گذارد.
آیا افراد موفق متولد شده اند یا ساخته شده اند؟
آیا افراد موفق متولد شده اند یا ساخته شده اند؟ برخی استدلال می کنند که برای قرار گرفتن در قله موج ، شما باید موفق به دنیا بیایید ، در حالی که دیگران ، در سمت چپ و راست ، اصرار دارند که موفقیت مستقیماً به محیط بستگی دارد ، و برخی دیگر معتقدند که موفقیت درست است افکار و اندیشه ها بنابراین موفقیت به چه چیزی بستگی دارد؟ از ژن اجداد ما یا از کار مداوم روی خودتان؟ من به این ایده پایبند هستم که موفقیت یک کار سخت روزانه بر روی خودتان است.