رهایی از بار

فهرست مطالب:

تصویری: رهایی از بار

تصویری: رهایی از بار
تصویری: نجات و رهایی از بار گناهان 2024, آوریل
رهایی از بار
رهایی از بار
Anonim

"هم خسته کننده و هم غم انگیز! - و کسی نیست که در لحظه سختی روحی دست بدهد."

من یک خیال دارم که میخائیل لرمونتف تحت روان درمانی است و با روانشناس خود در مورد احساس تنهایی و انزوا در دوره های ناامیدی صحبت می کند. شاعر ، انگار متقاعد شده است که هیچ کس به هیچ وجه نمی تواند تقسیم کند ، درد دل خود را باز می کند. اما این یک باور است و یک باور ناسالم و محدود کننده است. مانند یک بار است که افسردگی را تأیید می کند. در خیال من ، این بار در دوره روان درمانی برطرف می شود. شاعر متوجه می شود و می پذیرد که دریافت کمک و پشتیبانی در شرایط بد ضروری و ممکن است. من می خواهم در مورد مجوزهای روان درمانی صحبت کنم.

روان درمانی خوب راهی است که در آن حل و فصل بسیاری رخ می دهد. آنها را می توان به عنوان ایده هایی در نظر گرفت که به بیماران کمک می کند احساس آزادی و شادی بیشتری داشته باشند. من لیستی از چنین ایده هایی را گردآوری کرده ام. من در عمل واقعی خود شاهد بودم که چگونه هر یک از آنها ، گاهی از طریق روشنایی ، بینش ، به هوش بیماران من رسیدند و مورد قبول آنها قرار گرفتند.

این فهرست به طور آزمایشی و نه برای خواندن راحت تر به دسته هایی تقسیم می شود. و توصیف قوانین کلی زندگی نیست. اینها مجوزهایی هستند که در روان درمانی توسط افراد بسیار متفاوت تجربه شده است. اجازه دهید خواننده در مورد باور محدود کننده ای که شخص قبل از انجام قطعنامه حمل می کرد ، بیندیشد یا خیال پردازی کند.

مجوزهای رابطه

خوب…

… اگر به نفع خود باشم اجازه می دهم معتاد شوم.

… آنچه را که نیاز دارم بدست آورم و بر اساس خواسته هایم عمل کنم.

… انتظار داشته باشید روابط من با مردم توسعه یابد و تغییر کند.

… منتظر انتخاب من نباشم ، بلکه خود به خود نامزد شوم.

… بدانم که من همیشه مهمتر از رابطه ام با دیگران هستم.

… اگر برای من راحت تر است مستقل بمانم.

… داشتن آنقدر دوستان که هرگز برای مدت طولانی تنها نخواهید ماند.

… افرادی را انتخاب کنم که بتوانند آنچه را که نیاز دارم به من بدهند.

مجوز "فرصت ها"

خوب…

… تا خودم را همانطور که هستم بپذیرم.

… نه گفتن به افرادی که به من می گویند کاری انجام بده.

… به افرادی که از من می پرسند "بله" یا "نه" بگو.

… امیدهای زیادی داشته باشید ، متوجه شده اید که همه امیدها خیال هستند.

… ترسهای کمتری داشته باشید ، متوجه شده اید که تقریباً همه ترسها تخیل هستند.

… قضاوت در مورد آینده ام بر اساس عزم و مهارتم ، نه بر اساس گذشته ام.

مجوزهای روان درمانی

خوب…

… به کمک احتیاج دارید ، کمک بگیرید و کمک بگیرید.

… خودم تصمیم بگیرم که دقیقاً می خواهم چه چیزی را تغییر دهم.

… برای رسیدن به اهداف خود از روان درمانی استفاده کنید.

… خودتان به دنبال یک روان درمانگر خوب باشید.

… درمانگر خود را به چالش بکشید.

مجوزهای معلق

خوب…

… انتظارات خود را از دیگران کنار بگذارید و مستقیماً آنچه را که من می خواهم به آنها بگویید.

… تلاش برای برآوردن انتظارات دیگران را رها کنید.

… انتظار دارند مردم به قول خود پایبند باشند.

… بدانم که من واقعاً چه می خواهم ، صرف نظر از اینکه دیگران آن را تأیید می کنند.

… عادات جدید را به دست آورید.

… دریافت راهنمایی زمانی که نمی دانم چه می خواهم.

مجوزهای تنهایی

خوب…

… نیاز دارید و هر روز مورد توجه قرار می گیرید.

… اولویت بندی نیاز به توجه در لیست نیازها ، اما نه بیشتر از نیازهای فیزیکی اولیه.

… توجه زیادی را به خود جلب می کند ، حتی اگر در بهترین شرایط خود نباشم.

… برای نزدیک شدن به مردم ریسک های منطقی انجام دهید.

… خودتان میزان صمیمیت را در روابط خود تنظیم کنید.

مجوزهای تغییر شخصی

خوب…

… بدانم که نظرات و باورهای من تغییر خواهد کرد.

… وقتی نظرات یا باورهای من تغییر می کند.

… مسئولیت تغییرات در خود را بر عهده بگیرید و در مورد جهت آن تغییرات تصمیم بگیرید.

مجوزهای آزادی شخصی

خوب…

… بدانم که من مال شخص دیگری نیستم.

… خلاص شدن از شر "سموم آزادی" (پول ، موفقیت ، دستاوردها ، اعتیاد …).

… اعتراف کنید که من به عنوان یک بزرگسال تمام تصمیماتم را می گیرم (حتی اگر اینطور فکر نکنم).

… مسئولیت کامل تمام تصمیمات ما ، اجرای آنها و تغییر آنها را بر عهده می گیریم.

مجوز "شما کی هستید؟"

خوب…

… بدانم که دوستان و آشنایانم به بهترین شکل می توانند ببینند من در جامعه چگونه هستم.

… برای درک اینکه احساسات من بهترین راهنما برای تعیین اینکه من واقعاً چه کسی هستم.

… تا مطمئن شوم که خودم را واقعی می دانم.

مجوزهای ترس

خوب…

… ذهنیتی داشته باشم که اگر در بحران زندگی قرار گرفتم مراقب خودم باشم.

… بدانید که ترس مربوط به یک موقعیت بحرانی واقعی طی چند هفته از بین می رود.

… دانستن این که هر ترس دردناکی که بیش از چند هفته طول بکشد نشان دهنده نیاز به کمک متخصص است.

… افتخار کنم که چگونه روشهای کودکی من برای مقابله با ترس و اضطراب در آن زمان کار می کرد.

… اعتراف کنید که آن شیوه های کودکانه در دنیای بزرگسالان کاربرد چندانی ندارد.

مجوزهای امنیتی

خوب…

… از افرادی که به من سوءاستفاده یا تهدید می کنند دور شوید.

… "دور انداختن" ترس از آنچه در حال حاضر اتفاق نمی افتد.

… بدانم که می توانم به چیزهای بدی که در لحظه اتفاق می افتند فکر کنم ، چیزهایی که بعداً اتفاق می افتد ، به جای اینکه در حال حاضر به آنها فکر کنم.

احتمالاً میخائیل لرمونتوف دارای شخصیت افسرده بود. من نمی دانم که یک هنرمند باید گرسنه باشد یا افسرده باشد تا ارزش داشته باشد. اینها همه ایده ها ، نگرش ها ، باورها هستند. اما به دلایلی معتقدم که اگر 200 سال پیش در روسیه روان درمانی انجام می شد ، تعداد اشعار بزرگ بسیار بیشتر می شد.

توصیه شده: