ترس و عشق از شخصیت اسکیزوئید

تصویری: ترس و عشق از شخصیت اسکیزوئید

تصویری: ترس و عشق از شخصیت اسکیزوئید
تصویری: اختلال شخصیت اسکیزوئید (منزوی) 2024, آوریل
ترس و عشق از شخصیت اسکیزوئید
ترس و عشق از شخصیت اسکیزوئید
Anonim

ترس جزء لاینفک زندگی ماست. تمام زندگی ما مملو از تلاش برای مقاومت در برابر ترس یا رهایی از ترس است. او فردی را به کانال خلاقیت و خودسازی تحریک و هدایت می کند و شخصی را به آغوش قوی اعتیاد سوق می دهد. ترس ما فارغ از وابستگی فرهنگی یا میزان پیشرفت ما وجود دارد و در نهایت ما را به ترس از زندگی و ترس از مرگ می رساند. در اصل ، ترس یک همراه اجتناب ناپذیر زندگی است ، هیچ راه دیگری وجود ندارد.

بیان ترس در شخصیت های اسکیزوئید چیست و افرادی که دارای تأکیدات اسکیزوئید هستند دارای چه ویژگی های مشخصی هستند؟

یکی از ویژگیهای بارز افراد اسکیزوئید ترس از خودخواهی و ماندن در زیر انگیزه های تقویت استقلال است. از نظر روانشناسی ، زندگی این افراد با افزایش میل به حفظ خود همراه است ، و این در تمایل به حفظ استقلال و کسب رضایت از خود بیان می شود. در مورد شخصیت اسکیزوئید ، ترس از دست دادن استقلال منجر به ترس از ایجاد روابط بین فردی ، ترس از روابط صمیمی می شود. در حقیقت ، اسکیزوئید می خواهد از زندگی واقعی فرار کند ، موفق نمی شود و به دنبال شکل های جدید و جدید از رفتار است که به او کمک می کند خود را از زندگی منزوی کند. برای درک کلی تری از ماهیت شخصیت اسکیزوئید ، این عبارت مناسب است: "شما می توانید مدت ها با آنها آشنا باشید ، اما واقعاً آنها را نمی شناسید."

در زندگی ، اسکیزوئید به قیف به اصطلاح اجتماعی سقوط می کند ، که از بین می رود زیرا او به دلیل دوری از مردم ، کمتر و کمتر در مورد افراد اطراف خود می داند ، و این به طور فزاینده ای شکاف در تجربه ارتباطات را افزایش می دهد و عدم اعتماد به مخاطبین بین فردی در نهایت ، برداشت ها و ایده های او در مورد دیگران بیشتر تصویری از تخیل اوست تا واقعیت.

اسکیزوئیدها با نگرش خاص خود نسبت به عشق متمایز می شوند ، که ناشی از رابطه آنها با مادر در اولین سالهای زندگی است. ویژگی آنها در عشق چگونه بیان می شود و این چگونه با ترس ارتباط دارد؟

با توجه به این واقعیت که هر صمیمیت ترس را در آنها ایجاد می کند ، آنها مجبور می شوند که تماسهای نزدیک خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند یا از آنها امتناع کنند. این به این واقعیت منجر می شود که آنها عشق و روابط عاشقانه را تهدیدی برای استقلال خود و از دست دادن ارزش خود می دانند. معضل اسکیزوئید این است که نیاز به دوست داشتن و دوست داشتن برای او مانند هر شخص دیگری مشخص است ، اما ناتوانی او در ایجاد این روابط عاشقانه و نزدیک ماندن او را مجبور می کند تا این معضل را در قالب تقسیم عشق و رابطه جنسی به دو بخش مستقل چه اتفاقی می افتد؟ به نظر می رسد تمایل به داشتن ، داشتن رابطه جنسی ، در حالی که به یک محیط عاشقانه وابسته نیست. شریک در این مورد فقط به عنوان یک جنس جنسی عمل می کند ، و از هر نظر دیگر برای اسکیزوئید جالب نیست ، بنابراین ، هر گونه رابطه ای که با اعتماد و صمیمیت مرتبط باشد برای آنها عجیب نیست. از دیدگاه آنها ، عشق به یک شریک در آنها فقط در آخرین مکان با ویژگی های روحی آنها و قبل از هر چیز - با رفتار و ظاهر آنها توضیح داده می شود. این ترس از نزدیکی و عشق باعث می شود اسکیزوئیدها به ندرت و به راحتی واکنش های غیرقابل پیش بینی و عجیب آنها را در برابر نزدیکی انسان توضیح دهند.

تاکتیک های اسکیزوئید در روابط بر اساس روابط طوفانی و متغیر کوتاه مدت است که به ازدواج نمی رسد ، که به طور پیشینی نمی تواند به هیچ چیز خوبی منجر شود.

این ترس از کجا سرچشمه می گیرد که زندگی افراد برجسته اسکیزوئید را تغییر می دهد و در واقع ، چرا آنها چنین می شوند؟

شروع ترس از اسکیزوئید در دوره پس از زایمان که تا چند سال از زندگی فرد ادامه دارد ، تعیین می شود.در این دوره ، به عنوان یک قاعده ، به دلیل سردی عاطفی والدین (مادر) ، یا به دلیل عدم وجود آن ، این افراد احساس ناپایداری ناامنی و بی ثباتی محیطی را که در آن رشد می کنند ، تجربه می کنند. ناتوانی در امنیت و ناتوانی در برآوردن نیازهای آنها به گرمای مادر ، مراقبت و توجه باعث ایجاد نارضایتی و ترس می شود ، در حالی که در عین حال باعث پرخاشگری و نفرت می شود. این نارضایتی (عدم مراقبت و عشق) است که پیشگام ترس است. فقدان احساس امنیت و عدم وجود گرمی و توجه از سوی مادر باعث می شود افراد اسکیزوئید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. در اینجا می توانید یک نتیجه گیری کاملاً اسکیزوئید بگیرید: "چگونه می توانم به دیگری عشق بورزم اگر خودم آن را دریافت نکرده ام."

احساس نگرانی برای ایمنی آنها آنها را در طول زندگی رها نمی کند. آنها دائماً احساس می کنند بی دفاع و در خطر هستند. این تهدید واقعاً وجود دارد یا نه ، آنها وجود خود را به عنوان تهدید تجربه می کنند.

از نظر آنها ، عشق نیز تهدید است و باعث ترس می شود.

تجاوز ناشی از اسکیزوئید در پاسخ به تلاش برای عاشق شدن بسیار جالب است زیرا در ماهیت خود جهت ندارد ، تکانشی است ، در ماهیت خود عمیق است و به طور خاص در هیچ نقطه ای هدایت نمی شود ، توسط خود اسکیزوئیدها تنها به عنوان یک واکنش در برابر خطر در نظر گرفته می شود و آنها هیچ چیزی برای پاسخگویی به ادعای اطرافیان خود ندارند. آنها کاری با آنها ندارند پرخاشگری که اغلب توسط اسکیزوئیدها ظاهر می شود نوعی کارت بازدید آنها در هنگام ملاقات است و ناامنی آنها را پنهان می کند.

بنابراین ، با جمع بندی ملاحظات مربوط به ترس و عشق به شخصیت اسکیزید ، می توان به ریشه های منشأ ترس اشاره کرد. منشا ترس چیزی است که او در بدو تولد دریافت نکرد ، این عشق مادر و احساس امنیت در این زندگی است. علاوه بر این ، تنش مداوم ناامنی و نارضایتی در پذیرش و عشق مادر باعث ایجاد ترس عمیقی می شود که آنها را در طول زندگی همراه می کند. ترس از رها شدن ، ایجاد روابط عاشقانه را غیرممکن می کند و آنها را وادار می کند تا دائماً برای خودمختاری خود تلاش کنند. او در بازی عشق دائماً جلوتر از منحنی بازی می کند. آنها نمی پذیرند که ابتدا رها شده اند ، حتی وارد رابطه نمی شوند.

توصیه شده: