2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
مرزهای شخصیتی جزء بسیار مهمی در زندگی هر فرد است. همه ما کاملاً درک می کنیم که مرزهای خارجی چیست ، علاوه بر این ، ما می دانیم چگونه و چگونه می توان از آنها محافظت کرد. در سطح فیزیکی ، واقعاً آسان است ، اگر در حمل و نقل عمومی به شدت تحت فشار قرار بگیرید ، در اکثر موارد هرکسی به آن واکنش نشان می دهد. به عبارت دیگر ، از مرزهای خود دفاع خواهد کرد. با مرزهای داخلی ، همه چیز کمی پیچیده تر است.
به خودی خود ، محدودیت یا جدایی در روند زایمان آغاز می شود. به هر حال ، یک فرد نه با لبخند بر لب ، بلکه با گریه متولد می شود ، زیرا خود را در محیطی کاملاً ناآشنا می بیند. با گذشت زمان ، کودک رشد می کند و بیش از پیش از والدین خود جدا می شود ، ابتدا مهد کودک ، سپس مدرسه. در پایان بلوغ یا در سن 18 سالگی ، فرد فرایند جدایی داخلی از والدین خود را به طور کامل تکمیل می کند. این هیچ اشکالی ندارد ، این مظهر بی تفاوتی یا بی تفاوتی نیست ، والدین و فرزندان هنوز افراد نزدیکی هستند ، اما کودکان قبلاً پایه های جهان بینی خود را تشکیل داده اند. این فقط محدود کردن فضای شخصی است. اغلب می توان چنین وضعیتی را مشاهده کرد هنگامی که یک دختر جوان 19-20 ساله اغلب ، به معنای واقعی کلمه ، هر روز با مادر خود در مورد رابطه خود با مرد جوانی که عاشق او است مشورت می کند. علاوه بر این ، در مورد نحوه عمل تقریباً در هر موقعیتی ، و حتی اگر درگیری وجود داشته باشد ، حتی بیشتر از آن ، توصیه می شود. یا مرد جوان روابط عاطفی قوی خود را با مادرش از دست نداده است ، یا به عبارت ساده تر ، پسر مادر ، قادر به ایجاد رابطه با یک دختر نیست ، زیرا همه احساسات او به ترتیب فقط به مادر خطاب می شود ، دختر این کار را می کند چیزی به دست نیاورد همه اینها نشان می دهد که شخص از نظر احساسی از والدین خود جدا نیست. در بزرگسالی ، دقیقاً جدایی ناقص با والدین است که در بیشتر موارد ، دلیل نقض مرزهای داخلی چنین فردی توسط افراد دیگر خواهد بود.
در سطح جسمی ، شخص هنگام تعامل با مردم تصمیم می گیرد و فاصله را تعیین می کند. شخصی می تواند در فاصله بازو قرار گیرد ، با کسی راحت تر می توان در فاصله یک و نیم متری ارتباط برقرار کرد و با شخصی می تواند رابطه جنسی داشته باشد ، یعنی فاصله را به حداقل برساند. به عبارت دیگر ، شخص خود تعیین می کند که چه کسی ، کجا ، چه وقت و چگونه با او تماس می گیرد. اگر در سطح فیزیکی همه چیز کم و بیش روشن است ، در سطح داخلی کاملاً مشخص نیست. مرزهای داخلی ما از چه چیزی محافظت می کند؟ به طور کلی یک چیز: چه کسی ، چه موقع ، چگونه افکار ، احساسات ، خواسته ها و جهان بینی یک فرد را لمس می کند و با آن ارتباط برقرار می کند. در طول مشورت ها ، یکی این جمله را می شنود: "من دیگر نمی دانم افکارم کجاست ، او کجاست." چنین اظهاراتی نشان می دهد که شخص وابستگی یا نقض مرزهای داخلی را نشان می دهد. (البته ، مواردی وجود دارد که افراد بسیار نزدیک هستند و حتی به یک شکل فکر می کنند ، اما این بسیار نادر است.) "این فکر مال من است یا نه ، من آن را احساس می کنم یا به آن متقاعد شده ام ، آیا واقعاً آن را می خواهم؟” - اینها تعدادی از اظهارات مشتریان با مرزهای داخلی شکسته است. نقض مرزها نیز بر جهان بینی فرد تأثیر می گذارد. جهان بینی به خودی خود پایدارترین بخش روان است ، اگر بتوان احساسات را با گذشت زمان یا تحت تأثیر برخی عوامل دیگر تغییر داد ، تغییر چشم انداز جهان دشوار است (منظور من بیماری ها نیست). شخصی که مرزهای داخلی اش را نقض می کند ، اغلب با افکار دیگران زندگی می کند ، همانطور که کسی / مادر ، پدر ، همسر ، شوهر / می گفتند ، پس درست است.
علاوه بر این ، به عنوان یک قاعده ، افرادی که مرزهای داخلی را نقض می کنند اجازه می دهند با خود بدرفتاری کنند.بارزترین مثال خشونت خانگی است که معمولاً با گفتن "ضربه به معنی عشق است" توجیه می شود ، در حالی که می خواهید وضعیت را تغییر دهید ، به رفتار قبلی خود ادامه دهید.
در صورت نقض مرزهای داخلی ، البته بازگرداندن آنها ضروری است. ابتدا باید درک کنید و بفهمید که کلمات ساده "بله" و "نه" نگهبان مرزها هستند. یادگیری نه گفتن بسیار مهم است. اگر چیزی به شما پیشنهاد می شود و این باعث اعتراض شدید در روح شما می شود ، باید "نه" بگویید ، در ابتدا انجام آن بسیار دشوار است. هنگامی که پاسخ منفی بسیار دشوار است ، می توانید از عبارت شرطی استفاده کنید. به عنوان مثال ، "اگر شما برای کودکان به مهد کودک بروید ، شام می پزم" یا "من به شما پول می دهم ، اما شما آن را در یک هفته به من برمی گردانید." رعایت شرایط ذکر شده بسیار مهم خواهد بود. بازگرداندن مرزها و خروج از روابط معتاد فرایندی دشوار است و بهتر است این کار را با یک متخصص انجام دهید.
در یک رابطه بسیار مهم است که خود شخص بر مرزهای داخلی خود نظارت داشته باشد و در صورت لزوم آنها را تنظیم کند ، فقط خود شخص می تواند این کار را انجام دهد ، بیهوده است که فکر کنید شخص دیگری از مرزهای شما مراقبت می کند.
با شادی زندگی کنید! آنتون چرنیخ.
توصیه شده:
وقتی مرزهای شما نقض می شود چه باید بکنید - سه گزینه
وقتی مردم روی سر شما می روند (با زیرکی - مرزها را زیر پا می گذارند) ، می توانید (و حتی باید) یکی از سه گزینه را انتخاب کنید. در این مقاله در مورد آنها صحبت خواهم کرد. 1) سخت ترین و ضروری ترین مرحله برخورد با خود است من فکر می کنم برای هیچ کس پوشیده نیست که افراد مرزهای متفاوتی دارند و نقض مرزها نیز متفاوت است.
چه چیزی درست است و چرا باعث می شود که اینقدر بد شود؟ فرسودگی شغلی - در مورد آن چه باید کرد؟
در اینترنت ، بسیاری از موارد به درستی نوشته شده است. نحوه صحیح غذا خوردن ، برنامه روزانه مناسب ، نحوه زندگی ، نفس کشیدن ، راه رفتن ، گوزیدن. چگونه می توان در یک رابطه صحیح قرار گرفت ، با چه کسی باید باشم و با چه کسی نباید باشم. اگر رفتید ، پس رهایش کنید.
جزئیات داخلی چشم انداز داخلی
فردی به درمان می آید. یک سال کار می کند ، سال دیگر. با درخواست اولیه سروکار دارد ، مراحل بعدی را مشخص می کند. مشکلاتی که قبلاً حل ناپذیر به نظر می رسید ، ساده تر و واضح تر می شوند ، زیرا برای هر کدام یک راه حل وجود دارد - البته نه همیشه آسان ، اما امکان پذیر و در حد توان.
نقض مرزهای مجاز در کودکان (مورد)
والدین پسر پنج ساله کودک و مادربزرگ را برای دو هفته در دریا استراحت کردند. مادربزرگ بسیار تلاش کرد تا استراحت کودک عالی باشد و تحت هیچ چیز تحت الشعاع قرار نگیرد. یک برنامه غنی در دریا وجود داشت: گشت و گذار ، سفر. این اولین سفر کودک بدون والدین بود ، اگرچه او قبلاً قبلاً به دریا رفته بود.
"آداب و رسوم داخلی" و مرزهای روانی
خط ، خط ، لبه ، آستانه ، قلمرو ، قاب و محیط کلمات هستند - مترادف کلمه "مرز". معنای آنها این است که مردم را در مورد اندازه ، حق مالکیت و اینکه چه کسی یا چه چیزی قلمرو را کنترل می کند ، حق استفاده و مسئولیت خطرات را دارد و در شکل مناسب شامل آن است ، آگاه کند.