4 عادت ذهنی که شادی ما را می ربایند

فهرست مطالب:

تصویری: 4 عادت ذهنی که شادی ما را می ربایند

تصویری: 4 عادت ذهنی که شادی ما را می ربایند
تصویری: موفقیت : 4 گام ساده برای خلاص شدن از شر عادات بد !!! 2024, آوریل
4 عادت ذهنی که شادی ما را می ربایند
4 عادت ذهنی که شادی ما را می ربایند
Anonim

عادت شماره 1 نگران آینده باشید

این عادت ذهنی چنین افرادی را می دزدد جزء مهم شادی به عنوان آرامش و آرامش است. نگرانی درباره آینده یکی از بدترین عادات ذهن ماست که زندگی و هر آنچه در آن خوب است را "مسموم" می کند. نگرانی از آینده (یعنی آنچه هنوز نیست و آیا خواهد بود ، ناشناخته است) انرژی و شادی را از زمان حال می دزدد. شما می توانید به چیزهای زیادی دست پیدا کنید ، می توانید بسیار خوش شانس باشید ، می توانید همه چیز یا تقریباً همه چیزهایی را که افراد عادی معمولی رویای آن را دارند ، داشته باشید. اما اگر همچنان نگران باشید ، همه اینها شادی واقعی را برای شما به ارمغان نمی آورد. شما می توانید ثروتمند ، مشهور ، سالم ، اما افسوس ، ناراضی باشید.

در حالی که به نظر ما دلایل زیادی برای نگرانی در زندگی ما وجود دارد ، در حقیقت ، اکثر این دلایل واهی و بی اساس هستند. این نظر وجود دارد که اضطراب-اضطراب در مورد آینده چیزی بیش از یکی از تجلیات ترس از مرگ نیست. این ترس به عنوان یک غریزه در سر ما "بخیه" شده است. و مانند هر غریزه ، کور است و ضعیف کنترل می شود: "بدون موضوع" و بدون تیم ما روشن می شود. وقتی نگران آینده هستیم ، این ترس را به مشاوران خود دعوت می کنیم. شاید در جنگ یا در شرایط شدید مادام العمر ، او واقعاً کمک می کند ، اما در زندگی روزمره "مسالمت آمیز" او یک مددکار و مشاور ضعیف است - هزینه زیادی برای خدمات خود دریافت می کند.

بسیاری از مردم می دانند که نگرانی و نگرانی مداوم آنها در مورد خانواده / کار / سلامتی / پول / وضعیت در کشور و جهان زندگی آنها را مسموم می کند و انرژی زیادی را می گیرد ، اما آنها نمی توانند کاری انجام دهند. برخی ، به منظور حل این مشکل ، "معتاد" به انواع آرامبخش ها هستند. انجام این کار بسیار نامطلوب است. فرصتی برای آرام کردن اضطراب خود بیابید - روشها ، روشها و تکنیکهای زیادی برای این کار وجود دارد: آرامش ، تمرین خودکار ، یوگا ، انواع تکنیک های مدیتیشن و غیره. ساده ترین و م effectiveثرترین روش برای مقابله با اضطراب و اضطراب آرامش است - آرامش جسمی. روشهای زیادی برای آرامش مناسب وجود دارد ، و ساده ترین آنها این است که بنشینید تا احساس راحتی و راحتی کنید - به طوری که همه ماهیچه های شما تا آنجا که ممکن است آرام باشند ، چشمان خود را ببندید و بر تنفس خود تمرکز کنید. 10-15 دقیقه به این شکل بنشینید. آرامش یک زمینه فیزیولوژیکی است که اضطراب و اضطراب به سادگی نمی تواند از نظر جسمی ایجاد شود ، و تمرکز شما بر تنفس شما را از آویختن افکار مضطرب جلوگیری می کند.

عادت شماره 2 روی نکات منفی تمرکز کنید

این عادت ذهنی می دزدد چنین م ofلفه ای از خوشبختی ما به عنوان روحیه خوب است ، شما را مجبور می کند که دائماً احساسات منفی مختلف را تجربه کنید. متأسفانه مغز و روان انسان به قدری مرتب شده است که بیشتر و بیشتر بر بدی ها تمرکز می کند تا روی خوبی ها. افکار منفی راحت تر از افکار مثبت به آگاهی ما نفوذ می کنند و وقتی نفوذ می کنند ، توجه ما را محکم تر و برای مدت طولانی تری به خود جلب می کنند. و ما شروع به "تثبیت" آنها می کنیم ، در حالی که احساسات منفی با قدرت و مدت متفاوت را تجربه می کنیم. و توجه داشته باشید ، در این لحظه هیچ اتفاق بدی برای ما نمی افتد. یعنی بیشتر اوقات ما به خاطر افکار خود در سر خود رنج می بریم (احساسات منفی را تجربه می کنیم) ، و نه به دلیل حوادثی که در اطراف ما اتفاق می افتد!

