دختر زیر دوازده سال آینده برای او چه می تواند باشد؟

فهرست مطالب:

تصویری: دختر زیر دوازده سال آینده برای او چه می تواند باشد؟

تصویری: دختر زیر دوازده سال آینده برای او چه می تواند باشد؟
تصویری: 10 نشانه خیانت زنان در زندگی زناشویی از نظر متخصصان روان شناسی - کابل پلس | Kabul Plus 2024, آوریل
دختر زیر دوازده سال آینده برای او چه می تواند باشد؟
دختر زیر دوازده سال آینده برای او چه می تواند باشد؟
Anonim

نویسنده: مارک Ifraimov منبع:

تا دوازده سالگی ، دختر زیر بال پدر است و پسر زیر بال مادر. این عبارت از زرادخانه صورت های فلکی ، که قبلاً بدیهی شده است ، می تواند به پیش بینی آینده کودک کمک کند.

خوشبختانه یا متاسفانه ، انسان موجودی کاملاً قابل برنامه ریزی است. در 7 سال اول ، حتی در 12 سالگی ، هریک از ما ناخودآگاه برنامه ریزی شده ایم ، و سپس در تمام زندگی خود آگاهانه سعی می کند برنامه ریزی مجدد کند. همه موفق نمی شوند. به خصوص وقتی نمی دانید که ارزش تغییر در وهله اول چیست.

در این مقاله ، شما را دعوت می کنم تا سناریوی پیشرفت سرنوشت دخترتان را ببینید ، یا (اگر زن هستید) اطلاعات من را با نقاط عطف اصلی زندگی خود بررسی کنید. و شاید ، تفکر من را به چالش بکشد.

مقدمه

در زندگی یک کودک ، همه چیز به مادر بستگی دارد ، که برای فرزند خود خدایی است ، اما طنز سرنوشت این است که دختر خود مادر آینده است ، تا دوازده سالگی به پدر خود نگاه می کند و منتظر می ماند. عشق بی حد او

کل تصویر سرنوشت او بستگی به این دارد که چگونه دختر در عمق روح خود به پدرش نگاه می کند ، یا اینکه آیا می تواند عشق او را دریافت کند.

یعنی: آیا او طلاق می گیرد ، آیا در رفاه زندگی می کند ، آیا باید سخت کار کند ، آیا تا دوران پیری در محاصره عزیزانش زندگی خواهد کرد ، آیا تنها خواهد ماند ، آیا او یک شوهر دلسوز یا یک شوهر دلسوز از او خواهد دید؟ از فرار

همه روابط با مردان ، کاملاً همه چیز ، بستگی به نگاه ما به پدر دارد. یا کسی که در این مکان ایستاده است.

این قانون در مورد زنان و مردان صدق می کند. همه ما ، اعم از زن و مرد ، از دوران کودکی از یک استراتژی ارتباطی استفاده می کنیم ، که بعداً ما به سادگی آن را برای همه کسانی که در زندگی روزمره با ما برخورد می کنند ، پیش بینی می کنیم.

به عبارت ساده تر ، اگر ما از پدر آزرده خاطر شویم ، از همه مردان آزرده خواهیم شد. به همین ترتیب ، اگر از مادر خود آزرده شویم ، با بزرگ شدن ، به دنبال دلیلی در زنان می گردیم که آزرده شوند و روابط خود را قطع کنند.

ما احساسات خود را از کسانی که در دوران کودکی بودیم به کسانی که در حال حاضر در محیط ما هستند ، نشان می دهیم. متأسفانه ، اکثر مردم جهان متوجه نیستند که دیگران را در منشور احساسات و تصمیمات دوران کودکی خود می بینند. و ، من برای کلمه عذرخواهی می کنم ، این تحریف ها رابطه را آنقدر مخدوش می کند که می خواهید از آنها جدا شوید و فرار کنید.

این اولین چیزی است که باید بدانیم تا بتوانیم سرنوشت را پیش بینی کنیم. ثانیاً ، درک معنای پدرش برای یک دختر مهم است.

یک دختر زیر 12 سال از نظر عاطفی بسیار قوی با پدرش ارتباط دارد. او انتظار توجه و عشق بیشتری از او دارد تا از مادرش. پدر برای او منبع آرامش است ، درست مانند گلخانه ای برای یک گل ظریف و شکننده.

به تصویر نگاه کن. من این قاب را از فیلم "سیندرلا" به عنوان تصویر مقاله انتخاب کرده ام. پشت سر دختر ما: پادشاه ، دانشمند و پدر. با چنین اطرافیان ، او آرام است و به مهربانی به شاهزاده - منتخب او نگاه می کند.

پادشاه ، دانشمند و پدر سه هیپوستاز پدر هستند که به دختر آرامش درونی می دهند.

پادشاه پدری است که فضای محل زندگی دختر را کنترل می کند. شاه بر همه تأثیر می گذارد و ثبات را با قدرت خود تضمین می کند. پادشاه یک فرد شایسته و بسیار شایسته در جامعه است. موقعیت او به دختر اجازه می دهد احساس غرور کند ، سرشار از عزت نفس ، عزت و اهمیت.

این دانشمند پدری است که دائما در حال رشد است و قادر به یادگیری جهان است. مانند هر زنی ، دختر خود را نه تنها جهان ، بلکه جهان نیز می داند و برای او مهم است که مردی در کنار او باشد ، نه تنها به طور مداوم دنیای درونی خود را کاوش کند ، بلکه به او در درک خود نیز کمک می کند. پدر آموخته اجازه می دهد دختر همیشه تغییر کند و با کشف جنبه های جدید در خود ، همیشه در نظر مردان جالب باشد.

هیپوستاز سوم یک پدر دلسوز و دوست داشتنی است - کسی که همیشه حمایت و نوازش می کند. او روی زانو می لرزد ، یک افسانه می گوید و شیرین ترین احساس دنیا را به شما می دهد که همیشه می توانید بدون نگرانی از هیچ چیز کوچک بمانید.

این که مطمئن باشید از شما مراقبت می شود ، احساس شایستگی توجه ، احترام و مدام اجازه دادن به خود برای متفاوت بودن چیزی است که پدر به دختر می دهد. در حالت ایده آل.

و اکنون ، مسلح به این دانش ، بیایید برگردیم که چگونه تمام سرنوشت دختر هنوز با رابطه او با پدرش مرتبط است. چگونه یاد بگیریم که آینده را بر اساس گذشته ببینیم؟

الگوریتم ساده خواهد بود. برای تعیین سرنوشت دختر ، باید ببینیم مادرش چگونه پدر دختر را می بیند. به هر حال ، این بستگی به تصمیم مادر دارد که آیا دختر می تواند به تنهایی پدرش را دوست داشته باشد یا اینکه تا زمانی که به بلوغ برسد می تواند با چشم مادر به پدرش نگاه کند. از نظر تصویری ، مادر دختر همیشه دست خود را روی دریچه خط لوله عشق دخترش به پدرش می گیرد. برای جلوگیری از عشق به پدر یا نه - مادر تصمیم می گیرد.

با مصاحبه با مادر این دختر ، ما گزینه های بسیار کمی برای آینده دخترش خواهیم داشت. من بلافاصله رزرو می کنم که در همه سناریوها ما از احساسات واقعی مادر و دختر استفاده می کنیم ، و نه عباراتی که معمولاً از افرادی می شنویم که می خواهند در نظر دیگران زیبا به نظر برسند.

یکی از وظایف صورت فلکی نشان دادن احساسات واقعی خود به شخص است ، که او با دقت از خود پنهان می کند.

انواع

گزینه یک: مادر واقعاً پدر دختر را دوست دارد. مادر شوهرش را مرد شایسته ای می داند - پادشاه. دختر هم اینطور فکر می کند. به سوال احمقانه بزرگسالان: "چه کسی را بیشتر دوست داری - مادر یا پدر؟" - پاسخ می دهد: "من هر دو را دوست دارم!"

سناریوی آینده او: این دختر برای مردان بسیار جذاب خواهد بود. ملکه در آن دیده می شود. آنها می خواهند از او مراقبت کنند ، تأمین کنند. او مورد احترام قرار خواهد گرفت. آینده ای بزرگ!

گزینه دو: مامان خود را شایسته پدر دختر نمی داند. او پادشاه است و مادر دختر سیمپلتون است. دختر پدر خود را می پرستد و آرزو می کند که "شوهر مانند پدر" داشته باشد.

سناریوی آینده او: در عمق ، دختر از خود پنهان می کند که از مادرش ناراضی است. او فکر می کند ، "من همسر بهتری برای پدر خواهم بود." دختر مسیر مادرش را تکرار می کند - او همان سیمپلتون می شود. در عین حال ، برای پنهان کردن ماهیت خود ، سعی می کند بسیار مهم به نظر برسد ، گویی ملکه است. شوهر یکی را انتخاب می کند تا از رفتار خود ناراضی باشد. پس از 7-10 سال پس از زندگی مشترک ، او تلاش می کند تا از او جدا شود. اگر او از تصمیمات دوران کودکی خود آگاه نباشد ، دختر بیمار می شود و در طول سالها بیشتر و بیشتر می شود.

گزینه سوم: مامان پدر دختر را ناامید ، تنبل یا فقط یک شهروند معمولی می داند و ستاره های کافی از آسمان ندارد. به عبارت دیگر ، او خود را بهتر از او می داند.

سناریوی آینده او: دختر می خواهد یا نمی خواهد و برنامه ریزی مادر نیز بر او تأثیر می گذارد. دختر یک ساده لوح خواهد بود. مردان در او کسی را می بینند که نه می تواند الهام بخش باشد و نه می تواند او را نگه دارد. او از مردان ناامید خواهد شد و باور خواهد کرد که مادرش درست گفته است. او مجبور است برای تأمین مخارج خانواده خود کار کند و از زندگی خود ناراضی خواهد بود. آینده در رنگهای خاکستری است!

گزینه چهارم: مامان آشکارا از پدر دختر ناراضی است. دختر از مادرش در برابر پدر محافظت می کند.

سناریوی آینده او: دختر به دنبال شوهری خواهد بود که شبیه پدرش نیست. در پایان ، او کسی را انتخاب می کند که زندگی او را مسموم می کند. این دختر به یک زن شجاع تبدیل می شود و مردان را اشتباه طبیعت می داند. او خودش تمام کارهای مردانه و زنانه را انجام می دهد و ویژگی های مردانه را به دست می آورد. دختر استدلال می کند که زندگی او زیبا است ، اما سنگینی بر روح او همه را تحت فشار قرار می دهد. زندگی به تنهایی به پایان می رسد.

گزینه پنجم: مامان آشکارا از پدر دختر ناراضی است. دختر از پدرش در برابر مادرش محافظت می کند.

سناریوی آینده او: در بزرگسالی ، دختر معشوقه یک مرد متاهل می شود. با زنان در مخالفت خواهد بود. با همسر معشوقش هم. او به جادو اعتقاد دارد ، به امید اینکه به او در ازدواج کمک کند ، به متخصصان محلی مراجعه کند. بچه ها یا بهتر بگویم یک فرزند خواهد داشت. مامان عاشق و ترحم خواهد کرد. کودک مادر خود را ترک نمی کند ، زیرا او جایگزین پدرش می شود. حتی اگر بچه دختر باشد. آینده غم انگیز و نسبتاً تنهاست.

اینها همه برای سناریوهای اصلی است. زیاد نیست ، درست است؟

حقیقت تلخ این است که تنها در گزینه اول ، با اجازه از مادر برای دوست داشتن پدر ، دختر به یک زن شاد تبدیل می شود.

حقیقت تلخ این است که زنان در ملاء عام وانمود می کنند که به دختران خود اجازه می دهند پدران خود را دوست داشته باشند ، اما در واقع آنها نارضایتی خود را در دختران خود القا می کنند: "مثل من ناراضی باشید! من ناراضی هستم و شما باید اینطور باشید!"

تجربه هزاران صور فلکی این گرایش غم انگیز را برای زنان برای ادامه رنج از نسلی به نسل دیگر تأیید می کند.

راه حل

وقتی زنی طلاق می گیرد ، تلاش می کند تا در جستجوی خوشبختی ای که به عنوان یک دختر نتوانسته بود به خانه پدرش بازگردد

دختران شاد زن شاد می شوند. آنها توسط شوهران خود رها نمی شوند و به تنهایی شادی نمی روند. خوشبختی یک زن در کنار یک مرد.

اگر شادی در دوران کودکی ، در خانواده والدین از بین برود ، خوشبخت شدن غیرممکن است. دختر شادی خود را کنار می گذارد و به مادر خود نگاه می کند ، او نیز در دوران کودکی شادی خود را از دست داده است. اما او فکر می کند که این مرد بود که خوشبختی او را ربود.

خوشبختی در مردان نیست. خوشبختی احساسی است که در وجود شماست. بنابراین ، شادی شما نمی تواند در شخص دیگری زندگی کند. تا آنجا که دوست ندارم مسئولیت خوشبختی خود را بر عهده شخص دیگری بگذارم ، اما این به احساس بهتر کمک نمی کند.

البته شما می خواهید فرزندان شما خوشحال باشند. و اغلب فکر می کنید که اگر شادی خود را رها کنید ، کودک بیشتر از آن برخوردار خواهد شد. این بسیار ساده لوحانه و کودکانه احمقانه است!

فرزندان شما تنها در صورتی خوشحال خواهند شد که شما خود را خوشبخت کرده باشید. زیرا می توانید تنها آنچه را که خودتان دارید به دیگران (فرزندان ، شوهر ، عزیزان) بدهید. بنابراین ، مسئولیت اصلی شما این است که خودتان خوشحال باشید.

زنان عزیز ، اگر شادی دختران شما برای شما مهم است ، با تمام ظاهر ، با تمام احساسات ، با تمام بدن خود ، خودتان شادتر شوید. با نگاه به شما ، دختران نیز به خود اجازه خوشبختی می دهند.

کودکان از والدین خود الگو می گیرند. وقتی والدین عشق داشته باشند ، فرزندان نیز محبت دارند.

البته پدر دختر نیز مسئولیت زیادی در قبال سناریوی زندگی دختر بر عهده دارد و هیچکس نمی تواند این مسئولیت را از او دور کند. فقط این که پدر هر چه باشد - خوب یا بد - مادر دختر در فرزند خود نگرشی نسبت به مردان ایجاد می کند.

دختر کوچک فقط یک ظرف است که والدین تجربیات رابطه خود را در آن می ریزند. و برای خوشبختی فرزندش ، مادر باید مراقب تجربه ای باشد که تلخ یا خوش طعم است. برای انجام این کار ، مادر نباید مردی را که برای خود انتخاب کرده سرزنش کند ، بلکه به والدین خود نگاه کند و در نهایت ، مهمترین کار را انجام دهد:

همه ادعاها را از مادر و پدر خود حذف کنید.

فقط در این صورت ، دوران جدیدی در خانواده او آغاز می شود - دوران شادی پایدار ، احترام متقابل و عشق طولانی مدت. و برای دخترم آسان خواهد بود که از این سنت حمایت کرده و آن را منتقل کند!

توصیه شده: