2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
برای داشتن کودکی شاد هرگز دیر نیست
میلتون اریکسون
برای یک کودک ، مراقبت از بزرگسالان یک امر بقا است. و او به هر طریقی سعی خواهد کرد روابط خود را با والدین خود حفظ کند ، اغلب به قیمت خود. و هرچه زودتر کودک با تجربه آسیب زا روبرو شود ، درد عمیق تر در ناخودآگاه پنهان می شود. تروما غالباً علامتی را در قالب از دست دادن امنیت ، اعتماد ، ایمان و همچنین "یخ زدگی" از بین می برد که این درد روانی را فرو می نشاند.
کودکی که احساس خیانت کرد ، وقتی رها شد ، دوست نداشت ، در آینده خودش شروع به بیگانگی مردم می کند. در داخل ، این احساس شکل گرفت که اگر نزدیکترین افراد (والدین) بتوانند این کار را انجام دهند ، مطمئناً نمی توانید به دیگران اعتماد کنید. هیچ گونه احساس امنیت در اطراف افراد وجود ندارد ، غیرممکن است که خودجوش باشید ، شما باید دائماً خود را کنترل کنید ، از نظر احساسی نفوذ ناپذیر باشید تا دیگر هرگز به این درد نرسد.
بنابراین ، او تلاش زیادی برای سازگاری در محیط ناامن انجام می دهد ، به دنبال راههای مقرون به صرفه برای حفظ احساس اعتماد در کسانی است که لیاقت آن را ندارند ، به دنبال ایمنی در شرایطی است که نیست ، سعی می کند موقعیتی را کنترل کند که کاملاً غیرقابل پیش بینی است.
پرتره از فردی که دچار آسیب رد شده است (این علائم بسته به عمق ضربه ممکن است ظاهر شود):
1. اغلب از خود راضی نیست ، احساس بی ارزشی می کند ، هیچ ارزشی برای خود وجود ندارد. طرد بیرونی به سمت خود او است ، در گشتالت به این معکوس می گویند.
2. مشكلاتي در مورد مرزها وجود دارد ، در گشتاليا اين محل تلاقي ناميده مي شود - ادغام با ديگري. به همین دلیل است که می تواند خود را از دیگران جدا کند ، نیازهای خود را احساس نمی کند ، نمی تواند از خود دفاع کند. دلیل این امر در روابط با والدین نهفته است ، هنگامی که بخش تهاجمی ، استقلال ، که مسئول جدایی (جدایی) است ، مسدود می شود.
3. روابط وابسته شایع است. در چنین رابطه ای ، غیرممکن است که در شرایط مساوی قرار بگیرید ، انفعال ، تحقیر خود ، ناتوانی در داشتن علایق ، خواسته ها و نیازهای خود آشکار می شود. و در چنین موقعیت ضعیفی زنده ماندن بسیار دشوار است ، بنابراین حضور دیگری با موقعیت قوی (والدین ، شریک) ضروری است. و فقط با دیگری احساس صداقت ایجاد می شود.
4. درگیری های داخلی دائمی. زندگی مانند یک چرخش است ، گذر از یک حالت افراطی به دیگری. شریک آینه ای است که قطبی ندارد.
5. بی اهمیتی و وابستگی خود را به والدین احساس می کند ، با تشخیص عظمت او ، خشم را در درون خود جمع می کند ، که با ترس از طرد شدن مسدود می شود. بنابراین ، رقابت مداوم با دستاوردهای او وجود دارد. اما از آنجا که کودک در موقعیت ضعیفی قرار دارد ، دائماً ضرر می کند.
6. او نمی تواند موفقیت های خود را تصاحب کند ، زیرا در موقعیت "زیر" قرار دارد. نمی تواند این رابطه با والدین را به خطر بیندازد ، زیرا او نمی تواند به تنهایی زنده بماند.
7. معمولاً ، والدین مردود نمی توانند با کودک در تماس باشند ، به او توجه کنند. در نتیجه ، کودک احساس نیاز ، عدم صمیمیت می کند و دلبستگی قابل اعتمادی وجود ندارد.
8. احساسات سمی و احساس گناه. احساس نقص ، حقارت و شرمساری از خود (من به نوعی اینطور نیستم). اغلب کودک نسبت به خود بسیار ظالم است. و برای هر فرد مجرم یک متهم وجود دارد.
9. قربانی کردن ، عادت به خطر انداختن خود برای زنده ماندن. و برای هر قربانی یک ستمگر وجود دارد. تصمیم گیری برای تغییر برای چنین افرادی دشوار است ، زیرا ترس و شرمندگی زیادی وجود دارد.
در مرکز این ترس از طرد شدن ، ترس از ناپدید شدن نهفته است ، زیرا من از خودم شرمنده هستم ، هیچ پشتوانه درونی برای خودم ، عملاً از من ، به عنوان یک فرد جداگانه وجود ندارد. وجود ندارد. و در صورت رد شدن ، زنده نمی مانم.همچنین بسیاری از ترسهای دیگر وجود دارد ، مانند: ترس از اشتباه ، ترس از نقص ، ترس از رها شدن ، ترس از جذب ، ترس از جدایی و غیره. و همه اینها نتیجه ترس عمیق از نابودی و طرد شدن است.
وظایف توسعه ای ناتمام و نیازهای اساسی در اینجا مهم هستند ، بدون آنها حرکت کردن دشوار است. و این ، قبل از هر چیز ، امنیت ، احساس محدودیت ها ، جدایی فرد ، احساس خود و نیازهای خود ، پذیرش خود ، احساس اعتماد ، دلبستگی و نزدیکی قابل اعتماد است.
نکته اصلی این است که درک کنیم که رویدادهای گذشته و وحشتناک را نمی توان تغییر داد و به عقب برگرداند ، اما با گذشت زمان ، معنا و معنایی که در زندگی به این رویدادها متصل است قابل تغییر است.
توصیه شده:
ترس از طرد شدن
آیا فردا مدام مشغول هستید؟”یکبار از روان درمانگرم پرسیدم. و من به زودی متوجه شدم: اغلب در ابتدا تصور می کنم که دیگران برای من مکان و زمانی ندارند. ترس از طرد شدن منتظر رد و رد شدن است. از این رو - اضطراب ، تحریک … و طرد دیگران. نتیجه آن احساس تنهایی دردناک است.
نحوه برخورد با طرد شدن
احساس طرد شدن برای همه ما در همه مراحل بزرگ شدن آشنا است: - برو ، ما با تو بازی نمی کنیم! - متاسفم ، اما تو از نوع من نیستی … - ممنون که به جای خالی ما پاسخ دادید. ما با شما تماس خواهیم گرفت. در مواجهه با طرد شدن ، ممکن است آنقدر درد شدیدی را تجربه کنیم که به نظر برسد ذهن تار شده و زمین زیر پای ما می لغزد.
"ترس از طرد شدن" از کجا می آید و با آن چه باید کرد؟
یک شخص ، در حالی که زنده است ، می تواند انواع مختلفی از ترس ها را احساس کند … برخی از آنها مفید هستند: هشدار ، محافظت ، محافظت ، مراقبت به طوری که واقعاً اتفاق خطرناکی رخ ندهد. فقط مطلوب است که بتوانیم آنها را در خود بخوانیم و درک کنیم و البته آنها را نیز احساس کنیم.
طرد شدن. چگونه کار را پشت سر بگذاریم و زندگی را شروع کنیم
با وجود تقویم پاییزی ، یک روز گرم آفتابی در تابستان است. در محل کار ، از تلاشهای شما قدردانی شد و جایزه ای به آنها اهدا شد. بالاخره برای دیدن استاد مورد علاقه خود به سالن زیبایی رفتید. 18-00. آیا در خانه هستید؟ با لذت و احساس موفقیت. و همچنین سرشار از نیرو و انرژی.
چگونه با طرد شدن برخورد کنیم؟
روان به گونه ای طراحی شده است که اغلب ما بر اساس تجربیات گذشته تصمیم می گیریم و عمل می کنیم ، بدون تلاش برای بررسی واقعیت. اگر فردی در موقعیت ناخوشایند و آسیب زا قرار گیرد ، بعداً ممکن است در سایر شرایط مشابه ، توانایی انعطاف پذیری خود را از دست بدهد.