برای تمرکز ، "سکونت" روی افکار منفی یک عادت رایج برای بسیاری از مردم است و اکثر آنها حتی از وجود آن اطلاع ندارند - برای آنها چنین تمرکز روی منفی هنجار زندگی است که مدتهاست به آن عادت کرده اند.. مجبور نیستید راه دور بروید - به صحبت هایی که مردم در صف ها ، وسایل نقلیه عمومی در مورد آن صحبت می کنند ، گوش دهید ، وقتی به چیزهای خاص خود فکر می کنید ، به حالت چهره آنها نگاه کنید.یا فقط هوشیاری خود را در طول روز مشاهده کنید ، و سپس تعداد افکار منفی و مثبت را که در طول روز به ذهن شما رسیده است بشمارید و مقایسه کنید.

چه باید کرد؟ اول ، سعی نکنید با آنها بجنگید یا آنها را به زور از سر خود بیرون بیاورید. اگر سعی کنید این کار را "به زور" انجام دهید ، فقط افکار منفی خود را با انرژی خود تغذیه می کنید. و از این طریق آنها حتی منفی تر و حتی مزاحم تر خواهند شد. ثانیاً ، برای کاهش تعداد افکار منفی در سر ، باید به طور سیستماتیک یک تمرین ساده ذهنی انجام دهید. هربار که خود را با یک فکر ناخوشایند آشنا می کنید: کشور آشفته است ، دلار گران می شود ، در خیابان سردتر می شود ، آشنایان پول قرض کرده اند و آن را پس نمی دهند ، اما چیزی از طرف شما درد می کند ، با خود بگویید: "بس کن! من اکنون به آن فکر می کنم و چنین احساسات منفی را تجربه می کنم. " سعی نکنید این فکر را فوراً از سرتان بیرون کنید. فقط آگاه باشید ، بدون تلاش برای تأثیرگذاری بر آنها ، اکنون چه نوع افکاری در ذهن شما وجود دارد و چه احساساتی در شما ایجاد می کند. سپس سعی کنید توجه خود را دوباره تغییر دهید و تا آنجا که ممکن است بر کارهایی که در یک لحظه معین انجام می دهید تمرکز کنید: نظافت ، آشپزی ، قدم زدن در خیابان ، کار با کامپیوتر یا برقراری ارتباط با همکاران (عادت شماره 5 را ببینید). با انجام منظم این تمرین ، خیلی زود شگفت زده خواهید شد که متوجه می شوید افکار منفی کمتر به ذهن شما می آیند و برای مدت کوتاهی در آنجا می مانند.

عادت شماره 3. ترس از شکست

ترس از شکست یک ترمز بسیار قوی برای هرگونه رشد و پیشرفت است. و بنابراین ، ترس از شکست یکی از جدی ترین موانع پیشرفت شماست. ترس از شکست یک عادت ذهنی است که اجزای موفقیت و موفقیت شادی را از ما می دزدد. هنگامی که از شکست می ترسیم ، تمایل داریم تلاش خود را برای دستیابی به نتیجه دلخواه کنار بگذاریم و در داخل با "پرنده ای در دست" موافقت کنیم ، اگرچه آن چیزی نیست که ما می خواستیم. برای احساس خوشبختی ، یک فرد باید به یک چیز مهم در زندگی دست یابد: برنده استاد آشپز شود ، کتابی بنویسد ، قهرمان جهان در رقص رقص شود یا فقط یک میلیون دلار بدست آورد. شخصی که از شکست می ترسد ، خود را از این فرصت محروم می کند ، زیرا از ترس ترس از شکست ، اهداف ارزشمند جدی را رها می کند. شادی واقعی هرگز بدون تجربه دستاوردهای خود و موفقیت خود کامل نمی شود.

کسی که از شکست می ترسد واقعاً از چه می ترسد؟ اول ، او از ناراحتی و تنش می ترسد ، که فکر می کند پیش نیاز هر موفقیت جدی است. ثانیاً ، او می ترسد که قدرت و انرژی خود را بیهوده هدر دهد. و سوم ، او در مورد عزت نفس خود نگران است ، که اگر سطح بسیار بالا برود و او با وظیفه کنار نیاید ، می تواند بسیار آسیب ببیند. به قول معروف ، یک فرد موفق به دنبال فرصت ها و یک فرد ناموفق به دنبال بهانه ها می گردد. ترس ها ، همانطور که می بینید ، اگرچه جدی هستند ، اما به هیچ وجه کشنده نیستند. و آنچه می دانید ما را نمی کشد ، همانطور که می دانید ، ما را قوی تر می کند. من فکر می کنم که به خاطر رویای گرامی خود می توانید و باید بر آنها غلبه کنید. غلبه بر آنها پیش شرط کامل بودن خوشبختی ما است.

برای خود هدفی تعیین کنید ، متوجه شوید و قصد قاطع خود را برای رسیدن به خواسته خود و شروع بازیگری ابراز کنید. مطمئن باشید (روشن) ، تمام انرژی و فرصت های لازم برای این کار را دریافت خواهید کرد. نکته اصلی این است که واقعاً بخواهید!

عادت شماره 4. برای منحرف کردن توجه خود از آنچه در اینجا و اکنون اتفاق می افتد

لحظه حال و اینجا چیست؟ جوهر این لحظه به بهترین وجه توسط کلمات یک آهنگ معروف بیان می شود:

فقط یک لحظه بین گذشته و آینده وجود دارد

و این لحظه LIFE نام دارد"

این جایی است که شما اکنون در آن هستید و در حال حاضر در حال انجام چه کاری هستید. هر چه توجه شما بیشتر به این لحظه از زندگی شما معطوف شود ، هر چه بیشتر بر آن تمرکز کنید ، بهتر است.هرچه ارتباط شما با خود ، دیگران و جهان قوی تر و متراکم تر باشد. زندگی شما کاملتر ، از نظر احساسی غنی تر و معنادارتر خواهد بود. هر چه بهتر و بهتر انجام دهید.

اما افسوس که ذهن ما عادت ندارد بر لحظه و اینجا تمرکز کند. او عادت دارد که در گذشته ای گذشته یا آینده ای که هنوز نیامده است بی نظمی کند. با تمرکز بر افکار مربوط به آینده یا به خاطر سپردن و مرور گذشته در ذهن خود ، ما تجربه لحظه ای را که در مهمترین زمان رخ می دهد - در زمان "اکنون" از دست می دهیم. وقتی در افکار خود از "اینجا و اکنون" به گذشته دور می شویم ، تقریباً همیشه بر روی چیزهای منفی "ثابت" می مانیم ، و به ندرت لحظات دلپذیر را به خاطر می آوریم. معمولاً اینها افکار مربوط به این است که چرا چیزی برای ما کار نکرد ، چرا ما رد شدیم ، چرا ما آن را به درستی انجام ندادیم. ما شکایات و شکست های قدیمی را به خاطر می آوریم و دوباره زنده می کنیم. در مورد آینده نیز چنین است: بیشتر اوقات ، ما با نگرانی و اضطراب به آینده فکر می کنیم (عادت شماره 1 را ببینید) ، و اصلاً با خوش بینی نیست.

از دیگر عوارض جانبی حواس پرتی از اینجا و اکنون ، از دست دادن تمرکز است. تمرکز توجه یکی از عوامل اصلی موفقیت هر فعالیتی است. این مهارت است که حداکثر (با بالاترین کارایی) دخالت مغز ما را در حل سخت ترین کارها یا مشکلات تضمین می کند. اگر ما در "اینجا و اکنون" گنجانده نشده ایم ، در کارهایی که در حال حاضر به طور مستقیم انجام می دهیم ، شامل تمیز کردن ، آشپزی ، برقراری ارتباط با کودک یا تهیه گزارش سالانه ، نیز "مشمول" نیستیم. توجه ما خارج از تمرکز است ، "سرگردان" است ، به این معنی که نتایج فعالیتهای ما به احتمال زیاد بسیار متوسط خواهد بود.

هر کاری که انجام می دهید ، هر کاری که می کنید ، سعی کنید تا آنجا که ممکن است توجه خود را بر آن متمرکز کنید. وقتی غذا می خورید ، سعی کنید تمام توجه خود را به غذا معطوف کنید: بو ، طعم آن ، آن احساس خوشایند که باعث مصرف آن می شود. هنگام راه رفتن یا دویدن ، کاملاً درگیر حرکاتی که انجام می دهید و احساساتی که ایجاد می کند باشید. اگر به موسیقی گوش می دهید ، سعی کنید در ریتم و آهنگ آن کاملاً "حل شود". و اگر تلاش کنید ، تقریباً بلافاصله احساس خواهید کرد که بودن در لحظه "اینجا و اکنون" زندگی شما را آسان تر ، دلپذیرتر و پربارتر می کند.

هر آنچه مردم می خواهند ، در واقع همه آنها فقط یک چیز را می خواهند - شاد بودن. برای نزدیک شدن به خوشبختی چه کنیم؟ از نظر تلاشهایی که فقط به ما بستگی دارد ، فرمول خوشبختی بسیار ساده است لازم است حداکثر تعداد عادت های بدی را که ما را از شادی دور می کند ، رها کرده و حداکثر عادت های خوبی را که شادی ما را به هم نزدیک می کند ، تربیت کرده و در خود شکل دهیم.

آنها می گویند اگر یاد بگیرید که عادات خود را مدیریت کنید ، خواهید آموخت که چگونه زندگی خود را مدیریت کنید! با رهایی از عادات بد قدیمی ، باید محل آنها با عادات جدید پر شود - مفید. من می توانم به شما اطمینان دهم که اگر عادت های بد مورد بحث در مقاله را کنار بگذارید و به جای آنها دیگران را ایجاد کنید ، یعنی:

  • عادت به حفظ آرامش و آرامش ؛
  • عادت تمرکز بر افکار و احساسات مثبت ؛
  • عادت توسعه توانایی های خود و تلاش برای دستاوردها ؛
  • عادت تمرکز هرچه بیشتر در لحظه "اینجا و اکنون ،

وضعیت شادی در زندگی شما به میزان قابل توجهی افزایش می یابد! چیزی که من برای شما آرزو می کنم.

توصیه شده: