2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
سر سنگین شد ، افکار در پشم پنبه خاکستری آویزان شدند ، توده ای به گلوی من پیچید ، اشک در چشمانم یخ زد. نه قدرت حرف زدن دارد و نه گریه کردن. برای درخواست کمک ، تماس گرفتن با کسی ، به هر حال هیچ قدرتی وجود ندارد.
در اینجا این وضعیت است - "به هیچ وجه بد".
- حالا چی می خوای؟
- من هیچ چیزی نمیخواهم. می خواهم همه مرا تنها بگذارند. و بهتر است که من ، به طور کلی ، هرگز وجود نداشته باشم. برای جلوگیری از این نقطه شروع گزارش …
- جهانی است. در حال حاضر چه چیزی برای خود بسیار کوچک می خواهید؟
- ….. به طوری که سر و صدا در اطراف نباشد ، … به طوری که همه چیز آرام باشد ، و من تنها بمانم …
- حالا چه کاری می توانید برای خودتان انجام دهید؟
در جستجوی پاسخ به این س "ال "اکنون چه کاری می توانم برای خودم انجام دهم؟" برنامه ای را برای بهبود افسردگی ، ناامیدی و خستگی راه اندازی می کند.
من شخص دیگری نیستم. بسیج نیروهای خود ، جستجوی منبع.
من می توانم - قطعاً می توانم. به دنبال راه حل و انتخاب اقدامات با توجه به نیروها باشید.
انجام دادن فقط فکر کردن در مورد آن نیست ، بلکه انجام دادن آن است. حرکت به سوی اقدامات مشخص
تغییرات در وضعیت
اکنون - در این لحظه ، نه در آینده ، بلکه در حال حاضر. تصمیم گیری و اقدام فوری.
این عمل معمولاً بسیار کوچک است ، فرد را از زیر کاپوت بیرون می آورد ، مکانیزم نجات خود را شروع می کند.
کوچکترین چیزی که برای خودم می خواهم چیست و در حال حاضر چه کاری می توانم برای خودم انجام دهم؟
-می خواهم این دیوارها را نبینم ، به طوری که هیچکس مرا نبیند.
با خاموش کردن تلفن می توانم فوراً از اینجا بروم.
-می خواهم ساکت باشد و تنها بودم.
من می توانم از همه بخواهم ، با جمع آوری نیروی باقی مانده ، اینجا را ترک کنند و دو ساعت مرا تنها بگذارند.
به محض اینکه اقدامی انجام شود که به نیاز فوری پاسخ دهد - این تمام است ، مکانیسم راه اندازی می شود.
در این مرحله از خروج ، نباید سعی کنید وضعیت را تحلیل کنید. این اتلاف منابع است. اکنون شما این فرصت را ندارید که آنچه را که در پیش است ، به طور عینی و کافی درک کنید.
تا زمانی که درون مشکل هستید ، نمی توانید از بیرون به آن نگاه کنید.
سعی کنید سر خود را خاموش کنید. افکار پیش آمده را دور بریزید و سعی کنید در خلأ کامل بمانید.
تسلط بر تکنیک "هیچ فکر نکردن" ، توانایی متوقف کردن مسیر افکار خود ، آسان نیست ، اما ممکن است.
این به شما امکان می دهد از "راه حل های طاقت فرسای بحران" و جستجوی مقصر استراحت کنید.
در این حالت و در این مرحله باشید ، تا زمانی که نیاز دارید ، برای بهبود و شروع به تنفس.
اولین فرصت برای تجزیه و تحلیل روز بعد خواهد آمد. حتی در این صورت ، سعی نکنید تصمیمات گسترده ای بگیرید.
شما قادر نخواهید بود بفهمید که واقعاً چه اتفاقی افتاده است و چگونه می توانید دفعه بعد آن را متفاوت انجام دهید ، و هرچه زمان بیشتر بگذرد ، دیدگاه شما عینی تر خواهد بود. "عالی از راه دور دیده می شود."
بنابراین ، نباید "زیر پوشش" تصمیمات خشونت آمیز گرفت: "همین! من دارم طلاق می گیرم! " یا نامه استعفا بنویسید شاید ارزش معاشرت داشته باشد و شما مدتهاست که از این کار خارج شده اید ، اما این کار تنها با ذهن تازه انجام می شود. و بهتر است نه "از" ، بلکه "به" را ترک کنید.
هنگامی که با چتر نجات می پرید ، نکته اصلی این است که فراموش نکنید که حلقه را به موقع بکشید.
به یاد داشته باشید و شاید روزی زندگی شما را نجات دهد
"حالا برای خودم چه می توانم بکنم؟"
توصیه شده:
منطقه راحت - برای خروج یا عدم خروج؟
"از منطقه امن ات فاصله بگیر! توسعه تنها در خارج از منطقه راحتی امکان پذیر است! 3 دلیل برای اینکه باید از منطقه راحتی خود خارج شوید! چگونه از منطقه راحتی خود خارج شویم؟ 10 راه برای خارج شدن از محدوده راحتی! " -اگر از Google درباره منطقه راحتی خود بپرسید ، این فهرست کوتاهی از عناوین مقاله است.
خروج از ضربه همان جایی است که ورودی است
متأسفانه احساسات سرکوب شده نمی میرند. آنها فقط سکوت کردند. اما آنها همچنان از درون بر شخص تأثیر می گذارند. زی. فروید اولین حادثه دردناکی که همه تجربه می کنند ، فرآیند خود تولد است ، عبور کودک از مجرای تولد ، به ویژه اگر در دوران بارداری (یا حاملگی ناخواسته و غیره) و در طول روند زایمان عوارضی ایجاد شود.
من نمی توانم بدون چیزی که مرا نابود می کند زندگی کنم. رفتار وابسته: نقطه خروج
هیچ انسانی را نمی توان موجودی کاملاً مستقل نامید. ما تاماگوتچی هستیم. وابسته به هوا ، آب ، غذا ، همه ما به قلمرو خود ، روابط با افراد دیگر نیاز داریم ، همه ما باید به جامعه تعلق داشته باشیم. وقتی از رفتارهای اعتیاد آور صحبت می کنیم ، منظور ما یک جانبداری خاص نسبت به وابستگی شدید به چیزی است که زندگی ما را متوقف می کند ، اما شروع به تخریب آن می کند.
وقتی میل و نیرو وجود ندارد چه باید کرد؟
انرژی درونی فرد به طرق مختلف خود را نشان می دهد. اغلب مواردی وجود دارد که افراد می گویند قدرت یا میل انجام کاری را ندارند. به نظر می رسید چند وقت پیش همه چیز خوب بود ، و سپس همه چیز تغییر کرد. تنبلی ظاهر شد ، خرابکاری از خود شروع شد ، و اکنون این فرد دیگر قادر به انجام هیچ کاری نیست و علاوه بر این ، کوچکترین تمایلی ندارد.
وقتی شوهر معشوقه دارد چه باید کرد؟ فیلم "کارآموز"
شخصیت اصلی ژول ، تاجر موفق ، زن میلیونر. او تجارت خود را از ابتدا ایجاد کرد ، زندگی می کند ، نفس می کشد و غیره. شوهر مت به خاطر موفقیت همسرش حرفه خود را رها کرد و خانه دار شد. او یک زندگی خسته کننده و یکنواخت ، یک خانه - یک کودک - داشت و از اینکه به درستی زندگی خود را اداره می کند پشیمان است.