کنترل و تسلط به عنوان نشانه ای از روابط اعتیادآور

تصویری: کنترل و تسلط به عنوان نشانه ای از روابط اعتیادآور

تصویری: کنترل و تسلط به عنوان نشانه ای از روابط اعتیادآور
تصویری: بهترین راه جلوگیری از وسوسه مصرف مواد - دکتر علی رضا کیومرثی 2024, مارس
کنترل و تسلط به عنوان نشانه ای از روابط اعتیادآور
کنترل و تسلط به عنوان نشانه ای از روابط اعتیادآور
Anonim

درباره اعتیاد و تعلل

هیچ دیدگاه واحدی در مورد این موضوع وجود ندارد ، دیدگاه های مختلفی وجود دارد و آنها مشروع هستند. اعتیاد یک پدیده پیچیده است. ساده لوحانه است که روی یک فرمول ساده و یک داروی مسکن حساب کنید. من در مورد یکی از دیدگاه هایی که به من نزدیک است می نویسم.

این افکار جدید نیستند و از آن من نیستند. برای خودم ، آنها را در روده ام بررسی کردم. و منطقی است که دیگران خودشان فکر کنند ، س questionال کنند ، و خودشان را انتخاب کنند.

اغلب افراد با چهره جدی اعتیاد خود به اینترنت را اعلام می کنند. (انتخاب تلویزیون ، پورنو ، الکل ، سیگار ، فرقه ها ، و غیره) دیگران متعهد می شوند این بدبختی را درمان کنند. و گاهی اوقات حتی کار می کند. در این مورد ، این اتفاق می افتد که شخصی سیگار را ترک کرده است ، اما نمی تواند از شبکه خارج شود. یا وقتی گرسنه نیست غذا می خورد. یا آن را شستشو داد. من اعتیاد اول را درمان کردم ، شما می توانید درمان دوم را شروع کنید.

و چه کسی چگونه درمان می کند - برخی با ترس و انزجار ، برخی با CBT ، هیپنوتیزم یا افراد الکلی گمنام. نکته نیست. و نکته آخر این است که اغلب این افراد شایسته درگیر مبارزه با پیامد هستند و دلایل را دست نخورده می گذارند.

به نظر من اعتیاد یک واکنش است. ثانویه است و با پدیده های دیگر ارتباط نزدیک دارد.

ارزش این را دارد که از ابتدا شروع کنید. از آن چهره جدی که آن شخص آمده بود. او نقص خود را ارائه می دهد ، می گوید - من را تصحیح کنید ، من شکسته ام.

در اینجا دو نکته وجود دارد. اولین مورد از این نظر خوب است که شخصی قبلاً به وجود منبع پدیده در خود اعتراف کرده است ، زیرا قبلاً او هیچ چیز نبود و همه در اطراف مقصر بودند-کار ، همسر ، رئیس حرامزاده ، مادر شوهر ، آن ، بحران میانسالی ، خدا مجازات کرد و غیره همه دلایل بیرون بود. این مرحله (منظورم این است) مهم و عظیم است ، همه چیز با آن شروع می شود.

در عین حال ، گاهی اوقات شخص می خواهد در پشت یک "بیماری" یا "اعتیاد" ، در پشت یک برچسب تشخیص پنهان شود - به هر حال ، بخشی از مسئولیت بر عهده پزشک است. من مریضم ، مرا درمان کن در حال حاضر ، من فقط دود را تمام کرده و شروع می کنم. بله ، و اضطراب آرام می شود ، نوعی توضیح با یک کلمه هوشمند وجود دارد.

روی سطح چیست؟ احساس - "چیزی در مورد من اشتباه است." می توانید آن را شرم آور بنامید. و ابتدا باید با این احساس برخورد کرد ، زیرا در حالی که نشسته است ، کار با لایه های عمیق تقریباً غیرممکن است. این کار به روش های مختلف انجام می شود و می تواند از چند روز تا چند سال به طول انجامد. در هنگام خروج ، شخص خود را از مسئولیت مبرا نمی کند ، اما همچنین خود را در خون نمی کوبد به این دلیل که همان چیزی است که هست. او خود را در اینجا و اکنون می پذیرد - حداقل در رابطه با یک ویژگی. به این معنا ، تماس ها و دستورات - "سیگار نکشید" - دقیقاً در جهت مخالف عمل می کند ، به عنوان یک قاعده ، آنها کاربرد چندانی ندارند.

اینجا مراقب باشید. افراط دیگر این است که "من به کمک کسی احتیاج ندارم ، من خودم". این کلیشه که درخواست کمک می کند مانند یک کودک ، ضعف و زاپادلو نیست. من اینطور فکر نمی کنم. برعکس ، من تقاضای کمک می کنم اگر کسی بفهمد که مشکلی دارد و نمی تواند خودش با آن کنار بیاید ، درخواست کمک می کنم ، علاوه بر این ، در روند خود درمانی ، به خود و دیگران آسیب می رساند. (به نظر من ، انگ ، شرم و ترس نیز زیر صحبت درباره قدرت و ضعف نهفته است).

اعتیاد به وابستگی متفاوت است. نیکوتین ، هروئین و کافئین محرک هستند. در عین حال ، نیکوتین مانند هروئین "وابستگی بیولوژیکی" ایجاد نمی کند. سیگار سندرم خماری را از بین می برد و این پدیده بیولوژیکی به خودی خود در عرض چند هفته از بین می رود. اعتیاد به سیگار روانی است. به عنوان مثال گوش دادن به افراد سیگاری جالب است که "یک سیگار آرام می گیرد". نفیگ در اینجا سخنرانی دارد که از نظر بیولوژیکی ، برعکس ، یک محرک هیجان انگیز است. نکته دیگری در اینجا مهم است. فرد می خواهد آرام شود. او به نوعی درونش درست نیست

آنچه در داخل انجام می شود - گزینه های زیادی وجود دارد. این می تواند اضطراب ، افسردگی ، اختلال دوقطبی ، ضربه ، شرم ، گناه و غیره باشد. به عنوان یک قاعده ، شخص نمی داند چیست. و او نمی خواهد بداند ، این دردناک است. شخصی یکی را جایگزین دیگری می کند و به واقعیت جایگزین می رود.او نمی خواهد غرق این چیزهای ناخوشایند در داخل شود ، اما نمی تواند با آنها کنار بیاید ، او شامل محافظت می شود.

اعتیاد و تعلل در اصل دفاع روانی با روش جایگزینی یا فرار ، ترک است.

سوال - از چه چیزی؟

در اینجا می توانید به تعویق بیفتید. شخصی خود را سرزنش می کند که هیچ کاری نمی کند ، تنبل است ، غر می زند و غیره. این که در این جستجوهای جایگزین هیچ معنایی وجود ندارد و او چیزی مهم و معنی دار را به تعویق می اندازد.

دوست عزیز می خواهم بگویم که اگر کاری را انجام می دهید ، بنا به دلایلی به آن نیاز دارید. شخص در هر ثانیه از زندگی خود مشغول انجام کاری است و در هر یک از این فعالیتها معنایی وجود دارد. هیچ "من هیچ کاری نمی کنم" وجود ندارد ، وجود ندارد. خوابیدن منطقی است ، منطقی است. این اغلب مهمتر از تکان دادن درخت نخل است. چای خوردن ، گشت و گذار در اینترنت و غیره حسی دارد. شما می توانید این را فعلاً مسلم بدانید ، به خودتان اجازه دهید و از آن لذت ببرید. این به چه چیزی منجر می شود؟ شرم از بین می رود و شما می توانید آنچه در درون است انجام دهید.

با جایگزینی یک شغل با حرفه دیگر ، فرد انتخاب می کند. آنچه او انجام می دهد و آنچه از آن باقی می ماند وجود دارد. شما می توانید آنچه را انجام می دهد شفا دهید. و می توانید کاری را که او ترک کرده انجام دهید و بپرسید - چرا؟

پاسخ این س individualال فردی و پیچیده است. آنها اغلب به کار ، صبر و حوصله نیاز دارند

توصیه شده: