من مثل یک شی رفتار می کنم. من خودم را می فروشم و انتخاب شده ام

فهرست مطالب:

تصویری: من مثل یک شی رفتار می کنم. من خودم را می فروشم و انتخاب شده ام

تصویری: من مثل یک شی رفتار می کنم. من خودم را می فروشم و انتخاب شده ام
تصویری: 💅МАНИКЮР СЕБЕ 🌟 МОЛОЧНЫЙ НЮД! 🎄 МОТИВАЦИЯ! #VlogMartaRiva 2024, آوریل
من مثل یک شی رفتار می کنم. من خودم را می فروشم و انتخاب شده ام
من مثل یک شی رفتار می کنم. من خودم را می فروشم و انتخاب شده ام
Anonim

اگر با دیگران به عنوان اشیا رفتار کنم ، خود را نیز به عنوان یک شیء می فروشم. به عنوان یک تابع یا مجموعه ای از توابع. اغلب این نگرش نسبت به خودمان نسبت به یک شیء از والدین به ما داده می شود. ممکن است ما از رفتار خود آگاه نباشیم و آن را طبیعی بدانیم. فقط گاهی تعجب می کنیم: شوهرم روز تولد من را به یاد نمی آورد. مامان فراموش می کند که من پیاز نمی خورم. آیا من حتی برای آنها زنده هستم؟

نشانه هایی است که من مانند یک شیء رفتار می کنم

من یک هدف هستم ، اگر زندگی کنم ، من چنین فکر می کنم و رفتار می کنم:

  • من باید باشم … (از این پس لیستی از ویژگی های موجود در بازار کار ، عروس ها ، افراد روشن فکر ، …)
  • منتظر انتخاب شدن هستم "مرا انتخاب کن ، به من توجه کن ، به من حق زندگی ، و شاهکار ، و نیاز به من را به انتخاب خود بده." من حق انتخاب ندارم من انتخاب شدم ، من انتخاب نشدم.
  • کسی را بیابید که بداند چگونه با من باشد ، چگونه زندگی کند ، و کسی باشد که با او بخوابد. من چیز زیادی از خودم نمی دانم. من هیچی بلد نیستم. بیا و از من استفاده کن شما کتابچه راهنمای من را خوانده اید ، صاحب آن هستید. به من بگویید چه کنم. دکمه را فشار دهید تا همه کارهایی را که می توانم انجام دهم به شما نشان دهم.
  • بدنم را فراموش می کنم. من زندگی بیولوژیکی خود را نادیده می گیرم. غذا خوردن ، خوابیدن ، استراحت کردن را فراموش می کنم. در حال انجام وظیفه هستم. کار و خدمات حرف اول را می زند بدنم را به من یادآوری کنید. به من غذا بده ، به من غذا بده ، مرا درست کن.
  • من نمی پرسم. من صحبت نمی کنم. من سکوت می کنم. اگر کاری "اشتباه" انجام دهم - من شکست خوردم. من ماشین بدی هستم آنها مرا بیرون می کنند اجازه شکستن ندارم
  • آنها به من زنگ زدند - من آمدم. مرا بیرون کردند / خاموش کردم ، ناپدید شدم. ابتکار شما در ارتباط "صفر"
  • من به دنبال یک شخص نیستم. مرد به دنبال من است من به دنبال استاد نیستم. مالک بدنبال من است.
  • من از موقعیت ارتباط برقرار می کنم - او از بالا و از پایین است. او صاحب موضوع است. تنظیمات من همیشه در پایین است.
  • آزمایشاتی را در مورد خودم انجام می دهم. من باید در این آزمون ها جا بیفتم.
  • اگر خراب شده ام مشکل مالک است. ضعیف تماشا شده است بذار الان درستش کنه من به خودم اهمیت نمی دهم.
  • یا - این مشکل من است. وظیفه من این است که خودم را اصلاح کنم.
  • او به من اهمیت نمی دهد.
  • من مطیع ، راحت ، سخت کوش ، مزاحم نیستم. مشکلی با من نیست.
  • در فضا ، من دخالت نمی کنم. من نیستم. زیر پا نمی شوم ، همیشه عذرخواهی می کنم ، تماس چشمی برقرار نمی کنم.
  • من آینه دیگران هستم اینجا هیچ چیز مال من نیست من هم اینجا نیستم. من یک آینه هستم من همه چیز دیگر را منعکس می کنم.
  • من نمیدونم که چی میخوام. بنابراین ، با من تماس بگیرید ، با من دوست شوید ، به من انگیزه دهید. هیچ نظری ندارم. هیچ خواسته ای ندارم. مرا روشن کن ، سوئیچ آن جا چسبیده است.
  • من درست می گویم. من انتخاب شدم و با کسی که انتخاب کرد می مانم.
  • من موظفم دوست داشته باشم و به راحتی فراموش کنم. رها کردن ، تصمیم گیری ، جمع شدن ، خوابیدن ، واکنش مناسب ، برنامه ریزی مجدد برای مالک جدید ، برای شخص جدید.

ادامه دارد…

توصیه شده: