بستن

تصویری: بستن

تصویری: بستن
تصویری: المكينة فيها مشكلة / وشو بستن السيارة 2024, آوریل
بستن
بستن
Anonim

احساس نزدیکی بین زن و مرد می تواند آنقدر غیرقابل تحمل باشد که زن و مرد برای جلوگیری از تجربه صمیمیت ، رابطه جنسی را آغاز می کنند. این تناقض است.

رابطه جنسی به قدری عادی شده است و تقریباً برای مردان اجباری است ، که تفسیر برانگیختگی شما هنگام تماس با یک زن جالب به عنوان جنسی آسان تر از انفجار انرژی است که همیشه در جایی شروع می شود که تماس واقعی دو روح زنده شروع می شود. رابطه جنسی ایمن تر است ، زیرا صمیمیت بدون آسیب پذیری متقابل غیرممکن است ، و رابطه جنسی کاملاً امکان پذیر است ، به ویژه اگر این ایده فقط محدود به این ایده باشد که "مرد باید از زنی که دوست دارد سکس بخواهد" (آیا این ضروری است؟) یا "یک زن باید اغوا کنید و سکسی باشید. " مجاورت مانند حامل تنش ، خجالت ، هیجان - طیف وسیعی از احساسات پیچیده ، به معنای برخورد محتاطانه دو نفر با یکدیگر است. "Banzai" و حمله به موانع - به نحوی سریعتر و آسانتر …

چرا پس از داشتن رابطه جنسی بین دو فرد تازه ملاقات شده اینقدر شرم آور است؟ این تنش که روز قبل اتفاق افتاد کجا می رود؟ بله ، هنگامی که می تواند به این رابطه بپیوندد ، بوق زد (ارگاسم). و بی حوصلگی - که در آن شرم پوشیده شده است - می تواند ناشی از پشیمانی از عجله باشد. اینکه آنها چیزی بسیار لرزان و مهم را از بین بردند ، به او اجازه صعود ندادند. گویی جوانه تازه بوجود آمده با تن آب پر می شود و سرانجام خاک را فرسوده می کند و با ریشه شسته می شود. آب خوب است وقتی به موقع و به مقدار مناسب ، نه بیشتر و نه کمتر. سکس هم. صمیمیت رابطه جنسی را حذف نمی کند ، اما شرط آن نیست. شرم و خجالت ، تنظیم کننده های طبیعی نرخ نزدیک شدن مردم ، را می توان در لحظه اجبار شدید روابط نادیده گرفت ، اما آنها هنوز هم عقب می افتند - کمی بعد …

و گرایش دیگر تمایل به آویزان کردن نوعی برچسب در مجاورت است. "دوستی" ، "عشق" ، "دوستی" یا برخی دیگر از نامها برای نوعی رابطه ، گویی صمیمیت را می توان در یک چارچوب فشرده کرد و توسعه آن را متوقف کرد. چرا اینقدر بحث وجود دارد که آیا دوستی بین زن یا مرد امکان پذیر است؟ رابطه را تعریف کنید و آرام باشید: آنها می گویند ، اکنون ما می دانیم که اینجا چه اتفاقی می افتد و ما با قوانین بازی خواهیم کرد. اما آیا اینطور است؟ اگر ما یک رابطه را به عنوان "دوستی" تعیین کنیم - آیا این امر واقعاً توسعه آنها را لغو می کند ، تضمین نمی کند که صمیمیت به کیفیت دیگری تبدیل شود (که بعداً می توان آن را "عشق" نامید)؟ و اگر ما "عشق" داریم ، اکنون ما با قوانین عشق بازی می کنیم ("اگر دوست داری ، پس …"). "دوستان به یکدیگر علاقه جنسی ندارند" - برای مثال ، این قانون از کجا آمده است؟ آنها می توانند تجربه کنند و هیچ کاری در این مورد انجام نمی دهند ، می توانند تجربه کنند و انجام دهند ، می توانند هر کار دیگری را انجام دهند … اگر نزدیکی این دو در طول زمان تغییر کرده ، کیفیت متفاوتی به دست آورده است ، آیا این بدان معناست که آنچه قبل از این تحول بود وجود نداشت یا ارزشی نداشت؟

با این حال ، یک بازی دوستی وجود دارد ، هنگامی که یک میل جنسی ساده در حال حاضر به عنوان صمیمیت مخفی شده است. اما در این بازی ، مانند هرگونه تقلید از واقعیت ، زندگی وجود ندارد. فقط کافی است کمی احساس کنید تا متوجه شوید.

بگذارید صمیمیت توسعه یابد ، و نه بر اساس قوانین "دوستی" یا "عشق" ، بلکه مطابق "نظم آشفته" طبیعی که بین زن و مرد در برقراری ارتباط با یکدیگر وجود دارد. صمیمیت لزوماً مستلزم گذار از "دوستی" به "عشق" یا بالعکس نیست. او فقط هست و در "او برای من یک فرد نزدیک است" اغلب معنا و احساس بیشتری نسبت به "او یک دوست / دوست دختر" یا "معشوق / معشوق" است. نه چندان قطعی و کامل ، و در نتیجه زنده و گرم.

توصیه شده: