روش هایی که از راک استفاده می کنند

فهرست مطالب:

تصویری: روش هایی که از راک استفاده می کنند

تصویری: روش هایی که از راک استفاده می کنند
تصویری: چرا راک ایرانی نتوانست مخاطب گسترده جذب کند؟ بررسی با تمرکز بر راک دهه هفتاد و هشتاد 2024, آوریل
روش هایی که از راک استفاده می کنند
روش هایی که از راک استفاده می کنند
Anonim

سایکوپات ها فقط شرور فیلم های ترسناک و داستانهای هشداردهنده وال استریت نیستند. ما هر روز با آنها ملاقات می کنیم ، و در ابتدا آنها به نظر ما مردم عادی هستند. یک مطالعه نشان داد که بخش کوچکی اما قابل مشاهده از رهبران کسب و کار - 3-4 - با تعریف بالینی یک روانگردان مطابقت دارد

در مورد گل نرگس نیز همینطور است. آزمایش علمی نشان داده است که لمس کمی از خودشیفتگی می تواند در دستیابی به موفقیت تجاری کمک کند. اما مدتی را در هر محیط کاری سپری کنید و به سرعت متوجه خواهید شد که برخی از متخصصان قادر به کنترل غرور خود نیستند.

اصل مشکل این است: در حرفه عادی خود ، مطمئناً با افراد خودشیفته و روان پریشان واقعاً ناسالم روبرو خواهید شد که سعی می کنند از شما سوء استفاده و دستکاری کنند. به همین دلیل است که مقاله فهرست تفکرات فوق العاده مفصل در این مورد بسیار ارزشمند است.

افراد مخرب - حامل خودشیفتگی بدخیم ، سایکوپاتی و ویژگی های ضداجتماعی - اغلب رفتارهای نامناسبی در روابط از خود نشان می دهند ، در نتیجه ، از همسران یا شرکای خود ، خانواده و دوستان خود سوء استفاده ، تحقیر و توهین می کنند.

آنها از انواع مانورهای منحرف کننده استفاده می کنند که برای اطلاع رسانی نادرست به قربانی و تغییر مسئولیت در قبال اتفاقات طراحی شده است.

این تکنیک ها نه تنها توسط افراد خودشیفته مورد استفاده قرار می گیرند ، بلکه این خودشیفته های غالب هستند که اغلب از آنها برای فرار از مسئولیت اعمال خود استفاده می کنند.

بنابراین ، در اینجا 20 مورد حواس پرتی است که افراد ناسالم از آنها برای تحقیر و سکوت شما استفاده می کنند.

1. روشنایی گاز

نورپردازی گاز یک تکنیک دستکاری است که به راحتی می توان آن را با عبارات معمولی نشان داد: "چنین چیزی وجود نداشت" ، "به نظر شما رسید" و "دیوانه ای؟" نورپردازی گاز شاید یکی از موذی ترین تکنیک های دستکاری باشد ، زیرا هدف آن تحریف و تضعیف حس واقعیت است. توانایی شما در اعتماد به خود را از بین می برد و در نتیجه ، مشروعیت شکایات خود در مورد سوء استفاده و بدرفتاری را زیر سوال می برید.

وقتی یک خودشیفته ، جامعه شناس یا روان پریش از این تاکتیک ها علیه شما استفاده می کند ، شما به طور خودکار از طرف آنها برای مقابله با ناهماهنگی شناختی بوجود می آید. دو واکنش آشتی ناپذیر در روح شما وجود دارد: یا او اشتباه می کند ، یا احساسات من. دستکاری کننده سعی خواهد کرد شما را متقاعد کند که مورد اول کاملاً دور از ذهن است و دومی حقیقت محض است و بر عدم کفایت شما گواهی می دهد.

برای مقاومت در برابر نورپردازی گاز ، بسیار مهم است که در واقعیت خود حمایت کنید: گاهی اوقات کافی است آنچه را که در یک دفتر خاطرات اتفاق می افتد بنویسید ، به دوستان خود بگویید یا با یک گروه پشتیبانی به اشتراک بگذارید. ارزش حمایت خارجی این است که می تواند به شما کمک کند از واقعیت تحریف شده دستکاری کننده خارج شوید و همه چیز را خودتان ببینید.

2. فرافکنی

یکی از نشانه های مطمئن تخریب گرایی زمانی است که فرد به طور مزمن تمایلی به دیدن کاستی های خود ندارد و از هر آنچه در توان دارد برای جلوگیری از مسئولیت خود استفاده می کند. به این می گویند فرافکنی. فرافکنی یک مکانیسم دفاعی است که برای جایگزینی مسئولیت ویژگی ها و رفتارهای منفی شخص با نسبت دادن آنها به شخص دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین ، دستکاری کننده از پذیرفتن گناه و مسئولیت خود در قبال عواقب اجتناب می کند.

در حالی که همه ما تا حدی از فرافکنی استفاده می کنیم ، دکتر مارتینز-لوی متخصص خودشیفتگی بالینی خاطرنشان می کند که خودشیفته ها اغلب از فرافکنی به عنوان نوعی سوء استفاده روانی استفاده می کنند.

خودشیفتگان و جامعه شناسان به جای اعتراف به نقص ها ، نقص ها و کارهای خلاف خود ، ترجیح می دهند رذایل خود را به ناخوشایندترین و بی رحمانه ترین شکل بر قربانیان بی خبر خود متهم کنند.آنها ترجیح می دهند به جای این که بپذیرند مراقبت از خود برای آنها مفید خواهد بود ، احساس شرمندگی را در قربانیان خود ایجاد کنند و مسئولیت رفتار خود را بر عهده آنها بگذارند. به این ترتیب ، خودشیفته باعث می شود دیگران احساس شرمساری تلخی را کنند که نسبت به خود احساس می کند.

به عنوان مثال ، یک دروغگوی آسیب شناختی ممکن است شریک خود را متهم به دروغ گفتن کند. یک زن نیازمند می تواند شوهرش را "چسبنده" در تلاش برای وابستگی به او خطاب کند. یک کارمند بد ممکن است رئیس خود را ناکارآمد بخواند تا از صحبت صادقانه در مورد عملکرد خود اجتناب کند.

سادیست های خودشیفته عاشق بازی تغییر سرزنش هستند. اهداف بازی: آنها برنده می شوند ، شما شکست می خورید ، نتیجه نهایی - شما یا تمام جهان مقصر همه چیزهایی هستید که برای آنها اتفاق افتاده است. بنابراین ، شما باید از نفس شکننده آنها پرستاری کنید و در عوض شما به دریایی از ناامنی و انتقاد از خود رانده می شوید. باحال فکر کرد ، ها؟

راه حل؟ احساسات دلسوزی یا همدلی خود را بر روی یک فرد مخرب "طرح" نکنید و پیش بینی های سمی آنها را بر روی خود نپذیرید. همانطور که دکتر جورج سیمون ، متخصص دستکاری می نویسد در لباس گوسفند (2010) ، نشان دادن وجدان و نظام ارزشی خود بر دیگران می تواند بهره کشی بیشتر را تشویق کند.

خودشیفته ها در انتهای شدید طیف تمایل دارند که در درون نگری و تغییر کاملاً بی علاقه باشند. این مهم است که همه روابط و ارتباطات خود را با افراد مخرب در اسرع وقت قطع کنید تا به واقعیت خود تکیه کنید و برای خود ارزش قائل شوید. شما مجبور نیستید در چاه اختلال عملکرد دیگران زندگی کنید.

3. مکالمات جهنمی بی معنی

اگر به ارتباط متفکرانه با یک فرد مخرب امیدوار باشید ، ناامید خواهید شد: به جای یک گفتگوی محتاط ، یک شستشوی مغزی حماسی دریافت خواهید کرد.

افراد خودشیفته و جامعه شناس از جریان هوشیاری ، مکالمات دایره ای ، شخصی سازی ، نمایش و روشنایی گاز استفاده می کنند تا هنگام مخالفت یا به چالش کشیدن شما را گیج و گیج کنند. این کار به منظور بی اعتباری ، حواس پرتی و ناراحتی شما ، حواس شما را از موضوع اصلی انجام می دهد و باعث می شود احساس گناه کنید که یک فرد زنده با افکار و احساسات واقعی هستید که جرات متفاوت بودن با افکار خود را دارند. از نظر آنها ، کل مشکل وجود شماست.

ده دقیقه مشاجره با یک خودشیفته کافی است - و شما در حال حاضر از خود می پرسید که چگونه اصلاً درگیر این موضوع شده اید. شما فقط با ادعای مضحک او مخالف بودید که می گوید آسمان قرمز است و اکنون همه دوران کودکی ، خانواده ، دوستان ، شغل و سبک زندگی شما با گل و لای آمیخته شده است. این به این دلیل است که اختلاف نظر شما با اعتقاد غلط او مبنی بر اینکه او قادر مطلق است و همه چیز را می داند در تضاد است ، که منجر به ضربه های به اصطلاح خودشیفته می شود.

به یاد داشته باشید: افراد مخرب با شما بحث نمی کنند ، آنها در واقع با خودشان بحث می کنند ، شما فقط شریک یک مونولوگ طولانی و طاقت فرسا هستید. آنها عاشق نمایش هستند و برای آن زندگی می کنند. در تلاش برای یافتن بحثی که ادعاهای مضحک آنها را رد کند ، شما فقط چوب را روی آتش می اندازید. به افراد خودشیفته غذا ندهید - بهتر است این درک را به خود بدهید که مشکل از شما نیست ، بلکه از رفتارهای سوء استفاده کننده آنها است. به محض اینکه اولین علائم خودشیفتگی را احساس کردید ، ارتباط خود را متوقف کنید و آن زمان را صرف کار لذت بخشی کنید.

4. کلیات و اظهارات بی اساس

خودشیفته ها همیشه از هوش برجسته ای برخوردار نیستند - بسیاری از آنها اصلاً به تفکر عادت ندارند. آنها به جای اتلاف وقت و مرتب سازی دیدگاه های مختلف ، بر اساس هر آنچه شما می گویید ، کلیات را ارائه می دهند و از تفاوت های ظریف استدلال شما و تلاش های شما برای در نظر گرفتن نظرات مختلف چشم پوشی می کنند. و حتی راحت تر می توان برچسب روی شما گذاشت - این به طور خودکار ارزش هر یک از اظهارات شما را نفی می کند.

در مقیاس وسیع تر ، عموماً از کلیات و ادعاها برای کاهش ارزش پدیده هایی استفاده می شود که در پیش داوری ها ، طرح ها و کلیشه های اجتماعی بی اساس قرار نمی گیرند. آنها همچنین برای حفظ وضعیت موجود استفاده می شوند. بنابراین ، یک جنبه از مشکل تا حدی متورم می شود که گفتگوی جدی غیرممکن می شود. به عنوان مثال ، وقتی شخصیت های مشهور متهم به تجاوز می شوند ، بسیاری بلافاصله شروع به فریاد می کنند که چنین اتهاماتی گاهی دروغ است.و ، اگرچه اتهامات دروغین رخ می دهد ، اما هنوز بسیار نادر است ، و در این مورد ، اقدامات یک نفر به اکثریت نسبت داده می شود ، در حالی که اتهام خاصی نادیده گرفته می شود.

چنین تظاهرات روزمره ای از تجاوزهای کوچک معمولی از روابط مخرب است. به عنوان مثال ، شما به خودشیفته می گویید که رفتار او غیرقابل قبول است ، و در پاسخ بلافاصله اظهاراتی بی اساس در مورد حساسیت شما یا کلی گویی مانند: "شما همیشه از همه چیز ناراضی هستید" یا "شما به هیچ وجه راضی نیستید" می گوید. به جای توجه به مشکل واقعی بله ، ممکن است گاهی اوقات بیش از حد حساس باشید - اما به احتمال زیاد متجاوز شما بیشتر اوقات بی حس و بی احساس است.

از حقیقت منحرف نشوید و سعی کنید در برابر کلی گویی های بی اساس مقاومت کنید ، زیرا این فقط نوعی تفکر سیاه و سفید کاملاً غیر منطقی است. در پشت افراد مخربی که کلیات بی اساس را پراکنده می کنند ، همه غنای تجربیات بشری وجود ندارد - فقط تجربه محدود آنها ، همراه با احساس متورم از عزت نفس است.

5. انحراف افکار و احساسات شما تا حد پوچی

در دستان خودشیفته یا جامعه شناس ، تفاوت دیدگاه ها ، احساسات مشروع و تجربیات واقعی شما به نقص های شخصیتی و شواهدی از بی منطقی شما تبدیل می شود.

خودشیفته ها انواع افسانه ها را می سازند و آنچه را که می گویید ترجمه می کنند تا موقعیت شما پوچ یا غیرقابل قبول به نظر برسد. فرض کنید شما به یک دوست مخرب اشاره کردید که از نحوه صحبت با او خوشتان نمی آید. در پاسخ ، او کلمات شما را می پیچاند: "اوه ، و ما شما را داریم ، پس خود کمال؟" یا "بنابراین شما فکر می کنید من بد هستم؟" - اگرچه شما فقط احساسات خود را بیان کرده اید. این به آنها این فرصت را می دهد که حق افکار و احساسات شما را در مورد رفتار نامناسب خود لغو کرده و هنگام تلاش برای تعیین مرزها احساس گناه را در شما القا می کند.

این حواس پرتی رایج یک تحریف شناختی به نام ذهن خوانی است. افراد مخرب معتقدند که افکار و احساسات شما را می شناسند. آنها مرتباً بر اساس واکنش های خود به جای نتیجه گیری دقیق به نتیجه گیری می پردازند. آنها بر اساس توهمات و توهمات خود بر این اساس عمل می کنند و هرگز از ضرری که در نتیجه ایجاد می کنند عذرخواهی نمی کنند. استادان بزرگ قرار دادن کلمات در دهان شخص دیگری ، آنها شما را به عنوان حامل نیت ها و نظرات کاملاً وحشی معرفی می کنند. آنها شما را متهم می کنند که قبل از اینکه در مورد رفتار آنها اظهار نظر کنید آنها را ناکافی می دانید ، و این نیز نوعی دفاع پیشگیرانه است.

بهترین راه برای ترسیم خط مشی واضح در برخورد با چنین شخصی این است که به سادگی بگویید ، "من این را نگفتم" ، و اگر او همچنان شما را متهم به کارهایی کرد که نکرده اید یا نگفتید ، صحبت را به پایان برسانید. تا زمانی که فرد مخرب این توانایی را داشته باشد که تقصیر را کنار گذاشته و مکالمه را از رفتار خود منحرف کند ، همچنان به شما این احساس شرم را القا می کند که شما جرات کرده اید در موضوعی با او مخالفت کنید.

6. لگد زدن و تغییر قوانین بازی

تفاوت بین انتقاد سازنده و مخرب در عدم وجود حملات شخصی و استانداردهای دست نیافتنی است. این به اصطلاح "منتقدان" کوچکترین تمایلی برای کمک به شما در تبدیل شدن به یک فرد بهتر ندارند - آنها فقط از نق زدن ، تحقیر کردن و تبدیل شدن شما به یک بزبان قربانی لذت می برند. سادیست های خودشیفته و جامعه شناسان از سفسطه ای به نام تغییر بازی استفاده می کنند تا اطمینان حاصل شود که آنها هر دلیلی برای ناراضی بودن مداوم از شما دارند. این زمانی است که حتی پس از ارائه انواع شواهد برای اثبات استدلال خود یا انجام کلیه اقدامات ممکن برای برآوردن درخواست آنها ، آنها درخواست جدیدی را به شما ارائه می دهند یا شواهد بیشتری می خواهند.

آیا شغل موفقی دارید؟ خودشیفته عیب خواهد دید که چرا شما هنوز چند میلیونر نیستید.آیا نیاز او به نوازش شبانه روزی را برآورده کرده اید؟ حالا ثابت کنید که می توانید "مستقل" بمانید. قوانین بازی دائماً تغییر خواهند کرد و حتی می توانند به راحتی حتی با یکدیگر در تضاد باشند. تنها هدف این بازی جلب توجه و تأیید خودشیفته است.

با بالا بردن مداوم سطح انتظارات یا حتی جایگزینی آنها با انتظارات جدید ، دستکاری کنندگان مخرب می توانند حس بی ارزشی و ترس دائمی از نامناسب بودن را در شما ایجاد کنند. با برجسته کردن یک قسمت جزئی یا یکی از اشتباهات خود و افزایش آن به نسبت عظیم ، خودشیفته شما را مجبور می کند که شایستگی های خود را فراموش کنید و در عوض نگران نقاط ضعف یا کاستی های خود باشید. این شما را مجبور می کند تا در مورد انتظارات جدیدی که اکنون باید برآورده کنید فکر کنید ، و در نتیجه ، برای برآوردن هر یک از درخواست های خود از راه خارج می شوید - و در نهایت معلوم می شود که او هنوز هم با شما بد رفتار می کند.

گول زدن و تغییر قوانین بازی را فریب ندهید - اگر شخصی ترجیح می دهد قسمت های ناچیز را بارها و بارها بمکند ، در حالی که به تمام تلاش های شما برای اثبات حق با او یا برآوردن خواسته های او توجه نمی کند ، پس او تمایلی به درک شما ندارد تمایل او این است که این احساس را به شما القا کند که باید دائماً برای جلب رضایت او تلاش کنید. قدر خود را بدانید و تأیید کنید. بدانید که شما یک فرد کامل هستید و نیازی نیست دائماً احساس ناسپاسی یا بی لیاقتی کنید.

7. تغییر موضوع برای فرار از مسئولیت

من این مانور را "سندرم چه-من" می نامم. این یک انحراف لفظی از موضوع مورد بحث با هدف تغییر توجه به موضوعی کاملاً متفاوت است. خودشیفته ها نمی خواهند در مورد مسئولیت شخصی خود بحث کنند ، بنابراین مکالمه را به سمتی می برند که می خواهند. آیا از اینکه او وقت خود را به کودکان اختصاص نمی دهد شکایت دارید؟ این شما را به یاد اشتباهی می اندازد که هفت سال پیش مرتکب شده اید. این مانور نه زمان و نه چارچوب موضوعی را می شناسد و اغلب با این کلمات شروع می شود: "و هنگامی که شما …"

در سطح عمومی ، این تکنیک ها برای بر هم زدن بحث هایی که وضعیت موجود را زیر سال می برد ، مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال ، گفتگو در مورد حقوق همجنسگرایان را می توان خنثی کرد در صورتی که تنها یکی از شرکت کنندگان در مورد یک موضوع فوری دیگر س questionالی مطرح کند و توجه را از اختلاف اصلی منحرف کند.

همانطور که تارا ماس ، نویسنده کتاب صحبت کردن: کتاب قرن بیست و یکم برای زنان و دختران ، اشاره کرد ، برای ملاحظه و حل مناسب مسائل به ویژگی خاصی نیاز است - این بدان معنا نیست که موضوعات مطرح شده در طول راه مهم نیستند ، بلکه به این معنی است که برای هر موضوعی زمان و زمینه آن وجود دارد.

منحرف نشوید ؛ اگر کسی سعی می کند مفاهیم را جایگزین کند ، از روش "ثبت ضبط شده" استفاده کنید ، همانطور که من آن را می گویم: بدون ترک موضوع ، دائماً واقعیتها را تکرار کنید. فلش ها را به عقب ببرید ، بگویید: "من اکنون در مورد آن صحبت نمی کنم. حواسمان پرت نشود. " اگر کمکی نمی کند ، مکالمه را متوقف کنید و انرژی خود را در جهت مفیدتری هدایت کنید-به عنوان مثال ، یک شریک گفتگو را پیدا کنید که در رشد ذهنی در سطح یک کودک سه ساله گیر نکرده باشد.

8. تهدیدهای نهفته و آشکار

خودشیفتگان و دیگر افراد مخرب وقتی احساس ناراحتی می کنند که اعتقاد دارند تمام جهان به آنها مدیون است ، احساس کاذب برتری یا غرور عظیم توسط کسی زیر سوال می رود. آنها تمایل دارند خواسته های غیر منطقی از دیگران داشته باشند - در حالی که شما را به دلیل برآورده نکردن انتظارات دست نیافتنی آنها مجازات می کنند.

آنها به جای حل کامل اختلافات و به دنبال سازش ، سعی می کنند شما را از حق نظر خود محروم کنند و سعی می کنند به شما بیاموزند که از عواقب هرگونه اختلاف با آنها یا عدم رعایت الزامات آنها بترسید. آنها به هرگونه اختلاف نظر با اولتیماتوم پاسخ می دهند ، واکنش استاندارد آنها این است "این کار را بکن ، در غیر این صورت من آن کار را خواهم کرد".

اگر در پاسخ به تلاش های خود برای علامت گذاری خط یا بیان نظر عالی ، صدای دستور و تهدیدهایی را می شنوید ، خواه نکات محجبه یا وعده های دقیق مجازات باشد ، این یک نشانه مطمئن است: شما فردی را دارید که مطمئن است همه به او بدهکار هستند و او هرگز به مصالحه نمی رود. تهدیدها را جدی بگیرید و به خودشیفته نشان دهید که شوخی نمی کنید: در صورت امکان آنها را ثبت کنید و به مقامات مربوطه گزارش دهید.

9. توهین

خودشیفته ها وقتی یک فیل را کوچکترین تهدیدی برای احساس برتری خود احساس می کنند ، از طریق مگس به بیرون باد می کنند.از نظر آنها ، فقط آنها همیشه حق دارند ، و هرکسی که جرات می کند خلاف این را بگوید ، ضربه های خودشیفته ای به آنها وارد می کند و منجر به خشم خودشیفته می شود. به گفته دکتر مارک گولستون ، خشم خودشیفته نتیجه عزت نفس پایین نیست ، بلکه اعتقاد به عصمت خود و احساس برتری کاذب است.

در کمترین نوع از این نوع ، خشم خودشیفته وقتی توهین می کند که نتواند بر عقاید یا احساسات شما تأثیر بگذارد. آزار و اذیت یک راه آسان و سریع برای توهین ، تحقیر و تمسخر هوش ، ظاهر یا رفتار شما است ، در حالی که به طور همزمان شما را از شخصی بودن با نظر شخصی خود محروم می کند.

همچنین می توان از توهین برای انتقاد از باورها ، عقاید و ایده های شما استفاده کرد. یک دیدگاه مستدل یا تکذیب قانع کننده ناگهان در دستان خودشیفته یا جامعه شناس "احساس خنده دار" یا "احمقانه" می شود که احساس صدمه می کند اما هیچ اعتراض اساسی ندارد. خودشیفته که نمی تواند قدرت حمله به استدلال خود را پیدا کند ، به شما حمله می کند و به هر طریقی می تواند اقتدار شما را زیر سوال ببرد و توانایی های ذهنی شما را زیر سوال ببرد. به محض اینکه توهین ها وارد عمل شوند ، باید ارتباطات را قطع کنید و به وضوح مشخص کنید که قصد تحمل آن را ندارید. آن را شخصی نگیرید: درک کنید ، آنها فقط به توهین متوسل می شوند زیرا راه دیگری برای رساندن منظور خود نمی دانند.

10. "آموزش"

افراد مخرب به شما می آموزند که نقاط قوت ، استعدادها و خاطرات خوش خود را با سوء استفاده ، ناامیدی و بی احترامی مرتبط کنید. برای این منظور ، آنها ، به طور تصادفی ، اظهارات تحقیرآمیزی در مورد ویژگیها و ویژگیهای شما می کنند ، که خود آنها قبلاً آنها را تحسین می کردند ، و همچنین اهداف شما را خراب می کنند ، تعطیلات ، تعطیلات و آخر هفته های شما را خراب می کنند. آنها حتی می توانند شما را از دوستان و عزیزان جدا کرده و از نظر مالی به آنها وابسته سازند. شما ، به عنوان سگهای پاولوف ، اساساً "آموزش دیده" هستید ، ترس از انجام همه کارهایی را که قبلاً زندگی شما را غنی کرده بود ، در شما ایجاد می کند.

افراد خودشیفته ، جامعه شناس ، روان پریش و سایر افراد مخرب این کار را انجام می دهند تا تمام توجه را به خود معطوف کنند و اینکه چگونه می توانید نیازهای آنها را برآورده کنید. اگر برخی عوامل خارجی بتوانند مانع از کنترل کامل و کامل زندگی شما شوند ، بدنبال تخریب آن هستند. آنها باید همیشه در کانون توجه باشند. در مرحله ایده آل سازی ، شما مرکز دنیای خودشیفته ها بودید - و اکنون خودشیفته باید مرکز جهان شما باشد.

علاوه بر این ، افراد خودشیفته ذاتاً از نظر آسیب شناسی حسادت می کنند و نمی توانند این تصور را داشته باشند که چیزی می تواند شما را حتی از تأثیر آنها محافظت کند. برای آنها ، خوشبختی شما نشان دهنده همه چیز است که در وجود ناچیز عاطفی آنها در دسترس آنها نیست. از این گذشته ، اگر متوجه شدید که می توانید از فردی که مخرب نیست احترام ، محبت و حمایت دریافت کنید ، چه چیزی شما را از جدا شدن از او باز می دارد؟ در دستان یک فرد مخرب ، "آموزش" روشی م effectiveثر است که شما را به نوک انگشتان پا می رساند و همیشه در نیمه راه رویای خود متوقف می شود.

11. افترا و آزار و اذیت

وقتی افراد مخرب نمی توانند نحوه برداشت شما از خود را کنترل کنند ، آنها شروع به کنترل نحوه درک دیگران از شما می کنند. آنها نقش یک شهید را بر عهده می گیرند و شما را مخرب می کنند. تهمت و شایعه یک حمله پیشگیرانه است که برای از بین بردن شهرت شما و لکه دار کردن نام شما طراحی شده است به طوری که در صورت تصمیم به پایان رابطه و ترک یک شریک مخرب ، هیچ حمایتی برای شما باقی نمی ماند. آنها حتی ممکن است شما یا شخصی را که می شناسید مورد آزار و اذیت قرار دهند ، ظاهراً برای "افشای" شما. این "قرار گرفتن در معرض" فقط راهی برای پنهان کردن رفتار مخرب خود با نمایش آن بر شما است.

گاهی اوقات شایعات باعث می شود دو یا حتی کل گروه از افراد در برابر یکدیگر سخت شوند.قربانی در یک رابطه مخرب با یک خودشیفته اغلب از آنچه در مورد او گفته می شود تا زمانی که این رابطه دوام دارد بی خبر است ، اما معمولاً تمام حقیقت وقتی متلاشی می شود آشکار می شود.

افراد مخرب پشت سر شما (و در چهره شما نیز) شایعه می گویند ، چیزهای ناخوشایندی در مورد شما یا عزیزانتان می گویند ، شایعاتی را منتشر می کنند که شما را متجاوز نشان می دهد و قربانی خواهند شد و دقیقاً چنین اقداماتی ، اتهاماتی را به شما نسبت می دهند. که از طرف شما بیشتر از همه از آن می ترسیدید. علاوه بر این ، آنها به طور روشمند ، پنهان و عمدی شما را آزرده خاطر می کنند تا سپس عکس العمل های شما را به عنوان مدرکی اثبات کنند که آنها "قربانی" روابط شما هستند.

بهترین راه برای مقابله با افترا این است که همیشه کنترل داشته باشید و به حقایق پایبند باشید. این امر به ویژه در مورد طلاق های متضاد با افراد خودشیفته صادق است که می توانند عمداً شما را تحریک کنند تا از واکنش های شما علیه شما استفاده کنند. در صورت امکان ، هر گونه آزار ، ارعاب یا سوء استفاده (از جمله آنلاین) را مستند کنید و سعی کنید فقط از طریق وکیل خود با افراد خودشیفته ارتباط برقرار کنید. وقتی صحبت از آزار و اذیت می شود ، باید با نیروی انتظامی تماس بگیرید. توصیه می شود وکیلی را پیدا کنید که در اختلال شخصیت خودشیفته مسلط باشد. صداقت و صداقت شما وقتی خودنمایی می کند که ماسک از خودشیفته شروع به خزیدن کند.

12. عاشق بمباران و کاهش ارزش پول باشید

افراد مخرب شما را از مرحله ایده آل سازی می گذرانند تا زمانی که به طعمه نمی افتید و با آنها رابطه دوستانه یا عاشقانه برقرار می کنید. سپس آنها شروع به بی ارزش کردن شما می کنند و نسبت به همه چیز که در ابتدا آنها را به شما جذب کرده است ، تحقیر می شوند. یک مورد معمول دیگر زمانی است که یک فرد مخرب شما را روی پایه قرار می دهد و شروع به بی ارزش کردن و تحقیر شخص دیگری می کند که احساس برتری او را تهدید می کند.

خودشیفته ها دائماً این کار را می کنند: آنها در مورد شرکای جدید / شرکای سابق خود سرزنش می کنند و با گذشت زمان شروع به رفتار با افراد جدید با همان بی اعتنایی می کنند. در پایان ، هر شریک خودشیفته همان چیزهایی را تجربه می کند که افراد قبلی تجربه می کردند. در چنین رابطه ای ، شما به ناچار تبدیل به همسر سابق دیگری می شوید که او را به همان شیوه با دوست دختر بعدی خود مورد اهانت قرار می دهد. شما فقط هنوز آن را نمی دانید بنابراین ، اگر رفتار همسرتان با دیگران در تضاد کامل با میزان قندی است که او در رابطه با شما نشان می دهد ، روش بمباران عشق را فراموش نکنید.

همانطور که وندی پاول ، مربی رشد شخصی توصیه می کند ، یک راه خوب برای مقاومت در برابر بمباران عشق از طرف کسی که فکر می کنید به طور بالقوه مخرب است این است که وقت خود را بگیرید. به خاطر داشته باشید که نحوه صحبت کردن یک فرد در مورد دیگران می تواند نحوه ارتباط آنها با شما را نشان دهد.

13. دفاع پیشگیرانه

وقتی شخصی با شدت می گوید که "پسر خوب" یا "دختر خوبی" است ، بلافاصله شروع به گفتن می کنند که باید "به او اعتماد داشته باشی" یا بدون هیچ دلیلی به شما در صداقت او اطمینان می دهد - مراقب باشید.

افراد مخرب و بدرفتار در توانایی خود برای مهربانی و مهربانی مبالغه می کنند. آنها اغلب به شما می گویند که باید به آنها "اعتماد" کنید بدون اینکه ابتدا یک پایه محکم برای این اعتماد ایجاد کنید. آنها می توانند به طرز ماهرانه ای خود را "پنهان" کنند و سطح بالایی از شفقت و همدلی را در ابتدای رابطه شما به تصویر بکشند ، تا هویت واقعی خود را فاش کنند. هنگامی که چرخه خشونت به مرحله کاهش ارزش می رسد ، ماسک شروع به خزش می کند و شما ماهیت واقعی آنها را می بینید: به طرز وحشتناکی سرد ، بی احساس و بی اعتبار.

افراد واقعاً خوب به ندرت مجبورند به طور مداوم به ویژگی های مثبت خود مباهات کنند - آنها ترجیح می دهند گرما را از خود نشان دهند تا در مورد آن صحبت کنند ، و می دانند که اقدامات بسیار مهمتر از کلمات است. آنها می دانند که اعتماد و احترام یک خیابان دوطرفه است که نیاز به متقابل دارد ، نه پیشنهاد دائمی.

برای مقابله با دفاع های پیشگیرانه ، توجه کنید که چرا شخص بر ویژگی های خوب خود تأکید می کند. چون فکر می کند شما به او اعتماد ندارید - یا چون می داند که قابل اعتماد نیست؟ نه بر اساس کلمات پوچ ، بلکه بر اساس اعمال قضاوت کنید. این اقدامات است که به شما می گوید آیا شخص مقابل شما با شخصی که ادعا می کند که است ، مطابقت دارد یا خیر.

14. مثلث بندی

ارجاع به یک نظر ، نقطه نظر یا تهدید جذب خارجی در پویایی ارتباط "مثلث بندی" نامیده می شود. مثلث بندی رایج برای تأیید صحت یک فرد مخرب و بی ارزش ساختن واکنش های قربانی او ، مثلث بندی اغلب منجر به ظهور مثلث های عشقی می شود که در آنها احساس می کنید بی دفاع و نامتعادل هستید.

افراد خودشیفته عاشق این هستند که با غریبه ها ، همکاران ، همسران سابق ، دوستان و حتی اعضای خانواده مثلث و همسری کنند تا حسادت و ناامنی در آنها ایجاد شود. آنها همچنین از نظرات دیگران برای تأیید دیدگاه خود استفاده می کنند.

این مانور به گونه ای طراحی شده است که توجه شما را از سوء استفاده روانی منحرف کرده و خودشیفته را در تصویری مثبت از یک فرد محبوب و مطلوب نشان دهد. به علاوه ، شما شروع به شک و تردید در خود می کنید: از آنجا که مری با تام موافق است ، معلوم می شود که من هنوز در اشتباه هستم؟ در واقع ، خودشیفته ها خوشحال می شوند چیزهای بدی را که ظاهراً دیگران درباره شما گفته اند برای شما "بازگو کنند" ، در حالی که خودشان پشت سر شما چیزهای زننده ای می گویند.

برای مقابله با مثلث بندی ، به یاد داشته باشید که هر کس خودشیفته با شما مثلث می دهد ، رابطه شما با خودشیفته نیز مثلث بندی می کند. در اصل ، خودشیفته مسئول همه نقش ها است. با "مثلث بندی" خود به او پاسخ دهید - حمایت شخص ثالثی را خارج از کنترل او پیدا کنید و فراموش نکنید که موقعیت شما نیز دارای ارزش است.

15. فریب دهید و تظاهر به بی گناهی کنید

افراد مخرب احساس امنیت کاذب ایجاد می کنند تا بتوانند ظلم و ستم خود را برای آنها آسان تر نشان دهند. ارزش چنین شخصی را دارد که شما را به یک نزاع بی معنی و تصادفی بکشاند - و این به سرعت به یک مبارزه تبدیل می شود ، زیرا او احساس احترام را نمی داند. اختلاف نظرهای کوچک می تواند طعمه باشد ، و حتی اگر ابتدا در محدوده ادب خود را کنار بگذارید ، به سرعت متوجه خواهید شد که این امر ناشی از میل بدخواهانه به تحقیر شما است.

با "فریب" شما با یک نظر ظاهراً بی گناه که به عنوان یک استدلال منطقی مبدل شده است ، آنها شروع به بازی با شما می کنند. به یاد داشته باشید ، خودشیفته ها نقاط ضعف شما را می شناسند ، عبارت های ناخوشایندی که اعتماد به نفس شما را تضعیف می کند ، و موضوعات دردناکی که زخم های قدیمی را باز می کند - و آنها از این دانش در حیله های خود برای تحریک شما استفاده می کنند. بعد از اینکه کل سود را قورت دادید ، خودشیفته آرام می شود و بی گناه از شما می پرسد که "خوب هستید" و به شما اطمینان می دهد که "نمی خواهد" از روح شما ناراحت شود. این بی گناهی وانمود شده شما را غافلگیر می کند و شما را به این باور می رساند که او واقعاً قصد صدمه زدن به شما را ندارد تا زمانی که این اتفاق آنقدر مکرر رخ دهد که دیگر نتوانید خباثت ظاهری او را انکار کنید.

توصیه می شود بلافاصله بفهمید که در حال تلاش برای فریب شما هستند تا در اسرع وقت ارتباط خود را متوقف کنید. تکنیک های متداول فریب عبارتند از تحریک آمیز ، توهین ، اتهامات آزاردهنده ، و یا کلیات بی دلیل. به شهود خود اعتماد کنید: اگر عبارتی به عنوان چیزی "نه چندان" به نظر شما رسید و این احساس حتی پس از توضیح طرف مقابل از بین نرفت ، شاید این سیگنالی باشد که قبل از عکس العمل باید زمان خود را برای درک وضعیت اختصاص دهید.

16. بررسی مرزها و تاکتیک های جاروبرقی

خودشیفتگان ، جامعه شناسان و سایر افراد مخرب دائماً مرزهای شما را بررسی می کنند تا دریابند کدامیک از آنها می تواند نقض شود. هرچه بیشتر آنها بتوانند بدون مجازات مرتکب شوند ، بیشتر پیش خواهند رفت.

به همین دلیل است که افرادی که سوءاستفاده روحی و جسمی را تجربه کرده اند ، هر زمان که تصمیم به بازگشت به سوء استفاده کننده خود گرفتند ، حتی با آزارهای بیشتری روبرو می شوند.

سوء استفاده کنندگان غالباً به "تاکتیک های خلاء" متوسل می شوند ، گویی قربانی خود را با وعده های شیرین ، پشیمانی جعلی و کلمات پوچ در مورد نحوه تغییر آنها "مکیده" می کنند ، اما او را در معرض زورگویی جدید قرار می دهند. در ذهن بیمار متجاوز ، این بررسی مرزها به عنوان مجازاتی برای تلاش برای مقاومت در برابر خشونت و همچنین بازگشت به آن عمل می کند. وقتی خودشیفته سعی می کند از ابتدا شروع کند ، مرزها را بیشتر تقویت کنید ، نه اینکه از آنها عقب نشینی کنید.

به یاد داشته باشید ، دستکاری کنندگان به همدلی و همدلی پاسخ نمی دهند. آنها فقط به عواقب واکنش نشان می دهند.

17. تزریقات پرخاشگرانه که با شوخی پوشیده شده اند

گل نرگس پنهان دوست دارد چیزهای ناخوشایندی به شما بگوید. آنها آنها را به عنوان "شوخی فقط" بیان می کنند ، گویی حق حفظ نظرات ناپسند را با حفظ آرامش بی گناه برای خود محفوظ می دارند. اما هنگامی که از اظهارات بی ادبانه و ناخوشایند عصبانی می شوید ، آنها شما را به عدم شوخ طبعی متهم می کنند. این یک روش رایج برای سوء استفاده لفظی است.

دستکاری پوزخند تحقیرآمیز و درخشش سادیستی را در چشمانش نشان می دهد: مانند یک شکارچی که با طعمه بازی می کند ، از این واقعیت لذت می برد که می تواند بدون مجازات شما را آزرده خاطر کند. این فقط یک شوخی است ، درست است؟ نه از این راه. این راهی است که شما را متقاعد می کند که توهین های او فقط یک شوخی است ، راهی برای انتقال گفتگو از ظلم او به حساسیت بیش از حد شما. در چنین مواردی ، مهم است که پای خود بایستید و روشن کنید که چنین رفتاری را تحمل نخواهید کرد.

هنگامی که توجه فرد دستکاری کننده را به این توهین های پنهان جلب می کنید ، او به راحتی می تواند به نورپردازی گاز متوسل شود ، اما همچنان از موضع خود دفاع کنید که رفتار او غیرقابل قبول است و اگر کمکی نکرد ، ارتباط خود را با او قطع کنید.

۱۸- طعنه آمیز و لحن حمایتی

انکار و تحقیر دیگران نقطه قوت یک فرد مخرب است و لحن صدا تنها یکی از ابزارهای زیادی است که در زرادخانه او وجود دارد. اظهار نظرهای طعنه آمیز در مورد یکدیگر زمانی که متقابل باشد می تواند سرگرم کننده باشد ، اما خودشیفته طعنه را فقط به عنوان راهی برای دستکاری و تحقیر استفاده می کند. و اگر شما را آزار می دهد ، پس "بیش از حد حساس" هستید.

اشکالی ندارد که او خودش هر وقت جرأت انتقاد از نفس متورم خود را دارد انتقام می گیرد - نه ، دقیقاً قربانی است که بیش از حد حساس است. وقتی دائماً مانند یک کودک با شما رفتار می شود و تک تک اظهارات خود را به چالش می کشید ، ترس طبیعی از ابراز احساسات خود بدون ترس از توبیخ ایجاد می شود. این خودسانسوری باعث می شود فرد سوء استفاده کننده مجبور نشود شما را ساکت کند زیرا خودتان این کار را انجام می دهید.

وقتی با رفتار تحقیرآمیز یا لحنی موافق برخورد می کنید ، در مورد آن واضح باشید. شما سزاوار این نیستید که مانند یک کودک با شما صحبت شود ، و حتی بیشتر از آن لازم نیست به خاطر مگالومنیای دیگران سکوت کنید.

19. شرمنده

"خجالت نمی کشی!" - یک جمله مورد علاقه افراد مخرب. اگرچه می توان آن را از نظر افرادی که کاملاً عادی هستند ، در دهان افراد خودشیفته و روان پریش شنید ، اما شرمساری یک روش م ofثر برای مبارزه با انواع دیدگاه ها و اقدامات است که قدرت تقسیم نشده آنها را تهدید می کند. همچنین از آن برای از بین بردن و نفی عزت نفس قربانی استفاده می شود: اگر قربانی جرات می کند به چیزی افتخار کند ، شرمساری او به خاطر آن ویژگی ، کیفیت یا دستاورد خاص می تواند عزت نفس او را پایین بیاورد و هرگونه غرور را در ریشه خفه کند.

خودشیفتگان ، جامعه شناسان و بیماران روانی دوست دارند از زخم های شما علیه شما استفاده کنند. آنها حتی ممکن است باعث شوند شما از صدمه یا سوءاستفاده ای که کرده اید شرمنده شوید و ضربه روحی جدیدی به شما وارد کند. آیا در دوران کودکی سوء استفاده کرده اید؟ یک فرد خودشیفته یا جامعه شناس به شما می گوید که شما به نحوی لیاقت آن را دارید ، یا در کودکی شاد خود افتخار می کنید تا احساس ناکافی بودن و بی ارزشی کنید.چه راهی بهتر از باز کردن زخم های قدیمی شما را آزرده خاطر می کند؟ برعکس ، به عنوان یک پزشک ، یک فرد مخرب به دنبال عمیق شدن زخم شماست ، نه برای درمان آن.

اگر مشکوک هستید که با یک فرد مخرب برخورد می کنید ، سعی کنید آسیب پذیری ها یا آسیب های دیرینه خود را از او پنهان کنید. تا زمانی که ثابت نکند می توان به او اعتماد کرد ، نباید اطلاعاتی را به او بدهید که بعداً علیه شما مورد استفاده قرار گیرد.

20. کنترل

مهمتر از همه ، افراد مخرب به دنبال کنترل شما هستند به هر نحوی که می توانند. آنها شما را منزوی می کنند ، امور مالی و حلقه اجتماعی شما را مدیریت می کنند و همه جنبه های زندگی شما را کنترل می کنند. اما قوی ترین ابزار موجود در انبار آنها بازی بر روی حواس شما است.

به همین دلیل است که خودشیفتگان و افراد جامعه نگر موقعیت های تعارضی را به طور ناگهانی ایجاد می کنند ، به شرطی که احساس ناامنی و ناپایداری می کنید. به همین دلیل است که آنها دائماً بر سر مسائل کوچک بحث می کنند و به خاطر کوچکترین دلیل عصبانی می شوند. به همین دلیل است که آنها از نظر احساسی کنار می روند و سپس به محض اینکه احساس می کنند کنترل خود را از دست داده اند ، دوباره به سمت ایده آل شدن شما می شتابند. به همین دلیل است که آنها بین خود واقعی و کاذب خود در نوسان هستند و شما هرگز از نظر روانی احساس امنیت نمی کنید زیرا نمی توانید درک کنید که شریک زندگی شما واقعاً چیست.

هرچه قدرت آنها بر احساسات شما بیشتر باشد ، برای شما سخت تر خواهد بود که به احساسات خود اعتماد کنید و بفهمید که قربانی سوءاستفاده روانی شده اید. با مطالعه تکنیک های دستکاری و چگونگی تضعیف اعتماد آنها به خودتان ، می توانید درک کنید که با چه چیزی روبرو هستید و حداقل سعی کنید کنترل زندگی خود را به دست آورید و از افراد مخرب دوری کنید.

توصیه شده: