چگونه خود را از سابق خود انتخاب کنید

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه خود را از سابق خود انتخاب کنید

تصویری: چگونه خود را از سابق خود انتخاب کنید
تصویری: با این ۱۲ ترفند دوست پسرتان را عاشق خود کنید 2024, مارس
چگونه خود را از سابق خود انتخاب کنید
چگونه خود را از سابق خود انتخاب کنید
Anonim

نویسنده: الیزاوتا موساتووا

گاهی اوقات شرم آور است که دکمه روشن / خاموش برای حواس ما وجود ندارد. تجربیات و واقعیت عینی گاهی در زندگی های جداگانه ای زندگی می کنند. حتی تمبر رسمی "رابطه تمام شد" به این معنا نیست که تمام شده است.

اتفاق می افتد که اوراق تهیه شده و به دوستان هشدار داده شده و آنها جدا شده اند ، حتی یک شریک جدید ظاهر شده است. اما این رابطه پایدار است - در درون. از طریق صفحه باز شده قبلی در شبکه اجتماعی. مقایسه با روابط جدید باقی مانده ادعاها و شکایات. رولینگ "ای کاش می توانستم دوباره ملاقات کنم - اگر نتیجه گرفت؟ یا "من دوست دارم برگردم و همه چیز را دوباره بنویسم."

تصادف اشاره می کند. هر فانتزی را می توان در آن قرار داد ، و نه تنها آن را می پذیرد ، بلکه آن را تغذیه و تقویت می کند. گاهی اوقات بهترین شریک برای ما کسی نیست که اکنون در کنار ماست ، بلکه کسی است که با او رشد نکرده ایم. بهترین ، البته ، از نظر تئوری.

به هر حال ، یک رابطه فرضی با یک همسر سابق مانند یک رابطه فرضی با یک قهرمان فیلم است. تا زمانی که او در سر شما زندگی می کند ، و نه در آپارتمان شما ، می توانید یک افسانه بهتر ارائه دهید. تجربه گذشته او را تقویت می کند: آه ، این خاطرات مشترک گرم ، قرارها ، لحظات شادی! شاید اگر اکنون ملاقات می کردیم ، می توانستیم طوری عمل کنیم که چیزهای خوب بیشتر و اصلاً چیزهای بد وجود نداشته باشد؟

این نیز به شیوه دیگری اتفاق می افتد ، زمانی که در گذشته ناامیدی ، کینه ، درد وجود دارد. من می خواهم انتقام بگیرم ، یا آن را برطرف کنم ، یا زمان را به عقب برگردانم و کاری متفاوت انجام دهم. اما این چه مربوط به پوشکین باشد "و شادی تا این حد ممکن بود" یا درد غیرزندگی ، یک چیز مشترک است: رابطه به پایان نرسیده است ، حتی اگر واقعیت چیز دیگری بگوید.

بخشی از ما در گذشته است و نمی تواند برود. او هنوز چیزی می خواهد و منتظر است ، خود را به یاد می آورد. همراه با او ، بخشی از سرزندگی ، انرژی ، توجه ، منابع در آنجا باقی ماند - آنها به گذشته خدمت می کنند ، نه به حال. و ما با یکپارچگی شکسته ، حفره ای به بزرگی این قسمت ، به زندگی خود ادامه می دهیم.

می توانید با او تماس بگیرید و به او کمک کنید تا برگردد. پنج دلیل عمده وجود دارد که باعث می شود فرد در مرز بین روابط گذشته و زندگی بعد از آن گیر کند. به هر دلیل ، می توانید نقشه راه خود را ایجاد کنید. او به شما کمک می کند راهی پیدا کنید و خود را از رابطه قبلی خود بازگردانید.

پیشنهاد می کنم بیست دقیقه ای را که هیچ کس مزاحمتان نمی شود ، کنار بگذارید ، یک دفترچه و یک قلم بردارید و همین حالا شروع کنید. آنها می گویند این زمان بسیار خوبی برای برداشتن گامی است که در آن بهتر است.

دلیل 1. شما مورد سرقت قرار گرفته اید

شما یک منبع ارزشمند را در یک شریک سرمایه گذاری کرده اید (زمان ، توجه ، انرژی ، پول و غیره) ، اما سرمایه گذاری نتیجه ای نداده است. احساس عدم تعادل ، فقدان و بی انصافی نسبت به خودتان. بخشی از شما منتظر پرداخت سپرده هستید. نحوه برداشتن خود:

1. مشارکت را نام ببرید

دقیقاً آنچه را که برای یک شریک سرمایه گذاری کرده اید به خاطر بسپارید و لیست کنید. حتی اگر صد بار به خودتان فکر کردید ، این کار را روی کاغذ انجام دهید. به سهم خود نگاه کنید و سعی کنید در خود شناخت پیدا کنید: "این اتفاق افتاد. خودشه".

2. اذعان کنید که سود مورد انتظار را دریافت نخواهید کرد

از خود بپرسید: از سرمایه گذاری خود انتظار چه چیز مهمی را داشتم؟ چرا این برای من مهم است؟ چه چیزی می تواند به لطف مشارکت من ممکن شود؟

3. با این حال سرمایه گذاری شما منطقی بوده و مطمئناً جوانه زده است

فکر می کنید به لطف شما و مشارکت شما چه تغییراتی در زندگی شریک زندگی شما ایجاد شده است؟ چه فرصت هایی باز شده است؟ او برای چه چیزی می تواند از شما سپاسگزار باشد؟

4. در نهایت ، زمانی را به یاد آورید که رابطه شما خوب بود

نگاه این دو نفر به این تغییرات چگونه است؟ چه چیزی می توانند به شما بگویند؟

دلیل 2. شما باید بمانید

برعکس این امر صادق است: آنها روی شما سرمایه گذاری کرده اند ، شما احساس می کنید که بدهکار هستید ، اما نمی توانید سرمایه گذاری را برگردانید. احساس سرکوب بدهی و عدم تعادل کنید. بخشی از شما می خواهد پول بپردازید ، اما نمی دانید چگونه این کار را انجام دهید. (نکته: به احتمال زیاد بازپرداخت بدهی به شکل خالص غیرممکن است). نحوه برداشتن خود:

1. مانند مورد اول ، مشارکت را نام ببرید و تصدیق کنید

به او نگاه کنید و سعی کنید تشخیص را در خود پیدا کنید: "شما آن را به من دادید. حالا من آن را دارم. مال من است. "اگر قدردانی همراه با شناخت باشد ، از شریک خود تشکر کنید. اگر نه ، سعی کنید با مشارکت خود توافق داخلی داشته باشید.

2. به این فکر کنید که چرا می خواهید بدهی را بازپرداخت کنید

دقیقاً چه چیزی برای شما سخت است؟ داشتن این بدهی چگونه بر زندگی شما تأثیر می گذارد؟

3. اغلب ما نمی توانیم سرمایه گذاری را - از نظر فیزیکی - پس دهیم

با پول و سایر کالاهای مادی ، هنوز واضح است که چگونه می توانید پرداخت کنید. اما زمان؟ حمایت کردن؟ مراقبت؟ گاهی اوقات تنها راه بستن بدهی استفاده از آن برای خیر و شادی است. مشارکت شریک زندگی شما چگونه بر زندگی شما تأثیر گذاشته است؟ به لطف او چه چیزی ممکن شد؟ چه تغییراتی قبلاً ایجاد شده است یا نتیجه دریافتی می تواند منجر به آن شود؟

4. سرانجام ، شریک خود را در زمانی که او این مشارکت را داشته است ، به خاطر بسپارید

با دیدن نتیجه چه احساسی خواهد داشت؟ او برای شما چه می گوید یا آرزو می کند؟

دلیل 3. مجروح شده اید

شما تجربیات دردناکی را در یک رابطه تجربه کرده اید و این درد متوقف نمی شود. بخشی از شما در آنچه اتفاق افتاده باقی می ماند و تا زمانی که درد برطرف نشود این مکان را ترک نمی کند. نحوه برداشتن خود:

1. درد را نمایان کنید

حتی اگر قبلاً آن را بارها به خود گفته اید ، دوباره آن را - با صدای بلند - بیان کنید. صحبت با خود این است که درد را در درون خود رها کنید. مسدود شده ، به نظر می رسد بسیار مخرب تر از آن است که در خارج منتشر شود. به درد فضا بدهید این می تواند ، به عنوان مثال ، یک صفحه خالی یا توجه یک شنونده دقیق باشد که توصیه های ناخواسته را تخفیف نمی دهد و توصیه نمی کند.

2. ما طوری طراحی شده ایم که به هر قیمتی از درد جلوگیری کنیم

اما برای اینکه طنین انداز شود و بگذرد ، لازم است با آن تماس بگیرید و آن را تصدیق کنید. سعی کنید حالتی را در خود پیدا کنید که بتوانید به او بگویید: "من تو را می بینم. بود". هزینه های مورد نیاز برای عزاداری را بپردازید. سوزش شفا می دهد.

3. همانطور که زخم جسمانی خود را ترمیم می کند (اما سریعتر - به لطف بانداژ و ید) ، زخم روانی نیز خود (اما سریعتر - با کمک شما) التیام می یابد

چگونه می توانید در طول دوره بهبودی به خود توجه نشان دهید؟ چه چیزی به بهبود شما کمک می کند؟ چه فعالیت هایی شما را سرشار از زندگی می کند؟ این کار را تا آنجا که می خواهید و می توانید انجام دهید.

4. در نهایت ، در نظر بگیرید که چه اتفاقی می افتد وقتی که درد برطرف شود و شما را ترک کند

از کجا این را می دانید؟ وقتی این اتفاق می افتد دوست دارید چه کار کنید؟ چگونه می توانید شفا را جشن بگیرید؟

دلیل 4. معجزه رخ نداد

این در مورد انتظارات غیر موجه است. برخلاف سرمایه گذاری ها ، ممکن است با اقدامات همراه نباشند ، مبهم باشند (به عنوان مثال ، به عنوان "چیزی اشتباه است ، من خودم نمی دانم چیست") و حتی ناخودآگاه. نشانه انتظارات برآورده نشده: ناامیدی. شریک موفق نشد و چیز مهمی به شما نداد. بخشی از شما هنوز منتظر است و نمی خواهد با امید خداحافظی کند.

نحوه برداشتن خود:

1. صادقانه به انتظارات خود نگاه کنید و حرفهای آنها را بشنوید

چه چیزی مهم است که در این رابطه اتفاق نیفتاد؟ چرا مهم است؟ چه فرصتهایی بوجود نیامد زیرا شریک زندگی انتظارات را برآورده نکرد؟ اگر او آنها را توجیه کند ، چه چیزی می تواند در زندگی شما تغییر کند؟

2. مرحله دوم. سعی کنید زمان شروع انتظار و امید به این مهم را به خاطر بسپارید

شاید حتی قبل از این رابطه - کی؟ واقعاً چه کسی باید کاری را انجام دهد که شریک شما نمی تواند انجام دهد؟ (نکته: مهم نیست که شما در مورد پدربزرگ فروید چه احساسی دارید ، رایج ترین پاسخ ها مادر ، پدر و اولین شریک هستند).

3. آیا واقعاً می توانید این مهم را فقط از طریق شخص دیگری به دست آورید؟

نیازهایی که به صراحت یا مخفیانه از شریک خود می خواهیم که آنها را برطرف کند اغلب به دوران کودکی برمی گردد. هیچ کس به آنها نگفت که فردی بزرگ شده و بالغ شده است ، و اکنون او خودش می تواند کارهای زیادی انجام دهد. چگونه می توانید آن را دریافت کرده و افزایش دهید؟ چه کاری می توانید انجام دهید تا این زندگی شما بیشتر شود؟ وقتی این مقدار را بیشتر داشته باشید چه اتفاقی می افتد؟

دلیل پنجم آنها زمین را از زیر پای ما بیرون کشیدند

شاید از دست دادن رابطه نیز از دست دادن حمایت بود. همراه با شریک زندگی خود ، آنچه از آن مطمئن بودید ، به عنوان مثال ، حمایت عاطفی ، مالی یا خانگی ، از بین رفت. دیگر نمی توانید به آن تکیه کنید. بخشی از شما آماده خداحافظی و کنار گذاشتن این پشتیبانی ها نیست. نحوه برداشتن خود:

1. بازگرداندن کنترل ذهنی

وقتی چیزی که دیروز پایدار و ابدی به نظر می رسید از ما گرفته شود ، ما در خطر بازگشت به موقعیت یک کودک هستیم. او به فرد بزرگسال کمک کننده وابسته است و نمی تواند بر آنچه اتفاق می افتد تأثیر بگذارد. می توانید در مراحل کوچک به سمت خروج از این حالت حرکت کنید.

امروز چه چیزی به شما بستگی دارد؟ با اعمال خود روی چه چیزی می توانید تأثیر بگذارید؟ لازم نیست مربوط به چیزی باشد که در ابتدا از دست رفته بود. فقط منطقه ای را پیدا کنید که بتوانید تصمیم بگیرید که اقدام کنید و اقدام کنید. برای مثال می توانید پرس را پمپ کنید یا وسایل را در کمد جدا کنید. بگذارید اقدامات با گذشت زمان بزرگتر و معنی دارتر شوند.

2. چرا گمشده برای شما مهم است؟

با پشتیبانی ها چه چیزی از بین رفت؟ آیا این موضوع در جاهای دیگر زندگی شما مهم بوده است؟ حالا کجا می توانید آن را پیدا کنید؟ برای افزایش این امر چه می توان کرد؟

3. چه چیز دیگری می تواند از شما حمایت کند؟

اکنون چه چیزی از شما حمایت می کند یا در گذشته از شما حمایت می کند؟ برای تکثیر این چکار می توانید بکنید؟

4. چه ویژگی هایی به شما در یافتن پشتیبانی جدید کمک می کند؟

چگونه این خصوصیات را در زندگی خود نشان داده اید؟ اکنون چگونه می توان از آنها استفاده کرد؟

"یا شاید به اندازه کافی در مورد گذشته؟ آیا زمان زندگی در اینجا و اکنون فرا رسیده است؟ " - وقتی ایده مقاله را با او در میان گذاشتم ، از یکی از دوستان پرسید. زمان آن فرا رسیده است ، البته. و برای زندگی در زمان حال ، گاهی اوقات باید سفری به خارج از کشور داشته باشید که "گذشته" نامیده می شود. خودتان را بردارید. برای بازگشت نیروی چپ ، خواسته ها ، زندگی.

در این مسیر مراقب خود باشید: در مورد گذشته ، حال ، آینده خود. به قسمتهای زخمی و سالم. برای افراد ضعیف و پر از انرژی و قدرت. کسانی که در گذشته هستند و منتظر شما هستند تا با آنها تماس بگیرید. پاسخ خواهند داد. باز خواهند گشت.

توصیه شده: