چگونه می توان بدون ارتباطات و سرمایه اولیه ثروتمند شد؟

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه می توان بدون ارتباطات و سرمایه اولیه ثروتمند شد؟

تصویری: چگونه می توان بدون ارتباطات و سرمایه اولیه ثروتمند شد؟
تصویری: کسب درآمد اینترنتی : درآمد $300 دلاری با تایپ کردن اسم (تایید شده) 2024, آوریل
چگونه می توان بدون ارتباطات و سرمایه اولیه ثروتمند شد؟
چگونه می توان بدون ارتباطات و سرمایه اولیه ثروتمند شد؟
Anonim

هر زنی آرزو دارد که ثروتمند و موفق باشد. اما اغلب این رویاها بر اساس اعتقاداتی که شما می توانید از طریق آنها ثروتمند شوید ، شکسته می شود - یا والدین ثروتمندی که موروثی به جا گذاشته اند ، یا روابط صحیح داشته باشند. به همان ترتیب دختران جوان فکر می کنند که می توانند مشکلات مالی خود را با ازدواج با یک فرد ثروتمند و زیبا ، اما با تجربه این درک وجود دارد که Mesalliance برای همه مناسب نیست. این باعث می شود که انتظارات کاهش یابد.

همه این راه های پولدار شدن اشتباه است زیرا سطح مالی شخص در درجه اول به طرز فکر او بستگی دارد و به عوامل خارجی و شانس بستگی ندارد.

دو نوع انگیزه وجود دارد - تلاش برای موفقیت و اجتناب از شکست. نحوه عملکرد آن در زندگی بیشتر در مقاله مورد بحث قرار می گیرد.

در دهه 90 ، در بسیاری از مدارس برای پوشاندن لباس مدرسه ، به منظور پنهان کردن تفاوت لباس بین فرزندان والدین فقیر و ثروتمند ، بحث وجود داشت. اعتقاد بر این بود که اگر فرزندان خانواده های ثروتمند برجسته باشند ، این امر به آنها دلیل دیگری می دهد تا کسانی را که به سادگی لباس می پوشند توهین کنند. مدیریت مدرسه می خواست تا آنجا که ممکن است از درگیری های احتمالی بین کودکان جلوگیری کند. اما آیا این تصمیم واقعاً خوب است اگر در دراز مدت به آن نگاه کنید؟

در واقع ، در لحظه ای که یک کودک فقیر به یک فرد ثروتمند نگاه می کند ، می تواند حسادت و کینه داشته باشد ، نگاه تحقیر آمیز خود را نسبت به خود احساس کند. اما آیا این فرد از نظر روانی قوی را می شکند؟ نه ، کودک انگیزه های بیشتری برای دستیابی به موفقیت خواهد داشت - خواه ورزش باشد ، هم درس خواندن و هم توانایی متحد ساختن افراد مشابه در اطراف خود. به همین ترتیب ، در بزرگسالی ، این حافظه او را تحریک می کند تا وضعیت مالی خود را تغییر دهد ، تا در تجارت و حرفه بیشتر به دست آورد.

در فضای پس از اتحاد جماهیر شوروی ، هیچ خانواده ای وجود ندارد که سرمایه در آن به ارث برده شود. همه ثروتمندان در ابتدا شرایط مالی برابر با فقرا داشتند. آنها با شخصیت و فداکاری خود به موفقیت دست یافته اند.

دلایلی که فقرا را فقیر کرد:

1. ترس از اینکه پول کافی وجود نخواهد داشت

زنی که دائماً نگران این است که اگر اتفاقی بیفتد با چه چیزی زندگی می کند و پول خود را برای یک روز بارانی پس انداز می کند - لذت خود را انکار می کند. بنابراین ، او از خود می دزدد ، زیرا از فرصتی برای دریافت تأثیرات روشن ، الهام بخش و آشنایی های مفید که می تواند ایده های جدیدی را به او پیشنهاد دهد ، محروم است. هوشیاری او با این ترس پوشانده شده است ، بنابراین زندگی او پایدار ، خسته کننده و یکنواخت است.

برای مقایسه ، من یک مثال از نحوه رفتار زنان در فرانسه می آورم. فرانسه یک کشور اروپایی است ، زندگی در آن بسیار گران است ، حقوق متوسط است. بسیاری از زنان فرانسوی با درآمد متوسط به فروشگاه هایی مانند "قلمرو قیمت ارزان" (گام بعدی پس از دست دوم) مراجعه می کنند. بنابراین ، اگر آنها نیاز به ظاهر باوقار داشته باشند ، برای خود یک پالتو ، یک لباس ، و یک کفش و یک سنجاق سینه خریداری می کنند ، صرف نظر از این که چقدر برایشان هزینه دارد. آنها از این کار لذت می برند و در ذهن آنها این نگرش وجود دارد که "پول شادی است". آنها برخلاف بسیاری از زنان ما پشیمان نخواهند شد که چقدر نان می توان خرید و چند روز کار کرد ، آنها نمی دانند که مشکل پول است.

با خواندن این سطور ، ممکن است احساس خشم کنید ، زیرا احتمالاً افسانه کریلوف "سنجاقک و مورچه" را به خاطر می آورید. "شما نمی توانید یک روز زندگی کنید ، شما باید پول را عاقلانه مدیریت کنید" - نگرش های والدین در ذهن شما شروع به صحبت کرد. اما یک حرکت نزولی وجود دارد. هنگامی که یک زن بیش از حد بر استفاده منطقی از مبلغی تمرکز می کند ، سبکی رفتار او را ترک می کند. او به این فکر می کند که کجا تخفیف پیدا کند ، قیمتها را در همه فروشگاهها مقایسه کند ، ممکن است احساس کند که بسیاری می خواهند از او پول نقد بگیرند و او رفتارهای استاندارد ثابت شده را انتخاب می کند.هرگز به ذهنش خطور نمی کرد که همان زمان را بتوان در جستجوی راه های جدیدی برای کسب درآمد صرف کرد. شخصی که به راحتی می تواند مقدار مورد نیاز را ایجاد کند ، پول را راحت تر خرج می کند ، با اشتباهات خود راحت تر رفتار می کند و چیز جدیدی را با علاقه امتحان می کند. این امر توانایی ها و افق دید او را گسترش می دهد.

کسی که به پاهایش نگاه می کند ، آسمان را نمی بیند. استیو جابز - نابغه زمان ما - گفت: "اگر این روز آخرین روز زندگی من بود ، آیا می خواستم کاری را که امروز انجام می دهم انجام دهم؟" نیازی به موکول کردن زندگی به بعد نیست. این اشتباه بزرگی است که تصور کنیم وقتی خودرو ، آپارتمان یا یک مداح ثروتمند ظاهر می شود شادی به وجود می آید. اگر در امروز شادی و لذت وجود نداشته باشد ، یک سال دیگر وجود نخواهد داشت.

2. عدم اطمینان در توانایی ها و حرفه ای بودن آنها

دختری که این ترس را دارد دعوت به مصاحبه با یک شرکت را نوعی لطف می داند. او بارها و بارها به رسمیت می شناسد که آنها به شخص متواضع خود رسیده اند. او در ابتدا خود را کوچک و ناتوان و شرکت را بزرگ و تأثیرگذار می پندارد. و در این امر او بازنده است زیرا ، با چنین برداشتی ، موقعیت بالایی و حقوق خوبی به او ارائه نمی شود ، زیرا فوراً آشکار است که او آماده است تمام تلاش خود را برای پرداخت نمادین انجام دهد.

برای موفقیت در مصاحبه ، مهم است که در موقعیت همتا باشید. شرکت کارمندی را انتخاب می کند و کارمند شرکت را انتخاب می کند. اگر این شرکت کار نکند ، به راحتی جایگزینی برای آن پیدا می کند. گزینه های بسیار جالب تری به زن با چنین نگرش درونی ارائه می شود.

اگر چنین ترسی دارید؟ برای انجام این کار ، توصیه می کنم لیستی از تمام مهارت ها ، استعدادها و نقاط قوت خود تهیه کنید. من مطمئن هستم که وقتی خودتان این لیست را می بینید ، از اندازه آن به اندازه کافی شگفت زده می شوید و دلایل زیادی برای افتخار به خود دارید. شاید برخی مهارت ها کافی نباشند ، اما شما به راحتی می توانید این را یاد بگیرید ، فقط باید بخواهید. سرمایه گذاری هایی که روی خود شما سرمایه گذاری می شود همیشه بهترین نتایج را می دهد.

3. ترس از قرض گرفتن

کسب و کار چیست؟ کسب و کار در مورد جذب سرمایه خارجی ، نیروی کار اجاره ای و سازماندهی روند کسب سود است. افرادی که درگیر تجارت هستند و پول دیگران را جذب می کنند ، مطمئن هستند که درآمد دریافت می کنند و بدهی ها را بازپرداخت می کنند - این به آنها قدرت عمل می دهد. حتی اگر آنها شکست بخورند ، باز هم یک حامی مالی پیدا می کنند ، دو نفر را که نیاز دارند گرد هم می آورند ، درصدی از خدمات دریافت می کنند یا پروژه جدیدی ارائه می دهند. آنها دائماً بینی خود را در جهت باد پایین نگه می دارند. همیشه در موضوع - چه چیزی ، کجا و چه کسی علاقه مند است. آنها دارای چشم انداز وسیع ، تفکر نوآورانه هستند ، از ریسک کردن نمی ترسند زیرا آنها مشتاق موفقیت هستند ، در حالی که دیگران از ترس شکست ، غیرفعال هستند.

اینجا داستان یکی از دوستان من است. دختر در خواب ماشین می بیند ، بنابراین تبلیغات را بررسی کرد. او با نسخه ای روبرو شد که او را به عنوان نشانه سرنوشت انتخاب کرد زیرا رنگ نارنجی روشن ماشین با کیف دستی جدید او به خوبی هماهنگ بود. او پس انداز خود را نداشت ، بنابراین پول قرض کرد. روز بعد ، در تقاطعی ، تصادفی رخ داد ، که در آن بال او مچاله شد. او وقت لازم برای ترتیب دادن بیمه را نداشت ، اما به عنوان گناه متقابل شناخته شد ، بنابراین نیازی به انتظار پول برای تعمیرات نبود. و او چه کرد؟ او دوباره نزد دوستان رفت و مبلغ لازم برای تعمیرات را جمع آوری کرد. یک ماه بعد ، او شغل خوبی پیدا کرد ، نتایج عالی را در آنجا نشان داد و به لطف معاملات موفق برای شرکت ، در سه ماه او بدهی های خود را به طور کامل پرداخت کرد. و شش ماه بعد من در حال استراحت در یک تفرجگاه گران قیمت بودم. او معتقد بود که می تواند این مشکل را حل کند ، و بنابراین به موفقیت دست یافت. من فکر می کنم اگر او شروع به مشارکت در خودرو با ماشین نمی کرد ، حتی اکنون نیز در همان مکان باقی می ماند. و بنابراین بدهی به عنوان یک استرس مثبت برای او عمل کرد ، که او را به تفکر ، یافتن راه حل های غیر استاندارد ، ریسک پذیری و در نتیجه رشد چند درصدی مالی تشویق کرد.

دلایلی که ثروتمندان را ثروتمند کرد:

1. برای خودتان کار کنید

وقتی شخصی برای استخدام کار می کند ، به توانایی ها و تجربه خود اطمینان پیدا می کند ، متوجه می شود که حقوق وی بخش کوچکی از درآمد است که مالک دریافت می کند. این برای او مناسب نیست و او شروع به فکر می کند که چگونه خود صاحب شود. برای انجام این کار ، شما باید دستمزد ثابت خود را در تاریخ های خاص کنار بگذارید و به صورت رایگان شناور شوید. شما باید مسئولیت آنچه فردا روی میز خواهد بود را بپذیرید - نان ، نان و کره یا خاویار سیاه. فردی که برای ثروت تلاش می کند از چیزی که کافی نیست نمی ترسد - در صورت لزوم ، وام می گیرد ، پروژه جدیدی ایجاد می کند و در نهایت به آنچه می خواهد می رسد. داشتن چنین تفکری بسیار مهم است ، اما برای یک زن مهم نیست که خودش این کار را انجام دهد یا به مرد خود کمک کند.

2. با پرخاشگری خود تماس بگیرید

توانایی ارتباط با عصبانیت و موفقیت در زندگی ارتباط مستقیمی با هم دارند. زنی با نگرش پرخاشگرانه منفعلانه ، به موفقیت دیگری نگاه می کند ، می گوید: "شما نمی توانید پول زیادی از راه صادقانه بدست آورید - آنها سرقت کردند!" و او به تماشای برنامه های تلویزیونی یا بحث در مورد اخبار با یک دوست ادامه می دهد. و دختری که با خشم خود در تماس است می گوید: "من هم این را می خواهم. و درخت می چسبد ، هر چه بدتر و بهتر باشد. " می رود و انجام می دهد. کنار آمدن با خشم به شما این فرصت را می دهد که خودتان را به چالش بکشید. به ناشناخته ها بروید. به هر حال ، هیچ کس تضمین نمی کند که آیا موفقیت وجود خواهد داشت یا خیر.

3. سرمایه گذاری در آینده

زنی که برای ثروت تلاش می کند پروژه های جسورانه ای را انتخاب می کند. به عنوان مثال ، اگر او قصد دارد سالن زیبایی را افتتاح کند ، بلافاصله یک مکان مناسب برای مشتریان انتخاب می کند ، تعمیرات طراحی را انجام می دهد ، پرسنل واجد شرایط را استخدام می کند و در تبلیغات سرمایه گذاری می کند. او در آینده سرمایه گذاری می کند ، که ثمره خواهد داشت زیرا وقتی مشتریان بیایند و این مکان را دوست داشته باشند ، درآمد خوبی را به همراه خواهد داشت. اگر زنی تلاش کند تا برنده نشود ، اما نبازد و در صورت شکست ، بدهی ها را تا حد ممکن کاهش دهد ، او یک اتاق سریع ، مبلمان ارزان قیمت ، کارکنانی را که موافق کار با حداقل دستمزد هستند ، انتخاب می کند. در پایان او متقاعد خواهد شد که یک سالن زیبایی یک تجارت بد است.

این مثال نشان می دهد که چگونه خود زن در دام ترس ها و نگرانی های خود می افتد و در نتیجه ، در سطح فقر باقی می ماند.

نکته دیگری وجود دارد که مانع تمایل زن به ثروتمند شدن می شود - این مسئولیت فرزندانش است ، بنابراین حقوق ثابت و کار برای کسی برای او جذاب تر است و هیچ کس حق ندارد این انتخاب را محکوم کند. اما تاکید بر این نکته ضروری است که این مسیر هرگز به آزادی مالی منتهی نمی شود. من طرفدار آگاهی هستم. هنگام تصمیم گیری برای تبدیل شدن به یک زن ثروتمند ، باید از بسیاری از عادات و باورهای خود جدا شوید ، ثبات و سطح درآمد فعلی را انتخاب کنید ، ارزش این را دارد که تمایل به ثروتمند شدن را کنار بگذارید.

دختری که می خواهد با یک مرد ثروتمند ازدواج کند باید به این واقعیت نیز فکر کند که باید فکر خود را تغییر دهد. یک مرد قوی می تواند به راحتی با شخصی که در حال حاضر سرمایه ندارد ، اتحادیه ایجاد کند ، در صورتی که روانشناسی ، استراتژی های تجاری او را بشناسد و از تصمیمات حمایت کند. اگر به دلیل ترس ها و اعتقاداتش ، او در چرخ های او بچسبد ، چنین اتحادی طولانی نخواهد ماند ، یا اگر زن بتواند تفکر خود را به او تحمیل کند ، به سطح آشنا می رسند.

توصیه شده: