والدین چگونه بر زندگی شخصی شما تأثیر می گذارند؟ قسمت 2. شکل پدر

فهرست مطالب:

تصویری: والدین چگونه بر زندگی شخصی شما تأثیر می گذارند؟ قسمت 2. شکل پدر

تصویری: والدین چگونه بر زندگی شخصی شما تأثیر می گذارند؟ قسمت 2. شکل پدر
تصویری: علائم بارداری و نشانه های که می گویند شما صددرصد باردار هستید 2024, آوریل
والدین چگونه بر زندگی شخصی شما تأثیر می گذارند؟ قسمت 2. شکل پدر
والدین چگونه بر زندگی شخصی شما تأثیر می گذارند؟ قسمت 2. شکل پدر
Anonim

پدر قوانین است. اینها هنجارها هستند. این فرم است.

پدر نحوه رفتار با جنس مخالف را برای پسران و دختران آموزش می دهد.

همانطور که یک دختر با پدرش ارتباط برقرار می کند ، با مردان نیز ارتباط برقرار می کند. او از همان ابتدا روی پدرش آموزش می دید. و برای او ، ناخودآگاه ، او یک مدل مرد است. حتی اگر او چیزی را در او دوست نداشته باشد و بگوید که هرگز با کسی مثل پدرش نخواهد بود. خواهد بود ، و چگونه! این فقط یک نسخه مبدل از پاپ خواهد بود. و هر مردی با زمان شروع به رفتار با او می کند مانند پدر. حالا ، برای مثال ، اگر پدرش بسیار سخت گیر ، سخت گیر و سخت گیر بود ، او دقیقاً همین را انتخاب می کند. به طور متناقض ، پس از مدتی ، حتی نرم ترین مرد در کنار او سخت می شود.

پسر رابطه خود را با زنان با نوازش رفتار پدرش با مادرش می آموزد. اگر پدر مادرش را در هیچ چیزی قرار ندهد ، پسرک از برج ناقوس بلند تا اشک زنان تف می کند. از بین زنان ، او فقط از مادر خود پشیمان خواهد شد و دوست خواهد داشت ، علاوه بر این ، مانند پسری که سعی می کند برای او مرد ایده آل شود. یعنی همه چیز آسان نیست.

مفهوم قدرت و ضعف از پدر به فرزند می آید. اگر کودک ببیند که پدر آنقدر قوی نیست که از خانواده محافظت و تأمین کند ، از او عصبانی می شود. و برای قوی تر شدن تلاش می کند. و فقط خدا می داند که چگونه مفهوم قدرت در سر یک جوان تفسیر می شود. و او این نیروها را در چه جهتی - در مثبت یا منفی - هدایت می کند. فردی که احساس می کند پدری قوی دارد احساس امنیت و امنیت می کند. برای او منطقی نیست که خود را تأیید کند ، بنابراین ایجاد روابط با زنان و مردان حتی با بیگانگان آسان تر است. به هر حال ، این یک سیگنال برای زنان است که بیشتر اوقات به شوهران خود می دهند تا قدرت و ذهن مردانه خود را نشان دهند. به طوری که بچه ها باور کنند: پدر من می تواند همه کارها را انجام دهد!

در اینجا سه تأثیر منفی رایج از سوی پاپ آورده شده است

وضعیت: اگر کودکی بخاطر پدرش مجبور بود زیاد گریه کند ، اگر اغلب او را ناراحت می کرد ، گوش نمی داد. اگر بسیاری از ناگفته ها و فریاد نزده اند ، گلایه های کودکانه از پدر جمع شده است. اگر پدر صدمه ببیند ، مجازات شود ، ظلم کند.

عواقب برای کودک: دختری که بالغ شده است ، کسانی را انتخاب می کند که می توانند بیشتر او را آزرده کنند. برای برخی از آنها ، معنای زندگی به بازخوانی داستان هایی مبنی بر اینکه "من آزرده بودم ، بی عدالتی در همه جا وجود دارد و مردان عادی دچار انحطاط شده اند" تبدیل می شود. و همچنین ، آیا می دانید که از بسیاری جهات رابطه با پدر به رابطه با رئیس منتقل می شود؟ این کودک ، که اغلب از پدرش آزرده می شد ، در آینده همیشه با رئیس ها بدشانس است. من چنین دوستی دارم که به حرف او گوش بدهد ، بنابراین شخصی مدام حقوق او را نقض می کند و در زندگی او دخالت می کند. به هر حال ، او در این موضوع و هر "بیمار" دیگری از زندگی خود بسیار خوب شوخی می کند. کودکان آزرده به طور کلی شوخ طبعی بسیار خوبی دارند. از این گذشته ، خنده یک واکنش دفاعی در برابر درد است. آنها طنزپردازان و نویسندگان خوبی می سازند. آنها اینگونه با آسیب های دوران کودکی خود برخورد می کنند.

پسرک پدر نامهربان یا به همین راحتی به دیگران آسیب می رساند ، یا از توهین بسیار می ترسد ، و بنابراین ، به جای توضیحات ، می تواند ناپدید شود و به طور کلی در تعلیق بماند. آنها می گویند بگذارید مردم خودشان حدس بزنند. اما بیشتر اوقات به نظر می رسد که دو نفر وجود دارند - خوب و بد. و خود او همیشه توضیحی نمی دهد که چرا اینگونه رفتار کرده است و نه جور دیگری.

وضعیت: اگر پدر احساسی نبود ، عشق خود را به کودک نمی گفت ، با او بازی نمی کرد ، حمایت پدرانه نشان نمی داد.

عواقب برای کودک: وقتی دختری بزرگ می شود ، او به نوبه خود عاشق مردانی می شود که نسبت به او بی تفاوت هستند یا شوهران دیگران. نوع رابطه او اعتیاد به عشق است. کسی که چنین پدری داشت ، سپس به هر طریق ممکن برای مرد تلاش می کند و مستقیماً مانند دارکوب چکش می زند. و تا زمانی که متقابلاً متقابلاً برای او جذابیت خاصی ندارد. و ناگهان تمام شور مانند باد از بین می رود.

و برای یک پسر ، مترادف با قدرت نشان دادن احساسات نیست. گفتن "دوستت دارم" مانند شکست در مقابل حریفی است که آگاهانه ضعیف است.و او غالباً از انتخابی رنج می برد: به نظر می رسد به سمت یک زن پرشور و صادقانه دوست داشتنی کشیده شده است ، اما با به تصویر کشیدن بی تفاوتی و دو روبه احساس امنیت می کند. او از احساسات قوی می ترسد و اگر عاشق شود ، تا آنجا که ممکن است پنهان می شود ، یا حتی امیدوار است به مرور زمان سرد شود و دوباره "عادی" شود.

وضعیت: کودکان به ندرت پدر خود را می بینند. یا پدر آخر هفته بود و خانواده متفاوتی داشت. یا او درگیر یک عاشقانه در طرفین بود. او می تواند احساسات زیادی را به کودک تحویل دهد ، اما اغلب از نظر جسمی حضور نداشت.

عواقب برای کودک: دختران این خانواده اغلب از نظر ذهنی آمادگی این را دارند که در بدترین حالت عاشق دائمی شوند. در بهترین حالت ، آنها از روابط از راه دور ، ازدواج مهمان نمی ترسند. خوب است که فقط به ازدواج با دریانورد تبدیل شود. اگر پدر معشوقه داشت ، پس برای یک دختر چند همسری یک مرد یک هنجار است. او حتی او را توجیه می کند و همیشه آماده است که با این موضوع شوخی کند. اگرچه ، در واقع ، معشوقه ها یا از بی بندوباری ، هنگامی که والدین مرزهای اخلاقی مجاز را تعیین نکرده اند ، یا به دلیل مشکل پیچیده روانی مردی که در رابطه با مادرش است ، روشن می شوند. هنگامی که او با فردی ازدواج کرد که همچنان نقش مادر را بازی می کرد ، و سپس به رابطه ای با یک زن رسید. و سپس او شروع به عجله می کند - او آن را دوست دارد ، و این را ، اما با عشق متفاوت. معشوقه تصادفی نیست. تنها زنی با عزت نفس پایین و ترس از اینکه ناگهان بدون حمایت مرد باقی بماند با این نقش موافقت می کند.

اگر پدر مادر را دوست نداشت و به خاطر فرزندان ظاهر ازدواج را حفظ می کرد ، مادر شروع به رقابت با دختر به خاطر عشق پدر می کند. و دختر به طور خودکار با مادر رقابت می کند. از کودکی ، دختری عادت می کند که برای جلب توجه یک مرد با زن دیگری بجنگد. و او دیگر زندگی شخصی خود را بدون این مبارزه تصور نمی کند. متاهل شوهرش را با ظن خیانت مورد آزار و اذیت قرار می دهد ، گویی او می خواهد. و اگر ناگهان موفق شدید وفاداران را به دام بیاندازید ، زندگی بلافاصله شروع به بازی با رنگهای هیجان انگیز جدید می کند …

اما پسران ، به هر حال ، می توانند برعکس عمل کنند. مثل اینکه پدر کافی نبود ، بنابراین من پدر خوبی خواهم بود. اما در عین حال ، او ممکن است برای مدت طولانی خانواده تشکیل ندهد ، به این دلیل که نمی داند چگونه این کار انجام می شود. از جنبه منفی: او می تواند به راحتی از شیوه زندگی پدرش کپی کند ، در دو خانواده زندگی کند ، یا حتی تصمیم بگیرد که یک پلیبوی شود و این رابطه را فقط یک سرگرمی تلقی کند ، هیچ چیز جدی نیست.

راستی

به نظر می رسد دختران پدر ، عزیز پدران ، هیچ مشکلی نداشته باشند. اما در زندگی ، این دختران به سرعت از خانه خارج می شوند تا با مورد علاقه های مادر ازدواج کنند. زیرا آنها مکمل یکدیگر هستند. اما پس از مدتی ، یک رابطه نفرت انگیز متقابل برای یکدیگر شروع می شود. و نزاع هایی مانند پینگ پنگ: "بله ، شما فلانی هستید"-"و شما چنین هستید ، شما چنین هستید." و همه چیز ساده است - او فاقد زنانگی در او (مانند مادرش) است ، و او فاقد مردانگی در او (مانند پدرش) است. و نتیجه آن طلاق است. درست است ، اگر دختر مورد علاقه مادر بود و پسر مورد علاقه پدر بود.

توصیه شده: