تمام تلخی های نپذیرفتن خودم

فهرست مطالب:

تصویری: تمام تلخی های نپذیرفتن خودم

تصویری: تمام تلخی های نپذیرفتن خودم
تصویری: چگونه انرژی منفی‌ را از خانه خود دور کنیم؟ 💚 2024, مارس
تمام تلخی های نپذیرفتن خودم
تمام تلخی های نپذیرفتن خودم
Anonim

خودتان را بپذیرید … اغلب از من خواسته می شود که این عبارت را روشن کنم. پذیرفتن خود به این معناست که با خود به عنوان یک چیز عادی رفتار کنید. به عنوان یک خانواده. بله ، من اینطور هستم … پذیرش خود یک نگرش مثبت بدون قید و شرط نسبت به خود است. اولین کاری که باید در مسیر پذیرش خود انجام دهید این است که از درون قورت دادن ، سرزنش و نفرت از خود را متوقف کنید.

نفرت از خود آسان تر از دوست داشتن است. احساس نفرت می تواند آشکارا در درون یک فرد ظاهر شود ، یا در حالت افسردگی ، دوره ای شبیه تزریق دردناک "خارهای سمی" باشد. نفرت از خود و شرم سمی ترکیبی انفجاری از الگوهای رفتاری است که زندگی و تعامل با مردم را مختل می کند. حضور در سر چنین "ساکنان" ناخوشایندی باعث می شود صاحب آنها در طول زندگی خود را به تمسخر بگیرد.

بیزاری از خود یک احساس بسته قوی با محتوای عمیق ، شامل تعداد زیادی از احساسات ، افکار ، ایده ها و تأثیرات ماهیت نامطلوب است. شخص بدون هیچ استثنائی برای خود رقیب می شود. برخلاف خشم و عصبانیت ، نفرت دارای قدرت و مدت مخرب بیشتری است. با مشاهده دشمن در خود ، شخصیت تحت تأثیر عصبانیت به دلیل عدم رعایت برخی الزامات اجتماعی خاص ، که به دلایلی بسیار مهم هستند ، از بین می رود.

سپس یک فرد به سادگی ویژگی ها و ویژگی های شکل گرفته خود را رد می کند ، از پذیرفتن اشتباهات شخصی و اشتباهات دیگران خودداری می کند.

تقاضای برای خود ، تمایل به کامل بودن و ناتوانی در دستیابی به ایده آل - این تمام فردی است که ذات خود را انکار می کند. فردی که از خود متنفر است ، آرام آرام روح و بدن خود را مسموم می کند و از بین می برد.

مناطقی که مورد نفرت قرار می گیرند عبارتند از: خود ، بدن ، توانایی ها و اعمال ، جنسیت ، تعلق به گروه خاصی (خانواده ، ملیت ، طبقه اجتماعی) ، فرهنگ. روش های تظاهر متفاوت است: الکل ، سیگار کشیدن ، مواد مخدر ، امتناع از خوردن ، یا برعکس ، اشتیاق بیش از حد به غذا. عشق به افراط ، هنگامی که سوژه در موقعیتهای خطرناک شرکت می کند و به آنها علاقه مند است (مثال: مدرن مسابقات خیابانی)؛ آسیب منظم به شکل بریدگی ، سوختگی به خود ؛ بی توجهی به ظاهر آنها ؛ برانگیختن خصومت از سوی جامعه (به عنوان مثال: مشتری با اضافه وزن زیاد می گوید چگونه دوست دارد در حضور دوستانش همبرگر بخورد و رفتار خوردن او را محکوم کند).

فرد به سادگی خود را انکار می کند (نمی خواهد چیزی باشد که هست) ، احساس گناه غیرطبیعی را تجربه می کند ، با خود مبارزه می کند ، از خود صرف نظر می کند. این یکی از روش های اصلی برای غلبه بر سختی های زندگی است. نفرت شدید هنگامی که می خواهد درد خود را سرکوب کند ، "شکوفا می شود" و واقعیت واقعی را با واقعیتی جایگزین می کند که به او می گوید "یک غیر کامل" است.

دو بخش از شخصیت در شکل گیری این شکل از رفتار شرکت می کند.: قسمت اول - کودک (کودک خود را از کلمات افراد نزدیک خود درک می کند ، که هنوز توانایی مقایسه و تجزیه و تحلیل را ندارند). بخش دوم قسمت والدین (متهم) است - نمایش پنهان یک فرد بالغ خاص که منبع نظر منفی شده است. این "متهم" است که به خود این امتیاز را می دهد که همه اقدامات "گناهکار" را در شدیدترین شکل محکوم کند ، در حالی که قسمت حساس - "کودک" نمی تواند پاسخ دهد.

این مطابق سناریوی زیر اتفاق می افتد ؛ برخی از رویدادها اشتباه پیش رفتند ، "والد متهم" با تحقیر اظهار می دارد: "تو هیچی نیستی!" از آنجا که "کودک" به "والد" وابسته است ، تنها راه همکاری بین آنها از طریق دیکته احساسی است."قسمت کودکانه" به سمت "والدین" کشیده می شود و اقداماتی را انجام می دهد که باعث می شود "محکوم کننده" توجه خود را جلب کند ، حتی اگر باز هم یک مرور ناخوشایند باشد.

علاوه بر این ، بخش "کودکانه" از حق دفاع از خود یا توانایی اعلام نیازهای خود محروم است (انجام این کار توسط افراد ناچیز به شدت ممنوع است). در نتیجه ، تجربیات "خفه" می شوند ، دایره به خودی خود بسته می شود یا منفی روی غریبه ها می ریزد.

چنین تکنیک هوشمندانه ای تنش ناشی از احساس ناهماهنگی را کاهش می دهد ، اما برای مدت کوتاهی. "پدر و مادر" داخلی متهم نمی شود که او را به بی اهمیتی متهم می کند ، زیرا این پدیده نوعی ضبط صدا است که در حالت "تکرار" روشن می شود و ذهن را به وحشت می اندازد. و اهمیتی نمی دهد که چه اتفاقاتی برای فرد رخ می دهد. در هر صورت ، "کودک" همچنان ناخوشایندی و خجالت را تجربه می کند.

مهمترین چیز در رهایی از خودخواهی آگاهی و پذیرش صادقانه این حالت احساسی است

شما باید ترس ها و نارضایتی های نوجوان خود را تجزیه و تحلیل کنید ، "متهم" را متحد خود کنید ، او را به یک رفیق بزرگسال مهربان و حامی تبدیل کنید ، به خود کمک کنید ، نقاط ضعف را به شدت کنترل کنید ، اگرچه الگوهای رفتاری عادی سعی می کنند همه چیز را به جای خود بازگردانند. این معمولاً و به ترتیب ایمن تر است.

یک روش م effectiveثر برای رهایی روح از احساس گناه ، تکنیک بخشیدن خود است. این را می توان با کمک هر مدیتیشن متوجه شد. مهمترین شرط ، رفتار منظم (روزانه به مدت یک ماه) است.

تکنیک بخشش "من خودم را می بخشم به خاطر …"

با انجام این تکنیک ، باید راحت ترین حالت دروغ گفتن را داشته باشید و در ذهن خود شروع به یادآوری تمام لحظات و اعمالی از زندگی کنید که برای آنها خود را معذور می دانید و عبارت "من خود را به خاطر … می بخشم" را به خاطر می آورید. نیازی به فشار نیست ، اجازه دهید انجمن ها آزادانه ایجاد شوند. این عبارت باید واضح و بدون خروج از کنار آن تلفظ شود. معنای مدیتیشن این است که بینش را احساس کنید (هنگامی که ضمیر ناخودآگاه به چیز قابل توجهی "نگاه می کند" ، بدن بلافاصله با شل کردن ماهیچه ها در یک ناحیه خاص واکنش نشان می دهد - تا آن زمان یک احساس خوشایند و ناآشنا).

در مرحله بعد ، باید جلوی آینه بایستید و اولین چیزی را که در آن لحظه به ذهن شما می رسد ، شروع کنید. علیرغم این واقعیت که ممکن است به نظر بیهوده و مزخرف باشد (برای مثال ، "من خودم را به خاطر این که لباس وحشتناکی پوشیده ام ، سلیقه ای ندارم ، منزجر کننده به نظر می رسم و غیره می بخشم"). و سعی کنید بینش را دوباره درک کنید. لحظه ای که بازتاب در آینه یک فرد فوق العاده و آرام را نشان می دهد ، با چهره ای روشن ، شیرین و راضی ، که از ظاهر او خوشتان می آید.

توصیه شده: