ناتمام

تصویری: ناتمام

تصویری: ناتمام
تصویری: Pallett Endless Ending - پالت تمام ناتمام 2024, آوریل
ناتمام
ناتمام
Anonim

من حتی نمی خواهم در مورد روابط با مردان متاهل بنویسم - این مطالب آنقدر کار شده است که حتی جالب نیست. فقط می گویم که این کوچکترین حسی ندارد و تقریباً هیچ لذتی ندارد و حسی که وجود دارد بسیار مشکوک است. اما هنگامی که برای خود عهدی شکست ناپذیر قائل می شوید که هرگز وارد چنین معاملاتی نشوید ، باز هم می توانید در دام "انسان بدون کاگبه" بیفتید. یعنی مردی در یک رابطه ناتمام. در عین حال ، او حتی ممکن است یک زن سابق را نبیند - این اساسی نیست. ناقص در اینجا فقط احساسی است. و با چنین مردی ، ایجاد رابطه با هر درجه شدید نیز یک شکل نفیس مازوخیسم است.

آنها مدتهاست مانند برادر و خواهر زندگی می کنند - بدون رابطه جنسی و حتی در تخت های مختلف می خوابند ، و در طول روز هر کدام در گوشه های خود می نشینند. آنها با هم احساس خفه کننده ، دردناک می کردند ، اما دلبستگی ای برای خود ایجاد کردند که رهایی از آن چندان آسان نیست. ابتدا ، یکی از آنها رابطه ای را آغاز می کند و سعی می کند آنجا را ترک کند. سپس دیگری نیز همین کار را می کند. و ، به نظر می رسد ، آنها حتی متفرق می شوند ، اما در حقیقت آنها در پوشش دوستی به خوردن یکدیگر ادامه می دهند.

یا آنها به طور کلی بدون رابطه جنسی زندگی می کردند ، با هزینه او او غرایز دفاعی و تغذیه ای را برآورده کرد ، اما هرگز به تولید مثل نرسید. و او تحمل کرد و امیدوار بود ، حتی به اطراف خود نگاه نكرد ، اما در مقطعی متوجه شد كه او نه تنها رابطه جنسی را نمی خواهد ، بلكه با او نمی خواهد - مشخص شد كه او با یك دوست مشترك خوابیده است. شوهر از نظر جسمی ترک می کند ، حتی زن و جنسیت می گیرد ، اما از نظر عاطفی در خانه می ماند ، آنها به ارتباط خود ادامه می دهند ، چندین بار در طول سال عود می کند ، اما هنوز پایان خوبی ندارد.

یا او فقط از راه دور رابطه دارد ، و در واقعیت واقعی به خوبی واقعیت مجازی به نظر نمی رسد ، اما محبت هنوز قوی است و وقتی زنی دارد که واقعاً در زندگی واقعی تأثیر می گذارد ، شروع به عجله می کند آنها ، هر دو را در بازی آمدن شرکت می دهند. و به همین ترتیب - تا زمانی که خون از بینی خارج شود.

متأسفانه ، نمی توانم نمونه هایی را بیان کنم که در آن یک زن با عجله عجله می کند ، زیرا همه داستانها واقعی هستند و من در آنها شرکت کردم. من با نقش زن چنار ، که سندرم جدایی برای او درمان می شود ، بسیار آشنا هستم. خوب ، آنها اغلب در مورد من دلداری می دادند و برخی از ارتباطات دردناک غیرمولد را قطع می کردند. من با مسئولیت کامل اعلام می کنم - در چنین داستانهایی هیچ چیز خوب و هیچ چشم اندازی وجود ندارد.

به قیمت درد قابل توجه ، من به این نتیجه رسیدم: حتی اگر یک مرد به طور رسمی آزاد باشد ، اما هنوز وابستگی عاطفی خود به زن سابق خود را کامل نکرده باشد ، هیچ کاری در کنار او مطلقاً انجام نمی شود ، مگر اینکه هدف شما این باشد که عصبانی شدن وسایل خود را جمع آوری کرده و با سرعتی که در اختیار شماست ، ترجیحاً با سرعت مافوق صوت ، به سمت جنگل بدوید.

به ویژه در کنار مردی که در واقع با همسر خود زندگی نمی کند ، اما به طور رسمی از او طلاق نگرفته است ، هیچ کاری نمی توان انجام داد. اگر همه چیز را خودتان تصمیم گرفته اید ، طلاق در دنیای مدرن چندان مشکل بزرگی نیست. اگر این اتفاق نیفتاد ، این نشانه مطمئنی است که رابطه تمام نشده است. در جایی که رابطه قبلی به پایان نرسیده است ، هیچ جایی برای رابطه جدید وجود ندارد ، مهم نیست که او چقدر زیبا معاشرت کرده است و هر چقدر هم که فرد خوب و خوبی باشد.

5
5

چنین مردی (گرچه کلمه "زن" به راحتی می تواند در این مکان باشد) مانند یک اسب پیر است که در راهرو ایستاده و نمی داند آمده یا رفته است. و در هر زمان می توانید زیر سم خود باشید.

اگر واقعاً چنین مردی را خیلی دوست دارید چه؟ چند کار انجام دهید. اول ، برای درک اگر این یک کشش برای شما نیست - غیرقابل دسترسی است. بلکه نه در دسترس بودن. اگر چنین است ، کتاب بری و جانی واینهولد "Liberating Codependency" را بخوانید و نزد یک درمانگر خوب متخصص در این مشکل بروید.واقعیت این است که عوامل اصلی جذب معمولاً الگوهای آسیب زای دوران کودکی هستند - چیزی که ما در خصوصیات و رفتار والدین یا افرادی که آنها را جایگزین کرده بودند کاملاً ناراضی بودیم و ما تلاش می کنیم با بزرگنمایی والدین خود در بزرگسالی آن را اصلاح کنیم. شریک رابطه ما. … یعنی ما مثلاً فردی غیرقابل دسترسی را می بینیم و همان جا با عسل آغشته می شود. اما توانایی ما برای بازسازی یک فرد بالغ دیگر یک توهم خطرناک است. این به سادگی امکان پذیر نیست. یک فرد بالغ دیگر تنها کسی است که می تواند او را بازسازی کند. یعنی فقط خودش - به شرطی که صادقانه و قویاً آن را بخواهد. نه در نتیجه اولتیماتوم های شما ، بلکه خودتان.

ثانیا ، بلافاصله مرزها را تعیین کرده و از خود محافظت کنید. اگر مردی کاملاً آزاد برای بوسیدن شما دست دراز می کند و شما می ترسید او را رد کنید ، فکر می کنید در این صورت این اتفاق هرگز تکرار نمی شود ، زیرا او خجالتی ، ترسو و آسیب پذیر است ، مطلقاً ممنوع نیست که با دهان خود درست صحبت کنید.: تو هم من تو را دوست دارم. اما تا زمانی که هنوز ازدواج کرده اید - حتی اگر به طور رسمی ، این غیرممکن است ، زیرا برای من این غیرقابل قبول است. و اجازه دهید بیشتر تصمیم بگیرد که آیا او می خواهد شما را اینقدر ببوسد یا خیر. یا خرد می شود. اگر واقعاً نمی خواستید - آیا به آن نیاز دارید؟

ثالثاً ، برای ادامه ملاقات و عدم تصمیم اولیه برای وفاداری (این موضوع در مورد جسمی نیست ، من اصرار ندارم که با همه دوست پسرها بخوابم) ، یعنی رابطه ای را برقرار نکنید که هنوز وجود نداشته باشد انسان واقعاً سزاوار آن است

و - به فرایندها زمان دهید تا تکمیل شوند. با فشردن انگشتان دست ، وابستگی به هم درمان نمی شود و افراد مهم فراموش نمی شوند. برای انجام این کار ، باید بتوانید فاصله را حفظ کرده و از خود پشتیبانی کنید.

مردانی که بین دو (یا بیشتر) زن عجله می کنند دوست دارند توصیه کنند … اما اگرچه نه ، اینگونه بهتر است: من از شما یک درخواست شخصی دارم. فقط به یاد داشته باشید که هر دوی آنها افراد واقعی هستند و بهتر است با احساسات آنها بازی نکنید. در غیر این صورت ، زندگی آنقدر بر سر می زند که کمی به نظر نمی رسد. این تنها چیزی است که می خواستم بگویم.

توصیه شده: