2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اعتیاد به طور خلاصه
امروزه ، در طول بحران اقتصادی جهانی و اوضاع سیاسی متشنج ، فوریت مشکل اعتیاد آسیب شناختی به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. تعداد افرادی که از این اختلالات رانندگی رنج می برند دائما در حال افزایش است. در این مقاله سعی خواهیم کرد بفهمیم که چرا این اتفاق می افتد ، با چه کسانی اتفاق می افتد و چگونه می توان از اعتیاد روانی خلاص شد.
در ادبیات مدرن ، اعتیاد روانی آسیب شناختی معمولاً به 2 گروه بزرگ شیمیایی و احساسی تقسیم می شود. اجزای اصلی اولین مورد اعتیاد به مواد مخدر ، اعتیاد به الکل ، سیگار کشیدن ، سوء مصرف مواد است. گروه دوم ، برای مثال ، ادغام (وابستگی به شخص) ، اعتیاد به قمار ، اعتیاد به اینترنت ، اعتیاد به کار و بسیاری دیگر را شامل می شود.
همه اعتیادها بر اساس تمایل فرد برای برآوردن نیازهای خاص (خاص ، اغلب ناخودآگاه) است. بنابراین ، او راهی برای پر کردن بخش "گمشده" خود پیدا می کند ، رضایت می یابد ، تسکین می یابد ، استرس را از بین می برد ، از استرس دور می شود. اما این همیشه صدق نمیکند. با گذشت زمان ، اثرات مثبت چنین فعالیتهای جایگزینی به آثار منفی تبدیل می شود. یک فرد دیگر نمی تواند بدون شیء وابستگی وجود داشته باشد ، او بیشتر و بیشتر بی احساس ، تحریک پذیر ، غمگین ، افسرده ، ناامن ، "خالی" می شود و در غیاب آن رنج روانی و جسمی را تجربه می کند. در نتیجه ، فرد خود را در یک دور باطل می بیند ، که خارج شدن از آن اغلب بدون کمک خارجی آسان نیست.
نوع معتاد
برای درک اینکه چه کسانی به سمت اعتیاد گرایش پیدا می کنند ، باید به علل زمینه ای دومی روی آوریم. مشکل اختلالات جاذبه در اوایل کودکی شروع می شود. قوی ترین وابستگی یک فرد به اولین مرحله رشد روانی جنسی او (مرحله دهانی ، به گفته فروید) ، هنگامی که کاملاً به مادرش وابسته است ، می افتد. در سن 1 ، 5 سالگی ، کودک تفاوت ویژه بین خود و مادر را درک نمی کند ، آنها یک ارگانیسم واحد را تشکیل می دهند ، ادامه یکدیگر ، در همزیستی هستند. در این زمان ، پذیرش احساسی از خود ، اعتماد اولیه به دیگران و جهان شکل می گیرد. ضربه روانی دریافت شده در این مرحله می تواند نقش بسیار مهمی در شکل گیری شخصیت وابسته ایفا کند. عدم دریافت عشق ، مراقبت ، توجه و مراقبت کافی ، "حفره ای" می تواند در سازمان ذهنی ظریف فرد شکل بگیرد ، که او سعی می کند تا پایان عمر آن را با چیز دیگری پر کند.
اما روند جدا کردن کودک از والدین در 1 ، 5 سال به پایان نمی رسد. اصولاً تا پایان نوجوانی ادامه دارد. بنابراین ، تربیت نیز نقش بسیار مهمی دارد. سه نوع رفتار والدین وجود دارد که می تواند در شکل گیری شخصیت وابسته نقش داشته باشد.
مورد اول بیش از حد محافظ است. والدین دوست داشتنی ، البته با بهترین نیت ، گاهی اوقات بیش از حد پیش می روند. کودک هرگز یاد نمی گیرد که از آنها جدا شود و نمی تواند مرزهای روشنی از "من" خود بسازد. سطح تحریک کودک در حال افزایش است و می تواند به سطوح بحرانی برسد. در نتیجه ، خروج ناگهانی اجباری کودک از چنین رابطه وابسته به هم امکان پذیر است ، که با ضربه و خطر بالای سقوط به یک اعتیاد دیگر همراه است.
دومین نوع تربیت مخرب نادیده گرفتن یا خشونت فیزیکی است. کودکانی که در چنین شرایطی بزرگ می شوند از حمایت عاطفی مناسبی برخوردار نیستند ، نمی دانند چگونه احساسات خود را درک کنند ، در تنش و استرس مداوم هستند ، نمی توانند راهی برای احساسات منفی و رهایی خود پیدا کنند ، که زمینه مناسبی برای شکل گیری است. از اعتیادها
و سرانجام ، کودکانی که در خانواده های والدین وابسته بزرگ شده اند در معرض خطر هستند. به هر حال ، همه ما زندگی را یاد می گیریم ، به والدین و افراد مهم خود نگاه می کنیم و رفتار آنها یک عامل بسیار مهم است که تأثیر زیادی بر ما دارد.
چگونه می توان اعتیاد را رها کرد
سه مرحله مهم در مسیر رهایی از اعتیاد وجود دارد:
- تمایل به انجام این کار اساسی است. در واقع ، اگر فردی نمی خواهد از شر اعتیاد خلاص شود ، هیچ دارویی و مداخلات روان درمانی به او کمک نمی کند.
- دلیل را مشخص کنید. این مهم است که بفهمیم اعتیاد چه نیازی را جایگزین می کند و به لطف رفتار افزودنی ما دقیقاً چه چیزی را دریافت می کنیم. هر وابستگی عملکرد خاص خود را دارد ، با تعریف آن ، می توانیم بفهمیم چگونه از راه دیگری به خواسته خود برسیم.
- مسئولیت را بر عهده بگیرید. متوجه شوید که رفتار افزودنی نتیجه انتخابهای شخصی شماست ، نه نتیجه شرایط. یک فرد در هر دقیقه از زندگی خود هزاران انتخاب می کند و مسئول هر یک از آنها است.
البته ، این سه نکته ، راه حل و راه حل همه مشکلات مبارزه با اعتیاد نیست ، اما می تواند مسیر درستی را در طول این سفر طولانی فراز و نشیب ها نشان دهد که شما را به آزادی می رساند.
توصیه شده:
وابستگی وابستگی به عنوان نبرد قدرت بدون مسئولیت
روابط وابسته به هم ، جنگ قدرت های قدیمی هستند. هر یک از شرکای چنین جفتی به دلیل دوران کودکی خود - نه بزرگسالی - خود را جدا نشان نمی دهد. یک فرد بالغ و دارای رشد داخلی معمولاً روابط مساوی کمابیش سالم برقرار می کند. وابستگی به یکدیگر در درجه اول نشان دهنده عدم بلوغ است.
وابستگی به هم و وابستگی متقابل. وابستگی متقابل در روابط
چرا یک فرد وابسته در ابتدای رابطه مانند یک فرد وابسته به رفتار رفتار می کند و ویژگی های مشخص خود را نشان می دهد؟ ماهیت این وضعیت چیست؟ شما با شخصی ملاقات می کنید ، او کاملاً در رابطه شما دخیل است و تمام وقت آزاد خود را به او می دهد و خود را کاملاً به او می دهد - جلسات و پیاده روی های مداوم ، مکاتبات شدید در پیام رسان های فوری ، برنامه های مشترک.
نزدیکی و وابستگی به هم. نحوه تشخیص وابستگی متقابل از وابستگی مشترک
اگر من از خودم دفاع نکنم ، چه کسی از من دفاع خواهد کرد؟ اگر من فقط برای خودم هستم ، پس من کی هستم؟ اگر حالا نه، پس کی؟ فرار از آزادی (اریش فروم) وقتی درباره روابط وابسته به هم صحبت می کنند ، تصویری از یک الکلی که همسرش را کتک می زند بلافاصله در سرم ظاهر می شود.
وابستگی وابستگی چیست؟
وابسته به همجنس گرایان علائمی از عزت نفس پایین ، نفرت از خود و احساس گناه عمیق نشان می دهند. اغلب آنها احساس سرکوب خشم دارند ، که می تواند خود را در پرخاشگری کنترل نشده نشان دهد. آنها بر زندگی افراد دیگر متمرکز شده اند ، خواسته ها و احساسات آنها را سرکوب می کنند ، به وضعیت روحی-احساسی و جسمی آنها توجه نمی کنند.
راز اصلی زنانی که به طور جدی و به مدت طولانی دوست دارند
چند وقت اخیر ما اتهامات زنان در زمینه تجاری گرایی را می شنویم. مردان می گویند که زنان بسیار حسابگر شده اند ، بنابراین یافتن همسر معمولی غیرممکن است. من به شدت با این موضوع مخالفم. بله ، مطمئناً چنین زنانی وجود دارند ، اما ، به طرز عجیبی ، آنها می توانند زندگی شخصی خود را کاملاً تنظیم کنند.