مشتریان بیشتر به چه نوع مقاله هایی پاسخ می دهند؟

فهرست مطالب:

مشتریان بیشتر به چه نوع مقاله هایی پاسخ می دهند؟
مشتریان بیشتر به چه نوع مقاله هایی پاسخ می دهند؟
Anonim

بلافاصله می گویم که نظر ذهنی خود را به اشتراک می گذارم. و از آنجا که همه ما متفاوت هستیم ، ممکن است برای کسی مناسب نباشد.

احتمالاً بسیاری از شما متوجه شده اید که من در حال حاضر کمتر از معمول مقاله می نویسم؟ و این فقط این نیست که من اخیراً بیمارستان را ترک کردم. به هر حال ، من در حال حاضر به آرامی جلسات آنلاین را هدایت می کنم و مرتباً در مورد آنچه که من را نگران می کند در پست های وبلاگ می نویسم.

نکته این است که تقریباً هر مقاله جدیدی که می نویسم تبدیل می کند. فعلا آنچه دارم برایم کافی است.

برخی از مقالات من حتی وقتی من نویسنده ای کاملاً ناشناس در اینجا بودم ، شروع به تبدیل کردند.

به طور کلی ، به نظر من ، با انگیزه ترین و وفادارترین مشتریان من که نتایج خوبی می گیرند ، کسانی هستند که به مقالات آمده اند!

نتایج چنین مشتریانی بسیار بیشتر از کسانی است که به رتبه رسیده اند!

به نظر من ، مشتریانی که به دنبال یک روانشناس با رتبه بندی هستند ، دیگر نه بر اساس روح خود ، بلکه بر اساس دسته بندی های منطقی تر انتخاب می کنند. بنابراین ، در چنین مواردی ، شیمی هم افزایی کمتر اتفاق می افتد ، بسیار شبیه به شیمی عشق ، دوستی یا شیمی یک اتحاد حرفه ای قدرتمند.

من می توانم در مورد مشتریان ارجاع نیز همین را بگویم. شاید کسی که توصیه می کند در هم افزایی باشد ، و دوست یا همکار او یک شخص کاملاً متفاوت است و یک روانشناس برای او از نوع دیگری مناسب تر است

روانشناسان آبی ، قرمز ، سبز و زرد

شرایطی وجود داشت که احساس می کردم به وضوح آزاردهنده هستم ، این مشتری به توصیه ای بود که از نظرات مثبت یا نتیجه خیره کننده از دوست من برخوردار شد.

مقاومت اغلب بوجود می آید ، گویی ذهن مشتری را می خوانم ، به عنوان مثال:

- مارینا این ناتالیا عجیب را بسیار تحسین کرد. و خودش بهبود یافت و دخترش ، از این گذشته ، در واقع ، او به معنای واقعی کلمه در عرض چند ماه ازدواج کرد و خوشحال است! و برای من این ناتالیا به نوعی خوب نیست. یک عمه چاق و معمولی ، او حتی با ورزش دوست نیست. چگونه می تواند به من کمک کند - یک زن باهوش و زیبا که یک سبک زندگی فوق العاده سالم را دنبال می کند؟ مردان من را ندیده اند و من را نمی بینند ، اگرچه ما یک ماه است که درس می خوانیم. -یک زن کمال گرا از میان کسانی که اکنون "کت سفید" نامیده می شوند ، بحث می کند.

این به وضوح مشتری من نیست. قبلا سعی می کردم افسون کنم ، معجزه های مهارت را نشان می دادم ، اما نه!

بهتر است این مراجعه کننده را رها کنید تا زودتر روانشناس خود را پیدا کند که ایده های او در مورد موفقیت حرفه ای را برآورده کند.

شاید ، به عنوان یک گزینه ، یک زن همکار سالم و بسته ، نتیجه عالی به این زن بدهد. چون زودتر باورش می کند! از آنجا که اینها چیزهای مهمی برای او هستند!

من صادقانه متقاعد شده ام که 90 درصد از ما ، روانشناسان ، به عنوان یک فرد کار می کنیم!

اگر روانشناس و مراجعه کننده با هم منطبق باشند ، معجزات واقعی تحول ممکن است رخ دهد ، و اگر آنها با هم منطبق نباشند ، هرگونه تکنیک و تمرین ناتوان خواهد بود

برگردیم به مقالات!

توصیه شده: