مادر سمی: آیا او واقعاً قطعی است؟ دستکاری به عنوان روشی برای بقا

فهرست مطالب:

تصویری: مادر سمی: آیا او واقعاً قطعی است؟ دستکاری به عنوان روشی برای بقا

تصویری: مادر سمی: آیا او واقعاً قطعی است؟ دستکاری به عنوان روشی برای بقا
تصویری: دلیل بی احترامی فرزندان به پدر مادر در سنین بالا چیست؟ 2024, آوریل
مادر سمی: آیا او واقعاً قطعی است؟ دستکاری به عنوان روشی برای بقا
مادر سمی: آیا او واقعاً قطعی است؟ دستکاری به عنوان روشی برای بقا
Anonim

نویسنده: جولیا لاپینا

همه زنان با زیبایی متولد نمی شوند و همیشه یک بلیط در قرعه کشی ژنتیکی با ترکیب برنده ویژگی های جسمانی که در یک زمان خاص در یک مکان خاص پرستیده می شود مطابقت ندارد. لاغر به دنیا آمدن در موریتانی امروز - مشکلات. متولد اندازه 40 پا در قرون وسطی چین - مشکلات. او امروز با بدنی متراکم در روسیه متولد شد …

زیبایی یک هدیه است و حتی در طول سالها دست نیافتنی است ، مهم نیست که چقدر تلاش می کنید. با وجود همه پیشرفت های جراحی پلاستیک و هورمون درمانی ، چیزی غیرقابل کنترل و دست نیافتنی است. عجیب خواهد بود که با چنین ابزار مشکوک و کمیابی روی بقا شرط بندی کنید. و قدرت و امنیت در اکثر جوامع سنتی متعلق به مردان برای هزاران سال بوده است ، پس چه چیزی می تواند آنها را به خود متصل کرده و به منابع دسترسی دهد ، اگر نه زیبایی؟ چه چیزی می تواند به شما در رقابت با زنان دیگر کمک کند؟

دستکاری - اعمال نفوذ.

من بلافاصله رزرو می کنم ، مانند هر وسیله ای - چاقو ، دارو ، ابزار دندانپزشکی (در زمان تفتیش عقاید ، ابزارهای درمان دندان و ابزار شکنجه اساساً یکسان بود) - دستکاری ها فقط یک ابزار هستند و نحوه استفاده از آن بستگی دارد به اراده دستکاری کننده دستکاری - اعمال نفوذ. آنها نه تنها به ظاهر بستگی ندارند ، بلکه با گذشت سالها ، برخلاف زیبایی ، مهارت دستکاری کننده فقط رشد می کند. و هر کس که زیبایی را بدست آورد و هنوز هم توانست دستکاری کند - چنین مواردی در تاریخ ثبت شد و هنوز هم خیال نویسندگان فیلمنامه را تحریک می کند ، مانند برخی از خیوررم (روکسولانا) ، که چنان بر سلطان تأثیر گذاشتند که به راحتی در تصمیمات سیاسی وی دخالت می کرد. اگر بتواند به طور مستقیم به جاه طلبی ها و استعدادهای سیاسی خود پی ببرد ، آیا نیاز به دستکاری های خونین دارد ، این س isال باز است.

زیبایی سرعت به دست آوردن قدرت است ، دستکاری قابلیت اطمینان نگه داشتن قدرت است.

اشتیاق یک فرمانروای مرد با هر درجه ای برای زیبایی جوان کوتاه است ، و مهم نیست که کلمات اعترافات عاشقانه او از لحظه صمیمیت جنسی چقدر داغ است ، زمان بر خلاف او عمل می کند. از این رو ، تصمیمات بسیار دقیق در مورد زمان و با چه کسی - ترجیحاً دیرتر - تجویز شد ، ترجیحاً بعداً ، تا مکانیسم های ارتباطی دیگر جوانه بزنند (آنا بولین بسیار تلاش کرد ، اما افسوس - در دستکاری ها مهم است ، مانند هر سمی ، دوز مورد نیاز - بیش از حد در هر جهت کشنده است ، برای او این امر به معنای واقعی کلمه اتفاق افتاده است). و از این رو ، تنفر بزرگ از زنان ارزان قیمت از طرف زنان کاملاً برنامه ریز-به دلیل رهاسازی در بازار. مانند امروز ، بسیاری از کارگران اروپایی برای مهاجران کارگری هستند که آماده هستند به جای حقوق ثابت و بسته اجتماعی ، برای یک کاسه برنج کار کنند. به هر حال ، با همان بلاغت در مورد افراد "کثیف".

سیستم مردسالاری یک پیام واضح داشت: همه مردان یک منبع هستند ، همه زنان رقیب هستند: مردان بیشتری به شما وابسته هستند ، زنان کمتری در این نزدیکی هست ، به ویژه باهوش ، جوان و زیبا. علاوه بر این ، مردان بیشتری در هر سطحی وابسته هستند - دوستانه ، جنسی ، خویشاوند. ماهرترین آنها همه سطوح را در یک ترکیب می کنند. جای تعجب نیست که زنانی هستند که از پیری یا ناپیدا بودن خوشحال می شوند - سنگین ترین بار رقابت و حسادت روزانه زنان از دوش آنها برداشته می شود.

امنیت امروز ، هرچند در سطوح مختلف ، همچنان به مردان بستگی دارد - اول از همه ، این وضعیت متفاوت زن متاهل ، وضعیت امنیت اجتماعی ، حفاظت از حملات آشکار و ضمنی محکومین است. به عنوان مثال ، عدم وجود یک شوهر رسمی هنگام ثبت نام یک زن باردار در کلینیک قبل از زایمان ، همچنان هنگام محاسبه ریسک به عنوان یک عامل مضر در نظر گرفته می شود.

البته ، مردان متقلبی نیز وجود دارند که وای ، اما بر اساس موارد فوق ، زنان قرن ها به طور گسترده مجبور به آموزش این مهارت شده اند. این اتوماتیک است - و این پاسخ به یک س veryال بسیار مکرر است "خوب ، نمی تواند این باشد که مادرم این کار را عمدا انجام دهد."این عمدا (بیشتر اوقات) نیست ، به این معنا که یک زن در آستانه مکالمه با شوهر / پسر / دخترش نمی نشیند و برنامه گفت و گو نمی سازد ، این راه ارتباطی او است.

مهارت دستکاری همچنین مهارت "دفن" تجاوز-کینه است ، نه اینکه آن را مستقیماً نشان دهد ، زیرا مردان در نبردها-نبردها-مستقیم رقابت می کنند ، اما از طریق چنین مکانیسم هایی ، که ، همانطور که می گویند ، نمی توانید در آنها عیب یابی کنید. این زمانی است که پس از برقراری ارتباط با یک مادر سمی ، یک دختر بزرگسال به طور رسمی هیچ حرفی برای گفتن ندارد ، اما پس از عبارتی مانند "اوه ، البته می توانید با این پسر به تعطیلات بروید ، من در حال حاضر باید عادت کنم تنها کسی که به یک مادر بیمار قدیمی نیاز دارد ، این قابل درک است " - احساسات خوشایند نیستند.

معتبرترین مبنای دستکاری گناه است. احساس گناه به هیچ وجه برابر احترام نیست و حتی بیشتر از آن محبت است. آیا افرادی در محیط شما هستند که به آنها احترام زیادی می گذارید و همیشه آماده کمک به آنها هستید؟ آیا نسبت به آنها احساس گناه می کنید؟ آیا احساس گناه برای احترام و کمک در شرایط سخت ضروری است؟ آیا کسانی هستند که بدون قید و شرط بدون هیچ گونه احساس گناهی دوستشان دارید؟

شراب یک روش شلاق م effectiveثر است ، اما برای هر دو طرف سمی است. تمام این کلمات "من شما را بزرگ کردم" ، "من برای شما تسلیم شدم" ، "من این ازدواج را برای شما تحمل کردم" - لیست بی پایان است - با 120٪ ضمانت برای کودک گناه ایجاد می کند. این پیام همیشه در قالب کلمات ظاهر نمی شود ، هرچه ساختار شخصیتی دستکاری کننده پیچیده تر باشد ، شبکه گناه نازک تر می شود. و هرچه نازک تر باشد ، دیدن مشکل در خارج از خود برای قربانی دشوارتر است. و حتی اگر ما در مورد دستکاری های عمدی در سبک بازی های دیپلماتها صحبت نمی کنیم ، بلکه در مورد خودکارکردهای اجتماعی واقعاً هضم شده صحبت می کنیم ، این کار مسئولیت را از دست انداز بر نمی دارد. به هر حال ، ما موافقیم که کشتن بی پروا جرم است.

احساس گناه بیشتر شما را مقید می کند. زیرا این احساس بسیار ناراحت کننده ای است که فرد آماده است برای از بین بردن آن هر کاری انجام دهد. آنجا چه می گویند؟ شوهر مقصر مفیدترین چیز در خانه است. و همچنین پسر گناهکار. و همچنین دختر گناهکار. پسر گناهکار تحت کنترل است. دختر گناهکار رقیب نیست.

در غیاب تجربه تجربه عشق آزاد از طرف دیگری یا به دلیل ترس عمیق وجودی از تنهایی ، زن می تواند به این مکانیسم های "اتصال" که برای او و نسلهای قبل از او شناخته شده است بچسبد ، حتی اگر هیچ تهدیدهای عینی علیه امنیت مالی یا سایر امنیت او - همانطور که در دوران ، به عنوان مثال ، در دوران سلطنت ، زمانی که مهم بود "معتبر" شدن - مادر سلطان آینده و حداکثر تأثیر بر فرزندش. و مهم نیست که چگونه همسر جوان ناله می کند "خدای من ، چگونه نمی توانی بفهمی که مادرت به سادگی دستکاری می کند و از این که ما به سراغش نرفته ایم به دلیل سکته قلبی نمی میرد" - شوهر با ناامیدی به سمت ماشین می دوید برای نجات مادرش از مرگ حتمی ، در عین حال از همسر بی روحش عصبانی بود ، اما مادرش به او در مورد بی حسی عروسش هشدار داد …

اغلب مردان واقعاً "نمی توانند این دستکاری ها را ببینند" - زیرا فقط مهارتهایی که آنها را تربیت می کند توسعه می یابد. می توان برای مدت طولانی در مفهوم "مردان از مریخ ، زنان از ناهید" در سطح اجتماعی ، ژنتیکی ، تاریخی بحث کرد ، همه اینها اتفاق می افتد یا همه با هم کمی ، اما دمای متوسط در بیمارستان نشان می دهد که زنان با سطوح احساسی زیر آب بهتر کنار بیایید. تنها س isال این است که آنها این جریانها را در نگاه اول نامرئی از کدام کانال هدایت می کنند.

توجه به این نکته ضروری است که دختر ، در چارچوب فعال سازی مکانیسم های بقا ، همان رقابتی است که با سایر زنان - حتی بدتر ، دشمن در عقب است. او عشق شوهرش را از بین می برد - او از نظر خون از همسرش عزیزتر است. در عین حال ، تصویر مقدس مادر حتی در افسانه ها قابل لمس نیست - و در افسانه ها جدایی وجود دارد. یک طرح به روش های مختلف - دختر خوانده جوان بزرگ شده است ، و نامادری از روی عصبانیت ، حسادت و حسادت جایی برای خود نمی یابد. اما او نامادری است تنها به این دلیل که تصویر یک مادر خدشه ناپذیر است. نامادری آنقدرها اتفاق نمی افتد که سرسختانه در مورد بسیاری از داستانها سرگردان باشد. عصبانی شدن از مادر ، رقابت با مادر یک تهدید مستقیم برای زندگی است ، زیرا مادر منبع این زندگی است.دختر هیچ چیزی برای مخالفت با این حمله ندارد - معمولاً او باید همه چیز را در خود جمع کند: بیماری ، اضافه وزن ، بیماریهای مکرر ، اختلالات افسردگی …

مادر عاشق است ، پشیمان است ، مراقبت می کند و نامادری حسادت می کند ، حسادت می کند و متنفر است. مادر نور را به دنیا می آورد و نامادری از نور زندگی می کند. و دشوارترین چیز این است که همان شخص است که اقدامات مختلف سمی را با عبارت "برای منافع خود ، شما باید شبانه به جنگل تاریک ترس بروید" انجام می دهد.

در افسانه ها ، تنها ازدواج دختر ناتنی را نجات می دهد ("من برای عشق ازدواج نکردم ، فقط برای ترک هرچه سریعتر خانه" - بخشی از آن شنیده می شود). اما در افسانه ها ، در واقع ، والدین سمی قدرت خود را از طریق احساس گناه و پس از خروج کودک از خانه و حتی پس از مرگ او دارند. باز هم ، از طریق دستکاری احساس گناه ، که محکم در سر قربانی ریشه دارد.

ممکن است سالها طول بکشد تا از شبکه دستکاری خارج شوید ، اما ارزشش را دارد.

- من خیلی برای شما تلاش کردم ، پیراشکی های مورد علاقه شما را پختم ، اما شما غذا نمی خورید! چگونه می توانید این کار را با من انجام دهید.

- بله ، من درک می کنم که شما بسیار ناراحت هستید. من واقعا متاسفم ، اما من فقط غذا خوردم و گرسنه نیستم.

- خوب ، چطور می توانی با من اینطور رفتار کنی؟

واقعا متاسفم.

تو هیچ وقت به احساساتم اهمیت ندادی!

- می بینم که الان عصبانی هستی. من به حق شما در مورد هر گونه نظر در مورد من و رفتارم احترام می گذارم ، حتی اگر با رفتار من منطبق نباشد.

شخصی برای تحقق چنین گفتگوی مرجع آرامش و مرزها به چندین ماه آموزش نیاز دارد. کسی سالها مهارت بازتاب و بازداری آسان نیست. این ارتباطات عصبی به سرعت رشد نمی کند.

مادر و پسر پویایی خاص خود را دارد. مادر و دختر مسابقه متفاوتی هستند. آگاهی و قدرت عشق مادرانه قطعاً از محصولات تکامل اجتماعی قوی تر است. توانایی بازتاب و آگاهی از معانی احساسات و اعمال خود ، قربانی آسایش عاطفی خود در راه آزادی کودکان یک مهارت دشوار است که نیاز به کار سختی دارد. اما بدون توسعه آن ، به احتمال زیاد خودکارگرایی اجتماعی می تواند کنترل رفتار را در دست بگیرد. علفهای هرز همیشه سبک تر از گل رز هستند. آزادی انسان در جایی آغاز می شود که توانایی خروج از رابطه علی وجود دارد ، جایی که مهارت مهار انگیزه ها و آگاهی از رفتار خود وجود دارد.

شما نمی توانید این را از بیرون مجبور کنید - می توانید بفهمید که چگونه گاهی اوقات فرزندان والدین سمی می خواهند "دست درازی کنند و همه چیز را توضیح دهند" ، آنها فکر می کنند فقط باید کلمات مناسب را بیابند ، درد خود را نشان دهند ، و سپس نامادری تبدیل به یک مادر اما فرآیندهای تغییر فقط از درون متولد می شوند. یا متولد نشده است.

احساس گناه به طور کلی ساختاری بسیار ساده برای توضیح اعمال انسان است. بلکه تله های علّی و انتخاب (های) اشتباه در برهه ای از زمان وجود دارد. اما این کار را برای هیچ کس آسان نمی کند. مهمترین نکته ای که باید برای فرزندان والدین سمی رعایت شود این است:

شما در کودکی / ازدواج / زندگی سخت والدین خود مقصر نیستید.

شما مقصر نیستید که از کودکی به این دنیا آمده اید ، نیازهایی داشته اید که با منابع والدین شما مطابقت ندارد.

شما مقصر نیستید که والدین شما به نحوی نتوانستند با نقش خود کنار بیایند و منابع لازم را برای کمک به خود نیافتند - حتی اگر در روزهای سخت زندگی می کردند.

شما مسئول این واقعیت نیستید که به شما فریاد زدند ، مورد ضرب و شتم ، تحقیر قرار گرفتید ، قبول نکردید - شما فقط کودکی بودید که هیچ مکانیسم حفاظتی نداشتید.

شما مسئول تمام اتفاقاتی که در کودکی برای شما افتاده نیست.

شما فقط مسئول تصمیم گیری در مورد این همه "میراث" هستید …

توصیه شده: