چگونه می توان مشکلات را "در قفسه ها" مرتب کرد؟

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه می توان مشکلات را "در قفسه ها" مرتب کرد؟

تصویری: چگونه می توان مشکلات را "در قفسه ها" مرتب کرد؟
تصویری: یک مغازه متروکه دست نخورده در سوئد پیدا کرد 2024, مارس
چگونه می توان مشکلات را "در قفسه ها" مرتب کرد؟
چگونه می توان مشکلات را "در قفسه ها" مرتب کرد؟
Anonim

به نظر می رسد زندگی هر سال شتاب بیشتری می گیرد. خانه ، کار ، خانواده ، دوستان ، سرگرمی ، سلامتی - همه این زمینه های زندگی به فعالیت ما نیاز دارد. این به معنی زمان و توجه است. با افزایش سن ، حوزه مسئولیت ما گسترش می یابد. زندگی پیچیده تر می شود و سازماندهی آن ، یافتن زمان و انرژی برای آنچه لازم و مطلوب است ، روز به روز دشوارتر می شود. و بنابراین ما کم و بیش فعالیتهای خود را در جهت ها هماهنگ کردیم ، اما ما وقت نداریم که در این لحظه لذت ببریم و زندگی کنیم - چیزی ، همانطور که خوش شانس بود ، اشتباه می شود. یا حتی همه چیز به آرامی و طبق برنامه پیش می رود ، اما شادی در روح وجود ندارد ، احساس نارضایتی در پس زمینه ظاهر می شود ، که تمایل به تجمع دارد. چه خبر است؟

سرعت سریع زندگی مدرن ویژگی آن است. محیط زیست کیفیت بیشتر ، سریعتر و بهتری را می طلبد. "در کار م effectiveثرتر باشید ، در روابط موفق باشید ، به راحتی برای سرگرمی ها و ارتباطات زمان پیدا کنید" - رسانه ها تصویری از یک فرد همه جا ایجاد می کنند. اطلاعات زیادی وجود دارد ، زمینه های کاری بیشتر و بیشتر وجود دارد ، فناوری ها با جهش و پیشرفت در حال توسعه هستند. چرخه حوادث ما را درگیر خود می کند و ما بین دیروز و فردا به شدت مانور می دهیم و مهمترین چیز را از دست می دهیم - امروز.

در همان زمان ، ما بیشتر و بیشتر "در سر" زندگی می کنیم: ما برنامه ریزی می کنیم ، منطقی می کنیم ، فکر می کنیم ، تصمیم می گیریم ، سعی می کنیم منطقی فکر کنیم ، بهترین گزینه ها را بیابیم ، اطلاعات دریافتی را ساختار دهیم. حواس و بدن ما اغلب نادیده گرفته می شود. احساسات بیان نشده ، غیر زنده ، احساسات جسمانی نادیده گرفته شده و نیازها تمایل به تجمع دارند. متعاقباً ، آنها می توانند خود را در مشکلات روانی (حالت افسردگی ، مالیخولیا ، افسردگی ، اضطراب) یا بیماریهای روانی (سندرم خستگی مزمن ، میگرن ، ضعف ایمنی ، دردهای مختلف بدن و غیره) نشان دهند. غالباً خود شخص نمی تواند بفهمد دلیل وضعیت او چیست ، جایی که بسیاری از مشکلات به یکباره بوجود می آیند و از کدام طرف باید با آنها کنار بیاید. اکثر مراجعینی که به روانشناس مراجعه می کنند ، درخواست خاصی ندارند ، یا درخواستی که مراجعه کننده به آن مراجعه کرده دلیل اصلی آن نیست. ماهیت وضعیت در روند کار مشترک مراجعه کننده و روانشناس به تدریج روشن می شود و سپس راه حل های آن پیدا می شود.

چگونه می توانید به طور مستقل بفهمید چه اتفاقی می افتد؟

  1. مراقب خود باشید … این نکته بسیار مهمی است. در پی اهداف خارجی ، ما اغلب گوش دادن به صدای درونی خود را متوقف می کنیم و نیازها و خواسته های خود را "رها" می کنیم. پیگیری واکنش های خود نسبت به رویدادهای زندگی را همین حالا شروع کنید. چه احساساتی بوجود می آید؟ چه احساساتی در بدن وجود دارد؟ شاید شما خواسته های شخصی دارید که دائماً به آخرین مکان رانده می شوند؟ س yourselfالات "چرا این اتفاق می افتد؟" ، "من واقعاً چه می خواهم؟" ، "چرا من این را الان انتخاب کردم؟" با این درون نگری شروع کنید ، و در این مرحله ، علل احتمالی مشکلات را کشف خواهید کرد.
  2. سرعت خود را کم کنید ، زمانی برای خواب و استراحت پیدا کنید … مشکلات اغلب ناشی از اضافه بار اطلاعات پیش پا افتاده است. بدن نمی تواند کنار بیاید و به استراحت نیاز دارد ، نوعی "راه اندازی مجدد سیستم". تحریک پذیری ، تعارض ، حواس پرتی ، نارضایتی از زندگی می تواند نشان دهنده نیاز به وقفه زمانی برای تجدید نظر در آنچه اتفاق می افتد ، برای بازگرداندن ذخایر داخلی بدن و منابع شخصیتی باشد.
  3. افکار را در جریان آزاد خود ثبت کنید. وقتی هوشیاری بسیار شلوغ و فعال است ، بخش قابل توجهی از اطلاعات به فرایندهای ناخودآگاه منتقل می شوند. یکی از راه هایی که این اطلاعات را به سطح می رسانید ، تمرین "صفحات صبح" یا نوشتن رایگان است. ماهیت روش ثبت هدفمند جریان افکار ، بدون هیچ گونه محدودیت و انتقادی است.در ابتدا ما چیزی مرتبط و منطقی می نویسیم ، اما هرچه بیشتر به "نوشتن آزاد" بپردازیم ، افکار و خواسته های سرکوب شده به وضوح ظاهر می شوند. توصیه می شود این کار را صبح ، درست بعد از بیدار شدن ، زمانی که تفکر انتقادی ما هنوز روشن نشده است ، انجام دهید. سعی کنید تا جای ممکن بنویسید ، بنویسید تا زمانی که احساس کنید دیگر چیزی برای نوشتن وجود ندارد. به معنی و منطق متن فکر نکنید ، بگذارید این یک جریان آگاهی باشد. فایده بی چون و چرا این عمل در تخلیه هوشیاری از اتلاف اطلاعات است. همچنین ، بعداً به یادداشت های صبح برگردیم ، می توانیم پاسخهای مهمی را پیدا کنیم ، "کلیدهای" وضعیت آنها ، آنها معمولاً به انتهای متن نزدیک تر می شوند.
  4. درگیر خلاقیت شوید. زبان تصاویر بهترین راه برای کمک به ما در درک آنچه برای ما اتفاق می افتد است. کار با تصاویر ارتباط مستقیم با ناخودآگاه است. می توانید نقاشی رایگان ، کلاژ ، ماندالا یا هر هنر درمانی دیگری را امتحان کنید. طراحی به خودی خود راهی برای بیان احساسات و خواسته ها است و در نتیجه میزان تنش را کاهش می دهد. و اگر روی یک موضوع واقعی تمرکز کنید و افکار ایجاد شده در فرایند خلاقیت را دنبال کنید ، ناگهان وضعیت می تواند روشن تر شود.
  5. مراقب بدن خود باشید. بدن موضوع مهمی است. این ابزاری است که از طریق آن با این جهان ارتباط برقرار می کنیم. ما همه اطلاعات را از طریق آن درک می کنیم. بنابراین ، وضعیت بدن تا حد زیادی خلق و خو و کارایی ما را تعیین می کند. هنگامی که احساس طحال می کنید و قدرت مقابله با آن را ندارید ، روی مراقبت از بدن خود تمرکز کنید. تناسب اندام ، یوگا ، دویدن ، پیاده روی ، شنا انجام دهید - فعالیت بدنی باعث افزایش تن و احساس موقعیت فعال در زندگی می شود ، انرژی برای تغییرات ظاهر می شود. به جلسه ماساژ بروید ، در حمام دراز بکشید ، تمرینات تنفسی انجام دهید ، دوش کنتراست بگیرید - وقتی بدن آرام می شود ، برخی از افکار مزاحم از بین می روند و وضعیت فعلی به وضوح قابل درک خواهد بود.
  6. برای خیال پردازی در مورد "روز کامل من". هنگامی که مشتریان به سختی می توانند بفهمند مشکل چیست ، من از آنها دعوت می کنم که برای روز ایده آل خود فیلمنامه ای بنویسند. چنین روزی که همگی مطابق میل آنها ساخته می شود ، بدون در نظر گرفتن خواسته ها و هنجارهای محیط. توصیه می شود تمام وقایع آن روز را با جزئیات ثبت کنید. پس از تجزیه و تحلیل این سناریو ، می توانید به نیازهای مهمی برسید که مدت ها نادیده گرفته شده یا ممنوع شده اند. غالباً لحظاتی وجود دارد که به سادگی قابل درک هستند ، اما با این وجود ، بسیار مهم هستند و تغذیه قدرتمندی به شخصیت می دهند.
  7. ردیابی افکار تکراری اگر متوجه شدید که روز به روز یک فکر خاص در ذهن شما تکرار می شود - شاید این دقیقاً همان اعتقادی است که مانع احساس خوشبختی شما می شود. این فکر (یا افکار) را شناسایی کنید ، آن را روی کاغذ بنویسید و منشأ آن را بررسی کنید. وقتی بفهمید از کجا آمده است ، راحت تر می توانید از شر آن خلاص شوید. برای انجام این کار ، به سادگی اعتقاد را به شیوه ای حمایت کننده ، مثبت بازنویسی کنید و هر از گاهی برای خود تکرار کنید.
  8. چرخ تعادل. یک تمرین شناخته شده و ساده برای درک وضعیت فعلی زندگی. یک دایره بکشید و با توجه به زمینه های زندگی خود آن را به بخش هایی تقسیم کنید. سپس هر بخش را به 10 قسمت تقسیم کنید. میزان انجام هر حوزه در زندگی خود را از 1 تا 10 امتیاز دهید و بر این اساس سایه بزنید. شما یک نمودار بصری از توزیع منابع شخصی (زمان و انرژی) در حوزه های زندگی دریافت می کنید. مناطقی که توجه زیادی به آنها شده است بلافاصله قابل مشاهده است و همچنین مناطقی که باید بیشتر به آنها توجه شود. روی این الگو تأمل کنید ، به این فکر کنید که چگونه می توانید زندگی خود را متعادل کنید و بلافاصله برنامه ای را برای اجرا بنویسید.
  9. تمرین "100 چرا". تمرین ساده و در عین حال دشوار است. مشکل خود را فرمول بندی کنید ، بنویسید. سوال "چرا؟" و جواب آن را بنویسید سپس همان س toالی را به پاسخی که دریافت کرده اید بگذارید. پاسخ را بنویسید و دوباره به سوال "چرا؟" پاسخ دهید.در واقع ، معمولاً به صد دلیل نمی رسد ، اما نکته این است که تا زمانی که به علت اصلی این وضعیت برخورد نکنید ، س askال را مطرح کنید. و وقتی دلیل آن مشخص شد ، فرصتی برای تغییر وضعیت وجود دارد. همچنین ، با تجزیه و تحلیل کل زنجیره پاسخ ها ، می توانید شرایط سخت معمولی را برای خود پیدا کنید که ارزش توجه به آنها را دارد.
  10. با کارت بازی کنید. اگر تعیین دشواری ها دشوار است یا برعکس ، مشکلات زیادی وجود دارد که مشخص نیست چگونه با آنها کنار بیایید - سعی کنید بازی کنید. یادداشت های خود را بردارید و روی هر تکه کاغذ یک مشکل یا موقعیتی که باعث احساسات منفی می شود بنویسید. کارت ها را در نظر بگیرید ، سعی کنید آنها را به صورت گروهی مرتب کنید. سپس آنها را بر اساس اهمیت در هر یک از گروه ها مرتب کنید. کارت هایی را که به رفتار دیگران مربوط می شود کنار بگذارید - ما نمی توانیم آن را تغییر دهیم ، در این شرایط باید روی استراتژی های رفتاری خود کار کنیم. از قانون "مشکلات را یک به یک حل کنید" پیروی کنید: یکی از کارت ها را انتخاب کنید و روی راه های حل وضعیت کار کنید. هنگامی که با آن برخورد می کنید ، به مورد بعدی بروید. مشکلات اغلب به هم مرتبط هستند و با حل مشکلات قبلی ، دیگران ممکن است خود به خود ناپدید شوند یا بی ربط شوند.

این دستورالعمل های ساده به شما کمک می کند تا با یک دوره سخت در زندگی خود کنار بیایید. تعیین کنید که در واقع علل آن چیست و در آینده چه کاری می توان انجام داد. به یاد داشته باشید ، همانطور که تصور می شود پاییز زمان افسردگی نیست. پاییز زمان دگرگونی ها است ، زمانی که فرصتی برای رها کردن چیزهای قدیمی و غیر ضروری وجود دارد و فضا را برای رسیدن به چیز جدیدی پاک می کند.

توصیه شده: