پروژه: ضربه مادام العمر شما ، همانطور که نیستید

تصویری: پروژه: ضربه مادام العمر شما ، همانطور که نیستید

تصویری: پروژه: ضربه مادام العمر شما ، همانطور که نیستید
تصویری: Что произойдет, если вы не едите 5 дней? 2024, مارس
پروژه: ضربه مادام العمر شما ، همانطور که نیستید
پروژه: ضربه مادام العمر شما ، همانطور که نیستید
Anonim

نویسنده: Lokotkova Marina منبع:

فکر می کنم شما با چنین افرادی آشنا شده اید. در حال حاضر از اولین نگاه به بدن آنها ، به نظر می رسد که این شخص می خواهد ، مانند پنهان شدن ، ناپدید شود. برخی از آنها به نظر می رسد که بچه بزرگ نشده اند - کوچک و شکننده. چشم ها خالی یا غایب به نظر می رسند و اغلب پر از ترس هستند.

ما می توانیم با درجه بالایی از احتمال بگوییم که ما با فردی روبرو هستیم که در دوران کودکی ضربه رد شده است. اغلب آنها فرزندان ناخواسته یا فرزندان والدینی هستند که آنها را رها کرده اند. گاهی اوقات چنین آسیب هایی در کودکان در خانواده مرفه ظاهر می شود ، اما در آنجا والدین سرد هستند و آنها را دوست ندارند.

اولین واکنش انسانی که احساس طرد شدن می کند میل به فرار ، لغزش ، ناپدید شدن است. کودکی که احساس طرد شدن می کند به دنیایی که اختراع کرده فرار می کند. چنین کودکانی راه های زیادی را برای فرار از خانه در نظر می گیرند. یکی از آنها تمایل شدید برای رفتن به مدرسه است. با این حال ، وقتی آنها به مدرسه می آیند و احساس می کنند که در آنجا طرد شده اند ، بیشتر اوقات به دلیل اینکه خودشان را رد می کنند ، دوباره به رویاها و خیالات خود برخورد می کنند.

شخص رد شده ترجیح می دهد به چیزهای مادی وابسته نشود ، زیرا آنها می توانند مانع از فرار وی در هر زمان و هر کجا که او می خواهد شود. او به ندرت از چیزهای مادی برای لذت استفاده می کند ، زیرا چنین لذتی را سطحی می داند.

در بزرگسالی ، این کناره گیری از لذت های مادی عامل مشکلات زندگی جنسی او می شود. چنین افرادی شرایطی را ایجاد می کنند که در آن خود را از نظر جنسی طرد می کنند یا خودشان از رابطه جنسی محروم می شوند.

علت این ضربه چیست و چگونه ایجاد می شود؟ کودک به عنوان والدین مورد علاقه هم جنس خود ، احساس متقابل نفرت و طرد شدن ، حتی نفرت ، نسبت به او را ایجاد می کند. والدین برای ما الگوهایی هستند که ما شخصیت خود را از آنها شکل می دهیم. و سپس ، با همجنس خود با والدین مورد علاقه ، نمی تواند خود را بپذیرد و خود را دوست داشته باشد.

مردمی که رد می شود به ارزش خود اعتقاد ندارد ، او خود را در هیچ چیزی قرار نمی دهد. و به همین دلیل ، او از تمام وسایل برای کامل شدن و کسب ارزش استفاده می کند ، هم در نظر خود و هم در نظر دیگران.

روابط آنها با افراد دیگر ، رد شده اغلب با کلمات مشخص می شود: "هیچ کس" یا "هیچ". به عنوان مثال: "من می دانم که من هیچ چیز نیستم ، دیگران از من جالب تر هستند." آنها همچنین از کلمات "وجود ندارد" ، "وجود ندارد" استفاده می کنند. به عنوان مثال ، به این سال: "رابطه شما با فلان شخص چیست؟" آنها پاسخ می دهند ، "آنها وجود ندارند" ، در حالی که اکثر مردم به سادگی پاسخ می دهند که همه چیز خوب پیش نمی رود یا رابطه در حال پیشرفت نیست.

این افراد معمولاً دوستان بسیار کمی در مدرسه و بعداً در محل کار دارند. آنها عقب نشینی شده و تنها گذاشته می شوند. هرچه بیشتر خود را منزوی کنند ، نامرئی تر به نظر می رسند. بنابراین ، یک دور باطل ایجاد می شود: احساس طرد شدن ، آنها آنقدر گم می شوند که دیگران دیگر متوجه آنها نمی شوند. آنها بیشتر و بیشتر تنها می شوند ، که به آنها دلیل بیشتری برای احساس طرد شدن می دهد.

فردی که رنج مشابهی را تجربه می کند ، دائماً به دنبال عشق والدین هم جنس خود است ، اغلب سعی می کند "والد" را در افراد دیگر ببیند. این افراد اغلب معلم یا رئیس هستند. او تا زمانی که عشق "پدر و مادر" را به دست نیاورد ، خود را موجودی ناقص می داند. او نسبت به کوچکترین اظهارنظرهای این "والد" بسیار حساس است و همیشه آماده تصمیم گیری است که او را رد می کند.

در مورد والدین جنس مخالف ، چنین شخصی می ترسد او را از خود دور کند و به هر طریق ممکن است خود را در اعمال و اظهارات خود در رابطه با خود مهار کند. از طرف دیگر ، او می خواهد که والدینی از جنس همجنس خود از او تقاضا کنند - این به او این امکان را می دهد که به شدت احساس طرد شدن خود را احساس نکند.

رد شده دائماً در وضعیت نامعلومی زندگی می کند: اگر انتخاب شود ، به آن اعتقاد ندارد و خود را رد می کند - گاهی اوقات به حدی که در واقع چنین وضعیتی را تحریک می کند. اگر او انتخاب نشود ، احساس می کند که توسط دیگران طرد شده است.

هنگامی که نگرش فرد را نسبت به غذا تجزیه و تحلیل می کنید ، آسیب ها به راحتی تشخیص داده می شوند. شخص رد شده بخشهای کوچک را ترجیح می دهد. او اغلب هنگام تجربه حملات ترس یا سایر احساسات شدید اشتهای خود را از دست می دهد. او مستعد بی اشتهایی است: تقریباً می تواند به طور کامل از خوردن غذا امتناع کند ، زیرا به نظر می رسد بسیار بزرگ و تغذیه خوبی برای خود دارد. کاهش وزن زیر حد معمول ، خستگی تلاش او برای ناپدید شدن است. گاهی اوقات اشتها برنده می شود ، و سپس چنین شخصی با حرص به غذا حمله می کند - این نیز تلاشی برای ناپدید شدن ، حل شدن در غذا است. با این حال ، چنین افرادی به ندرت از این روش استفاده می کنند. بیشتر اوقات جذب الکل یا مواد مخدر می شوند.

به منظور حل مشکل طرد شدن و شکستن چرخه مخرب ضربه ، قبل از هر چیز مهم است که درک کنیم: دقیقاً به این دلیل که ضربه آسیب دیده بود و درمان نشد ، چنین افرادی نوع خاصی از موقعیت و روابط را در اطراف ایجاد می کنند. خودشان تا زمانی که چنین شخصی معتقد باشد که همه بدبختی ها به دلیل تقصیر دیگران است ، آسیب را نمی توان برطرف کرد.

اولین قدم برای درمان آسیب ، تشخیص وجود آن است. با این حال ، این به هیچ وجه به معنی تأیید و رضایت از وجود آن نیست. پذیرش به این معناست که به او نگاه کنید ، او را مشاهده کنید ، در عین حال فراموش نکنید که یک فرد برای این کار زندگی می کند ، تا مشکلاتی را حل کند که هنوز حل نشده است.

توصیه شده: