سردی آنچه زنان درباره آن سکوت می کنند

فهرست مطالب:

تصویری: سردی آنچه زنان درباره آن سکوت می کنند

تصویری: سردی آنچه زنان درباره آن سکوت می کنند
تصویری: چه چیزی را در زیر زمین پیدا کرده اید؟ چه کسی در اعماق سیاره ما زندگی می کند؟ 2024, آوریل
سردی آنچه زنان درباره آن سکوت می کنند
سردی آنچه زنان درباره آن سکوت می کنند
Anonim

سرماخوردگی - کاهش میل جنسی ، سردی جنسی ، ناتوانی در تجربه ارگاسم - چنین تعریفی از سرماخوردگی توسط راهنمای روانشناسی ارائه شده است. طبق آمار پزشکان و متخصصین جنسی ، این یک پدیده نسبتاً شایع است

این مبحث پذیرفته نمی شود و بحث با دوستان ناراحت کننده است. او باعث ناراحتی می شود و زن احساس می کند که "مثل بقیه نیست". و به طور کلی ، در چنین جامعه آزاد ما ، امروزه مرسوم است که همه چیز را مورد بحث قرار دهیم - همجنس بازان ، پدوفیلی ، تکنیک های جنسی ، اسباب بازی ها ، روابط ، اما هر زنی حاضر نیست آزادانه درباره عدم رضایت خود از زندگی جنسی خود و / یا ارگاسم ، عدم اشتیاق برای داشتن رابطه جنسی با مرد مورد علاقه ، انجام وظایف جنسی به عنوان یک وظیفه ، نداشتن احساسات دلپذیر در هنگام صمیمیت ، یا رابطه بسیار کوتاه.

و همه زنان حاضر نیستند در مورد این موضوع حتی با روان درمانگر خود صحبت کنند. من چنین زنانی را از نظر چشم و حالات چهره ، از راه رفتن و خنده می بینم. آیا یک زن رضایت جنسی را در سطح عمیقی دریافت می کند یا خیر ، آیا او می درخشد ، آیا از رابطه جنسی سعادت می کند ، آیا بدن او از تمام جهان و معشوقش بعد از رابطه جنسی با همه حالات و ظاهر "تشکر" می کند. من در مورد آن صحبت می کنم.

بنابراین ، اگر زنی فشرده ، متکبر ، مشکوک باشد ، با فوبیاهای مختلف تعقیب می شود ، بیش از حد ، وسواس زیادی به خرید ، کار یا مسافرت یا چیزهای دیگر علاقه دارد ، چیز دیگری نمی بیند ، دائماً در افکار خود در گذشته یا در آینده ، و در کل ، او مشکلات جنسی را تجربه می کند. بنابراین ، حتی هنگامی که یک زن داستان خود را درباره خود تعریف می کند ، بدون توجه به زندگی جنسی خود ، با توجه به تصمیمات زندگی و روابط خود با دیگران ، می توان فهمید که او در زندگی جنسی و رابطه جنسی خود با خود چقدر خوشحال است. همه حوزه های زندگی ما به هم متصل هستند و مطمئناً یکی بر دیگری تأثیر می گذارد.

- سرد شدن چگونه شکل می گیرد؟

  • چگونه بر یک زن منعکس می شود؟
  • چگونه می توان سردی "پنهان" را در خود تشخیص داد؟

در حال حاضر سمینارها و ادبیات زیادی برای زنان در مورد کار با ماهیچه های صمیمی و نحوه عادی سازی حوزه جنسی با کار با بدن وجود دارد. این بدون شک بسیار مفید است ، اما در اینجا چنین نیست. در مورد جنبه های روانی زندگی جنسی زنان.

بیایید دریابیم - آیا سرماخوردگی فقط یک علامت موقتی است که در بسیاری از افراد رخ می دهد یا مشکلی است که ناشی از مشکلات روحی و جسمی است؟

برای اطلاع ، همراه با سردی در زنان مشاهده شده توسط پزشکان - متخصصین جنسی - روان درمانگران ، اختلالات دیگری مانند اختلالات قاعدگی ، نامنظم شدن چرخه ، دیسمنوره ، حالت تحریک پذیری ، ضعف ، تنش قبل از قاعدگی مشاهده شد. باز هم ، از گروه زنان سالم - برخی این علائم را دارند ، و برخی دیگر ندارند.

در موارد دیگر ، این یک نگرش منفی ، آگاهانه یا ناخودآگاه زن نسبت به مادر شدن است. سقط جنین ، احساس ناخوشی در دوران بارداری ، ضعف زایمان ، کمبود شیر ، اضطراب بیش از حد ، تحریک پذیری. زنان به همان اندازه سالم می توانند بارداری و زایمان را به طرق کاملاً متفاوتی تحمل کنند و راز در ویژگی های ذهنی ذهنی فردی آنها نهفته است. در رابطه با نقش زن ، به مرد ، به مردان و زنان. بدن ما خیلی سریع به نگرش های ما واکنش نشان می دهد ، قوانینی که ما برای خودمان قبول داریم.

متأسفانه ، بسیاری از این نگرش هایی که قبلاً اتخاذ شده است به عمق ناخودآگاه می رسد و توسط ما درک نمی شود ، اما ما به زندگی ادامه می دهیم ، صادقانه معتقدیم که ما خودمان را به عنوان یک زن دوست داریم ، مردان را دوست داریم ، و به طور کلی می خواهیم و آماده داشتن یک خانواده.

نگرش زن نسبت به نقش زن و بر این اساس ، نسبت به جنسیت خود در دوران کودکی شکل می گیرد ، با مشاهده تصویر رابطه پدر و مادر ، خود دختر برنامه ناخودآگاه نگرشی نسبت به زن ، خود و نقش خود را ایجاد می کند. به عنوان مثال ، ناامید از پدرش - یعنی در مرد ، او ناخودآگاه می تواند برنامه "من پدر خودم می شوم" را دنبال کند - یعنی ، او سعی می کند هر آنچه را که در دوران کودکی کمتر دریافت کرده است به خود بدهد و بسیاری از آنها را به عهده بگیرد. عملکردهای مردانه ، بیش از حد خود را انجام می دهد و به مردان فرصتی نمی دهد تا خود را در هیپوستاز مردانه در زندگی خود نشان دهند. او زنانگی را با چیزی ضعیف و آسیب پذیر مرتبط می کند ، او در موقعیت آمازون راحت تر است - یک زن قوی بر روی اسب ، مردان را نابود می کند ، یا موقعیت یک مادر در مقایسه با یک مرد. در مورد موقعیت مادر ، او پیشاپیش مرد را ضعیف تر ، بدشانس تر می داند ، و بنابراین ، از موقعیت "دلسوزانه" ، آماده است در همه چیز به او کمک کند ، بدهد ، ارائه دهد ، درک کند. اما ، البته ، این دوباره ناخودآگاه و به ضرر خود اتفاق می افتد.

یکی دیگر از گزینه ها زن گل کوچک درمانده است - زنی که ضعیف و کودکانه به نظر می رسد ، به طور ناخودآگاه میل به مراقبت از او را در مردان تحریک می کند. او با تسلیم شدن به تصویری از یک مرد اقتدارگرا و سرسخت در درون خود و انتخاب ضعیف و نیاز به کمک ، به عنوان نوعی حفاظت ، قدرت و اعتماد به نفس خود را از دست داد. این واکنش شاید در پاسخ به اقتدارگرایی پدرش یا هرگونه تأثیر قاطع پدر یا مادرش بر او انتخاب شده باشد. و مردانی که آماده کمک به Flower Woman هستند ، مایل به بازی در نقش یک پدر قوی برای یک دختر ضعیف شیرین هستند. این مردان آسیب های دوران کودکی خود ، برنامه های خود را درست مانند زن اجرا می کنند و از ملاقات با خود وحشت دارند. درسته ، کل با مردان و زنان درونی ، پدران و مادران خود ملاقات کنید. من فقط چند نمونه از مجموعه ها را بیان کردم ، تعداد بیشتری از آنها وجود دارد و آنها می توانند خود را به روش های مختلف نشان دهند ، اکنون من قصد ندارم همه آنها را توصیف کنم ، بلکه فقط می خواهم مکانیسم نحوه عملکرد آنها را نشان دهم.

بنابراین ، این تصمیمات بسیار ناخودآگاه که در دوران کودکی گرفته می شود ، نگرش زن را نسبت به خود به عنوان یک زن تعیین می کند.

احتمالاً منطقی تر خواهد بود اگر بگوییم که یک زن در پذیرش این یا آن عمل دیگر چاره ای ندارد ، زیرا از آنجا که در آن دوران کودکی بسیار دور در حالت ناخودآگاه قرار داشت ، این تصمیمات به طور خودکار و شماتیک گرفته می شد. و آنچه جالب تر است این است که برای اکثر مردم این راه حل ها مشابه هستند ، اگرچه در یک سری تفاوت ها و ظرافت ها متفاوت است. با فکر کردن به این موضوع ، من هزارتوی را تصور می کنم که دارای سه یا چهار خروجی وسیع است - جاده ها ، و همچنین با یک شاخه کوچک از هر جاده ، که با یکدیگر در هم تنیده شده اند. یافتن راهی ، اگر غیرممکن نباشد ، بسیار دشوار است ، زیرا گم شدن آسان است و فقط باید به یک جاده وسیع دیگر رفت و در بسیاری از جاده های کوچک گم شد. و از آنجا که جاده های عریض نیز با یکدیگر در هم تنیده اند ، هزارتوی عملا غیرقابل عبور است. راه حل بهینه این است که به سادگی دخمه پرپیچ و خم را بشکنید و از قدم زدن در وسعت آن خودداری کنید. بنابراین ، به نظرم می رسد که در شرایط دشواری برای ما در دوران کودکی ، به عنوان یک شخصیت شکل نگرفته ، به عنوان یک قاعده ، با حداقل سطح آگاهی ، وارد این هزارتو می شویم و مسیرهای تزئینی آن را دنبال می کنیم و مکانیسم های دفاعی را در خود در برابر آن درد ایجاد می کنیم. ، که باید با آن روبرو می شدیم. و مکانیسم های دفاعی ما مشابه هستند. همه ما از این نظر یکسان هستیم. این مکانیسم های دفاعی توسط بسیاری از رواندرمانگران که در زمینه بهبود آسیب های دوران کودکی کار می کنند توصیف شده است.

این جاده های هزارتو پیچیده هستند. مجتمع یک زن قوی ، یک دختر ضعیف ، مادر ، یک آمازون ، یا یک مجموعه عشق لزبین همجنسگرا - به عنوان یک تصمیم برای امتناع از تعامل کامل با مردان. گاهی اوقات ، در طول زندگی ، یک زن از یک مجتمع به مجتمع دیگر می رود ، البته ویژگی های خاص خود را در زندگی در این مجموعه ها فقط برای او دارد.ممکن است برای یک زن به نظر برسد که او راه حلی پیدا کرده است ، مدل رفتارش را تغییر داده است ، اما او همچنان در هزارتوی رد مردان ، پدرش ، خودش قدم می زند و تنها برنامه هایی را در درون خود تدارک می بیند ، محافظ هایی که به پنهان شدن از درد کمک می کند. مدتی

خبر خوب برای ما این است که ما بزرگسال شده ایم و می توانیم از این فرایندها ، برنامه ها ، تصمیمات اتخاذ شده در آن دوران ، در کودکی عمیق و آگاهانه دخمه پرپیچ و خم را رها کنیم ، از آن خارج شویم ، آزاد شویم و انتخاب کنیم ، در حال حاضر آگاهانه شادی و شادی را انتخاب کنیم. با وارد شدن به آن روابط که می تواند این را برای ما به ارمغان بیاورد. کسی به تنهایی این کار را انجام می دهد ، کسی به کمک روان درمانگر متوسل می شود ، اما ضروری است که از دخمه پرپیچ و خم خلاص شوید تا در مسیرهای فرسوده راه نروید و در این جاده ها حرکت نکنید.

و اکنون ، با دانستن همه اینها ، مشکل سرماخوردگی ، همانطور که می بینیم ، نه تنها در پرتو جنس شناسی و نگرش درونی به رابطه جنسی برای ما آشکار می شود. سرماخوردگی عبارت است از جدایی از انسان درونی شما ، بی اعتمادی به او ، یا نفرت ، یا ترس. اما آنها آنقدر در ناخودآگاه پنهان شده اند که درک نمی شوند ، اما در حوزه جنسی به وضوح قابل مشاهده هستند. و در نتیجه - رد نقش های زن - مادر ، معشوقه ، زن پرشور محبوب ، پوره خودجوش شاد - دختر. از آنجا که یک زن نمی خواهد همه این نقشها را برای خود و یک مرد بازی کند ، یک مقاومت ناخودآگاه بسیار قوی ایجاد می شود که منجر به درد قاعدگی ، درد غدد پستانی ، رابطه جنسی ارگاسمی ، بدخلقی در صبح ، بارداری با علائم ناخوشایند ، عدم تمایل می شود. انجام کارهای زنان - آشپزی ، تمیز کردن و بسیاری از تظاهرات ناخوشایند زن دیگر. راه خروج از همه اینها چیست؟

نقش زن خود را بپذیرید ، درک کنید که نگرش بی احترامی منفی به مردان ، که به احتمال زیاد توسط زندگی تأیید شده و توسط مردان قبلاً ملاقات شده تقویت شده است ، در دوران کودکی با تصمیم برای محافظت از خود در برابر درد والدین ، به عنوان واکنش به روابط مشاهده شده والدین شروع شد. آگاهانه شکل هزارتوی شکل گرفته ، بادوام و آراسته را که توسط خود زن در همان زمان به عنوان محافظ و مانع تهیه شده است ، رد کنید. در حال حاضر آگاهی از نوع دخمه پرپیچ و خم ، ویژگی های آن چیست ، چگونه در زندگی خود را نشان می دهد ، چه نگرشی ، چه عکس العمل ها ، اقدامات - این آگاهی شفا بخش است. درک اینکه برنامه های اتخاذ شده چگونه تحت تأثیر قرار گرفته و خود را نشان می دهد ، و همچنین ترک آنها ، ایجاد تصویری جدید از خود و روابط خود ، ارتباط با زن و مرد درونی و بهبود آنها ، درک و بخشش والدین - همه اینها منجر به درک می شود رابطه جنسی به عنوان رابطه الهی ، اتحاد ، تماس با خود.

من در اینجا در مورد رابطه جنسی نه تنها در زمینه خود عمل جنسی ، بلکه در مورد رابطه جنسی با خود نیز صحبت می کنم. درباره توانایی جلب رضایت خود ، دوست داشتن رحم ، واژن و قدردانی از زن بودن شما. آزمایش در شناخت بدن خود ، پی بردن به اینکه چگونه دوست دارید نوازش شوید ، اینکه بتوانید خود را نوازش کنید و لذت واقعی را به خودتان تحویل دهید - این تنها چیزی است که زن را به رابطه جنسی باز می کند.

من می دانم که شریک زندگی شما همیشه آمادگی یک رابطه باز و قابل اعتماد را ندارد - هنگامی که شما با عشق به چشمان یکدیگر نگاه می کنید و آماده پذیرش درد و لذت یکدیگر هستید. شاید شریک از وارد شدن به صمیمیت می ترسد. بله ، اتفاق می افتد. یا هنوز شریکی ندارید. اما اکنون می توانید مسیر جنسیت خود ، رهایی ، باز بودن و پذیرش قسمت های زن و مرد خود را در درون خود آغاز کنید. کتابهای زیادی در این زمینه نوشته شده است و بسیاری از رواندرمانگران در این زمینه کار می کنند و به رهایی خود از هزارتوی محافظ کمک می کنند.من فکر می کنم که شما فقط باید وارد این مسیر شوید ، اولین گام ها را در این راه بردارید و فرصت های بیشتر و بیشتری برای پذیرفتن خود ، بدن شخص بیشتر باز می شود ، روابط دگرگون می شود. تصادفی نیست که ما در اینجا در یک بدن زن متولد شدیم ، ما می خواستیم این تجربه از نرمی ، زنانگی ، عشق ، ارگاسم ، یک توانایی شگفت انگیز برای ایجاد ، ایجاد یک زندگی جدید ، ایده ها ، برنامه ها را تجربه کنیم. ما به طور تصادفی در بدن یک زن اینجا نیستیم.

و من فکر می کنم احمقانه است که از همه فرصت ها و شادی هایی که بدن ما به ما ارائه می دهد استفاده نکنیم. ما زن هستیم و در این امر قوی هستیم ، و من آرزو می کنم که ما طبیعت زنانه خود را جشن بگیریم و قدم های بیشتری برای ملاقات خود برداریم.

من می خواهم توجه داشته باشم که وقتی شروع به تغییر می کنید ، برای آگاهی از برنامه ها و مکانیسم های رفتاری قدیمی ، مطمئناً یک مکانیسم محافظ - مقاومت - روشن می شود. مقاومت در برابر چیزهای جدید ، تغییرات ، زندگی بهتر ، اقدامات ، الهام بخش. هدف از مقاومت این است که ما را در همان جایی که بودیم رها کند. عدم تمایل به کار با خود ، بی تفاوتی ، خستگی در راه تحول خود یک امر معمول است. آگاهی از مقاومت و همکاری با آن با پذیرش و مشاهده آن مهم است. یا تکنیک مقاومتی را انتخاب کنید که به شما نزدیک است. تعداد زیادی از آن ها وجود دارد. در هر صورت ، اگر هدف را به وضوح می بینید - می توانید آن را انجام دهید!

توصیه شده: