"اثر معکوس" یا "خوب سلام ، توهم"

تصویری: "اثر معکوس" یا "خوب سلام ، توهم"

تصویری:
تصویری: به شهر کیتی خوش آمدید 2024, آوریل
"اثر معکوس" یا "خوب سلام ، توهم"
"اثر معکوس" یا "خوب سلام ، توهم"
Anonim

در هر دوره تاریخی ، دانش خاصی یا درست یا غلط در نظر گرفته می شود. از این موضع هاست که منطق هنگام بررسی ، تأیید و رد فرضیه ها ، قوانین و نظریه های علمی به ارزیابی دانش می پردازد. هنگامی که دانش در روند توسعه خود مورد توجه قرار می گیرد ، چنین ارزیابی ناکافی است ، زیرا تغییرات محتوای عینی آنها را در نظر نمی گیرد. برای مدت طولانی در تاریخ علم ، نظریه هایی وجود داشت که درست تلقی می شد ، با حقایق متعدد مشاهده تأیید شد ، اما بعداً به طور کامل یا تا حدی اشتباه شد. از جمله نظریه های نوع اول ، سیستم ژئوسنتریک بطلمیوس است که زمین و نه خورشید را به عنوان مرکز سیستم سیاره ای و حتی جهان به رسمیت شناخته است. امروز می خواهم در مورد توهم با شما صحبت کنم.

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا روانشناسان این همه مقاله از یک نوع دارند ، گاهی اوقات با حقایق تحریف شده؟

"10 راه برای رهایی سریع از افسردگی" ، "یک روانشناس باید چگونه باشد" ، "در 7 روز وزن کم کنید" ، "5 عادت گرامی که زندگی شما را برای همیشه تغییر خواهد داد" ، "چگونه به هدف برسیم یا چرا هدف نمی توان به آن دست یافت "،" کودکانی که چیزی نمی خواهند ، اطاعت نمی کنند "،" درباره عشق "،" روابط سمی "،" روان رنجوری و نحوه مقابله با آن "" افسردگی شما را می کشد "…

این ساده ، مسیری پیموده شده است که مشتریان جدید را به کار می رساند. این کار به این دلیل است که این مقالات به طور کامل یا جزئی با اعتقادات اکثر افرادی که این مطالب را خوانده اند مطابقت دارد. چنین مقالاتی در دسته مشتری مداری قرار می گیرند ، با حداقل محتوای اطلاعاتی و تا حد زیادی به طوری که شما از آنها کمک بخواهید ، زیرا متخصص خیلی خوب به درد رسیده است ، به این معنی که او کمک خواهد کرد.

جهان در حال تغییر است ، هر روز ما بیشتر و بیشتر کشفیات جدید در زمینه های مختلف علمی انجام می دهیم. روانشناسی نیز هنوز ثابت نمی ماند ، در حال توسعه است ، قدیمی را رد می کند و به نتایج شگفت انگیز جدیدی می رسد. بنابراین ، ما به دسته دیگری از مقالات می رسیم که بر اساس حقایق و اکتشافات جدید ، مبتنی بر علم ، پس از یک سری مطالعات است. اما چنین مقالاتی بیشتر مورد انتقاد قرار می گیرد و درصد بیماران از آنها کمتر است. این به دلیل اثر معکوس است.

من در واقع هر دو نوع مقاله را خودم می نویسم و هنگام نوشتن این مقاله به واکنش های کاربران نگاه کردم. مقالات "پاپ" ، که در بالا در مورد آنها نوشتم ، با استقبال زیادی روبرو می شوند ، شاخص استنادی در شبکه های اجتماعی. شبکه ها و بیشتر بازخورد مثبت خوانندگان. و نوع دوم ، برعکس ، بیشتر مورد انتقاد قرار می گیرد ، گستردگی کمتری دارد و رنگ منفی دارد.

حقیقت قابل توجه این است که رد یک توهم فقط ایمان فرد را به آن توهم تقویت می کند. و این اثر نتیجه مخالف است. هرچه بیشتر سعی می کنید اشتباه دیگران را ثابت کنید ، مسیر حتی عمدی نیست (به عنوان مثال ، شخصی معتقد است که آسمان قرمز است ، و شما در مقاله توصیف می کنید که چقدر زیبا و آبی است.) ، بیشتر مردم فکر می کنند حق با آنهاست.

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا این اتفاق می افتد؟

اگر در حال اصلاح هستید ، همان ناحیه ای در مغز شما فعال می شود که مسئول درد فیزیکی واقعی است. تصحیح شدن بیشتر افراد را بسیار آزار می دهد ، که اغلب واکنش "مبارزه یا فرار" را به دنبال دارد. هر کس از فردیت خود محافظت می کند ، این مکانیسم حفاظت از شخصیت نامیده می شود. هنگامی که شخصی برای چیزی ناچیز تصحیح می شود ، اثر تقریباً صفر است ، اما وقتی حقیقت شخصیت او را تهدید می کند ، فرد "ضربه" می زند. وقتی حقایق با نظر بشر در تضاد است ، بلافاصله "بازی پنهان کاری" برای استدلال های احساسی مطرح می شود که نمی توان آنها را رد کرد.

تأثیر نتیجه معکوس از این واقعیت ناشی می شود که احساسات انسان سریعتر از افکار است ، هنگامی که باورها با تناقض روبرو می شوند ، مغز به طور خودکار به حمله ای که اتفاق افتاده پاسخ می دهد و نه به دانش به دست آمده.

و همه آنچه که قبلاً نوشتم ما را به این نتیجه می رساند که متقاعد کردن یک فرد دشوار است. اما نکته تلخ این است که برای مردم بسیار دشوار است که حقایق خوب را از نظرات ذهنی و پیش فرض خود تشخیص دهند. بنابراین نمی توان انتظار داشت که به مردم مجموعه ای از حقایق جویده شده که با نظرات آنها مغایرت دارد اعتماد آنها جلب شود.

چیز بیشتری لازم است.

با یک بار گزارش اشتباه ، شما به شخص کمک نمی کنید که نظر خود را تغییر دهد ، اما به سادگی عمداً توهم او را به او یادآوری نمی کنید. به جای گفتن "این درست نیست" ، بهتر است یک گزارش متناوب از آنچه درست است ارائه دهید ، در نتیجه توضیح منفی را با یک توضیح مثبت جایگزین کنید. در واقع ، مردم چندان منطقی نیستند ، همه ما موجودات پیچیده ، مغرض ، حساس هستیم و اگر می خواهید شخصی را اصلاح کنید ، برای متقاعد کردن کسی ، ابتدا باید آن را بپذیرید.

به طور جداگانه ، من می خواهم در مورد تأثیر نتیجه مخالف و این واقعیت صحبت کنم که ما ، به عنوان یک جامعه ، باید در برابر این مقاومت کنیم. از نظر فنی ، بخشی از مشکل این است که جامعه اکنون به حباب فیلتر تقسیم شده است ، بنابراین در حال حاضر هر شبکه اجتماعی دقیقاً آنچه را که می خواهید مشاهده کنید به شما نشان می دهد و با ترجیحات شما تنظیم می شود. اما این برای جامعه مفید نیست ، ما باید آنچه را که واقعاً دوست نداریم نشان دهیم ، و سپس افراد با دیدگاه های مختلف اطلاعات یکسانی را در اختیار خواهند داشت. همچنین برای مقالات ، خوب است که یک نوع اعلان بررسی واقعیت ، پیوندهایی به منابع هنگام اشتراک اطلاعات در شبکه ارسال کنید (به هر حال ، FB برای گروه های استفاده انبوه قبلاً این سرویس را راه اندازی کرده است).

یکی از سایتهای علمی روان درمانی نروژی قبل از نوشتن نظر برای بازدیدکنندگان ، آزمایش محتوا را آغاز کرده است. شما در آزمون قبول نمی شوید ، نمی توانید نظر بدهید و این فقط برای این است که مطمئن شوید افرادی که نظر می دهند می دانند در مورد چه چیزی نظر می دهند. و این زمان 2-3 دقیقه اضافی را برای آرام شدن و انعکاس می دهد. این تجربه توانست کیفیت جریان نظرات در این سایت را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. چنین سیستمی به طور کلی می تواند جریان نظرات در وب را بهبود بخشد.

در تجربه خود ، متوجه شدم که چگونه افرادی که با مقاله یا حقایق موجود در آن موافق نیستند ، شروع به بحث احساسی درباره نویسنده می کنند و او در اشتباه است ، آنچه است و غیره. و این جالب است ، زیرا بحث در مورد نویسنده است و نه در مورد موضوع مقاله.

توصیه شده: