"زنان لمسی" و "مردان صبور". تحمل سوء استفاده عاطفی. انتخاب قربانی

فهرست مطالب:

تصویری: "زنان لمسی" و "مردان صبور". تحمل سوء استفاده عاطفی. انتخاب قربانی

تصویری:
تصویری: سوء استفاده عاطفی :: من متجاوز هستم! من الان چکار کنم؟ :: یک سوء استفاده کننده سابق صحبت می کند 2024, آوریل
"زنان لمسی" و "مردان صبور". تحمل سوء استفاده عاطفی. انتخاب قربانی
"زنان لمسی" و "مردان صبور". تحمل سوء استفاده عاطفی. انتخاب قربانی
Anonim

آشپزخانه. عصر او و او سعی می کنند شام درست کنند.

- چرا مثل یک احمق دست هایت را اینجا باز کرده ای! دور شو!.. بیاور! … بده!..

- بله ، حالا فریاد نزنید ، نمی بینید ، من سرم شلوغ است … حالا من می آیم و این کار را انجام می دهم.

آدم احساس می کند که حرف هایش به او آسیب نمی رساند. نه ، او جلوی خود را نمی گیرد تا سرش را بکوبد. و اشکی را که به گلویش آمده است قورت نمی دهد. او آرام است ، مانند یک مرد کر و لال ، که اتومبیلی از پشت روی او حرکت می کند. او نمی شنود. در کلمات او چیزی نمی شنود که بتواند احساسات او را جریحه دار کند. هر اتفاقی که می افتد عادی است. او درها را نمی شکند ، با چاقو به سمت او هجوم نمی آورد ، کودکان را تهدید به خفه کردن نمی کند. بنابراین ، همه چیز خوب است. این یک زندگی معمولی است.

در این جفت ، تحمل سوء استفاده عاطفی بسیار بالا است. یک زن چیزی نیست که "ترجیح می دهد توهین های شوهرش را نشنود" ، او واقعاً آنها را نمی شنود ، آنها را به عنوان چیزی غیر عادی درک نمی کند. سطح آنچه که او قادر به تحمل بدون توجه است بسیار بالا است. او حملات شوهرش به فرزندان را نمی شنود: صدای خش خش او نسبت به کوچکتر و "تعرض" به بزرگتر. کوچکتر هنوز ناراحت است ، در چشمان او خائنانه نه ، نه ، بله ، و اشک می درخشد ، و بزرگتر قبلاً دست تکان داده و "عشق و نفرت" پدرش را برای حقیقت زندگی گرفته است - چیزی که با آن باید زندگی کند و به هیچ وجه نمی تواند تغییر کند.

اما حتی این زن محدودیتی دارد که برای تحمل ناراحتی های شوهرش آماده است. این لحظه ای است که او با عجله به سمت بزرگتر می رود یا شروع به فریاد زدن بر جوان مانند زاپولوشنی می کند - در زمانی که سوء استفاده عاطفی به جسمی تبدیل می شود. سپس او ، مانند یک گربه وحشی که از توله ها محافظت می کند ، عصبانیت خود را متوجه شوهرش می کند و او را به جای او می گذارد. تمام است ، تنش زدایی آمده است ، انفجار رخ داده است. خانواده هنوز مدتی است از آنچه اتفاق افتاده می لرزند ، اما به زودی همه چیز به حالت عادی باز می گردد و چرخه جدیدی از خشونت خانگی آغاز می شود.

چرخه خشونت خانگی: تنش فزاینده - آرامش ، انفجار (ضرب و شتم در صورت خشونت فیزیکی) - "ماه عسل" (جبران گناه ، پذیرش هدایا) - تنش فزاینده و غیره

مهمترین چیزی که باید درک کرد این است که زن و مرد از وقایع آگاه هستند. این چرخه برای هر دو شناخته شده است.

یک نوع ضمنی ، "توافق ناگفته" بین آنها وجود دارد - آنچه من آماده هستم از شما تحمل کنم و در مقابل چه چیزی.

شرایط این قرارداد برای هر دو معلوم است ، اگرچه آنها هرگز در مورد آن صحبت نکرده اند.

"من آماده هستم تا مشروب خوردن شما ، حملات شما به کودکان ، غر زدن شما در جهت من ، غفلت و پرخاشگری شما ، درآمد پنی شما را در ازای ماندن در کنار من تحمل کنم ، گاهی اوقات از من مراقبت می کنید و در حالی که مشغول تعمیرات در خانه هستید. خانه"

شوهر همچنین می گوید که آماده تحمل است و برای این کار غرامت دریافت می کند.

"من آماده هستم تا در مقابل این واقعیت که می توانم در خانه شما زندگی کنم ، خوب غذا بخورم ، گاهی اوقات با شما رابطه جنسی داشته باشم و در برابر جهان خارج و ثبات احساس امنیت کنم ، با دانستن اینکه شما را دارم و خانواده دارم ، تحمل سردی و تحقیر شما را دارم.."

این قرارداد تا زمانی کار می کند که هر دو با توافق مطابقت داشته باشند و تا زمانی که سطح تنش شروع به چرخیدن و جدا کردن درپوش کند.

هنگامی که یکی از آنها دیگر قدرت نگه داشتن چنین میزان عظیمی از تجاوز را در داخل ندارد ، درپوش پاره می شود. و در این مرحله ، انتقال به خشونت فیزیکی می تواند رخ دهد.

زوج هایی هستند که سال ها و دهه ها به خشونت فیزیکی روی نمی آورند و فقط از نظر احساسی به یکدیگر تجاوز می کنند. مردم یاد می گیرند که به طرز ماهرانه ای از گوشه های تیز اجتناب کنند و در لحظه مناسب از تماس فرار کنند و در نتیجه از انفجار تجاوز اجتناب کنند.

در خانواده هایی که سوء استفاده جسمی و روحی دارند ، بچه ها اغلب تیر برق هستند. آنها با نزدیک شدن به رعد و برق ، ضربه را می زنند و وضعیت را قبل از رسیدن به حداکثر سطح تجاوز ، خنثی می کنند.

زندگی در شرایط بدرفتاری جسمی و روحی به محیطی آشنا برای کودک تبدیل می شود که در نهایت او احساس می کند مانند ماهی در آب است. او همه قوانین را می داند ، او یاد گرفته است که در این محیط تهاجمی زنده بماند. و از آنجا که او یاد گرفته است که زنده بماند ، این محیط از نظر او کاملاً امن است. درد و تلخی این است که بعد از چند دهه ، با بالغ شدن ، او فقط چنین محیطی را امن و عزیز می پندارد.

با انتخاب شریک زندگی ، یک دختر بزرگسال ناخودآگاه شخصی را پیدا می کند که به او کمک می کند طبق سناریویی که از دوران کودکی به آن عادت کرده است زندگی کند ، چنین مردی را برای خود امن ترین فرد تلقی می کند. و کسی که نمی تواند سناریوی معمول تعامل از طریق خشونت احساسی و / یا جسمی را برای او فراهم کند ، او عجیب ، بیگانه ، غیرقابل درک و بسیار ناامن می داند. "او عجیب رفتار می کرد. او بسیار ملایم بود ، گل خرید ، شروع به هدیه دادن کرد و مرا به ازدواج دعوت کرد. این مرا نگران کرد. من نه گفتم و از او جدا شدم."

مرد نیز به دنبال زن خود می گردد. اپلیکیشنی که از این اپرا نیست پس از اولین قسمت ترک می شود و قسمت خودش باقی می ماند. و او برای مدت طولانی ، اغلب در تمام عمر ، دوام خواهد آورد. نه با او ، پس با دیگری.

این س ofالی است که چگونه انتخاب می کنیم. و اینکه گاهی اوقات ، با احساس مرد خود ، باید تا آنجا که می توانید در جهت مخالف بدوید.

در پایان این مقاله ، می خواهم آنچه را که می توانیم آن را سوء استفاده عاطفی بدانیم بنویسم. از نظر فیزیکی ، همه چیز کم و بیش روشن است ، اما احساسی اغلب (به دلیل "ویژگی های تربیت" و "سنت های خانوادگی") به عنوان یک هنجار زندگی ، به عنوان "فقط چنین عشقی" تلقی می شود.

تهدید ، باج خواهی ، اتهام ، دستکاری ، شرم و ارعاب. سوء استفاده عاطفی راهی است که در رابطه با آن امکان پذیر است

هر یک از ما پرتره شخصی خود را داریم. اگر مدت زیادی در چنین رابطه ای هستید یا بارها و بارها وارد آن رابطه می شوید ، در جایی عمیق از درون آنها را بهینه می دانید. شما فردی را با مشخصات شخصی مشابه به عنوان شریکی انتخاب کرده اید که چنین رابطه ای را حفظ می کند. اما این بدان معنا نیست که امروز چاره ای ندارید.

آگاهی از واکنش های آنها ، الگوهای رفتاری معمول آنها. می توانید ببینید که در چنین رابطه ای چگونه واکنش نشان می دهید ، چه چیزی را در خود گنجانده اید ، چگونه به نفع این یا آن تصمیم انتخاب می کنید ، چه سهم دارید تا رابطه را به همین شکل حفظ کنید.

توصیه شده: