چرا با قضاوت دیگران خود را بدتر می کنید؟ محکومیت و عزت نفس چگونه ارتباط دارد؟

تصویری: چرا با قضاوت دیگران خود را بدتر می کنید؟ محکومیت و عزت نفس چگونه ارتباط دارد؟

تصویری: چرا با قضاوت دیگران خود را بدتر می کنید؟ محکومیت و عزت نفس چگونه ارتباط دارد؟
تصویری: ارتباط قضاوت و نظر دیگران با عزت نفس(بخش دوم) 2024, آوریل
چرا با قضاوت دیگران خود را بدتر می کنید؟ محکومیت و عزت نفس چگونه ارتباط دارد؟
چرا با قضاوت دیگران خود را بدتر می کنید؟ محکومیت و عزت نفس چگونه ارتباط دارد؟
Anonim

چرا با قضاوت دیگران خود را بدتر می کنید؟ محکومیت و عزت نفس چگونه ارتباط دارد؟ بیایید در این مورد صحبت کنیم.

اگر من در مورد دیگری قضاوت می کنم ، قاعدتاً این نشانه ای است که من خودم را قضاوت می کنم. به طور کلی ، همیشه در زندگی چنین است. همانطور که شخص با دیگری ارتباط دارد ، با خود نیز ارتباط دارد. بنابراین ، وقتی با شما بدرفتاری می شود ، به آن شخص رحم کنید. چون او در واقع خیلی بد با خودش رفتار می کند. و این غم بزرگتر اوست تا نگرانی شما درباره نحوه برخورد او با شما.

وقتی شروع به تحصیل برای روان درمانی کردم ، این برای من یک کشف کامل بود و مدتی بود که این مهارت را توسعه می دادم. به عنوان مثال ، من داستانی را درباره زنی می شنوم که شوهر دارد ، همه چیز در خانواده خوب است. و سپس بنگ - او عاشق دارد. و او در مورد آن صحبت می کند ، او همچنین گریه می کند که در اینجا من بسیار ناراضی هستم و چیزی وجود دارد که من کم دارم. من فکر می کنم - برای خودم گندی نیست. و مربیان ما به ما آموختند که بدون محکومیت با همه چیز رفتار کنیم. فکر نکنید که این چیز بد یا چیز خوبی است. به نحوه برخورد فرد با آن پاسخگوتر است. اگر این برای او خوب نیست ، پس برای او خوب نیست. در عوض ، به دنبال نقطه عطفی در داخل فردی باشید که در چنین وضعیت غیرمعمول قرار می گیرد.

به طور کلی ، از آن زمان به بعد راحت تر می توانم با چیزهای مختلف ارتباط برقرار کنم. کسی دوست دارد لباس های عجیب و غریب بپوشد ، کسی دوست دارد به شوهرش خیانت کند ، کسی دوست دارد شوهرش را تغییر ندهد و در تمام طول زندگی از آن رنج ببرد ، کسی سعی می کند با یک شوهر روانگردان یا سادیست زندگی کند. این انتخاب هر یک از ماست. و اولین معیار روابط انسانی توانایی احترام به انتخاب دیگری است. حتی اگر ناخودآگاه باشد ، در چارچوب درک من از جهان قرار نمی گیرد. بله ، من اینطور زندگی نمی کنم. اما این زندگی اوست و او این حق را دارد که هر طور که می خواهد زندگی کند ، آنچه می خواهد بپوشد ، آنچه را که می خواهد ببیند ، با هر کس که می خواهد زندگی کند ، با چه کسی می خواهد ، چگونه می خواهد. اگر فقط از نظر اجتماعی غیرقابل قبول نبود. به عنوان مثال ، در مکان عمومی با خوک - این مطمئناً تکان دهنده است. اگرچه من به آن نگاه می کردم و فقط از آنجا عبور می کردم. من از درون وحشت می کردم ، اما به کسی چیزی نمی گفتم. زیرا این انتخاب هر شخص است. شاید من با پلیس تماس می گرفتم زیرا این نقض نظم و قانون است. و اگر به عنوان مثال ، شما از فردی مبتلا به سرطان یا پشت خود ، مانند داشتن سه معشوق ، یا دوست نداشتن کسی خوشتان می آید ، این در مورد من صدق نمی کند. یک نفر آن را دوست دارد - زنده ، خوب. اذیتم نمی کند. وقتی چیزی باعث ناراحتی من می شود ، من قبلاً در مورد آن صحبت می کنم و شروع می کنم تا به نوعی مرزهای خود را ترسیم کنم.

فرض کنید من دوست دارم بازی تاج و تخت را تماشا کنم ، و شوهرم دوست دارد چند فیلم The Walking Dead را تماشا کند. اما ما یک تلویزیون برای دو نفر داریم. او The Walking Dead خود را بازی می کند ، گرچه من نمی خواهم آن را تماشا کنم. سپس من به نحوی از حقوق خود دفاع می کنم و از او می خواهم آنچه را که هر دو می توانیم / می خواهیم تماشا کنیم ، شامل شود. برای مثال ، بیایید به زمانی نگاه کنیم که من آنجا نیستم ، زیرا از تماشای آن متنفرم.

بنابراین ، من معتقدم که برای هر فردی بسیار مهم است که با دیگران بدون قضاوت رفتار کند. زیرا وقتی محکومیت افراد دیگر در شما از بین می رود ، آن وقت محکومیت خودتان نیز به تدریج از شما محو می شود. حتی از دیگران قوی تر است. این "Super Ego" است که ما را رصد می کند و می گوید: "آه ، به نظر می رسد اینجا بد فکر کرده اید ، اینجا کار بدی انجام داده اید ، و در آنجا برخی از ارزش های اشتباه را در خود حمل می کنید.". خوب ، نه ، آنها. و برای چه کسانی نیستند؟ برای من اینها ، برای من تمام عمر این کانال کار می کند ، من آن را دوست دارم.

در اینجا نکته دیگری وجود دارد که مهم است. اگر نه محکوم کردن ، پس چه باید کرد؟ سعی کنید نکات مثبت را در این مورد بیابید. به عنوان مثال ، اگر دوباره زنی سه معشوق داشته باشد ، و او هنوز گریه می کند. خوب ، بله ، قضاوت کننده است. اما او 20-30 سال است که ازدواج کرده است. یعنی اینگونه است که رابطه خود را با همسرش حفظ می کند. وگرنه خیلی وقت پیش می رفتم.یا زنی که با یک مرد زندگی می کند ، او در هیچ چیزی او را راضی نمی کند و او برای خود معشوقه نمی گیرد. اگر آن را محکوم کنید ، می توانید مثبت نیز بیابید. او تلاش می کند ، همه چیز را انجام می دهد تا خود را وقف تنها یک مرد کند ، برای رسیدن به این ایده آل تلاش می کند. اگر کسی لباس های عجیب و غریبی می پوشد ، شاید فرد دلپذیری باشد. شما همیشه می توانید در هر شرایطی چیز مثبتی پیدا کنید ، چیزی که می توانید بر آن تکیه کنید. یاد بگیرید که زیبایی را در بین برخی از جزئیات زشت ببینید. به هر حال ، جهان از زیبایی و زشتی تشکیل شده است. و اگر یاد بگیرید که این زیبایی را ببینید ، زشتی آنقدر وحشتناک نخواهد بود. و بعد از آن راحت تر می توانید خود را ببخشید و وقتی در جهان می بینید زیبایی را در خود ببینید.

دوستان لطفا توجه کنید! مهم این است که احساس قضاوت را سرکوب نکنید. و درک اینکه چرا برای شما غیرقابل قبول است؟ چه کسی یا چه کسی قضاوت شما را در مورد بد بودن آن شکل داده است. من در حال حاضر در مورد موارد عمومی پذیرفته شده صحبت نمی کنم ، مانند قتل ، خشونت ، انواع جنایت ، نقض قانون ، اخلاق و حاکمیت قانون. اما ، برای مثال ، اگر شما روان پریشی را محکوم می کنید ، اگر من جای شما بودم ، تعجب می کردم که چرا؟ کی به شما گفته که این بد است؟ یا نوعی شیوه زندگی - بدون کودک ، شیوه زندگی سالم ، نوشیدن الکل در آخر هفته و غیره.

چرا قبول تفاوت افراد برای شما دشوار است؟

توصیه شده: