در مورد مراقبت

در مورد مراقبت
در مورد مراقبت
Anonim

- سوپ می خواهی؟

- نه ممنون.

- شاید سیب زمینی؟

- نه ممنون.

- شاه ماهی بده؟

- نه

- سوسیس؟

- نه ممنون!

- پنیر؟

"اگر به چیزی احتیاج دارم ، می پرسم ، خوب؟"

- خوب ، بیا با گوجه فرنگی؟

- بگذارید خودم بفهمم چیست؟

اما شما نمی دانید کجا نهفته است.

- باور کن ، اگر به چیزی احتیاج دارم ، می پرسم.

- ما اینجا مربا داریم … مربا بدهیم؟

- نمیخوام. با تشکر.

- سوسیس … پیراشکی … خیار هست. بیا خیار؟

- …

- بیا خیار؟

- …

-ن ، صدای منو می شنوی؟!

… می شنوم.

- بیا خیار؟

- ممنون ، من سیر شدم.

- چرا بلند شدی؟ تو گرسنه هستی!

"شاید خودم تصمیم بگیرم گرسنه هستم یا نه؟"

شما نمی دانید.

- چگونه ، چگونه نمی دانم؟

- نمی دونی.

"شما برای من تصمیم می گیرید گرسنه هستم یا نه؟" چی بخورم؟! به طور جدی؟!

- خوب ، گرسنه ای …

دیالوگ کاملا واقعی. بدون تزئینات هنری

اینجا چه اشکالی دارد ، نظر شما چیست؟ درست است ، اینطور نیست.

سوء استفاده عاطفی تحت عنوان مراقبت پنهان می شود. اینها یکی از پیچیده ترین ترفندهایی است که در زندگی ام با آنها برخورد کرده ام:

- خشونت تحت پوشش مراقبت ؛

- خشونت توسط اظهارات مختلف یک سوال.

تشخیص فوراً دشوار است. فرد نگرانی خود را نشان می دهد. گزینه های مختلفی را برای چیزی به شما ارائه می دهد. فرقی نمی کند غذا باشد ، رنگ کراوات هدیه ، یا دانشگاهی که می توانید به آن بروید. اما شما احساس بدی دارید. چرا؟ چون شما آن را نخواسته اید ، نخواسته اید. شما سرکوب خواسته ها و امکانات خود را انتخاب نکرده اید. در واقع ، مراقبت در دو سطح مناسب است: هنگامی که طرف مقابل به ما این فرصت را می دهد که از او مراقبت کنیم (با خودخواهی اشتباه نگیرید - لازمه این مراقبت است) ، و هنگامی که طرف مقابل چاره ای جز ارائه این خدمات ندارد. فرصت (سن کم ، ضربه). یک فرد بالغ سالم عادت دارد در همه سطوح از خود مراقبت کند و پذیرش مراقبت از طرف دیگر برای او نه یک ضرورت حیاتی ، بلکه یک عمل محبت آمیز برای شخص دیگر می شود. اما عشق در جایی پایان می یابد که فشار شروع می شود.

یک متجاوز احساسی دلسوز چه می خواهد؟ اول و مهمتر از همه - CONTROL. همه چیز با کنترل شروع و به پایان می رسد. من کنترل می کنم که چه می خورید. چقدر می خورید. من سطح اشباع شما را کنترل می کنم. وقتی غذا می خورید کنترل می کنم. وقتی از روی میز بلند می شوید من کنترل می کنم. من کنترل می کنم چه چیزی را می توانید یا نمی توانید بگیرید. همه چیز در مورد کنترل است که با سرکوب اراده قربانی و استناد به گناه به دست می آید. همه می دانند که چگونه هیپنوتیزم یکنواخت سطح هوشیاری را کاهش می دهد و بنابراین اراده را تضعیف می کند. تیک تاک آیا این برای شماست؟ تیک تاک چه چیزی می خواهید؟ تیک تاک با غیر منطقی بودن کامل رویکرد ، آگاهی دچار سردرگمی می شود. شما نمی فهمید که آنها از شما چه می خواهند. در حالی که شما به دنبال پاسخ این سوال هستید ، هیپنوتیزم همچنان ادامه دارد. تیک تاک آیا عصبانیت خود را از دست داده اید؟ بیایید به عمل دوم بپردازیم.

ناسپاس من به تو و شما اهمیت می دهم. یک عنصر روشنایی گاز بلافاصله در هم تنیده شده است ، زیرا شواهد واقعی شما در مورد سوء استفاده عاطفی کجاست؟ هیچ کدام وجود ندارد ، فقط مراقبت در سطح است. برای ساختن چنین چیزهای پیچیده ، تقریباً باید آنها را روی دیکتافون ضبط کنید ، تا بعداً بفهمید چه اتفاقی افتاده است. گرفتن ، درک و سرکوب این امر در یک موقعیت دشوار است. اما بیایید صادقانه فکر کنیم: اگر به شما عشق ، بلکه خشونت نشان داده نشد ، در مورد چه نوع گناهی می توان صحبت کرد؟ اگر آنها شما را نمی خواستند ، اما درباره شما. برآوردن نیازهای شما مربوط به شماست. در چنین مراقبت های شبه ، هدف از خشونت تنها ابزاری است که متجاوز با آن نفس خود را خراش می دهد. من به همه اهمیت می دهم. همه شما بدون من هیچ هستید ، هیچ جا. شما هر کاری را که من به آن نیاز دارم انجام می دهید. و غیره. این نوع متجاوز ترجیح می دهد خود را با عروسک های مطیع احاطه کند ، آنها را در خانه عروسکی ایده آل خود بنشاند و چای بنوشد. بر اساس قوانین خودشان به طور طبیعی ، همه شفیره ها از مالک حمایت می کنند. در غیر این صورت ، شفیره توسط مالک زنده شناخته نمی شود ، حق وجود آن قاطعانه رد می شود. "اشیاء تیز" همه چیز در مورد آن است ، چه کسی می داند.

در اینجا چه چیز دیگری برای گفتن مهم است؟ متجاوز مراقب نقش بزرگسال را بر عهده می گیرد و قربانی نقش کودک را تحمیل می کند. هنگام تلاش برای خروج از الگوی خشونت که قبلاً ترسیم شده است ، شخص مورد تجاوز قرار می گیرد "کودک". "رفتار کوچک" در این مورد است. این بدان معناست که شما طوری رفتار می کنید که من نمی توانم بر شما تأثیر بگذارم. وجود شما به عنوان یک فرد بالغ و کامل با نیازها و توانایی های خاص نادیده گرفته می شود. یا بازی کن ، یا تو برای من وجود نداری.

چگونه می توان از این نگرانی کشنده فرار کرد؟ عدالت خود را مانند سپر برای خود نگه دارید. شما بچه نیستید ، آنها سعی می کنند از شما بچه بسازند. مقاومت سالم شما در برابر این فرآیند غیر طبیعی کاملاً طبیعی است. شما باید بی توجهی به شما را بیاموزید. یعنی اگر متجاوز نتیجه سرکوب شما را نبیند ، شما را "خاموش" می کند. به سادگی توهین شد. و این فقط دور جدیدی از دستکاری است (احساس گناه را ببینید). اما این واقعیت که شما توسط یک کودک آزرده "خاموش" شده اید (بله) به این معنی نیست که شما برای بقیه جهان ناپدید شده اید. برای خودم. شما و همه دنیا را دارید. این دومین دفاع قوی است. در نهایت ، سوم کاهش اضطراب فرد مجرم است. وجود نیازها ، خواسته ها ، شخصیت شما یک اشتباه نیست ، بلکه درست ترین و منطقی ترین چیز در جهان است. شما حق دارید آنچه را که به شما تحمیل شده است رد کنید ، شما حق ترک دارید ، شما حق دارید در پاسخ به تجاوز عصبانی شوید ، شما حق دارید با صدای بلند درباره خود صحبت کنید. من هستم. این را به خودتان اعتراف کنید ، و حلقه خشونت ، که در آن دچار بدبختی بزرگی شدید ، یک شکاف عمیق زندگی بخش خواهد بود …

توصیه شده: