او خودش به این موضوع رسید ، او آزرده شد

فهرست مطالب:

تصویری: او خودش به این موضوع رسید ، او آزرده شد

تصویری: او خودش به این موضوع رسید ، او آزرده شد
تصویری: شما هرگز با یک وانت پول در نمی آورید. چرا؟ ویدئویی عالی در مورد تجارت کامیون در ایالات متحده 2024, آوریل
او خودش به این موضوع رسید ، او آزرده شد
او خودش به این موضوع رسید ، او آزرده شد
Anonim

خب ، همه چیز خنده دار شروع شد. با تحریک داخلی. Ksyusha هر بار که از دستشویی بیرون می رفت چنین ناراحتی را احساس می کرد. یک آینه بزرگ او را منعکس می کرد ، زمانی یک شکل تراش خورده با چنین غلتکی زشت ، دقیقاً در جایی که کمر باید باشد

نه ، خیلی زود بود که زنگ خطر را به صدا در آوریم ، Ksyusha خودش را تماشا کرد تا خدا همه را نجات دهد. به طور دقیق تر ، هر کدام. و تناسب اندام و تغذیه سالم و خواب. با این حال ، برخی از اشکالات. "خوب ، چه بدبختی است!" - Ksyusha فکر کرد و تصمیم گرفت اقدامات شدید را انجام دهد. "من رژیم می گیرم ، این غلتک را بردارم ، و سپس سعی می کنم آن را دریافت نکنم!" دختر با خودش گفت و یک پوستر زیبا روی یخچال خود آویزان کرد که روی آن نوشته بود: "شما غذا نمی خورید امروز دیگر اگر متوجه شدید سر تکان دهید."

و داشت به عصر نزدیک می شد. و عبارت آن مرد "گفتن - به معنای ازدواج نیست" به طرز مشمئز کننده ای به طرز مشمئز کننده ای در معابد او می تپید. خائنانه. اوه ، پس چکار باید کرد؟ خوب ، من صادقانه می خواهم غذا بخورم! این بسیار بسیار قوی است! قبلاً از داخل لرزید. نه ، به هر حال ، شما باید چیزی بخورید. کسوشا یخچال را باز کرد ، به طرز مخفیانه ای به قفسه ها نگاه کرد و به سرعت یک تکه پنیر را پشت گونه اش انداخت. چه خوشمزه ای !!!! تقریباً خلسه!

اما بعد از آن احساس شرمندگی کردم. این همان چیزی است که یک تکه کوچک پنیر می تواند با یک دختر گرسنه انجام دهد! Ksyusha هرگز غذا را از یخچال از خود سرقت نکرده است. چه شرمنده! و Ksyusha ، با افتادگی شانه ها ، رفت تا "تسلیم" شوهرش شود. "با پنیر خوردم … سرزنش کنید ،" او با هوای فرد مزاحم مجرم بو کشید. شوهرش به او نگاه نمی کرد ، اما او مجبور بود با پای خود فرش آن کشیوشا را انتخاب کند ، و این همه ، نقاشی رنگ روغن! بخندید ، چقدر دوست داشتنی است!

جنا با مشت زدن ، دست خود را به سمت کیوشا دراز کرد و با شکوه چنین گفت: "از شرم بسوز ، هیولا متورم با چربی!" و برای Ksyusha یک tryndet بود … نه ، نه فقط … بلکه چنین برگ برنده ای! قبل از اینکه او حتی بتواند دهان خود را باز کند ، چنین پرده های قرمز روی چشمانش افتاد. هاری. اسمش همینه! شما چی فکر میکنید؟ در اینجا شما آن را دارید … و مشت های کیوشا طوری محکم شد که انگار در حال حاضر یک وردنه یا آنچه سنگین تر است در دست گرفته اند تا به سمت شرور پرتاب شوند! خوب ، وای! شوهر خودم! چنین چیز بدی! همسر عزیز! اصلاً چطور می توانست؟ اما چگونه است که زبان برای صحبت کردن مرده نیست؟ بالاخره او فلانی را خفه نکرد! دختر از کینه و عصبانیت خفه شده بود.

او به آشپزخانه رفت و در را محکم کوبید. و جنا ، با تصور اینکه دخترش به جای پنیر پرکالری سبزی خورد ، دوباره به مطالعه پرداخت.

چه کسی آن شب کجا و با کی خوابید و آیا اصلاً چشمهایش را بست - تاریخ ساکت است. ما فقط می دانیم که آن شب کسوشا ظرف ها را در ذهنش شکست و همه چیز در مورد سر گنادی نفرت انگیز ، او را دوبار طلاق داد و دوباره ازدواج کرد تا او را تا پایان روزهای عذاب سرزنش کند.

و صبح ، وقتی جنا برای او یک فنجان قهوه و یک تکه پنیر آورد ، او را بخشید. خوب ، چرا نمی توانید از گرسنگی بیرون بیایید ، درست است؟

واقعا کیوشا چه می خواست؟ آیا آن چیزی است که شما خواسته اید؟ "من را سرزنش کن" ، احتمالاً در اینجا به این معنی است: "مرا در آغوش بگیر و ترحم کن ، با ضعف من با متانت رفتار کن و مرا توجیه کن." مردان نمی دانند. آنها باید بلندتر فریاد بزنند ، درست است؟

خوب ، درگیری ها چطور. مخصوصاً در خانواده ، من چنین چیزی را به شما می گویم. طبقه بندی خود موقعیت های درگیری ، و همچنین راهکارهای رفتار در درگیری ها و راه های برون رفت از آنها ، موضوعی واقعاً گسترده است و همه اینها به این دلیل است که طرفین درگیری لزوماً پس از نزاع ، صلح نمی خواهند.

اما ما در حال حاضر در مورد خانواده صحبت می کنیم. بنابراین ، هنگام حل اختلافات خانوادگی ، پیشنهاد می کنم از یک استراتژی واحد پیروی کنم. این واقعیت را در نظر داشته باشید که آرامش در خانواده اصلی ترین و مهمترین چیز است. دعوا پذیرفتنی است ، اما در نظر داشتن این موضوع در پس زمینه افکار شما قرار دارد. در باره، که حفظ روابط اصلی ترین چیز است.

این واقعیت را نادیده نگیرید ، و همچنین این واقعیت که اگر قرار نیست در حقیقت از هم جدا شوید (طلاق بگیرید) ، مجبورید آن را تحمل کنید ، و بنابراین ، نباید هیاهو را به بهشت برسانید. سر و صدای بالای سقف - لطفا.

دومین. آهنگ لحن همسرتان را دنبال کنید. وقتی خودتان احساس کنید غرق احساسات هستید ، ممکن است دشوار باشد ، اما با این وجود ، آن را پیگیری کنید. مهم است. او با عشق همه این چیزهای ناخوشایند را در مورد "با شرم بسوزان" یا نه می گوید. برای درک لحن ، به زمان نیاز دارید ، من درک می کنم.

سپس در اینجا تکنیک است. وقتی پرده ها پایین آمد ، تا 10 در سر خود بشمارید. و بی صدا. به هر حال ، پیش از رویدادها ، به شما خواهم گفت که بیش از نیمی از نیمی از انسان دوستانه ما برای نجات یک دوست "مبهوت" که ناگهان زبان او را بلعید ، می شتابد. از دست دادن قدرت گفتار بر مردان قوی تر از فریادها و کینه های اوست.

خوب ، در حالی که با صدایی سروکار دارید و همچنین مزایا و معایب وردنه یا ماهیتابه را می سنجید ، می بینید و قلب شما آرام می شود. و انتقام ظرفی است که سرد سرو می شود. (این اطلاعات برای افراد عجله ای است که سریع حساب می کنند). و بگذار کسی که رانندگی می کرد از شرم بسوزد. زنی خجالتی بی دفاع و خاموش.

و من بدون توجه به توهین ها می روم ،

جویدن آب نبات شکلاتی.

و بگذار اسب شیطانی تو را دوست داشته باشد ،

من مثل من آفتابی نیست!"

ما آن را مانند یک مانترا آموزش می دهیم ، می توان آن را به جای شمارش اعداد احمقانه با نجوا خواند.

ایرینا پانینای شما

با هم راهی برای امکانات پنهان شما پیدا خواهیم کرد!

توصیه شده: