2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ده ها س questionsال در نسخه های مختلف از من پرسیده می شود که چگونه بفهمم مرد چه چیزی را دوست دارد؟ دانستن بسیاری از داستانهای مردانه در مورد عشق و دوست نداشتن ، با تکیه بر اطلاعات آن دسته از مردانی که با من کار کرده اند و با خود در تماس خوبی هستند ، خود را می شناسند ، احساس اعتماد به نفس ، محبت ، در رابطه یا آمادگی برای رابطه دارند - من تقریبی ایجاد کرده ام لیستی از شاخص ها ، ویژگی ها و حالاتی که در آنها یک مرد می داند چه چیزی را دوست دارد و دوست دارد. به طور طبیعی ، هر مردی نکات ، اظهارات ، اضافات یا مخالفت های خاص خود را خواهد داشت و این طبیعی است. بنابراین ، من پیشنهاد می کنم که مردان به سادگی اطلاعات شخصی خود را در مورد عشق مردانه خود ، که برای درک زنان بسیار ضروری است ، در نظرات اضافه کنند.
1. خوشحالم. آنها از دیدن و شنیدن من ، از نزدیک بودن ، راه رفتن با من خوشحال می شوند - این به من اجازه می دهد تا به شما نزدیک شوم.
2. من پذیرفته شده ام. آنها در حالات مختلف بدون روی گردانی ، بدون توجه به من قبول می کنند و در این نزدیکی هستن - به معنای واقعی کلمه. به من این فرصت را می دهد که آرام باشم و باز شوم.
3. از من س:ال می شود: در مورد یک عمل ، یک عمل ، یک هدیه ، عدم توجه به هیچ یک از واکنش های من. عکس العمل من ، این فقط عکس العمل من است ، هیچ ربطی به شما ندارد ، ناشی از حالتی است که من در آن هستم ، (من می توانم حال و هوای متفاوتی داشته باشم ، نیازی ندارم دلیل را در خودم کشف کنم ، من نمی خواهم این را توضیح دهم و لازم نیست). این به من اعتماد به نفس و قوای خود را می دهد.
4- آنها درباره هر چیزی که می خواهند با من صحبت می کنند: درباره حالات ، امور ، برنامه ها ، خواسته ها ، رویدادها ، شکست ها ، صرف نظر از اینکه چقدر از گفتگو به لحاظ احساسی حمایت می کنم ، می توانم در آن شرکت کنم ، می توانم حذف شوم ، اما می شنوم. وقتی به شما گوش می دهم ، فوراً شروع به فکر می کنم که در این کار چه کاری می توانم انجام دهم. اگر کاری برای انجام ندارم ، حذف می شوم ، اگر بشنوم که احساس بدی دارید ، فکر می کنم چگونه می توانم شخصاً آن را برطرف کنم. این بدان معناست که آنها به من اعتماد دارند ، به من اعتماد به نفس می بخشد.
5. من به دستورات ساده ای نیاز دارم ، درخواست هایی که دقیقاً بگویند چه چیزی ، چه موقع ، کجا ، چقدر ، اجرا را ساده می کند ، زیرا من شک دارم که چه اشتباهی می توانم انجام دهم. من احمق نیستم ، انرژی خود را صرف فکر کردن و حدس زدن غیر ضروری می کنم ، این من را خسته می کند ، شروع به شک در صحت عمل می کنم ، مرا ضعیف می کند ، از ضعف عصبانی می شوم ، (به همین دلیل است که وقتی عصبانی می شوم عصبانی می شوم باید حدس بزنید ، حدس بزنید ، حدس بزنید در مورد چه چیزی معلوم نیست). این به من ایمان می آورد به خودم و قدرتم ، تمایل به انجام آنچه شما می خواهید و من می توانم برای شما انجام دهم.
6. من باید بدانم که چگونه با من هستید. من این را از کلمات و واکنش های شما می دانم ، اگر فقط تحریک را ببینم ، می فهمم که با من احساس بدی دارید ، اگر در چهره شما شادی ببینم ، می فهمم که شما با من احساس خوبی دارید. من باید یک زن زنده را ببینم و بشنوم ، در هر یک از احساسات و حالات او ، من را نمی ترسانند ، به من اطلاعات می دهند ، به لطف آنها تصمیم می گیرم که آیا اقدام لازم است یا نه. این به من سیستمی برای تنظیم رفتار و اقدامات در آدرس شما می دهد.
7. من عاشق رابطه جنسی هستم ، اما بیشتر ، میل شما به صمیمیت را دوست دارم ، می خواهم آن را در حرکات ، حالات چهره ببینم و در کلمات بشنوم ، من لطافت را دوست دارم. این به من امکان می دهد به احساساتی که در اعماق وجود دارد دسترسی پیدا کنم ، بسیار شخصی ، صمیمی است و من همیشه آن را نشان نخواهم داد ، می گویم ، اما آن را به خوبی احساس می کنم و به خاطر می آورم.
8. من نیاز به مراقبت دارم ، مراقبت های معمولی و معمولی انسان بدون حمایت و خزیدن در درونم (گویی شما مرا بهتر از خودم می شناسید) ، بدون ایثار و قهرمانی (من نیازی به اعمال و عذاب های شما ندارم) ، یعنی در سطحی که من دوست دارم ، اما شما می خواهید و می توانید. اگر من عاشق چای هستم ، خوشحالم که شما این چای را برای من و برای من آماده کرده اید. این به من احساس گرما ، آرامش در کنار شما می دهد.
9. من گاهی به آرامش ، سکوت ، تنهایی نیاز دارم ، این به من زمان می دهد تا در مورد اقدامات ، تجزیه و تحلیل ، بهبود و آمادگی برای اقدامات بعدی در زندگی فکر کنم. به من اطمینان و اطمینان می بخشد.
10. من پرخاشگری دارم ، می توانم عصبانی شوم ، اگر به باشگاه بروم یا با دوستانم به فوتبال بروم - می توانم آن را بشکنم - آنجا را انجام خواهم داد ، اگر جایی نروم ، می توانم آن را در کنار شما انجام دهم - دان مرا تحریک نکنپرخاشگری ، حالتی که من در آن حیوان هستم ، گاهی اوقات به حیوانی نیاز دارم و به منبع قدرت و آزادی می رسم.
11. من احساس می کنم ، اما همیشه آن را به اشتراک نمی گذارم ، آن را با کلمات بیان نمی کنم ، می توانم آن را در اعمال خود نشان دهم و تا زمانی که به من نگویید چه می خواهید ، نمی دانم کجا و در چه چیزی هدایت کنم احساسات من.
12. من اغلب به خودم اطمینان ندارم ، به دلیل مختلف و گاهی خارج از کنترل شما. برای بازیابی اعتماد به نفس ، به زمان و منابع نیاز دارم. گاهی اوقات ، برای بازیابی اعتماد به نفس ، کارهای احمقانه ای انجام می دهم که ممکن است بعداً پشیمان شوم ، اما آنها قبلاً انجام شده اند ، بنابراین سعی می کنم ادامه دهم. نیازی نیست بی پایان مرا به عنوان یادآوری به آنها برگردانید ، من حافظه خوبی دارم. هرچه بیشتر اشتباهات مرا به من یادآوری کنید ، عصبانی تر و مطمئن تر می شوم. این امر من را از شما دور می کند و خواسته های من نسبت به شما را کاهش می دهد.
اگر من اصلاً آنطور نیستم و با من همان چیزی نیست که در بالا گفته شد ، من مرد شما نیستم یا شکسته شده ام. اگر من مال تو نیستم ، لازم نیست دروغ بگویی و با من بازی کنی. اگر من شکسته باشم ، شما نمی توانید من را برطرف کنید ، من خودم آن را انجام می دهم ، اگر به آن نیاز داشته باشم و می خواهم با شما باشم. اگر می خواهم با شما باشم و با شما هستم ، می خواهم برای شما این کار را انجام دهم - من دوست دارم. در همه جنبه های دیگر ، من همان شخص شما هستم ، فردی با احساسات ، وقار ، احساسات و ترس ها ، و این را به خوبی می دانم - نیازی به متقاعد کردن غیر از این نیست.
توصیه شده:
یک مرد باید یا چگونه ما یک "پیچ" را به جای یک مرد انتخاب می کنیم
انسان مدتهاست که دیگر موجود زنده نیست. شخص مجموعه ای از وظایف است که باید به درستی کار کند و از عملکردهای خانواده ، جامعه و دولت پشتیبانی کند. اگر ما به دنبال توابع هستیم ، در این صورت ما نیز به عنوان توابع جستجو می شویم. آنها در ما فردی نمی بینند ، زیرا ما افراد را در مردم نمی بینیم.
"مرد ، برو پیش مادرت." روح یک مرد در جستجوی بلوغ
یک مرد معمولی می گوید: "من می خواهم با یک زن زیبا ، باهوش ، عاقل ، معنوی و مستقل جفت شوم." پس از 5 دقیقه ، او می گوید: "یک مرد باید جفت باشد ، از من ضعیف تر باشد ، اطاعت کند." من پاسخ می دهم: "مرد ، برو پیش مادرت"
چرا یک مرد از معشوقه خود جدا می شود؟ درک اینکه چرا یک مرد متاهل معشوقه خود را ترک می کند؟
چرا یک مرد از معشوقه خود جدا می شود؟ بسیاری از معشوقه ها برای مردان متاهل (از جمله برای کیف پول خود) می جنگند ، سعی می کنند زنان خود را بترسانند ، در آنها احساس وحشت ایجاد کنند ، آنها را تسلیم کنند و داوطلبانه شوهران خود را رها کنند. برای این ، افسانه هایی در مورد برتری کل معشوقه ها بر همسران در سن ، جنسیت ، ظاهر ، شخصیت و غیره ایجاد می شود.
درباره عشق .. درباره روابط .. درباره ارتباط
عشق به معنای کامل کلمه را تنها می توان در نظر گرفت که به نظر می رسد تجسم ایده آل آن است - یعنی ارتباط با شخص دیگری ، به شرط اینکه تمامیت "من" شخص حفظ شود. همه اشکال دیگر جذب عشق نابالغ هستند ، می توان آنها را رابطه همزیستی ، یعنی رابطه همزیستی نامید.
یک مرد چگونه احساس مرد می کند؟
"در فرهنگ ما ، پسران تحت ستم به تصویر یک مرد بزرگ می شوند - فردی که باید نقش های اجتماعی مختلف را برآورده کند ، انتظارات خاصی را برآورده کند ، در مبارزات رقابتی شرکت کند و با رقبای خود نزاع کند. هیچ کس به آنها آموزش نمی دهد که در جستجوی درونی شرکت کنند.