شفا دادن به کودک داخلی

فهرست مطالب:

تصویری: شفا دادن به کودک داخلی

تصویری: شفا دادن به کودک داخلی
تصویری: خواهرم بيمارى سرطان داشت و امام رضا خواهرم را شفا داد..!! 2024, آوریل
شفا دادن به کودک داخلی
شفا دادن به کودک داخلی
Anonim

امروز خواب دیدم. من هنوز تحت تأثیر او هستم.

از نظر محتوا ، من کودک را در آغوش گرفته بودم ، خون آلود و زخمی. او با او در جایی فرار کرد. آن را روی سینه ام نگه داشتم. به طور کلی ، از نظر احساسی - تجربیات بسیار قوی.

Ranenuy_rebenok
Ranenuy_rebenok

فرشته زخمی ، 1903 توسط هوگو سیمبرگ

در مورد حوادث آسیب زا در زندگی ما (برای ما آسیب زا و شاید در مقیاس "جهانی" بسیار ناچیز) ، واکنش احساسی از حالت نفسانی کودک داخلی ناشی می شود. این رویای من - او به وضوح آن را منعکس کرد.

درباره کودک داخلی مطالب زیادی گفته شده و نوشته شده است. کمی نظریه ، برای کسانی که با این اصطلاح آشنایی ندارند. مفهوم کودک داخلی (BP) از نظریه تحلیل معاملاتی E. Berne به ما رسید.

هر فرد در هر لحظه از زمان در وضعیت والدین ، بزرگسالان یا کودکان است ، و این گونه است که خود را در ارتباط با افراد دیگر نشان می دهد. ولی کودک درون این همان چیزی است که یک شخص برای خودش است. این برای دیگران قابل مشاهده نیست ، اما مهمترین مشکلات نگرش فرد به خود را بیان می کند. BP بسته به نحوه ارتباط شخصیت با او ، و نحوه ارتباط او با شخصیت به طور کلی و همچنین خود ، خوشحال یا ناراضی است. این حالت عاطفی کودک درونی است که لحن احساسی اساسی شخصیت ، احساس خوشبختی فوری یا برعکس افسردگی ، اعتماد به نفس یا بی ارزشی خود را تعیین می کند. BP می تواند برای چیزی از شخص خود انتقام بگیرد ، به او خوش شانس یا شکست بخورد ، او را به سبک زندگی خاصی هدایت کند و انتخاب کار ، دوستان ، شریک زندگی یا نگرش نسبت به فرزندان خود را از پیش تعیین کند.

وضعیت VR توسط شرایط خاصی از زندگی در دوران کودکی ایجاد می شود ، اول از همه ، نحوه رفتار والدین با کودک ، چه "دستورالعمل" های شفاهی و غیر شفاهی از آنها دریافت می کند ، چگونه آنها را درک می کند و چه تصمیماتی دارد او بر اساس آنها ساخت

پس از ایجاد ، حالت ها به طور پیش فرض در حالت بزرگسالان حفظ می شوند ، زیرا نگرش های زندگی و بزرگسالان معمولاً از نحوه ایجاد احساسات ، رفتارها و استراتژی زندگی مزمن او آگاه نیستند. کودک درون روشهای اصلی سازگاری را که در دوران کودکی انتخاب شده است حفظ می کند و مسئول اهداف و انگیزه های اساسی است.

دقیقا کودک درون - منبع انرژی روانی ، خواسته ها ، انگیزه ها و نیازها. شادی ، شهود ، خلاقیت ، تخیل ، کنجکاوی ، فعالیت خودجوش وجود دارد. اما کودک درون آسیب دیده ، در مقابل شادی ، ترس ها و کینه های دوران کودکی ، هوس و نارضایتی را به ما می دهد ، که باعث می شود تمام زندگی به عنوان یک کار سخت به نظر برسد. شما می توانید کودک درونی خود را پنهان کنید ، رد کنید ، نادیده بگیرید - نیازهای او تا آنجا که دوست دارید ، اما او همچنان خود را احساس می کند.

افراد مختلف برای درمان به من مراجعه می کنند. با مشکلات مختلف در زندگی کنونی خود. با سرنوشت های متفاوت و کودکی های متفاوت.

بنابراین وجه مشترک همه مشتریان من ضربه های دوران کودکی است.

به طرز شگفت آوری ، تقریباً هر یک از ما فرزندی کوچک و آسیب دیده داریم. اگر شخصی کودکی واقعا شاد و آزاد داشته باشد ، خوشبختی بزرگی است. اگر او دوست داشت ، پذیرفته شد ، اجازه داشت خودش باشد. او درگیر بازی های روانشناختی نبود (او آنها را اصلاً نمی دید) ، وظایف والدین به او محول نشده بود (اگر خواهر و برادر وجود داشت) ، از او به عنوان ابزار دستکاری استفاده نمی شد.

نیازهای او را نادیده نگرفت یا آنها را با نگرانی شدید سرکوب نکردند.

متأسفانه من چنین افرادی را نمی شناسم.

دوران کودکی من ، با همه "خوبی" هایش ، یکی از دوران خوشبختی نبود.

من روان درمانی را برای کودک داخلی خود به صورت گروهی انجام دادم. و این برداشت ها و کشفیات بسیار قوی بود. کشف خود - خود.

کار برای درمان کودک درون شما یک فرآیند زمان بر است. اما ارزشش را دارد. کودک درون - این خود واقعی ماست. وقتی یاد می گیریم او را درک کنیم ، یاد می گیریم که خودمان را درک کنیم.

کودک داخلی رایگان یک منبع برای بزرگسالان است. اگر یک فرد بالغ با کودک داخلی خود ارتباط برقرار کرده است ، پس از زندگی ، لحظات شادی زیادی را تجربه می کند. چنین فردی تمایل به زندگی و انرژی برای حرکت رو به جلو دارد ، او با لبخند و امید به آینده می نگرد. برای چنین شخصی راحت تر می توان به س “ال "چه می خواهد" ، "چه چیزی او را خوشحال می کند" پاسخ دهد. برای افرادی که ارتباط آنها با کودک داخلی قطع شده است ، حتی چنین س simpleال ساده ای که در ظاهر به نظر می رسد ، مشکل ایجاد می کند. برای آنها دشوار است که به خواسته های خود برسند. یا در بدترین حالت ، آنها "برای مدت طولانی چیزی نمی خواهند."

به عنوان خلاصه ، می خواهم خلاصه کنم: بیشتر مشکلات زندگی ناشی از قطع ارتباط با کودک داخلی است.

ارتباط مجدد با کودک داخلی و بهبود آسیب های دوران کودکی بهتر است با یک روان درمانگر متخصص انجام شود. این می تواند روان درمانی فردی یا گروهی باشد. از طرف یک روان درمانگر ، علاوه بر مهارت کار با کودک داخلی ، از حمایت عاطفی و شخصی نیز برخوردار خواهید شد ، که در این دوره دشوار رشد آگاهانه بسیار ضروری است.

یک بار دیگر ، می خواهم تأکید کنم که این روند کند و گاهی کاملاً دردناک است. در طول این جلسات کودک درمانی داخلی ، همه گریه می کنند - مردان ، زنان ، تجار موفق و رهبران سرسخت. اما این اشک های تسکین دهنده است که از تنشی که گاهی بیش از دوازده سال در داخل انبار شده است رهایی می یابد.

درمان داخلی کودک چه می کند؟

پس در چند کلمه احساس لذت از زندگی

درک کودک از لذت از این واقعیت که "من هستم" و "زندگی است" در حال بازگشت است.

تکنیک های زیادی برای ارتباط مجدد با کودک داخلی وجود دارد. به تنهایی ، من پیشنهاد می کنم آشنایی خود را با سیستم روشهای درمانی برای کودک داخلی با روانشناسی سبزهای بهار توسط L. Bonds از کتاب جادوی رنگ آغاز کنید. اینگونه است که در کتاب S. V. Kovalev توصیف شده است. "ما از کودکی وحشتناکی می آییم یا چگونه می توانیم استاد گذشته ، حال و آینده خود باشیم"

در اینجا گزیده ای آمده است:

1. کاپشن خود را برداشته و آن را بالا بزنید. مهم این است که کاپشن مال شما باشد.

2. کاپشن تا شده را کنار خود قرار دهید ، روی صندلی حالت ثابتی بگیرید ، پای خود را محکم به زمین فشار دهید.

3. ژاکت را با هر دو دست بگیرید و محکم نگه دارید ، آن را روی زانوها در بالا قرار دهید.

4. بسته بندی را نگاه کنید ، به وضوح تصور کنید که برای اولین بار خود را ، یک کودک کوچک ، در آغوش گرفته اید.

5. اکنون با کودک نوپایی صحبت کنید که قبلاً چنین کاری نکرده است. صدای تو را شنید به عنوان مثال ، کلمات زیر را تکرار کنید: "من دیگر هرگز شما را ترک نخواهم کرد." مکث کنید. "هرگز. تو با من خواهی بود صدای مرا می شنوی؟ " مکث کنید. "دوباره هیچ وقت تو را ترک نخواهم کرد." مکث کنید. "هرگز. شما اکنون همیشه با من خواهید بود. " مکث کنید. "همیشه".

6. این کار را آنقدر تکرار کنید تا مطمئن شوید که "کودک" شما را می شنود.

7. در نهایت ، بسته نرم افزاری کوچک را در آغوش بگیرید ، آن را به سینه خود نگه دارید و مانند یک کودک تکان دهید.

L. Bonds خاطرنشان می کند که ممکن است لازم باشد این تمرین را یک بار در روز به مدت چند روز در حین تمرین خود تکرار کنید کودک درون او شما را کاملاً باور نخواهد کرد ، زیرا "او" یا "او" همچنان در ترس دائمی از رها شدن زندگی می کردند و تمام تجربه "آنها" نشان می دهد که ما ، بزرگسالان ، توجه مناسبی به فرزندان خود نداریم.

پیشرفت بیشتر کار شما با کودک آسیب دیده شما می تواند روانشناسی "نوازش بچه ای که بودی" اثر J. Rainwatter ("این در توان شماست") باشد. این ، بسیار شبیه به روش فوق ، به شرح زیر انجام می شود.

در موقعیتی قرار بگیرید که برای شما راحت است ، استراحت کنید ، چشمان خود را ببندید ، وارد آرامش و حالت پذیرش هوشیاری شوید.

دوران سختی را در دوران کودکی خود انتخاب کنید. تصور کنید آن زمان چه بودید. خود را در کودکی چگونه می بینید؟ نشسته ، دروغ می گوید یا راه می رود؟

رجوع به او شود. چند کلمه گرم تأیید و پشتیبانی به او بدهید. یه نصیحت بهش کناو را والدین (محافظ ، دوست ، سرپرست) کنید که خود می خواهید داشته باشید. یک اسباب بازی نرم بردارید که نشان دهنده کودکی شما بود ، آن را نوازش کنید ، او را نوازش کنید.

پس از اتمام این تمرین ، حتماً احساسات و افکاری را که به ذهن شما می رسد بنویسید. برای بسیاری از مردم ، این یک تجربه بسیار قدرتمند و گاهی اوقات یک پیشرفت است.

با این حال ، ممکن است بسیار مناسب شما باشد کودک درون همانطور که می گویند بلافاصله - از لحظه تولد مجروح شد. در این صورت ، اگر از روان درمانی استفاده کنید ، بهتر خواهد بود. "برای خود والدین شوید" ، شرح آن را با توجه به روشهای پیشنهاد شده توسط J. Graham ("چگونه می توان برای خود والدین شد. عصبی شاد").

تصور کنید که در هنگام تولد خودتان حضور دارید. به محض تولد ، تمام احساسات خود را نسبت به نوزاد تازه متولد شده ، او را در آغوش بگیرید ، او را در آغوش بگیرید و فقط نوازش کنید ، در همان حال به آرامی به چشمان تازه متولد شده خود نگاه کنید. وقتی متوجه شدید که نوزاد تازه متولد شده آن نگاه را به شما بر می گرداند یا فقط شما را می بیند ، به این کودک داخلی خود مراجعه کنید و بگویید که او را دوست دارید و درک می کنید و به او کمک می کنید تا بزرگ شود و بزرگ شود. کودک خود را متقاعد کنید که او به دنیایی امن آمده است که در آن شما حفاظت و کمک های لازم را انجام می دهید. به کودک داخلی خود اطمینان دهید که هرگز احساس تنهایی یا صدمه نمی کند ، می تواند به کسی که می خواهد و آنچه می خواهد تبدیل شود. که او دیگر نیازی به مبارزه برای پیروزی و شکست نخواهد داشت ، زیرا شما ، آگاهی بزرگسال او ، به فرزند خود کمک خواهید کرد تا هرگونه آزمایش را پشت سر بگذارد. به فرزند درونی خود توضیح دهید که احساس تنهایی یا ترس را نمی شناسد ، زیرا شما به او چنین پاداشی می دهید که او (شما) در فضایی از عشق و امنیت رشد می کند. به فرزند خود اطمینان دهید که مجبور نیست برای جلب توجه (که به شکل علائم روان رنجوری و روان تنی ثابت شده است) به تلاش های ناامیدانه متوسل شود ، زیرا شما به او گوش می دهید و می شنوید. و هر جا که واقعاً نیاز دارید اطاعت کنید."

و یک تمرین دیگر از موارد مورد علاقه من

25 مورد از فعالیتهای مورد علاقه خود را (دمیدن حباب / هواپیما / بادبادک ؛ نقاشی ؛ عشق ورزیدن ؛ پختن کلوچه ؛ بافندگی ؛ رانندگی با ماشین ، شنا / غواصی ؛ بازی فوتبال / هاکی / چکرز / شطرنج / بینگو / مخفی کاری و جستجو ؛ یادداشت و یادداشت کنید. آواز خواندن ؛ رقصیدن ؛ اسکیت / اسکی / سورتمه سواری / دوچرخه سواری ؛ بالا رفتن از درختان / صخره ها / حصارها ؛ مجسمه سازی با پلاستین ؛ و غیره)

در دوران کودکی خود واقعاً از کدام یک از این لیست لذت می بردید؟

کدام یک از موارد زیر اکنون لذت واقعی شماست؟ آخرین باری که به خود اجازه انجام هر یک از موارد بالا را دادید کی بود؟

در کنار هر جلسه یک تاریخ قرار دهید. و اگر معلوم شد که سالها پیش بوده است تعجب نکنید.

کاری را انتخاب کنید که خیلی وقت است انجام نداده اید و … انجام دهید!

هر روز یک لحظه برای خود اختصاص دهید. به تعویق نیندازید و "تا دیرتر" را موکول نکنید - از دوشنبه ، از سال نو ، از تعطیلات.

فرزند داخلی خود را کنار نگذارید.

بیاموزید که برای او والد پرورشی باشید.

عشق و پذیرش زندگی ، اعتماد به آن و مردم با عشق و پذیرش خود ، فرزند درونی شما آغاز می شود.

توصیه شده: