2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
آیا احساس ناتوانی کامل را می شناسید؟ وقتی هنوز بیدار نیستید ، اما از قبل خسته شده اید. وقتی خستگی به طور کلی تنها حسی است که دائماً با آن همراه است. احساس افسردگی ، نوعی درماندگی ، رخوت و کمی خستگی. به نظر می رسد کارها و کارهایی وجود دارد که می خواهید انجام دهید ، اما نمی توانید انجام دهید. انرژی وجود ندارد ، به نظر می رسد یک ایده عالی به وجود آمده است ، خوب است که آن را بنویسید و کاری انجام دهید ، و من دیگر چیزی نمی خواهم. چنین ناتوانی کامل ، انرژی فقط برای آنچه لازم است ، برای تعهدات کافی است.
آشنا بنظر رسیدن؟ من فکر می کنم همه حداقل یک بار چنین احساسی دارند ، و اگر نه ، پس شما خوش شانس هستید.
دام گودالی از ناتوانی است
بسیاری از مردم این وضعیت را خستگی مزمن ، کار زیاد می نامند. اما تحقیقات اخیر نشان داده است که خستگی مزمن کمی متفاوت است و اساس پزشکی دارد. این نام بسیار واضح است ، اما تعیین اینکه این خستگی مزمن است دشوار است ، علاوه بر این ، به نظر می رسد زیاد است. پس بگذارید او را تنها بگذاریم.
همچنین ، تمام علائمی که در ابتدا ذکر کردم شبیه فرسودگی شغلی بیش از حد است. اما من با مشکلات فرسودگی شغلی روبرو هستم و منحنی انرژی را مطالعه می کنم ، و هر مرحله را مطالعه می کنم و می دانم چه کار کنم ، متوجه شدم که این نیز مربوط به خستگی نیست.
منحنی انرژی به این شکل است ، ابتدا یک مرحله خستگی وجود دارد ، سپس آرامش ، بازیابی ، فعال سازی ، عمل ، تکمیل است که به خستگی تبدیل می شود.
و برای هر مرحله چراغ هایی وجود دارد که نشان می دهد ما در یک مرحله یا مرحله دیگر هستیم. و سپس دستورالعمل های روشنی وجود دارد که باید چکار کرد ، چگونه به مرحله بعدی رفت. همه چیز واضح است ، ممکن است چندان ساده نباشد ، اما مطمئناً می دانید چه کاری باید انجام دهید.
اما ، برای یک ماه ، من بسیار باهوش بودم ، در ناامیدی و ناتوانی کامل بودم. من همه مراحل را می دانم ، در نگاه اول احساس می کنم در خستگی گیر کرده ام. و بنابراین من هر کاری کردم تا به خودم اجازه دهم خسته شوم و به آرامش بروم. من یک ماه خود را عذاب دادم تا سعی کنم آرام شوم و بهبود یابم ، اما آنچه می دانستم کار نمی کند. من بی حال بودم ، فشار نمی آوردم و بنابراین ، چرا چنین خستگی؟
من قدم به قدم هر اقدامی ، هر حسی را کار کردم. من به عنوان ساعت ساز ، مکانیسم را به طور کامل جدا کردم تا بفهمم چه چیزی خراب شده است.
و من چیزی پیدا نکردم ، خیلی وقت پیش خودم را پذیرفتم و دوباره پذیرفتم ، یک حرفه رویایی دارم ، آنچه را که دوست دارم انجام می دهم ، اگر هدفی وجود داشته باشد ، آن را پیدا کردم. من به طور کلی از زندگی خود راضی هستم ، این ناامیدی و ناتوانی از کجا ناشی می شود؟ لعنتی چه خبره؟ و عصبانی شدم. و دویدن از جلو ، این چیزی است که من را نجات داد.
تمام این حالت ، که به نظر می رسد خستگی است ، کار بیش از حد ، این چیزی نیست که به نظر می رسد.
تمام خستگی
این خستگی شبه است ، علائم مشابه خستگی را دارد ، و حتی کار بیش از حد شدید است ، اما از اعمال ناشی نمی شود ، نه از طریق اضافه بار ، بلکه از سرخوردگی.
سرخوردگی (لاتین frustratio - "فریب" ، "شکست" ، "انتظار بیهوده" ، "اختلال در مقاصد") یک حالت روانی است که در شرایط عدم امکان واقعی یا درک شده از برآوردن برخی نیازها ، یا به بیان ساده تر ، در وضعیت ناسازگاری خواسته ها فرصت های موجود.
معلوم می شود ، در چه شرایطی ، با روحیه عالی به خانه می آیید ، سر کار یا جایی دیگر ، و در آنجا موقعیتی پیش می آید که در آن شما را ناامید می کند. شما دارای طیف گسترده ای از احساسات و احساسات مشابه خستگی هستید ، اما همه روش های مقابله با خستگی در این مورد جواب نمی دهد. و شما خود را در یک وضعیت حتی شدیدتر می بینید - این یک گودال ناتوانی است.
گودال ناتوانی حالت از دست دادن انرژی ، احساس ناتوانی ، خستگی شبه است که در اثر ناامیدی شدید ایجاد می شود
چه باید کرد؟
وقتی فریب خوردیم ، آزرده شدیم ، وقتی برنامه های ما موجه نبود ، واکنش طبیعی بدن دفاع از خود خواهد بود. اگر به دلایلی اجازه تجاوز را نمی دهیم ، خود را بیشتر ناامید می کنیم و گودال عمیق تر می شود.
برای خروج از گودال ، باید 4 مرحله را انجام دهید:
اول ، درک کنید که این یک گودال است
دوم ، منبع ناامیدی را پیدا کنید
سوم ، اجازه دهید تجاوز در درون شما باشد
چهارم ، اقداماتی برای حفاظت و بازسازی مرزهای خود انجام دهیم
توجه داشته باشید ، اجازه دهید تجاوز در درون شما وجود داشته باشد به این معنی نیست که بروید و کاری خلاف قانون با مجرم انجام دهید. این حق شخصی شما است که تجاوز را ابراز کنید ، اما می توان آن را به شیوه اجتماعی قابل قبول انجام داد
نکته اصلی این است که اجازه دهید او آنجا باشد ، زیرا پرخاشگری چیزی است که به شما انرژی می دهد ، و مشکل گودال این است که هیچ انرژی در آن وجود ندارد ، بنابراین ، برای بیرون آمدن به تجاوز نیاز دارید. بدون تجاوز نمی توانید گودال را ترک کنید.
اول ، شما باید اجازه دهید که تجاوز باشد ، از خود بپرسید چگونه می توانم آن را بیان کنم ، چگونه می توانم از خودم محافظت کنم ، قابل قبول ترین گزینه ممکن را بیابم و آن را انجام دهم. باز هم ، بسیار مهم است که قدم هایی برای محافظت از خود بردارید. این عملی است که شما را از سوراخ بیرون می آورد!
برای کسانی که عاشق تشکر و بخشش همه هستند! این زیبا و نجیب است ، اما شما را به طور نامحدود در سوراخ نگه می دارد. پرخاشگری معنای بدی ندارد ، فقط انرژی است. شما نحوه ابراز پرخاشگری را کنترل می کنید. ابتدا پرخاشگری ، سپس اقدامات برای محافظت از خود ، و سپس می توانید ببخشید و تشکر کنید - این یک طرح سالم است که روان شما را حفظ می کند.
گودال ناتوانی همیشه به معنای زیر پا گذاشتن مرزهای شماست ، برای اینکه کامل باشید و به زندگی خود ادامه دهید و غصه نخورید ، باید مرزها را بازگردانید. انجام این کار بدون تجاوز غیرممکن است.
در گودال ناتوانی بودم که یک ماه ماندم ، در ابتدای ماه یکی از مشتریانی که برایش کار بازاریابی انجام می دادم ، پولی به من نداد. و من عصبانی بودم ، اما شخصی به من گفت که همه اینها ارزشش را ندارد ، و پرخاشگری من سرکوب شد و با آن تمام انرژی. ابتدا نفهمیدم که گودال است ، فکر کردم خستگی است و در حال استراحت است. اما بعد متوجه شدم که همه چیز به نحوی درست نیست. وقتی من قبلاً از خودم عصبانی بودم زیرا در حال استراحت بودم ، در حال استراحت بودم ، اما انرژی وجود نداشت. سپس بلافاصله برای من آسان تر شد و من توانستم به دلیل واقعی که آنها مرا به خاطر پول انداخته اند و تمام احساساتم نسبت به این موضوع متورم شده است ، پی ببرم. و بار دوم که اجازه دادم تجاوز به بهترین شکل انجام شود ، واقعاً عصبانی شدم. با یافتن راهی برای ابراز خشم و در عین حال تخریب طبقه شهر ، برای من بسیار آسان تر شد. و به هر حال ، من مطمئن شدم که پول به من بازگردانده می شود. اما بیشتر از همه خوشحالم که انرژی من به من بازگشت ، و اکنون می توانم این مقاله را بنویسم.
بیایید دوباره در مورد اصلی صحبت کنیم
خستگی وجود دارد ، بعد از اعمال بوجود می آید ، خستگی شبه وجود دارد - ناشی از ناامیدی است. اگر خستگی دارید ، اجازه دهید این حالت وجود داشته باشد و در امتداد منحنی انرژی قدم بزنید ، شما را به سمت عمل سوق می دهد. اگر شبه خسته هستید ، می دانید که در یک گودال ناتوانی هستید و باید واقعاً عصبانی شوید و از خود محافظت کنید. من یکبار دیگر تکرار می کنم ، دفاع از خود به معنای پاره کردن سر مجرم نیست ، شما می توانید این کار را در تخیلات خود انجام دهید ، در حقیقت ، روشهای قابل قبول بیشتری از نظر اجتماعی انتخاب کنید.
مراقب خود و انرژی خود باشید!
روانشناس ، میروسلاوا میروشنیک
توصیه شده:
ناتوانی جنسی والدین
"بابا ، من مشکل دارم …". بخشی از متن که روی صفحه ظاهر می شود به طرز چشمگیری از افکار شما خارج می شود. قلبم تندتر می تپد و انگشتانم می لرزند و کل پیام را آشکار می کند. "من با معلم دعوا کردم ، او مرا مجبور می کند …" ، "
در مورد درد ، ناتوانی و ناتوانی در درخواست کمک
خواننده اصلی لینکین پارک به تازگی خودکشی کرده است. این شوک برای بسیاری از مردم ، از جمله من بود. وقتی رابین ویلیامز چند سال پیش در تابستان خودکشی کرد ، افکارم را به خاطر دارم. در ذهن من جا نمی گرفت که چگونه فردی که شوخ طبعی ، سبکی و سادگی را نشان می دهد می تواند این کار را انجام دهد.
وابستگی به هم و میل به نجات به عنوان فرار از ناتوانی جنسی
گاهی احساس می کنم ناتوان هستم. برای من ، این یکی از سخت ترین احساسات است ، زیرا در اینجا انرژی وجود ندارد ، اما مطمئناً می خواهم کاری انجام دهم. زیرا از این عدم تحمل و شکست خود می خواهید هر جا فرار کنید: در عصبانیت ، در گناه ، در کینه ، در غرور - در هر کجا ، اما فقط برای ماندن در اینجا نیست.
تخیلات جنسی ، بازی های جنسی ، انحرافات جنسی
بیشتر اوقات ، تخیلات جنسی به عنوان افکار جنسی با محتوای غیرواقعی درک می شوند. یا چیزی که هنوز در تجربه واقعی قرار نگرفته است ، اما افکار در مورد آن هیجان انگیز است و این احساس وجود دارد که در واقعیت ممکن است آن را دوست داشته باشید (که این یک واقعیت نیست).
ناتوانی جنسی
از نوجوانی تا همین اواخر در زندگی من فرقه قدرت و کنترل وجود داشت . من کتابهای زیادی خواندم و در بسیاری از آموزشها شرکت کردم ، جایی که آنها به من آموختند چگونه همه کارها را انجام دهم ، با اطمینان به سمت اهداف بشتابم ، زنانگی و حرفه ایی خود را افزایش دهم ، بهترین جنبه خود را نشان دهم ، و اگر کسی موافقت نکرد به سرعت به او ثابت کند که او بسیار اشتباه.