2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بیزاری از خود یک پدیده نسبتاً رایج در زمان ما است. تقریباً هر دومی که با او در درمان کار می کنم اعتراف می کند که او اصلا دوست ندارد و حتی گاهی از خود متنفر است.
در عین حال ، انتظارات عشق و تجلیات آن از افراد اطراف - دوستان ، همکاران ، همسران یا بستگان - کاملاً طبیعی به نظر می رسد.
شما احتمالاً متوجه الگوی شگفت انگیزی شده اید: کسی که خود را دوست ندارد ، روح خود را - خلقت خدا ، به ندرت مورد علاقه دیگران قرار می گیرد.
و این قانون جهانی به راحتی در زندگی روزمره ما تأیید می شود.
با مشاهده اطرافیان یا هنگام آشنایی جدید ، ممکن است متوجه شوید: شخصی در نگاه اول شما را دلسوز می کند و برعکس ، کسی را دوست ندارد.
این احساسات در رابطه با افرادی که برای اولین بار در زندگی خود می بینید از کجا نشأت می گیرد؟
این همان چیزی است که من می خواهم در مورد آن صحبت کنم.
ما حدود 80 درصد اطلاعات را از طریق مجاری غیر کلامی ارسال و دریافت می کنیم.
با کمک حالات چهره ، حرکات و زبان بدن ، آنچه را که درباره دیگران و خودمان فکر می کنیم ، بیان می کنیم.
و همچنین ما این اطلاعات را در ثانیه ای چند ثانیه ، در سطح ناخودآگاه "می خوانیم".
این واقعیت از نظر علمی اثبات شده است و در آن است که پاسخ س questionsالاتی که اغلب از مشتریان خود می شنوم دروغ می گوید: "چرا من دوستان ندارم؟" یا "چرا مردان یا زنان توجهی به من نمی کنند؟" و "چرا من جدی گرفته نمی شوم؟"
با حضور در جامعه ، ما به طریقی ویژگی های مختلف شخصیت خود را ارائه می دهیم و شیوه ای که این کار را انجام می دهیم ، نگرش افراد دیگر را شکل می دهد.
برای مثال: فروشنده ای که محصول خود را کاملاً می شناسد ، آن را آزمایش کرده و از قابلیت اطمینان آن مطمئن است ، آن را با موفقیت زیادی به فروش می رساند.
خودتان فکر کنید: آیا محصولی را از فروشنده ای خریداری می کنید که با همه ظاهر خود ، تردیدهایی در مورد خوب بودن این محصول منتشر می کند؟
به همین ترتیب ، شخصی که جنبه های جدیدی از "من" خود را کشف می کند و ویژگیهای مثبت و مفید و جنبه "تاریک" شخصیت خود را می پذیرد ، از طریق شناخت و تأمل ، می تواند عظمت و منحصر به فرد بودن خود و خود را مشاهده کند. در افراد دیگر
با پذیرش تنوع کامل جلوه های خود ، چنین فردی نور و شادی را در زندگی خود به ارمغان می آورد.
بر هیچ کس پوشیده نیست که اعتقادات به دست آمده در خانواده والدین مانع پذیرش خود می شود.
نادیده گرفتن والدین از نیازها و دستاوردهای کودک ، عدم تمجید و انتقادات غیر سازنده در لحظه خطا ، محبت که در خانواده تنها به عنوان تشویق رفتار "خوب" ، نارضایتی والدین از اعمال کودکان ، مسئولیت نامتناسب با رفتارهای کودکان ظاهر می شود. به عنوان مثال ، تواناییهای کودک برای تربیت برادران و خواهران جوانتر ، مقایسه و سایر روشهای "آموزش" مخرب - همه اینها بر شخصیت فرد و درک او از خود تأثیر می گذارد.
بسیاری در ابتدا متوجه این ارتباطات نمی شوند یا ترجیح می دهند آنها را نبینند. از این گذشته ، نقش "قربانی" بسیار مفید و راحت است - این توهم را دارد که شخص دیگری ، قوی و دوست داشتنی ، می آید و در یک لحظه همه این سوراخ ها را در روح و قلب شما وصله می کند ، شما را از رنج رهایی می بخشد و آموزش می دهد تو خودت را دوست داشته باشی
می توانید سالها منتظر این "جادوگر در هلیکوپتر آبی" باشید.
حقیقت این است که شادی به تلاش نیاز دارد. و فقط خود شما می توانید به خود کمک کنید تا تبدیل به فردی جدایی ناپذیر ، با اعتماد به نفس و خودکفا شوید ، که قادر است برای خود ارزش قائل شود و بپذیرد.
همین الان به آینه بروید و خودتان را از نزدیک ببینید. چه کسی مقابل شماست؟
یک کودک کوچک و بی دفاع با حقوق بسیار کم و نظر بزرگسالان برای او قانون است؟
یا آیا در بازتاب یک فرد بالغ را می بینید که سر ، بازوها ، پاها و توانایی راه رفتن روی آن پاها را دارد و مسیرهای جدیدی را در پیش روی شما روشن می کند؟
چه چیزی مانع از این می شود که خودتان را از زانو در آورده و زندگی جدیدی را شروع کرده و ماسک های قدیمی را کنار بگذارید؟
من با عبارت معروف پاسخ خواهم داد: میل هزاران امکان دارد ، عدم تمایل میلیون ها دلیل دارد!
خبر خوب این است که هرکسی این شانس را دارد که به کسی تبدیل شود که می خواهد او را تحسین کند.
همانطور که با آسیب های خود کار می کنید ، منبعی برای کمک به شما پیدا می شود.
اگر بدون ابهام می فهمید که تغییر می خواهید ، آماده انجام کارهایی هستید که قبلاً انجام نداده اید ، آماده بیرون آمدن از حلقه معمول هستید ، سپس درمان با هدف به دست آوردن عشق به خود و ایجاد روابط هماهنگ با خود و اطرافیان شما انجام می شود. نقطه عطفی برای شما در زندگی باشد.
من شما را به انجام یک تمرین ساده دعوت می کنم که همین حالا تغییرات مثبتی را آغاز خواهد کرد. شما به سه ورق خالی کاغذ و هر وسیله نوشتاری راحت ، مانند یک خودکار احتیاج دارید.
یک تکه کاغذ بردارید و آن را به 2 قسمت تقسیم کنید.
در سمت چپ ، آن خصوصیات شخصیتی و رفتاری را که در خودتان دوست ندارید ، و در سمت راست آنچه را دوست دارید بنویسید. آنچه را که در خود می پسندید یا آن را نقطه قوت خود می دانید.
این ورق را کنار بگذارید و یک ورق جدید بردارید. روی آن ، تمام مهارت های خود را نقطه به نقطه توصیف کنید ، به عنوان مثال ، مانند این: من می توانم زیبا طراحی کنم ، برقصم ، بخوانم ، بافندگی کنم ، روی سرم بایستم - هر چیزی را که قلب شما می خواهد در یک ستون بنویسید و هر نقطه را شماره گذاری کنید.
این لیست استدلال قدرتمندی است که می تواند شما را شاد کرده و به شما اعتماد به نفس را برای اقدام بدهد. آن را در یک مکان برجسته آویزان کنید و دوباره بخوانید و هر از چندگاهی پاراگراف های جدیدی اضافه کنید.
یک ورق جدید بردارید. و با نگاهی به اولین لیست ، که در آن ویژگی های مورد علاقه شما لغو اشتراک شده است ، برای هر مورد پاسخ این س writeال را بنویسید: "چگونه می توانم این را تغییر دهم؟"
شما اکنون یک برنامه عملیاتی دارید. و فقط باید دنبال کردن آن را شروع کنید.
برای تکمیل همه نکات به طور همزمان تلاش نکنید. یکی را انتخاب کنید و یک روز به آن پایبند باشید - این امر باعث می شود که عادات مثبت جدید را در زندگی خود ادغام کنید.
اگر روانشناس خود را ندارید که از شما حمایت می کند و در مسیر تغییر به شما کمک می کند ، پیدا کردن یک فرد همفکر مفید است که حداقل به طور غیر مستقیم می تواند در تلاش های شما به شما کمک کند.
مهم:
- به خود اجازه دهیم اشتباه کنیم ، زیرا در لحظه خطا ما یاد می گیریم.
- تمرکز خود را روی قسمت های مثبت شخصیت خود شروع کنید ، حتی اگر در ابتدا آسان نباشد ، به هر حال به دنبال موارد مثبت باشید.
- به محض اینکه صدای درونی خود را که از شما انتقاد می کند می شنوید ، نفس عمیق بکشید و از نظر ذهنی به خود بگویید: از این لحظه من همه چیز را در خودم می پذیرم ، من حق دارم همان باشم که هستم و آنچه می خواهم باشم. من می توانم نحوه زندگی را انتخاب کنم.
و بلافاصله توجه خود را به ویژگی های مثبت و دستاوردهای خود معطوف کنید (اکنون یک لیست کامل دارید).
چنین آموزشی به شما کمک می کند تا بعد از یک ماه استفاده روزانه ، به طور ناگهانی زندگی و درک خود را تغییر دهید. آن را امتحان کنید و خودتان ببینید.
توصیه شده:
تلنگر چپ قاتل روانگردان
یکی از شرکتهای خاص نظافت در ایالات متحده ، که مشغول تمیز کردن مکانها با نام Biohazard است ، یعنی پس از قتل ، خودکشی ، مرگ افراد تنها ، مکانهای بسیار کثیف و غیره ، در رسانه های اجتماعی آنها منتشر شد. عکس یادداشتی که هنگام نظافت خانه که در آن یک زن کشته شد ، احتمالاً توسط شوهرش پیدا شده است.
شرم: درون و بیرون قاتل
در این مقاله در مورد شرم انسانی ، پیشنهاد می کنم بر جلوه های بیرونی شرم تمرکز کنم ، اما ابتدا فرضیه خودم را در مورد رابطه بین خشم و شرم ارائه می کنم . مبانی فیزیولوژیکی شرم مشابه دو احساس دیگر است: عصبانیت و ترس. بنابراین در هنگام عصبانیت ، انرژی آزاد می شود ، اما این انرژی خروجی نمی یابد ، بلکه بدن را به هم می زند ، و این ویژگی ترس است.
شریک خود را مانند دستکش تغییر دهید؟
شریک خود را مانند دستکش تغییر دهید؟ در دویدن سنجاب روی چرخ در حال چرخش جذابیت جادویی دارد. نکته اصلی این است که خود را از دست ندهید ، از ترس های خود و مقدمه های عمومی فرار کنید. کیرا با مرد محبوبش ازدواج کرد و رویای خانواده ای خوشبخت را در سر داشت.
سه چهره "قاتل روح" یا اسارت ناامیدی
اگر کودکی در فضای "انتقاد ابدی" بزرگ شود ، باید یاد بگیرد که به سرعت و به طور دقیق دلیل نارضایتی خود را پیش بینی کند. برای انجام این کار ، در روان خود ، او یک آنالوگ از "بزرگسال ناراضی" ایجاد می کند ، که با او دائماً در صورت بروز قصد انجام عملی بررسی می کند.
