با بی اعتمادی به مردان چه کنیم؟

تصویری: با بی اعتمادی به مردان چه کنیم؟

تصویری: با بی اعتمادی به مردان چه کنیم؟
تصویری: طریقه صحیح بحث که منجر به دعوا و عذاب وجدان و ناراحتی نشود 2024, آوریل
با بی اعتمادی به مردان چه کنیم؟
با بی اعتمادی به مردان چه کنیم؟
Anonim

در حین کار ، اغلب با چنین عبارتی مواجه می شوید که توسط مشتریان زن بیان می شود: "من به مردان اعتماد ندارم و بنابراین نمی توانم روابط عادی ایجاد کنم." البته ، در هر مورد وضعیت بسیار فردی است و دارای تفاوت های ظریف زیادی است ، اما می توان چیزی مشترک را تشخیص داد. به نظر من ، در پشت این عبارت یک جمله متفاوت ، حتی گاهی اوقات نه همیشه آگاهانه نهفته است که یک زن در روابط خود با مردان به خود اعتماد ندارد. در واقع ، در زندگی مردان بسیار متفاوتی وجود دارد ، برخی واقعاً دروغ می گویند ، خیانت می کنند ، تغییر می کنند ، اما افراد صادق ، شایسته و وفادار نیز وجود دارند. غیرممکن است که به نحوی بر همه مردان تأثیر بگذارد ، همانطور که برای زن محال است همه چیز را در مورد آنها بداند ، زیرا آنها در محدوده کنترل او نیستند. اما این نوع مشکلات اعتماد ، البته از ابتدا ظاهر نمی شوند. در بیشتر موارد ، یک زن تجربه منفی در زندگی خود دریافت کرده است ، و همچنین اتفاق می افتد که این اتفاق بیش از یک بار رخ داده است و بر اساس این تجربه ذهنی ، بی اعتمادی در همه مردان متوالی بوجود می آید ، که به نوبه خود چنین نیست به هیچ وجه به ایجاد هر گونه رابطه کمک می کند ، چه برسد به عشق و نزدیکی احساسی. و این چیزی است که یک زن می خواهد ، به ویژه در رابطه ، اما اعتماد سنگ بنای آن نیست و به نظر می رسد که او می خواهد اعتماد کند و ترسناک است. در اینجا چند نکته وجود دارد که هنگام بررسی این موضوع باید به آن توجه کنید.

گذشته قابل بازگشت نیست ، اما می توان آن را تجزیه و تحلیل کرد و نتیجه گیری های خاصی را می توان انجام داد. هر چند عجیب به نظر می رسد ، اما تجزیه و تحلیل شکست های گذشته است که می تواند به اشتباه نکردن در زمان حال و آینده کمک کند. همه با این جمله در مورد چنگکی که نباید مرتباً روی آن قدم گذاشت آشنا هستند و بنابراین ، به عنوان مثال ، یکی از مشتریان ، پس از چنین تجزیه و تحلیل ، برای خود به این نتیجه رسید که برای مردانی که با آنها داشت مناسب نیست. یک رابطه رسمی او برای خود این قانون را وضع کرد که تحت هیچ شرایطی از این پس دیگر با همکاران خود ملاقات یا عاشقانه نخواهد کرد. دیگری به همین ترتیب به این نتیجه رسید که اگر مردی ازدواج کرده باشد ، این یک ممنوعیت است. صرف نظر از همه چیز. فقط می توان گفت که کامل ، رعایت چنین قواعدی برای خود ، سطح بی اعتمادی را در مردان کاهش می دهد ، زیرا داستان کاملاً متفاوت با دیگران امکان پذیر است.

این رابطه را می توان با رودخانه ای مقایسه کرد که دارای عمق و توپوگرافی پایین است. هنگامی که وارد رودخانه می شوید ، ابتدا آب تا زانو ، سپس تا کمر و سپس شنا می کنید ، اما می توانید در وسط رودخانه از قایق بیرون بروید ، سر خود را پایین بیاورید و کف سنگی وجود داشته باشد… در روابط ، افراد اغلب از قایق بیرون می پرند ، که اغلب غم انگیز به پایان می رسد. اول ، در این مورد ، شریک ، درباره آن هنوز اطلاعات زیادی در دست نیست ، اطلاعات زیادی در مورد اینکه زن چیست ، چگونه زندگی می کند ، چه مشکلات ، رویاهایی دارد دریافت می کند ، و در نتیجه ، این فکر که زن با او قادر به درک همه اینها خواهد بود (این اغلب زمانی اتفاق می افتد که زن به نظر می رسد که این مرد دقیقاً همان ، شاهزاده بر روی اسب سفید). عبارت "من خودم را به روی او باز کردم و به او دادم ، اما او چنین حرامزاده ای بود ، و چگونه می توان بعد از آن اعتماد کرد؟" در چنین شرایطی ، بسیار غیر معمول است. در اینجا ارزش توجه به این واقعیت را دارد که گاهی اوقات ارزش آن را دارد که مقدار اطلاعات مربوط به خود را کمی کاهش دهیم ، به ویژه در ابتدای رابطه. با این وجود ، بهتر است کمی وارد رودخانه ای ناآشنا شوید. ثانیاً ، در این مرحله سعی نکنید مقدار زیادی بدهید. غالباً در چنین شرایطی ، زنان به رفتارهای منتخب خود ، به جز سخنان او ، توجه بسیار کمی می کنند ، اما بیهوده. به هر حال ، هیچ کس با متن ساده نمی گوید "عزیزم ، من در خانواده هستم ، به طور کلی ، یک ظالم و خسته". به طور کلی ، فقط رفتار یک فرد در موقعیت های مختلف می تواند یک شخص را مشخص کند و امکان شناخت بیشتر او را فراهم سازد.این می تواند بازدیدهای مشترک برای بازدید ، سفر به جایی ، بحث در مورد چیزی باشد ، البته ، شما نباید مردی را به انجام شاهکارها تحریک کنید ، اما درخواست ملاقات با او پس از کار کاملاً مناسب است. وقتی با هم کاری انجام می دهید ، از کاشتن گل تا رفتن به فروشگاه ، می توانید اطلاعات مفیدی را در مورد یک فرد به دست آورید. وقتی شخصی درباره خود چیزی می گوید ، می خواهد مردم درباره او چنین تصوری داشته باشند. بنابراین ، کلمات و اعمال می توانند به طرز چشمگیری متفاوت باشند ، این نه تنها در مورد مردان صدق می کند))

نکته بسیار مهم احترام به خود و عشق به خود است (نباید با خودشیفتگی اشتباه گرفته شود). مسئله مرزهای داخلی که باید نشان داده شوند ، اما نه از نقطه نظر قدرت ، از نقطه نظر دقیق عشق به خود و در نتیجه ، نگرش کافی نسبت به شریک زندگی. مثال: نداشتن خواب کافی می تواند باعث تحریک پذیری هر فردی شود. بنابراین اگر صبح ساعت 7 از خواب بیدار شوید ، باید ساعت 11 به رختخواب بروید ، تماس های تلفنی بعد از ساعت 23 00 در این مورد شما را خوشحال نمی کند (استثنائاتی وجود دارد - آرزوی رویاهای شیرین) ، که بر روی افراد تأثیر می گذارد. روز بعد و رابطه با شریک زندگی خود اما اگر یک زن خودش کارهایی انجام دهد که می گوید نگرش او نسبت به خودش چنین است ، مرد با دیدن این ، با چنین زنی به همان شیوه رفتار می کند. اگر او احتمال می دهد که قبل از ساعت 4 صبح همه چیز را با او مرتب کند ، نتیجه گیری واضح است. اما در ابتدا ، انتظارات کاملاً متفاوتی از رفتار یک مرد وجود داشت.

تغییر دیگران غیرممکن است ، ما فقط می توانیم چیزی را در خودمان تغییر دهیم تا شادتر باشیم. بیشتر مراقب احساسات و تجربیات خود باشید ، یاد بگیرید که کجا را از دست داده اید را پیدا کنید.

با شادی زندگی کنید! آنتون چرنیخ.

توصیه شده: