اضافه وزن

تصویری: اضافه وزن

تصویری: اضافه وزن
تصویری: نحوه كنترل بازگشت اضافه وزن بعد از شروع رژيم لاغري - راههاي كنترل و تثبيت وزن در رژيم هاي لاغري 2024, آوریل
اضافه وزن
اضافه وزن
Anonim

در برخی از رویکردهای بالینی ، اضافه وزن به عنوان یک نتیجه از اعتیاد به غذا در نظر گرفته می شود - قرار دادن آن در یک سطح با الکل ، قمار ، اعتیاد به مواد مخدر و معتاد به کار. اما روانکاوان اغلب وزن اضافی را با مشکل تعیین محدودیت مرتبط می دانند.

مرزها مفهوم گسترده ای هستند و روانشناسان آن را بسیار دوست دارند. این شامل یک فاصله فیزیکی راحت با افراد دیگر ، و توانایی محافظت از آن در برابر نفوذها و مکانی در جامعه است که فکر می کنید حق دارید در آن تصرف کنید. و توانایی عدم اجازه افراد ناخوشایند بیش از حد نزدیک ، و توانایی قربانی نکردن منافع خود مگر در موارد ضروری. هیچ کس با این مهارت ها متولد نمی شود ، آنها به تدریج ، از سنین پایین شکل می گیرند. تنها مرزی که ما با آن متولد شدیم ، خط بدن ما ، پوست ما است و بسیار نفوذ پذیر است. در چه مواردی توانایی دفاع از خود و فضای خود "پر از حفره" خواهد بود؟

اگر کودک از کودکی فضای شخصی نداشته است. هیچ کس هرگز به خواسته های او توجه نکرد ، آنها به سادگی شنیده نشدند ، آنها کنار گذاشته شدند. "این را جبران نکنید ، هیچ کس برای شما جداگانه غذا نمی پزد." "وقتی همه غذا می خورند غذا بخورید." "تا زمانی که غذا را تمام نکنید ، سفره را ترک نمی کنید." اینها نمونه هایی در مورد غذا هستند ، اما می توانند در مورد هر چیزی باشند. به عنوان مثال ، مادری خاطرات شخصی کودک یا مکاتبات او را می خواند. درب اتاق "شما" ، که همیشه باید باز باشد. ضرب و شتم والدین و هرگونه آزار جسمی. یک معلم فریاد می زند در مدرسه ، وقتی هیچ کس به کودکی که از وحشت منجمد شده است نمی گوید: نه ، نمی توان با شما چنین رفتاری داشت.

اگر عزیزان دائماً مرزهای کودک (روانی و جسمی) را نقض کنند ، در نهایت کودک آن را به عنوان یک هنجار زندگی می پذیرد. آب مرطوب است ، آسمان آبی است ، والدین چنین هستند. اما در سطحی بسیار عمیق ، او همچنان درد ناامنی را تجربه می کند ، مرزهایی که بیش از حد شکننده و تضعیف شده اند. تصور کنید با کفش هایی با کف بسیار نازک روی سنگ های بسیار تیز قدم می زنید. و شما یک کیلومتر ، نه دو ، بلکه تقریباً تمام عمرش را چنین راه نخواهید برد.

سپس بدن می تواند به تنهایی شروع به فعالیت کند. برای ایجاد لایه ای از چربی که از شما محافظت می کند - از تماس بیش از حد نزدیک ، از دردی که عزیزان می توانند برای ما ایجاد کنند. از حساسیت و حساسیت ما با چربی اضافی محافظت کنید ، پشت آن پنهان شوید. خط مرزی که ما را از جهان جدا می کند ، گسترده می شود ، گویی با غلتک رنگ کشیده شده است. بدن متورم در جامعه ما "زیبا" تلقی نمی شود ، اما برنامه های قدیمی که در بدن ما اجرا می شوند ، اصلاً با مقوله های زیبایی کار نمی کنند. آنها اهمیتی نمی دهند - زیبا یا زشت. ملاقات با اجسام دیگر برای بدن بزرگتر ایمن تر است. و همچنین با افراد دیگر.

هیچ کس به یک مرد بزرگ توهین نمی کند.

یک امتیاز اضافی این است که لایه چربی خوب ، مانند یک بالشتک شوک ، از هر دو جهت کار می کند. این نه تنها به راحتی درد را تحمل می کند ، بلکه به خاموش کردن تحریکات ، عصبانیت ، خشم ناشی از درون نیز کمک می کند. شاید این منشا این باور باشد که "افراد چاق همیشه مهربان هستند". فقط این است که خشم و عصبانیت آنها - اغلب کاملاً عادلانه و منطقی است - قبل از اینکه زمان بروز خود را نشان دهند ، خاموش می شود. آنها بدون پردازش به داخل می روند. منجر به بیماریهای روان تنی شود. اما این یک موضوع گسترده است.

برگردیم به کودکی که مرزهای بدن و جایگاهش را در زندگی تشخیص نداد.

دلیل این امر همچنین ممکن است ناسازگاری در خانواده باشد - امروز آنچه دیروز مجاز بود ممنوع است (وقتی مادربزرگ اجازه می دهد که پدر ممنوع است ، ترسناک نیست ، وقتی همان شخص قوانین را تغییر می دهد ترسناک است). یا ، وقتی مامان و پدر رسوایی می کردند ، کودک شخص اصلی مادر می شد ، به نظر می رسید اهمیت او زیاد شده است ، و هنگامی که آنها آرایش می کردند یا مادر مشغول بود ، ممکن است اصلاً متوجه او نشوند. یا والدین طلاق گرفتند ، هرکدام زندگی شخصی خود را ترتیب دادند و کودک به معنای واقعی کلمه جای خود را در خانواده و جهان از دست داد. چنین کودکی احساسات زیادی دارد ، اما اتصال آنها به بدن ضعیف بسیار دشوار است. احساسات به معنای واقعی کلمه از درون منفجر می شوند.و بدن دوباره باز می شود ، متورم می شود ، وزن خود را افزایش می دهد.

برخی از روانکاوان معتقدند که اضافه وزن ناشی از این است که فرد چگونه می تواند در برابر احساسات خود مقاومت کند. مشخص نیست که مرزهای "ظرف" بدن ما کجاست و چقدر قوی است. بدن فشرده در فضا راحت تر پیدا می شود. اگرچه مرزهای آن هنوز مبهم است - تصادفی نیست که بسیاری از افراد دارای اضافه وزن یا در حال افزایش یا کاهش وزن هستند ، مدام انگار از یک حالت تجمع به حالت دیگر می گذرند.

به عنوان یک قاعده ، ما واقعاً به پیام های بدنی اعتماد نداریم - بدن چه احساسی دارد ، سرد است ، گرم است ، خسته است ، تنش دارد ، آیا در کجا آسیب می زند. و تحت فشار پری ، بدن یخ می زند ، سیگنال های آن به سختی قابل شنیدن است و ما عموماً متوجه آنها نمی شویم. بنابراین ما جدا از هم زندگی می کنیم: سر و بدن. البته ، خوب است که آنها را به هم وصل کنیم. بدن خود را بشنوید - اما اغلب اولین کاری که باید با خود انجام دهیم این است که یاد بگیریم چگونه از خود محافظت کنیم. از توهین و توهین ، از صداهای متهم کننده داخلی. از خشونت ، جسمی و احساسی.

زیرا وقتی درد فضا را ترک می کند ، انواع معجزه در آن شروع می شود.

توصیه شده: