عشق ، نه وابستگی

فهرست مطالب:

تصویری: عشق ، نه وابستگی

تصویری: عشق ، نه وابستگی
تصویری: عشق وارستگی است نه وابستگی #دکترسیروس_عالیپور #روانشناسی_بالینی#عشقِ #وابستگی_عاطفی 2024, آوریل
عشق ، نه وابستگی
عشق ، نه وابستگی
Anonim

هرگز به ما آموخته نشده است که چگونه روابط سالم و عاشقانه برقرار کنیم و حفظ کنیم. اما ما به یکدیگر بسیار نیاز داریم و اغلب رابطه بین زن و مرد به یکی از مهمترین روابط در زندگی افراد تبدیل می شود.

از کودکی ، ما مجموعه ای از خاطرات ، نگرش های والدین و سناریویی از زندگی را که کودک اختراع کرده است ، شامل سناریویی برای ایجاد روابط با شریک زندگی می آوریم. اما کودک آگاهی ندارد و فقط به دانشی که والدینش و کل جامعه به او داده اند ، تکیه می کند.

همه ما می خواهیم شاد و دوست داشتنی باشیم ، اما آیا درست می فهمیم - عشق؟

من خودم هستم.

تو هستی

من زندگی نمی کنم تا انتظارات شما را برآورده کنم.

شما برای مطابقت با من زندگی نمی کنید.

من خودم هستم.

تو هستی

اگر در برهه ای و

ما در یک نقطه همزمان خواهیم شد - خوب

اگر نه ، اشکالی ندارد.

وقتی به خودم خیانت می کنم و سعی می کنم رضایت شما را جلب کنم ، خودم را دوست ندارم.

من دوستت ندارم وقتی سعی می کنم تو را آنطور که می خواهم بسازم ، به جای اینکه تو را همانطور که هستی بپذیرم.

تو هستی و من من هستم."

فریتز پرلز

متأسفانه اغلب ما اعتیاد احساسی را جایگزین عشق می کنیم. در اصل ، وابستگی عاطفی عبارت است از سرکوب بخشی از شخصیت خود به منظور ادغام با شخصیت دیگر ، به عنوان مثال ، در یک کل واحد ، در یک فرد. در عین حال ، زندگی شخصی و علایق شخصی در پس زمینه محو می شود و تنها روابط و موضوع وابستگی در کانون توجه قرار می گیرد. همچنین ، هیچ یک از شرکا نمی توانند از آنها خارج شوند ، زیرا می دانند و احساس می کنند که لازم است.

احساسات در این مورد می تواند مثبت و منفی باشد ، اما نکته اصلی بسیار روشن و قوی است یا به طور چشمگیری از قطبی به قطب دیگر تغییر می کند.

وقتی شخصی به خاطر حفظ رابطه خود را از دست می دهد ، خوشبختی از دست می رود و در نهایت افکار قطع رابطه یا عدم خوب بودن خود (که متأسفانه بیشتر اوقات اتفاق می افتد) به وجود می آید.

اگر متوجه نیاز به استراحت شده اید ، ممکن است وحشت به دنبال داشته باشد. تصاویری از زندگی مشترک در مقابل چشمان من شروع به سوسو زدن می کند ، احساس توهم خیالی از امنیت در این روابط ظاهر می شود.

اگر بیشتر شبیه او پیدا نکنم چه می شود؟ یا شاید در نهایت او تغییر کند؟ اگر او با دیگری ملاقات کند و من را فراموش کند ، چطور؟ اگه تا ابد تنها باشم چی؟ اگر او تصمیم بگیرد که من بد هستم چه؟ این س questionsالات ترسناک می تواند شما را دیوانه کند ، در حالی که هدف اصلی آنها متوقف کردن شما ، ترس در شما ، از بین بردن عزت نفس شما ، در یک کلام ، جلوگیری از جدایی است!

تفاوت را احساس کنید و پاسخ دهید کدام گزینه بیشتر در مورد شماست؟

"من با شما بودن را انتخاب می کنم ، زیرا در شرکت شما بهتر هستم ، زیرا حضور شما زندگی من را بهتر می کند ، من از شما خوشحالم."

"من تنها با او می مانم چون از تنهایی می ترسم ، زیرا نمی توانم به تنهایی کنار بیایم ، زیرا نمی توانم زندگی خودم را بسازم ، زیرا به او نیاز دارم."

تفاوت را ببین؟ آیا پاسخ داده اید؟

وقتی از نظر احساسی وابسته هستید ، دیگری را انتخاب نمی کنید. شما با او هستید زیرا نمی توانید بدون او زندگی کنید.

برای انتخاب- آزاد ، قوی و مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید. و این در مورد چگونگی اعتقاد به خود ، دوست داشتن خود و قدردانی است.

برای نیاز - وابسته بودن به دیگری ، اعتقاد نداشتن به خود ، تحت کنترل دیگران بودن یا کنترل خود ، کاهش ارزش خود یا دیگری.

چه باید کرد؟ شما باید یاد بگیرید که تنها با خودتان خوشحال باشید. پس از همه ، شما می توانید تنها باشید و در عین حال احساس راحتی کنید. اگر با شخص دیگری در رابطه طولانی مدت هستید ، فقط به منظور بهبود زندگی و شادکامی خود هستید. شما می توانید فعالیتهایی را که مناسب شماست بیابید ، بیاموزید که خود را سرگرم کنید ، از خود مراقبت کنید و بدون کمک دیگران (حتی بدون کمک والدین خود) برای خود تأمین کنید. و همه اینها در مورد بزرگ شدن ، مسئولیت در قبال خود و زندگی شما خواهد بود. سپس نیازی به جستجوی جانشین والدین در شریک زندگی خود نخواهید داشت ، بلکه آزاد و مستقل خواهید شد.

اگر تنها با شریک زندگی می کنید زیرا از تنهایی متنفر هستید ، از تنها ماندن با خود می ترسید ، این به احتمال زیاد منجر به شکل گیری وابستگی عاطفی شما می شود و به احتمال زیاد در مورد اینکه چگونه نمی خواهید بزرگ شوید.

من پیشنهاد می کنم ویژگی ها و علائم اصلی بروز وابستگی عاطفی را در نظر بگیرم:

یک فرد وابسته آنقدر به شریک زندگی نیاز دارد که نمی تواند زندگی را بدون او تصور کند

او از تجلی دائمی دیگر احساسات می خواهد. و اگر به دلایلی این را دریافت نکند ، احساس می کند که لازم نیست و تلاش می کند تا روابط را بهبود بخشد

معتاد می خواهد همیشه شریکی در اختیار داشته باشد

معتاد می خواهد طرف مقابل تغییر کند

معتاد از این فکر که شریک زندگی او را ترک کند احساس وحشت می کند

او به کنترل کامل نیاز دارد ، که به ناچار منجر به نزاع می شود

در روابط وابسته ، جدایی ها و آشتی ها اغلب رخ می دهد ، اما تمایل به تغییر شریک از بین نمی رود

فرد معتاد دیگر خودش نیست. او نمی تواند مطابق با ارزشهای خود رفتار کند و طوری رفتار می کند که دیگری را خوشحال کند ، به طوری که همچنان در کنار او می ماند

فرد معتاد هنگام تلاش برای قطع روابط مخرب و آسیب زا احساس درماندگی می کند

شخص از گذراندن وقت با دوستان ، با افراد نزدیک و نزدیک خودداری می کند

یک فرد شریک را به مرکز زندگی خود ، افکار ، نگرانی ها و تجربیات خود تبدیل می کند

او در احساسات خود نسبت به شریک زندگی خود و احساسات خود نسبت به خود شک دارد

در روابط وابسته ، پرخاشگری روانی تقریباً همیشه به درجاتی ظاهر می شود. اغلب ، تحقق تجلی این پرخاشگری تنها در فرایند روان درمانی صورت می گیرد ، هنگامی که وضعیت و احساسات تجزیه و تحلیل می شود

معتاد به خود اجازه دستکاری می دهد و آنچه را که واقعیت ندارد به عنوان حقیقت در نظر می گیرد

او از افزایش اضطراب رنج می برد و نمی تواند شب ها بخوابد ، اغلب می تواند گریه کند و احساس درماندگی کند

درک این نکته مهم است که در جایی که اعتیاد وجود دارد ، عشق می میرد.

"راه خوشبختی از طریق تحقیر و نفی خود نمی گذرد. اگر شما را دوست ندارند ، یاد بگیرید که افراد را از دست بدهید و با عزت آنجا را ترک کنید."

والتر ریسو

رهایی از اعتیاد ممکن و به سادگی ضروری است ، اما این راه آسانی نیست و برای افراد ضعیف نیست. اغلب ، در موارد اعتیاد ، کمک یک روانشناس به یک ضرورت تبدیل می شود. بسیار دشوار است که به تنهایی با این مشکل کنار بیایید ، به ویژه بدون عواقب ، گیر افتادن و بدون تکرار این سناریو در رابطه بعدی ، زیرا این فرایند در ناخودآگاه بسیار عمیق نهفته است ، در کودکی عمیق شکل گرفته است. کار یک روانشناس بسیار طولانی و بسیار دقیق خواهد بود ، زیرا در این شرایط ، هم حمایت روانشناس و هم برخورد در زمان مناسب بسیار ضروری است. ابتدا با درک یا پذیرفتن اینکه در یک رابطه وابسته هستید شروع کنید و سپس از یک متخصص کمک بگیرید. این به شما امکان می دهد وضوح و درک کنید که چرا به این رابطه نیاز داشتید و چه چیزی به شما داد.

مراقب خود باشید ، رشد کنید ، جدا شوید و بالغ شوید تا بتوانید از اعتیاد رهایی یابید و فردی شاد و دوست داشتنی شوید))

توصیه شده: