2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من کمی متن یادداشت را تغییر می دهم ، زیرا تمایل صادقانه برای به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار در مورد حادثه غم انگیزی که دیروز در جامعه رخ داد ، برخی به عنوان تمایل به روابط عمومی و تبلیغات بر اندوه دیگران درک کردند. اگر شخص دیگری متن من را به این شکل شنید ، متأسفم ، و برای جلوگیری از تکرار ، قسمتی را که سوالات ایجاد کرده بود حذف می کنم و کلمات تسلیت را در قلب خود می گذارم.
و در یادداشت - نزدیکتر به موضوع ضررها و نحوه زندگی با آنها ، که از گفتگوی رویداد دیروز الهام گرفته بود. ضرر و زیان یکی از مباحثی است که مشتریان با آن به مشاوره ، درمان و آموزش می آیند. مرگ عزیزان ، پایان رابطه ، از دست دادن شغل ، تجارت یا سلامتی … این چیزی است که اغلب منجر به افسردگی ، بی تفاوتی ، افکار وسواسی و سایر پیامدهای نه چندان خوشایند می شود … بنابراین ، من تصمیم گرفتم برای شروع این گفتگو - در مورد چگونگی زندگی و زنده ماندن از دست دادن خود به سالم ترین شکل ، و همچنان خود را نجات دهید.
در غروب آن روز ، اخبار نسبتاً غم انگیزی به دست آوردم-پسر 4 ساله مفقود شده آرتیوم از منطقه ما ، که آنها در تمام این هفته به دنبال آن بودند ، امروز مرده پیدا شد. امیدوارم تحقیقات به اصل پرونده جنایی خود پی ببرند و مجرمان آنچه را که شایسته آن هستند دریافت کنند. به بچه رویاهای روشن و ابرهای نرم ، او اکنون یک فرشته است ، احتمالاً … و تسلیت صمیمانه به خانواده اش. همه اینها حتی برای من بسیار بسیار ناراحت کننده است. من می توانم تصور کنم برای نزدیکترین افراد در حال حاضر چگونه است … از دست دادن یک کودک شاید وحشتناک ترین تلفاتی است که می تواند در این دنیا رخ دهد …
در همین حال ، این ضررها است که یکی از مکرر موضوعاتی است که مشتریان برای مشاوره ، درمان و آموزش به من مراجعه می کنند. مرگ عزیزان ، پایان رابطه ، از دست دادن شغل ، تجارت یا سلامتی … این چیزی است که اغلب منجر به افسردگی ، بی تفاوتی ، افکار وسواسی و سایر پیامدهای نه چندان خوشایند می شود … و بنابراین من می خواستم برای شروع بحث در مورد موضوع بعدی ، که انتخاب آن از رویدادهای امروز الهام گرفته شده است. در مورد چگونگی زندگی و زنده ماندن از دست رفته خود تا آنجا که ممکن است ، و در عین حال خود را نجات دهید.
در مورد این موضوع ، من به طبقه بندی بسیار نزدیک هستم ، که شامل 5 مرحله از دست دادن است. این طرح در ابتدا توسط الیزابت کوبلر راس در رساله مرگ و مرگ پیشنهاد شد. او در خانه های سرپایی با افراد در حال مرگ کار می کرد و 5 مرحله را مشخص کرد که به نظر او ، هر فرد باید پس از اعلام تشخیص کشنده برای گذراندن این بیماری ، با این خبر به طور واقعی کنار بیاید:
1. انکار (بیمار باور نمی کند که این اتفاق برای او افتاده است و وجود بیماری را برای خود و دیگران انکار می کند)
2. خشم (در سرنوشت ، پزشکان ، خودتان ، عزیزان و غیره)
3. چانه زنی (اما اگر این یا آن باشد ، ممکن است بیمار نشوم و غیره)
4. افسردگی (از دست دادن علاقه به زندگی ، درد ، بی تفاوتی و غیره)
5. پذیرش (درک اینکه زندگی ، اگرچه به پایان می رسد ، اما غنی و جالب بود و اکنون می توانم با آرامش بمیرم).
بر اساس این 5 مرحله ، مرلین موری ، روانشناس آمریکایی مراحل مشابهی را استخراج کرده است که از آنها در روش خود استفاده می کند. اما این مراحل نه تنها در پذیرش یک بیماری کشنده - بلکه در زندگی سالم و پذیرش مطلق هرگونه فقدان یا رویداد دردناکی است که ممکن است در مسیر زندگی ما رخ دهد. به هر حال ، از دست دادن فرآیندی است که باعث ایجاد احساسات بسیار قوی می شود - و همانطور که به خاطر دارید ، اگر آنها را سرکوب کنید ، آنها را بیرون نگذارید یا به شیوه ای ناسالم بیرون نریزید ، این می تواند عواقب بسیار غم انگیزی را به دنبال داشته باشد.
امروز من هر یک از مراحل را نام می برم و به طور خلاصه توصیف می کنم (به هر حال ، آنها همیشه از نظر زمانی به این ترتیب زندگی نمی کنند) ، و سپس ، در روزهای آینده ، در مورد آنها و نحوه کمک به خود به طور مفصل به شما می گویم. در هر یک از این دوره ها. …
بنابراین ، به قیاس با الیزابت ، مرلین مراحل زیر را در بهبود و بهبود پس از تجربه از دست دادن تشخیص می دهد:
1. انکار - من باور نمی کنم که این اتفاق برای من افتاده باشد ، "این با من نیست" ، "این در واقعیت نیست."نمونه ای از این مرحله را می توان در داستانهای متعدد یافت ، هنگامی که فردی در نیمه شب برای اطلاع از مرگ عزیز خود تماس گرفت - و او ، با قطع تماس ، به خواب رفت. در داخل چیزی شبیه به حیرت و احساس واضح وجود دارد "این نمی تواند باشد".
2. خشم - هنگامی که انکار به پایان رسید و ما سرانجام متوجه شدیم که از دست دادن یا رویداد دردناک واقعاً برای شما اتفاق افتاده است - واکنش طبیعی (!) خشم است. به عنوان یک قاعده ، خشم یک احساس بسیار اجتماعی است ، و بنابراین اغلب دشوار است حتی به خودتان اعتراف کنید که عصبانی هستید - در مورد شخصی که او شما را ترک کرده است ، در مورد خود یا خداوند ، که او این اجازه را داده است … اما این مرحله ، مانند بقیه ، بسیار مهم است ، به این معنی که تشخیص ، پذیرش و زندگی آن نیز بسیار مهم است.
3. چانه زنی - همان "اگر فقط ، اگر فقط" ، هنگامی که شروع به مرتب کردن گزینه هایی می کنیم ، اگر این یا آن جزئیات به روش دیگری اتفاق افتاده باشد …
4. اندوه (اندوه) … در این لحظه است که درد شروع می شود. موجی شدید و پوشاننده از درد. آنچه مهم است که بپذیرید ، واقعاً بسوزانید ، بیان کنید و زندگی کنید … همچنین اتفاق می افتد که به هیچ وجه مورد تأیید جامعه قرار نگیرد ، زیرا کلمات حمایت و تسلی خاطر که ما اغلب می شنویم برخی از شعارهای کلیشه ای از این دسته هستند: " گریه نکن! "،" صبر کن! "،" همه چیز خوب می شود! " و امثال آن سپس ما از تعداد مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی و انکولوژی شگفت زده می شویم - و تحقیقات علمی مدرن توسط دانشمندان مشهور بارها رابطه بین میزان درد سرکوب نشده (ایجاد استرس بیشتر) - و این بیماری ها را ثابت کرده است.. بنابراین ، در این مرحله ، توصیه "گریه نکن" به شیوه ای سالم فقط می تواند مورد استفاده قرار گیرد
"نصیحت بد" اوستر - برای انجام برعکس … اما ما در این مورد با جزئیات بیشتر صحبت خواهیم کرد.
5. پذیرش و گذشت - اغلب مرحله چهارم به ویژه مردم را از این واقعیت می ترساند که به نظر می رسد درد و اشک هرگز پایان نمی یابد. اما این مورد نیست. در این جهان ، دیر یا زود ، همه چیز به پایان می رسد - و درد با اشک نیز بی پایان نیست. بنابراین ، پس از مدتی بودن در مرحله عزاداری ، لحظه ای فرا می رسد که می فهمید درد دیگر حاد نیست. گویی به جای زخم باز پوسته ای - و سپس زخمی وجود داشته است. زخم ، با دیدن آن ، به یاد می آورید که از کجا آمده است ، و به یاد داشته باشید که در آن زمان چگونه درد می کرد. حتی ممکن است اکنون از یادآوری این موضوع ناراحت و غمگین باشید. اما در حال حاضر ، با فشار دادن به این مکان ، شما دیگر درد حاد را احساس نمی کنید ، بر خلاف شرایطی که یک زخم باز وجود دارد ، اغلب در حال شروع به تشدید است. و می توانید سالم و ایمن حرکت کنید - بدون تلاش برای "پنهان کردن" بی وقفه محل زخمی ، بدون تلاش برای اجتناب از هرگونه گفتگو ، ملاقات یا محیطی که یادآور فقدان است. به این نتیجه می رسد که دیر یا زود با توجه به این پنج مرحله زنده می ماند.
مسیر تجربه از دست دادن ، که در اینجا شرح داده شده است ، مطمئناً بسیار دشوار و دردناک است. واقعاً ترسیدن از اعتراف به پرتگاه درد و غواصی در آن وجود ندارد. اما تنها با انجام چنین چیزی می توانید واقعاً پس از حادثه آسیب زا شفا یافته و به راه خود ادامه دهید. دوست داشتن ، به یاد آوردن ، اندوهگین - اما در عین حال زنده ماندن. همانطور که در بسیاری از افسانه های روسی - آب "زنده" می تواند قهرمان را نجات دهد ، اما این تنها زمانی کار می کند که او قبلاً در "مرده" غسل داده باشد.
زندگی به گونه ای مرتب شده است - مهم نیست چقدر بی نهایت غم انگیز است ، اما دیر یا زود هر یک از ما باید با ضررها روبرو شویم و با زندگی با آنها ، به نحوی پیش برویم. در پستهای بعدی این مجموعه ، من دیدگاه مفصل تری را در مورد آنچه می تواند به شما کمک کند هر یک از مراحل را به سالم ترین راه طی کنید ، به اشتراک می گذارم.
مراقب خود و عزیزانتان باشید! زندگی بسیار کوتاه است و گاهی اوقات می تواند به طور غیر منتظره ای غیر واقعی به پایان برسد …
توصیه شده:
تجربه از دست دادن توسط کودکان. علائم روان تنی از گیر افتادن
این یادداشت مراحل تصحیح و ویرایش را بیش از سایر مراحل طی کرد ، زیرا در چنین مشاغل متزلزل ، اغلب می خواهید سعی کنید همه چیز را به تفصیل ترین ، در دسترس ترین و کاربردی ترین حالت بیان کنید. و در عین حال ، مهم است که درک کنیم که هر مورد خاص ممکن است با موارد توصیف شده متفاوت باشد ، و چیزی باید از لیست کلی حذف شود ، و چیزی اضافه شود.
12 مرحله و روانکاوی. چشم اندازها و ویژگی های کار در روسیه. تجربه ذهنی
من می خواهم بلافاصله توجه داشته باشم که من خودم یک روانکاو نیستم ، و فکر می کنم در این زمینه مناسب است که دلیل نوشتن این مقاله را توضیح دهم. در 10 سال گذشته ، من با افراد وابسته به مواد شیمیایی ، عمدتا معتادان به مواد مخدر ، و عزیزانشان ، کسانی که وابسته به هم نامیده می شوند ، کار می کردم.
فرایند تجربه از دست دادن
یک فرد در زندگی خود دائماً چیزی را از دست می دهد - چیزها ، زمان ، فرصت ها ، روابط ، افراد. احتمالاً هیچ روزی نیست که چیزی از دست برود. شاید حتی یک ساعت یا حتی یک دقیقه. از دست دادن یک هنجار در زندگی یک فرد است و بر این اساس ، باید واکنش عادی "
از دست دادن و از دست دادن ذهنی را تجربه نکرده اید
زندگی ما از جمله موارد دیگر شامل درد ، ناامیدی ، از دست دادن و از دست دادن است … و هیچ راه فراری از آن وجود ندارد … این زندگی است. در زندگی خود ، انواع مختلفی از تجربیات ، احساسات ، احساسات را تجربه می کنیم. اگر این احساسات بیش از حد غیرقابل تحمل ، پیچیده ، غیرقابل درک و ترسناک باشند ، روان می تواند از خود در برابر چنین "
چگونه بدون توهین نزاع کنیم. آموزش مرحله به مرحله
چگونه بدون توهین نزاع کنیم. آموزش مرحله به مرحله. شما باید بتوانید درست دعوا کنید. بسیاری از مردم از مشاجره صرفاً به دلیل ترس از عوارض در رابطه ، از از دست دادن رابطه می ترسند ، می ترسند سرانجام توهین کنند و بعداً احساس گناه کنند. تجربه چنین احساسات منفی بسیار دردناک است.