2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
سناریوی زندگی چیست
فیلمنامه زندگی یک برنامه زندگی ناخودآگاه است که در اوایل کودکی تحت تأثیر والدین تنظیم می شود و تأثیر زیادی بر سرنوشت ما دارد. فیلمنامه تعیین می کند که چند سال زندگی می کنیم و چقدر خوب ، با لذت یا با اشتیاق ، چند ازدواج خواهیم داشت ، چند فرزند و حتی چقدر پول به خودمان اجازه می دهیم به دست آوریم.
اسکریپت ها توسط روانشناس آمریکایی اریک برن نیم قرن پیش کشف شد. او آنها را در کتاب افرادی که بازی می کنند و دیگران توضیح داد. اما حتی اگر ادبیات روانشناسی نخوانده ایم ، به طور شهودی تأثیر فیلمنامه را بر زندگی خود و دوستان خود احساس می کنیم. این در گفتگوهایی مانند ^ "بنابراین من پرورش یافتم" ، "اکنون چه بر سرش می آید؟" مشتریان روانشناس اغلب می گویند ^ "من نمی خواهم مثل مادرم باشم ، اما می فهمم که من نیز همین کار را می کنم."
وقتی فردی را به اندازه کافی می شناسیم ، می توانیم بصورت شهودی و منصفانه رفتار او را پیش بینی کنیم. ما می دانیم که چه انتظاری باید داشته باشیم ، ما قوانین مربوط به زندگی این شخص را درک می کنیم. مجموعه این قوانین رفتار را تعیین می کند ، بنابراین نتیجه ای را که فرد به آن دست می یابد ، تعیین می کند.
چه قوانینی وجود دارد؟
1. ممنوعیت ها (شما نمی توانید این کار را انجام دهید)
مال دیگران را نگیرید. مباهات نکنید. ساکت نباش. نظر خود را نداشته باشید دعوا نکن عجیب و غریب نباش
ازدواج نکن. بچه به دنیا نیاورید. بزرگان را فریب ندهید. گریه نکن.
عصبانی نشو. پول در نیاورید. کمک نخواهید. به مردم اعتماد نکن …
برخی از این ممنوعیت ها کاملاً منطقی و موجه هستند ، در حالی که برخی از آنها زندگی ما را مختل می کنند و باید بازنویسی شوند.
2. نسخه (باید فکر کنید / این کار را انجام دهید)
هر روز دندان های خود را مسواک بزنید. دستان خود را قبل از غذا بشویید. سخت کار کنید.
به خاطر اشتباهات خود را سرزنش کنید. شما باید از رابطه جنسی شرم کنید. شما باید 2 فرزند به دنیا بیاورید.
شما باید مثل پدرتان جراح شوید. بچه ها بز هستند.
شما برنده / بازنده هستید. دنیا خوب / بد است. و غیره.
همانطور که از لیست مشاهده می کنید ، نسخه ها نیز می توانند برای ما خوب و بد باشند.
3. مجوزها (بنابراین می توانید)
می توانید از زندگی لذت ببرید. ممکن است غمگین باشید. شما می توانید دوست داشته باشید.
می توانید خود را نشان دهید. شما می توانید نظر خود را داشته باشید.
شما می توانید مخالف باشید. شما می توانید خود را به خاطر اشتباهات خود ببخشید. شما می توانید نظر خود را تغییر دهید …
مجوزها قوانین بسیار مهمی هستند. آنها از زندگی و پیشرفت حمایت و کمک می کنند.
4. مجوزهای شرطی (اگر می توانید)
وقتی زندگی را به تنهایی شروع کنید ، نظر خود را خواهید داشت. ابتدا نامزد ، سپس بچه ها. وقتی بازنشسته شدید می توانید برای خودتان زندگی کنید.
فقط در صورت بیماری نمی توانید به سر کار بروید. شما می توانید با هر کسی که می خواهید ازدواج کنید ، اما فقط برای بار دوم.
شما می توانید به دلخواه وارد دانشگاه شوید ، اما فقط برای بار دوم.
چنین "مجوزهایی" ذاتاً ممنوعیت هستند ، زیرا بدون تحقق شرایط نمی توان به شیوه خود زندگی کرد.
بدیهی است که ما قوانین را از خانواده والدین می گیریم. و آنقدرها مهم نیست که والدین چه گفتند ، چقدر مهم است که والدین چه کردند. کودک در بزرگسالی مانند والدینش رفتار می کند. با خودش همانطور رفتار می کند که والدینش با او رفتار می کردند.
مثال شماره 1 والدین به کودک می گویند: هرگز سیگار نکشید! (و همزمان سیگار می کشد
تصمیم کودک: من سیگار می کشم و به فرزندانم می گویم "سیگار نکشید".
کودک بزرگ می شود و با مشکلی به روانشناس می آید: با مغز من می فهمم که لازم است سیگار را ترک کنم ، این مضر است ، اما من نمی توانم.
مثال شماره 2 والدین: ناله کردن را مجازات می کند.
تصمیمات کودک: شما باید از اشک جلوگیری کنید ، نمی توانید گریه کنید. اگر احساس می کنم گریه می کنم ، مشکلی با من وجود دارد. جهان به قوی و ضعیف تقسیم می شود و قوی ها ضعیفان را مجازات می کنند. اشک ضعف است و افراد ضعیف مجازات خواهند شد. شما حتی نمی توانید از عزیزان کمک بخواهید ، من همیشه باید به تنهایی کنار بیایم.
کودک بزرگ می شود و با مشکلاتی به روانشناس می آید:
- وقتی بچه ام عصبانی می شود مرا عصبانی می کند ،
- احساس تنهایی می کنم،
- من همیشه قوی بودم و اکنون افسرده هستم ، نمی دانم چرا.
مثال شماره 3 والدین: مبتدی نباشید!
تصمیم کودک: من تمایل ندارم.
کودک بزرگ می شود و با مشکلاتی به روانشناس می آید:
- من نمی توانم تقاضای افزایش حقوق کنم ،
- من نمی توانم تجارت خودم را راه اندازی کنم ،
- من کسب و کار خودم را شروع کردم ، اما به دلایلی آن را انجام نمی دهم ، آن را تبلیغ نمی کنم یا تبلیغ نمی کنم.
لیست نمونه ها بی پایان است. مجموعه قوانینی که ما در دوران کودکی از والدین خود دریافت کردیم تا زمانی که این قوانین را بازنویسی کنیم بر زندگی ما حاکم است. بزرگسالان می توانند قوانین والدین را بازنویسی کنند.
چگونه قوانین داخلی را بازنویسی کنیم؟
معمولاً ما نمی دانیم با چه قوانینی زندگی می کنیم. ما آنقدر به آنها عادت کرده ایم که تا زمانی که لباس ها شروع به تداخل نکنند ، همانطور که متوجه آن نمی شویم ، متوجه آن نمی شویم. برای شناسایی و تدوین قوانین ، به یک روانشناس نیاز است.
به عنوان مثال ، افرادی هستند که خود را از نشان دادن تحریک منع می کنند ، تا آخرین بار تحمل می کنند. اما سپس آنها تمام بار انباشته خشم را به یک دلیل ناچیز به دیگران می دهند. چنین فردی برای مقابله با تحریک پذیری به روانشناس مراجعه می کند.
اما چگونه می تواند بفهمد که تحریک به دلیل این واقعیت که خود را از پرتاب به موقع منع می کند در حال جمع شدن است؟ به مرور زمان ، آگاهانه ، غیرتهاجمی تجویز می شود. و هنگامی که خشم تجمع می یابد ، به طور غیرقابل کنترل "می شکند". در چنین شرایطی ، درک این مسئله برای شخص دشوار است که از خشم خود منع می کند. این دقیقاً دشوار است زیرا او خود را بیش از حد تحریک پذیر می داند. وظیفه روانشناس این است که این مکانیسم را توضیح دهد و به فرد بیاموزد که در مراحل اولیه ، قبل از اینکه سقف را از بین ببرد ، متوجه تحریک شود.
روانشناس کمک می کند:
1. از قوانین حاکم بر زندگی ما آگاه شوید ،
2. آنها را در کلمات فرموله کنید ،
3. قوانین مضر را بازنویسی کنید ، آنها را به قوانین مفید تبدیل کنید.
و سپس مشکل حل می شود و سناریوی زندگی دلپذیرتر می شود.
در مثال شماره 3 ، قوانین کمک می تواند موارد زیر باشد:
شما نمی توانید مانند دیگران باشید و از آن لذت ببرید ،
می توانید به خود ببالید و از آن لذت ببرید
خوب است و خود و کسب و کار خود را تبلیغ کنید.
با چنین اعتقاداتی در داخل ، انجام وظایف زندگی بسیار ساده تر است.
بدون اینکه بدانیم ، ما به شیوه ای برنامه ریزی شده زندگی می کنیم. ما طبق قوانینی زندگی می کنیم که والدین ما برای ما وضع کرده اند. برخی از قوانین به ما کمک می کنند و کاملاً مناسب ما هستند. و نگرش هایی که مانع زندگی ما می شوند ، می توانیم با کمک روانشناس بازنویسی کنیم. خوب است که نگرش های خود را بازنویسی کنید و زندگی خود را بهتر کنید.
زندگی خود را بهتر کنید!
توصیه شده:
زندگی چه کسی را داریم زندگی می کنیم؟ مختصری در مورد سناریوهای زندگی
ما روزانه صدها انتخاب می کنیم. ما انتخاب می کنیم که با چه کسی و چه زمانی تماس بگیریم ، کودک را به کدام مهد کودک بفرستیم ، آیا شغل خود را تغییر دهد یا در مهدکودک قدیمی بماند. و هرچه تصمیم جدی تر باشد ، بار مسئولیت را بیشتر احساس می کنیم! با برداشتن این یا آن مرحله از زندگی ، ممکن است حتی از آن آگاه نباشیم ، اما طبق سناریوی خاصی عمل کنیم.
سناریوهای زندگی
فرصتی دیگر برای نگاه کردن به خود و زندگی خود از بیرون. و نتیجه گیری کنید که به شما امکان می دهد آن را بهبود بخشید (زندگی). کلود اشتاینر نظریه فیلمنامه نویسی را پیشنهاد کرد. اول از همه ، ما اطمینان داریم که افراد از نظر روانی سالم متولد می شوند و وقتی دچار مشکلات عاطفی می شوند ، هنوز هم باید آنها را طبیعی تلقی کرد.
درک مردم را بیاموزید! هر آنچه مردم می گویند واقعیت ندارد
من مطمئن هستم که هر یک از شما حداقل یکبار با موقعیتی روبرو شده اید که شخصی یک چیز را به شما می گوید ، اما کاری کاملاً متفاوت انجام می دهد. چرا این اتفاق می افتد؟ این یک دروغ ، ضعف ، ناامنی است … انگیزه افراد در این لحظه چیست؟ در زندگی ، درک افراد بسیار مهم است.
مردم و مردم
آنچه در روان درمانی اتفاق می افتد را می توان به دو قسمت بخش درمانگر و بخش مراجعه کننده تقسیم کرد. بله ، با هم ، این دو بخش چیزی کلی را تشکیل می دهند ، به نام اتحاد درمانی ، که به عنوان پیش نیاز تغییرات مطلوب در مشتری عمل می کند. این اتحاد شامل دو نفر ، دو شخصیت با مجموعه ویژگی های خاص خود ، دو واحد مستقل است.
درباره بالا رفتن از مردم و پازل کردن مردم
موفقیت ، اهداف ، دستاوردها - این کلمات در همه جای جهان مدرن یافت می شوند. برای یک فرد باهوش ، تحصیلکرده و در حال توسعه ، تلاش برای موفقیت ، تعیین اهداف جدید برای خود و دستیابی مداوم به آن ، به ترتیب چیزها است. اما اگر شما نیز به همان اندازه باهوش و در حال توسعه باشید ، اما مفاهیم تعیین اهداف ، غلبه بر ، دستیابی به دلایلی روح شما را گرم نمی کند ، بلکه برعکس - آنها شما را به حیرت وادار می کند و به طور کلی شما را از انجام حتی یک حرکت باز می دارد.