چرا زنان از زنان متنفرند؟

فهرست مطالب:

تصویری: چرا زنان از زنان متنفرند؟

تصویری: چرا زنان از زنان متنفرند؟
تصویری: ۱۰ چیزی که زنان رو دیوونه میکنه و عاشق شنیدنش هستند 2024, آوریل
چرا زنان از زنان متنفرند؟
چرا زنان از زنان متنفرند؟
Anonim

وحشتناک ترین ، نفرت انگیزترین محصول نظام مردسالار ، زن ستیزی داخلی است. نفرت از زنان نسبت به زنان هیچ همبستگی زن وجود ندارد. ما خواستار مجازات کسانی هستیم که دچار سانحه شده اند ، قربانیان را سرزنش می کنیم ، روان دختران خود را "به نفع خود" فلج می کنیم. ما با خواهرانمان بی رحم هستیم به گونه ای که هرگز با مردان ظلم نکرده ایم

چرا ما اینجوری شدیم؟

چون ما ساخته شده ایم که چنین باشیم. زنان از زنان متنفرند زیرا بدون آن زنده ماندن در مردسالاری بسیار دشوار است.

چه بلوند احمقی

جوک های تند و زننده در مورد بلوندها ، منطق زنانه و میمون با نارنجک مرتباً توسط زنان پخش می شود. بدترین چیز این است که این امر طبیعی تلقی می شود. اما تحقیر کسانی که در کل ، تفاوت چندانی با شما ندارند ، چگونه طبیعی است؟ چرا با افتخار می گویید: "اوه ، ارتباط با مردان برای من بسیار جالب تر است!" ، یعنی "چون به مزخرفات هیچ زنی علاقه ای ندارم"؟ زنان به طور منظم تجربیات دیگر زنان ، سرگرمی ها ، ارزش ها و جهان بینی آنها را بی ارزش می کنند. من می خواهم "اینطور نباشم". بالاتر از این. باهوش تر از این "جوجه ها".

چرا اینطور است: این یک نگاه کوتاه به مردان است. تلاش برای پیوستن به جامعه مردان به شیوه شغال طبکی ، که شیرخان را همراهی می کرد و از این طریق برای خود غذا و محافظت می کرد. این پیام است "همه آنها احمق هستند ، اما من چنین نیستم. به من ضربه نزن ، من برایت مفید خواهم بود. " این فقط یک تاکتیک بقا است. زنان اغلب هنگام انجام وظایف یکسان درآمد کمتری نسبت به مردان دارند. زنان باید فرزندان خود را بزرگ کنند ، اما یک مرد ممکن است نفقه ندهد (طبق قانون ، او باید ، اما همانطور که در عمل اتفاق می افتد ، همه ما به خوبی می دانیم). ما می توانیم مستقل و تنها باشیم ، می توانیم از اراده پدران و شوهران فارغ باشیم ، اما به طور کلی به دنیای مردان وابسته ایم. مردان جنس غالب هستند. این مردسالاری است.

چه کار می کنی؟ تو دختری

ما همچنان دختران خود را فلج می کنیم و آنها را در چارچوب جنسیتی سوق می دهیم. "تو دختری!" - خودداری که همیشه کودک دختر را همراهی می کند. چرا به ماشین تحریر نیاز دارید؟ از کجا دامن گرفتی ، همه الاغ بیرون! شما چه هستید - دعوا با یک پسر؟! دختران چنین کلماتی نمی گویند! در اینجا دختران نشسته اند ، با آنها بازی کنید. همه اینها مدام گفته می شود ، اما دختر در واقع چه پیامی را دریافت می کند؟ خواسته های خود را رها کنید ، از بدن خود شرم کنید ، جرات دفاع از خود را نداشته باشید ، سعی نکنید احساسات منفی را بیان کنید ، فراموش کنید که می توانید دیدگاه خود را از جهان و موقعیت داشته باشید. ما از نظر اخلاقی به دختری تجاوز می کنیم و خودمان متوجه آن نمی شویم.

چرا اینطور است: زیرا می دانیم که او بزرگ می شود و یک زن می شود. و زندگی او هیچ تفاوتی با زندگی ما نخواهد داشت ، او خود را در همان جهان مردسالارانه می یابد. او نیازی به یک فرد آزاد ندارد. او باید زنی باشد که برای مرد راحت باشد ، و سپس ، شاید ، تمام مزایای زندگی را دریافت کند و قلب مادر ما برای او آرام شود. صدها سال است که زنان در چین پای دختران خود را می شکنند ، آنها را تبدیل به معلول می کنند - و این کار را با نیت خوب انجام می دهند. زیرا فقط یک دختر با پای نیلوفر آبی می تواند روی یک ازدواج موفق حساب کند. ما روان بچه ها را می شکنیم. به همان اندازه درد دارد ، اما ما با جدیت آن را نادیده می گیریم. چون می ترسیم.

خود احمق مقصر است

وحشی ترین و وحشتناک ترین تجلی زن ستیزی درونی اتهام قربانی است. شوهرت تورو کتک میزنه؟ خود احمق مقصر است ، زنان عادی فقط با هیچکس ازدواج نمی کنند. تجاوز؟ خود احمق مقصر است ، زنان عادی در جمع مردان به مشروب نمی روند. کلمه کلیدی "عادی" است. مفهوم آن این است که قربانی غیر طبیعی است و بنابراین سزاوار همدردی نیست. هر مقاله ای در مورد جنایت وحشیانه علیه یک زن نظرات زیادی را جمع آوری می کند. با پیام "راهی برای او وجود دارد ، زیرا من با سرم فکر نمی کردم." و زنان آن را می نویسند.

چرا اینطور است: هیچ زن مجردی در کشور ما احساس امنیت نمی کند. در هر لحظه یک مرد می تواند شما را کتک بزند ، تجاوز کند ، شما را بکشد - و هیچ کس از شما محافظت نخواهد کرد.علاوه بر این ، شما به جرم او متهم خواهید شد: این تقصیر خودتان است ، بله. پذیرفتن و آسیب ندیدن توسط ذهن غیرممکن است ، بنابراین روان ما مکانیسم محافظتی را ایجاد می کند: "این زن بد و نامناسب بود و من اینطور نیستم ، من خوب هستم. این بدان معناست که چنین اتفاقی برای من نخواهد افتاد. " اهرم دوم این مکانیسم میل به از بین بردن قربانی است ، زیرا او شر را بیدار کرد و همه را در چارچوب قرار داد. او بد بود ، او مجرم را تحریک کرد و حالا ممکن است او طعم خود را بچشد و این کار را با شخص دیگری انجام دهد. ما آنقدر بی دفاع هستیم که مانند قربانیان اولیه نسبت به قربانی واکنش نشان می دهیم: او است ، او همه چیز را با خون خود خیس کرده و شکارچیان را فریب داده است! آن را به آنها بیفزایید تا بخورند!

ببین چاق شده

Cosmo.ru اغلب عکسهای زنان "ناقص" را منتشر می کند - و هر بار ما موجی از نظرات توهین آمیز را دریافت می کنیم. یک زن به سادگی نمی تواند چاق شود - او پایمال می شود ، بنزین می ریزد و آتش می زند. البته از نظر استعاری ، اما این کار را آسان نمی کند. همین امر در مورد زنانی که از نظافت کافی برخوردار نیستند ، لباس های "عجیب و غریب" می پوشند یا به سادگی زشت هستند ، صدق می کند. همه اینها ، به طور کلی ، کار خود آنها است. چرا از آنها متنفر هستید ، چرا به آنها توهین می کنید؟

چرا چنین است: در جهان مردسالار ، زن یک کالا است. درک این موضوع برای ما ناپسند است ، بنابراین ما خود را با این جمله تسلی می دهیم: "زن قبل از هر چیز باید برای خودش زیبا باشد!" نمی تواند ، نمی خواهد ، اما باید. مجبور هستم! این یک خودفریبی هوشمندانه است. در حقیقت ، ما به سادگی می ترسیم اعتماد مردان را خدشه دار کنیم. مردان ممکن است فکر کنند که همه زنان فقط منتظر لحظه ای هستند که بتوانند آرام شوند ، چاق شوند و تراشیدن پاهای خود را متوقف کنند. بنابراین ، لازم است موضع "و من چنین نیستم ، من همیشه برای شما عروسک خواهم بود!" و مردان آن را کاملاً می خوانند. آنها می آیند و نظرات مربوط به آنچه یک زن باید انجام دهد را دوست دارند. و زنان چاق - چه کسی به احساسات خود اهمیت می دهد؟ آنها کالاهای بدی هستند. کشتار.

یک زن واقعی باید …

آموزشهایی مانند "چگونه می توان یک زن واقعی شد" ، و همچنین کتابها و مقالاتی در مورد خرد زنان ، که ظاهراً بر اساس وداها ساخته شده بود ، ناگهان محبوبیت باورنکردنی پیدا کرد. در حقیقت ، اینها جریانات مبهم هوشیاری جنسیت گرا و زنانی هستند که در مسیر زن ستیزی قدم گذاشته اند. خدمت به شوهر به عنوان استاد ، ترک لباس زیر ، چرخاندن مادر - چگونه می توان این تاریکی را جدی گرفت؟ بسیار آسان. علاوه بر این ، زنانی که تصمیم می گیرند "واقعی" شوند از کسانی که جذب این مسیر نمی شوند متنفر هستند.

چرا اینطور است: همه ما "بر باد رفته" را می خوانیم و جمله ماموشکا را به یاد می آوریم: "من از آنها نخواستم که بیایند و مرا آزاد کنند!" و این به هر حال یک واقعیت تاریخی است - بسیاری از بردگان واقعاً در این موقعیت مشترک بودند. آنها فقط آقایان مهربان سفیدپوست داشتند. آنها برده های خود را به خوبی تغذیه می کردند ، آنها را شفا می دادند ، فرزندان خردسال خود را به مزارع دیگر نمی فروختند و هرگز کسی را شلاق نمی زدند. این یک زندگی ساده و قابل درک است: آنچه را که باید انجام دهید ، انجام دهید ، و همه چیز با شما خوب خواهد بود. سعی کنید حتی بهتر خدمت کنید - و قیام خواهید کرد.

و آزادی اندیشه جنگ است. اینها لباس های آبی هستند. آنها خواهند آمد و همه چیز را خواهند شکست ، ما را به ناشناخته خواهند انداخت. و این ، همانطور که می دانید ، بدترین چیز است.

ما نمی توانیم این جهان را در یک لحظه تغییر دهیم. اما تا زمانی که هیچ کاری انجام ندهیم ، چیزی تغییر نخواهد کرد. خیلی کم از شما و همه ما خواسته می شود: فقط از زن حمایت کنید. تو می توانی.

توصیه شده: