بازی های جنسی اگر شور فروکش کرده باشد چه؟

فهرست مطالب:

تصویری: بازی های جنسی اگر شور فروکش کرده باشد چه؟

تصویری: بازی های جنسی اگر شور فروکش کرده باشد چه؟
تصویری: همه چیز درباره رابطه جنسی در بارداری 2024, آوریل
بازی های جنسی اگر شور فروکش کرده باشد چه؟
بازی های جنسی اگر شور فروکش کرده باشد چه؟
Anonim

نویسنده: ناتالیا ایوانوونا اولیفیروویچ - نامزد علوم روانشناسی ، دانشیار. درمانگر گشتالت ، مربی ، سرپرست ، عضو انجمن اروپایی درمان گشتالت ، انجمن روان درمانگران بلاروس ، انجمن روان درمانی اروپا. مدیر توسعه سازمانی موسسه گشتالت بلاروس. برگزار کننده تعدادی از کنفرانس های منطقه ای ، جمهوری و بین المللی در زمینه درمان گشتالت.

صحبت در مورد رابطه جنسی آسان نیست - به هر حال ، چیزهای زیادی در مورد آن نوشته شده است. با این حال ، اغلب آثار متعلق به یکی از دو قطب - یا به تکنیک جنسی ، جایی که وظیفه اصلی شرکا دریافت / ارائه لذت است ، یا به طرف معنوی آن ، جایی که اصلی ترین چیز است عشق و روابط و رابطه جنسی مانند میخ به در تابوت بسته می شود. و به ندرت رابطه جنسی یک زوج بالغ مورد بررسی قرار می گیرد. به هر حال ، داشتن یک ملاقات گاه به گاه یک چیز یک چیز است و زندگی طولانی مدت با هم دیگر. افرادی که با هم زندگی می کنند تعداد زیادی دارند مشکلات در حوزه جنسی … چگونه میل جنسی را حفظ کنیم؟ چگونه می توان بین Scylla از بین رفتن علاقه به شریک و Charybdis وسوسه ها قرار گرفت؟ اگر کانون جنسی بسوزد و فقط بخار سبکی بر روی دیگ عشق جوشان سابق بپیچد ، چه باید کرد؟

هیچ پاسخ صحیح واحدی برای این سوالات وجود ندارد. شخصی مجلات براق را می خواند که به مردان و زنان توصیه می کند. شخصی به تنهایی کشتی غرق شده از احساسات جنسی را نجات می دهد. و یکی می گوید: این طبیعی است … عشق سه سال طول می کشد … رابطه جنسی مهم نیست ، رابطه وجود خواهد داشت … ما ، مردم قرن بیست و یکم ، می دانیم چگونه خود را آرام کنیم.

تجربه من با مشتریان و زوجین باعث شده است که پیچیدگی های بسیاری را که در مشکلات و ناهماهنگی جنسی نهفته است درک کنم - نه در یک فرد ، بلکه در یک زوج. من دقیقاً بر این تعریف مشترک از همه مشکلات اصرار دارم. از این گذشته ، غالباً یکی از شرکا می گوید - من گناهکار / گناهکار نیستم ، همه چیز خوب است ، همه اوست … در واقع ، معلوم می شود که یک بار همه چیز مرتب بود - و فقط با گذشت زمان چیزی تغییر کرد ، سپس آن شکسته شد ، سپس به وضعیت بحرانی فعلی خود رسید. و سپس یک شریک - معمولاً یک زن - به روانشناس مراجعه می کند و می گوید: کمک کنید! اما او به آرامی صحبت می کند ، زمزمه می کند ، زیرا مرسوم نیست که در مورد رابطه جنسی با صدای بلند و بلند صحبت شود … اما این مشکل رایج است - از این گذشته ، در نتیجه تماس این مرد خاص با این زن خاص بوجود آمد ، و بنابراین بهتر است با هم کنار بیاییم. مایا ، یک بلوند زیبا ، پا بلند ، چندین جلسه از همه چیز - کسالت ، بی معنی بودن زندگی ، کم رنگ شدن علاقه به کار و استراحت - و از جمله موارد دیگر خیانت همسرش شکایت می کند. گوش من به لحن او چسبیده است - او همانطور که از خوشحال نبودن با لباس های جدید صحبت می کند ، از تقلب صحبت می کند. تصمیم دارم این منطقه را کاوش کنم. بنابراین ، آنها 9 سال است که با هم زندگی می کنند ، هنوز فرزندی وجود ندارد. شوهرش پول می گیرد ، مایا برای لذت خودش کار می کند و از ظاهر و سلامت او مراقبت می کند. فکر می کنم شگفت انگیز است که چگونه شوهر می تواند به چنین زیبایی خیانت کند؟ من در مورد اولین سالهای زندگی مشترک می پرسم - به نظر می رسد که همه چیز آنجا مرتب است. شوهر اولین شریک جنسی است ، کاملاً فنی است و گاهی اوقات علاقه و هیجان مایا را برمی انگیزد - معمولاً وقتی از یک سفر کاری می آید. اگر آنها دائماً با هم زندگی می کنند و نه شوهرش و نه مایا به جایی نمی روند یا مسافرت نمی کنند ، او احساس عصبانیت می کند. مایا این احساس را دارد که با مردی خسته کننده ، بی ارزش و بی سر و صدا زندگی می کند. این کلمه - برای هیچ کس - کلید واژه کار ما شده است. معلوم شد که مایا خودش شوهرش را به اولین خیانت کشانده است. دوستی نزد او آمد و با معشوق خود وقفه ای را تجربه کرد. مایا چندین بار به شوهرش گفت که از او حمایت کند و برای او متاسف باشد و همچنین به دوستش اشاره کرد که شوهرش فقط یک فرد ماچو در رختخواب است. یک هفته بعد ، شوهر به مایا اعتراف کرد که او و دوستش از نظر جنسی نزدیک هستند.یکی از دوستانش رفت ، مایا گریه کرد ، احساس ناراحتی کرد ، رها شده بود - اما در عین حال هیجان زده بود! به مدت شش ماه او و شوهرش رابطه جنسی شگفت انگیزی داشتند. در طول رابطه جنسی ، مایا مدام از شوهرش در مورد دوستش می پرسید - چگونه ، چند بار ، چه احساسی داشت ، چگونه ناله می کرد … و مهم این بود که او ، مایا ، بهتر از دوستش بود - بالاخره ، او با او بود ! و سپس خاطرات پاک شد ، علاقه محو شد … مایا شروع به اجتناب از صمیمیت کرد ، دیگر هیجان زده نشد ، شروع به سرزنش همسر خود کرد … اما سپس یک معجزه رخ داد - شوهرش به مدت یک ماه به یک سفر کاری به مسکو رفت! مایا هر روز پیام های طولانی در ICQ برای او می نوشت. سهم شیر آنها شامل تخیلاتی بود که شوهرش به او خیانت می کند و دقیقاً چگونه این کار را انجام می دهد. حدس بزنید شوهرش هنگام بازگشت به مایا چه گفت؟ درست است ، در مورد ارتباط او با همکار مسکو. این احساسات به مدت سه ماه ادامه داشت. و این اتفاق افتاد … حالا مایا می گوید آنها یک ازدواج باز دارند ، او یک همسر دموکرات است و به شوهرش اجازه زیادی می دهد. اما همه چیز به نوعی خسته کننده و کند است …

ak2
ak2

من از مایا دعوت می کنم تا درباره خیالات جنسی به من بگوید. در یکی از این خیالات ، مایا یکی از صیغه های حرمسرا است. سلطان او و چند دختر دیگر را برای عشق ورزیدن انتخاب می کند … او مایا را تصاحب می کند ، در حالی که دختران دیگر او را می بوسند ، او را می نوازند ، به او نگاه می کنند و بدن الهی او را تحسین می کنند … وقتی مایا این را به من می گوید ، چشمانش برق می زند ، او قرمز می شود و واقعاً شامل می شود - برای اولین بار در چندین جلسه … این داستان می تواند به عنوان الگویی برای نوشتن مقاله ای تحلیلی در مورد جذابیت سرکوب شده همجنسگرایان یا خودشیفتگی بدخیم باشد … من می توانم دوران کودکی مایا ، رابطه او با مادر و پدرش مدتهاست که می فهمند چه اتفاقی افتاده است و چرا مایا اینطور است. اما وظیفه من این بود که به مایا کمک کنم تا چیزی را که بیشتر او را افسرده می کند تغییر دهد - خستگی و روال عادی در زندگی جنسی اش. چگونه انجامش بدهیم؟ آسان نیست … و در اینجا درک منطق توسعه ما نجات پیدا می کند. سه فعالیت اصلی که توسعه انسانی در آنها انجام می شود بازی ، مطالعه و کار است. در دوران کودکی ما بازی می کنیم ، در مدرسه و دانشگاه درس می خوانیم و سپس تا آخر عمر کار می کنیم. برخی از مردم در تمام زندگی خود مطالعه می کنند - و افراد باهوش نیز از تجربیات دیگران برای جلوگیری از اشتباهات معمولی استفاده می کنند (همانطور که می دانید احمق ها از خودشان درس می گیرند). درس خواندن و کار شرم آور نیست - اگرچه نگرش به مطالعه واضح نیست ، اما گاهی اوقات هم اعضای خانواده و هم معلمان به دانش آموزان بزرگسال نگاه می کنند … اما به نظر می رسد بازی برای بزرگسالان مناسب نیست - زمان برای تجارت است ، سرگرمی یک ساعت است و افراد جدی پر از کارهایی هستند که باید انجام دهند … اما این در بازی است که کودکان رشد می کنند و رشد می کنند - به دلیل اقدامات در شرایط خیالی ، به دلیل جایگزینی برخی اشیاء برای دیگران … در بازی که عزت نفس کودک و تفکر او شکل می گیرد. او قوانین و هنجارهای رفتاری را می آموزد ، می آموزد که با دیگران ارتباط برقرار کند ، خود را ارزیابی کند ، با بقیه شرکت کنندگان در بازی ارتباط برقرار کند … در بازی های نقش آفرینی ، همه نقش خاصی را دارند ، که رفتار در آنها را تجویز می کند. به طریقی این نقش مانند کت و شلوار در کمد لباس است: ممکن است اغلب آن را نپوشید ، اما آن جا هست. بازی یک روش منحصر به فرد برای بازی گذشته و آینده در شرایط امن است … اما بزرگسالان بازی نمی کنند. آنها به سادگی معتاد کامپیوتر ، الکلی ، معتاد به رابطه جنسی و معتاد می شوند. آنها همیشه سر کار می نشینند و خود را به عنوان "رئیس شیطانی بزرگ" یا "منشی سکسی اغوا کننده" معرفی می کنند. آنها مسئولیت نمی پذیرند زیرا رشد نکرده اند. و آنها بزرگ نشدند زیرا کافی نیست! به همین دلیل است که من شروع به توسعه مفهوم بازی های جنسی به عنوان یک روان درمانی کاربردی در روان درمانی خانواده کردم. این مفهوم بر اساس قوام استوار است - درست و غلط وجود ندارد ، زن و شوهری هستند که به این شیوه زندگی می کنند ، و وظیفه ما این است که بهترین راه را برای شادتر و هماهنگ تر زندگی خود بیابیم. اولین تز که من بر آن تکیه می کنم این است این درک نیازهای سرکوب شده برای یک زوج.

12
12

برگردیم به مایا.مایا از شوهرش چه می خواهد؟ چه نیازهایی برآورده نمی شود؟ بدیهی است که مایا تحسین می خواهد. او می خواهد توسط دیگران دیده شود (و بنابراین همیشه "سوم" مجازی در رختخواب آنها وجود دارد). او می خواهد در مسابقه پیروز شود (در خیال خود ، سلطان مایا را از بین همه زنان انتخاب می کند) … و بنابراین ، وظیفه ما این است که یک بازی جنسی ارائه دهیم که در آن مایا بتواند نیازهای او را برآورده کند. من ایده های خود و درک خود را از وضعیت به مایا ارائه دادم ، و همچنین پیشنهاد دادم که همه چیز را با شوهرم در میان بگذارم و با هم به جلسه بعدی بیاییم. شوهر دو هفته مردد بود ، اما به نظر می رسد که کنجکاوی قوی تر بود. و هنگامی که سرانجام آنها دور هم جمع شدند ، سخت ترین قسمت کار آغاز شد … شوهر - ولادیمیر - هیچ نظری نداشت که همسرش چه احساسی دارد و او چه می خواهد. او برای ازدواج و روابط ارزش قائل است ، اما متوجه می شود که چیزی در این روابط اشتباه است. وقتی صحبت از خیانت او به میان می آید ، او صادقانه می گوید که مایا دائماً او را به این کار می کشاند - نه مستقیم ، بلکه غیرمستقیم … تشخیص ، برای روشن شدن روابط ، و عقد قرارداد بین ما. در نتیجه ، به همسران دستور داده می شود که فانتزی مایا را در واقعیت بازی کنند. آنها یک هفته بعد با الهام از راه رسیدند. معلوم شد که این زوج رویکرد خلاقانه ای برای انجام این کار داشتند. شوهر چندین پوستر از زیبایی های برهنه خرید. وقتی عصر به خانه آمد ، خود را در اتاقی حبس کرد و سپس بیرون رفت و به مایا هشدار داد که تا یک ساعت دیگر سلطان زنی را برای شب انتخاب می کند و او باید آماده شود. یک ساعت بعد ، او با لباس روشن مایین و یک سر مسلمان که از مصر آورده بودند ، اتاق را ترک کرد. آنها با خنده گفتند که شوهرش مایا را چگونه احساس کرد ، سپس صورت خود را با دستمال پوشاند و او را به داخل اتاق برد. در آنجا او را با پوسترهای تازه چسبانده شده کنار دیوار گذاشت ، برای مدت طولانی "انتخاب" کرد و در نهایت مایا را "انتخاب" کرد. او با خجالت گفت که در آن لحظه از هیجان در آتش سوخت … شب آنها فوق العاده بود ، آنها بسیار خندیدند ، زیرا شوهرش به طور دوره ای با صدای احمقانه "گرجی" می گفت: "سلام ، زیبایی ها ، اگر این کار را نکنید خواهش می کنم ، من آن را بیرون می آورم و وازما را با یک درایوگا زنان می کنم! " هر از گاهی به پوسترها روی می آورد: "گلچیتای ، تو نفر بعدی هستی!" آن شب ، مایا همسرش را با س questionsال در مورد زنان دیگر عذاب نداد - آنها در این نزدیکی بودند. و سپس بازیهای بیشتری وجود داشت ، و در این بازیها او دیگری بود - نه مایا ، بلکه معشوقه مسکو ، همراه معمولی در قطار ، فروشنده در فروشگاه … این قسمت فقط یک تصویر است. مشکلات مایا عمیق و دردناک است ، اما او و همسرش تجربیات مهمی داشتند. آنها با هم بودند ، آنها مستقیماً در مورد آنچه روشن شد آنها صحبت کردند ، آنها خندیدند و آزمایش کردند. و آنها احساس خوبی داشتند - زیرا رابطه جنسی کار نمی کند. رابطه جنسی یک بازی است.

1239019046_sexystyleparty
1239019046_sexystyleparty

آیا می توان از این فناوری بدون کمک روانشناس به صورت جفت استفاده کرد؟ من فکر می کنم شما می توانید. چه کاری باید انجام دهم؟

مرحله 1: زن و شوهر باید اعتراف کنند که مشکلاتی دارند. بیشتر اوقات اتفاق می افتد که یکی از همسران خوشحال نیست ، و دیگری شانه های خود را بالا می اندازد یا مانند شترمرغ سر خود را "در شن" پنهان می کند. همسری که "حامل نارضایتی" است باید زمان و پیشنهاد خود را برای بحث در مورد زندگی جنسی انتخاب کند. بهتر است از یک آدرس مستقیم استفاده کنید: "من می خواهم در مورد … با شما صحبت کنم" ، "برای من مهم است که در مورد رابطه جنسی خود بحث کنیم."

ابتدا باید تنش را از بین ببرید و از سرزنش شریک زندگی خود امتناع کنید. برای هر اتفاقی که به صورت جفت رخ می دهد ، دو نفر مسئول هستند. بنابراین ، توصیه می شود به شریک خود بگویید چرا او را دوست دارید ، قدر او را می دانید و چرا می خواهید در چنین موضوعی ظریف با او صحبت کنید. "من برای روابط ما ارزش قائل هستم ، شما شوهر خوبی هستید. من به شما احترام می گذارم برای…"

در مرحله بعد ، شما باید بدون اینکه سرزنش خود را سرزنش کنید ، چگونه وضعیت فعلی خود را می بینید. این اشتباه است که بگوییم: "تو مرا نمی خواهی" ، "مرا از صمیمیت محروم می کنی" ، "شما با وجود بی میلی من بیش از حد به من فشار می آورید و خواستار رابطه جنسی می شوید".شما باید آنچه را که اتفاق می افتد ، به صورت سیستماتیک توصیف کنید - نه به عنوان نارضایتی خود از شریک زندگی خود ، بلکه به عنوان وضعیت زن و شوهر خود. وقتی ماشین در حال رانندگی نیست سرزنش کردن به چه درد می خورد - بهتر است آن را تعمیر کنید ، زیرا کل سیستم به طور کلی کار نمی کند ، و نه فقط چرخ. به عنوان مثال: "روابط جنسی ما اخیراً نادر شده است. آنها آتش قبلی را ندارند. ما شروع به دور شدن از یکدیگر کردیم و متوقف شدیم … " یا "خشونت و پرخاشگری زیادی در زندگی جنسی ما وجود دارد …"

مهم این است که شریک زندگی شما نظر شما را به اشتراک بگذارد. ممکن است اتفاق بیفتد که او بگوید: "نه ، همه چیز خوب است." سپس سعی کنید بر حقایق تکیه کنید و آنچه را که شما را نگران می کند به او منتقل کنید.

اگر شریک زندگی شما شروع به سرزنش شما می کند ، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید و به او بگویید هیچ کس مقصر نیست - این اتفاق افتاد و شما فقط به او پیشنهاد دهید که سعی کند همه چیز را برطرف کند. اگر شریک زندگی شما با شما موافق است ، می توانید ادامه دهید.

مرحله دوم: زن و شوهر باید در مورد چگونگی نگرش هر یک از آنها به وضعیت فعلی بحث کنند. نکته اصلی اینجاست که در مورد مشکل صحبت کنید و سعی کنید حرف شریک خود را بشنوید. اگر زوج بتوانند از استعاره در یک زوج استفاده کنند ، خوب است. به عنوان مثال: "زندگی جنسی ما مانند سگ گربه است. آنها نمی توانند بدون یکدیگر زندگی کنند ، اما دائماً بحث می کنند "- و سپس ، شاید مشکل این زوج مبارزه برای قدرت باشد. یا "زندگی جنسی ما بیابانی است. تقریباً هیچ چیز در آن رشد نمی کند ، همه منتظر باران هستند … و با این حال واحه ای در بیابان وجود دارد … "شاید این زوج فاقد انرژی حیاتی ، سرزندگی باشند. "رابطه جنسی ما مانند یک جوجه تیغی است: شما او را می نوازید ، اما او سوزش می زند" - به نظر می رسد که در بیان عشق و پرخاشگری چند مشکل وجود دارد و تخت خواب بهترین مکان برای مبارزه نیست

مگر اینکه ، البته ، این یک جنگ ویژه سازماندهی شده است. به عنوان مثال ، کاتیا و وادیم بسیار خوش اخلاق و ظریف بودند - هم در زندگی و هم در رختخواب. رابطه آنها قندی- قندی بود و نارضایتی فقط در پرخاشگری منفعل بیان می شد (آنها چیز مهمی را که دیگری درخواست کرده بود "فراموش کردند" ؛ از نظر زیبایی ، و غیره). در مورد این س:ال: "چرا نارضایتی خود را مستقیماً به یکدیگر نمی گویید؟" این زوج تصفیه شده می پیچید. یک بار کاتیا گفت: "فقط افراد ساده و بی سواد روابط را تشخیص می دهند." من با هدف "شفا" آنها از قداست ، سعی کردم به زن و شوهر توضیح دهم که چگونه زندگی جنسی آنها از سرکوب و مهار پرخاشگری رنج می برد. در حین کار ، بازی "چوپان واسیلی و همسرش ، شیر زن زینا" به تدریج متولد شد. با بازی در این شخصیت ها ، کاتیا و وادیم می توانند مستقیماً پرخاشگری را ابراز کنند. به عنوان مثال ، در نقش زینا ، کاتیا می تواند بر سر همسر خود فریاد بزند ، او را با سطل پلاستیکی کتک بزند و حتی از فحاشی استفاده کند. وادیم در نقش واسیلی این فرصت را داشت که عصبانیت خود را نسبت به امتناع کاتیا و اجتناب از صمیمیت نشان دهد. این زوج با خنده گفتند چگونه وادیم با قاطعیت گفت: "آیا سردرد دارید؟ پس سرت برای من چیست ، برگرد و بیا کار کن … "من تمام آنچه را که آنها بالاخره توانستند به یکدیگر بیان کنند نمی دهم - اما اکنون آنها نیازی به این بازی ندارند ، آنها یاد گرفته اند که مستقیماً در مورد آنها صحبت کنند نارضایتی آنها - و در مورد عشق آنها … پس از همه ، عشق نمی تواند ابراز شود ، زیرا بسیاری از خشم و عصبانیت خودداری می شود - سنگی روی قلب تمام احساسات دیگر را تحت فشار قرار می دهد.

marilyn_monroe_robe_blanche_ve
marilyn_monroe_robe_blanche_ve

مرحله 3: هر کس باید بداند که در روابط جنسی چه کمبودهایی دارد ، یا بهتر بگویم چه چیزهایی باید برآورده شود. اینها یا برای دریافت چیزی (عشق ، توجه ، لطافت ، مراقبت ، تشخیص ، ستایش) ، یا بیان چیزی (به بالا مراجعه کنید - به علاوه نارضایتی ، نارضایتی و غیره) نیاز هستند. گاهی اوقات نیاز به آزمایش ، کسب تجربه جدید ، نزدیک شدن به یکدیگر - یا دور شدن از یکدیگر وجود دارد … و سپس برای زوجین مهم است که تصمیم بگیرند که آیا آنها آماده صحبت مستقیم در مورد آن هستند یا نیاز دارند محیط بازی خاصی؟

مرحله 4. اگر نیازها برآورده شوند ، زن و شوهر آماده کار بیشتر هستند ، مهم است که به نوعی بازی جنسی برسند. در این مورد ، می توانید از تمام ثروت از قصه های عامیانه روسی تا شاهکارهای سینمای جهان استفاده کنید

یک زوج متاهل ، که در آن همسر حسادت شدیدی نسبت به شوهر پروفسور خود داشت ، علاقه مند به تغییر رابطه بودند.روابط 24 سال ازدواج خسته کننده و روتین شد و فقط با رسوایی های همسر در مورد ماجراهای مداوم شوهرش با دانش آموزان ، روابط آنها متنوع شد. همسرش به دختران جوان حسادت می کرد - در حالی که در خانه ظلم می کرد و هر قدم را کنترل می کرد. علاقه جنسی شوهر در این وضعیت به صفر می رسید ، او از صمیمیت به هر طریق ممکن اجتناب می کرد ، زیرا این تنها راه انتقام از تحقیری بود که همسرش او را در معرض آن قرار داد. به موازات درمان زناشویی ، یک بازی جنسی به نام امتحان مجدد ایجاد شد. برخلاف وضعیت معمول که همسر خواستار صمیمیت بود ، کیفیت او را کنترل کرد و او را تحت تجزیه و تحلیل و "ارزیابی" قرار داد ، در بازی "سهم کنترل کننده" متعلق به شوهر بود. به او دستور داده شد ، در روزهایی که لازم می داند ، در عرض 30 دقیقه به همسر خود اطلاع دهد که او مجدداً در امتحان شرکت کرده است. همسر باید با قلم و کاغذ به دفتر می آمد ، متواضع ، مطیع و کاملاً در نقش دانش آموز وارد می شد. از آنجا که در طول سالها ، پروفسور به اندازه کافی از همسر خود در مورد نحوه "شرکت" در امتحان شنیده بود ، زمینه آماده شد. او در مکانهای مختلف "به دنبال گهواره بود" ، از همسرش خواست "برای نمره خوب دخترانه از او تشکر کند" ، و او را به بازسازی بعدی فرستاد … و در عین حال ، آنها هر بار رابطه جنسی داشتند.

با کمال تعجب ، چنین بازی هایی پتانسیل خلاقیت زوجین را نشان می دهد. اغلب ، هنگام خیال پردازی در مورد چیزی ، مردم از به اشتراک گذاشتن آن با شریک خود می ترسند. در بازی های جنسی همه چیز ممکن است! شما می توانید به هر کسی تبدیل شوید - Bluebeard و همسرش ، شرک و فیونا ، کلاه قرمزی و گرگ خاکستری …

مرحله پنجم: بحث مهم این است که فقط بازی نکنید - مهم این است که از نقش خارج شوید و در مورد تجربه به دست آمده بحث کنید. شرکا چه احساسی داشتند؟ هیجان انگیزترین لحظات چه بود؟ آیا موفق شدید آنچه را که قبلاً نمی توانستید بیان کنید یا وارد بازی کنید؟ و مهمتر از همه ، چگونه می توان این تجربه را به زندگی روزمره منتقل کرد؟

البته ، بازی جنسی به عنوان داروی درمان همه مشکلات در روابط زوجین نیست. اما این بازی های جنسی است که به شخص اجازه می دهد ، از نظر شخصیتی ، به چیزی تبدیل شود که از آن می ترسد - ملایم ، رسوا ، بی ادب ، انعطاف پذیر … بالاخره ، وقتی روابط جنسی یک زوج سفت می شود ، زندگی ترک می شود آنها

و همانطور که می دانید "تمام زندگی ما یک بازی است".

بنابراین تا زنده اید بازی کنید!

توصیه شده: