آنچه شخص می گوید مهم نیست ، بلکه نحوه صحبت اوست

تصویری: آنچه شخص می گوید مهم نیست ، بلکه نحوه صحبت اوست

تصویری: آنچه شخص می گوید مهم نیست ، بلکه نحوه صحبت اوست
تصویری: 🔔 Я ПОСЛЕ ДИМАША УЖЕ НИЧЕМУ НЕ УДИВЛЯЮСЬ! - ЗАЯВИЛ АЛЕКСАНДР ГРАДСКИЙ (SUB) 2024, آوریل
آنچه شخص می گوید مهم نیست ، بلکه نحوه صحبت اوست
آنچه شخص می گوید مهم نیست ، بلکه نحوه صحبت اوست
Anonim

در واقع ، وقتی شخصی در مورد چیزی صحبت می کند یا می نویسد ، قبل از هر چیز درباره خودش صحبت می کند. نه در مورد موضوع گفتگو ، نه در مورد آنچه او توصیف می کند (تحسین و محکوم می کند) - او اطلاعات زیادی در مورد اینکه کیست و چه چیزی برای او مهم است می دهد.

به عنوان مثال ، به روانشناسان آموزش داده می شود که به اشتباه نگاه کنند در مورد چی مشتری می گوید ، اما برای آن ، چگونه او این کار را انجام می دهد (در زندگی عادی ، مردم دقیقاً برعکس آموزش می دهند: "مهم نیست صدای طرف مقابل چگونه است و چگونه دست هایش را تکان می دهد. به آنچه فرد می گوید گوش دهید"). به هر حال ، به همین دلیل من ارتباط شخصی با مشتریان (زنده یا از طریق اسکایپ) را ترجیح می دهم و مکاتبات در اینترنت را دوست ندارم - یک لایه کامل اطلاعات در مورد یک شخص از بین می رود. خودتان قضاوت کنید.

از هر پیامی (هر دو از طرف صادقانه "وقتی من کوچک بودم ، مادرم هر روز مرا کتک می زد" و از "مادرشوهرمان شنبه آینده ما را به پای دعوت کرد") ، می توانید اطلاعات زیادی در مورد خود گوینده

اولا ، انتخاب موضوع مورد بحث توسط راوی: چیزهای زیادی در جهان وجود دارد ، اما به دلایلی اکنون شخصی در این مورد صحبت می کند. می شد در مورد بحران ها جوک گفت یا در مورد افزایش قیمت صحبت کرد-اما مادر شوهر ، شنبه ، پای انتخاب کرد. گاهی اوقات این نشان می دهد که شخص به سادگی "در حال ترکیدن" است تا در مورد چیزی صحبت کند ("هر جا که آنها چیزی می گویند - همه آنها را به زنان می رسانند" (C)) ، یا برعکس ، به نظر می رسد که این موضوع بیشترین موضوع را دارد. "ایمن" ("اجازه ندهید در مورد مسائل شخصی صحبت کنیم ، در غیر این صورت من شروع به گریه می کنم.") منظور شخص دقیقاً از زمینه کلی گفتگو مشخص می شود.

ثانیاً ، انتخاب کلماتی که فرد با آن صحبت می کند: بر هیچ کس پوشیده نیست که برخی از کلمات به ارزیابی آنچه در حال رخ دادن است ، می پردازند. در اینجا لازم است که کلمات تحقیرآمیز ، و تمسخر ، و برعکس ، توصیفات محترمانه و مودبانه را دنبال کنید. به عنوان مثال ، یک مشتری وظایف شغلی خود را "مزخرف" می نامد ، یا سرگرمی خود را مسخره می کند - این اطلاعات زیادی است ، بسیار است. آیا فکر نمی کنید در حال انجام کار مهمی در محل کار هستید؟ آنها در آنجا از شما قدردانی نمی کنند و برای هیچ چیز جدی به شما اعتماد ندارند؟ یا خود شما تظاهر نمی کنید؟ آیا مطمئن نیستید که مشاغل مورد علاقه خود را دارید یا خیر؟ آیا نمی توانید برای وقت آزاد خود احترام قائل شوید؟ ممکن است اینطور نباشد ، همه مفروضات باید روشن شوند. اما ، حداقل ، ظاهر کلمات ارزشیابی رنگ روشن در توضیحات ، من از نظر ذهنی به آنها توجه می کنم و در گفتگو به آنها واکنش نشان می دهم. خوب ، یا به عنوان مثال ، فرمول های غیر شخصی در گفتار بسیار نشان دهنده است ("من 6 سال با واسیا ازدواج کردم. اما بعد از آن مشروب شروع شد و زنان ظاهر شدند ، رسوایی ها و دعوا وجود داشت و ما جدا شدیم." عبارت "مشروب شروع شد "و" واسیا شروع به نوشیدن کرد "صدا کاملاً متفاوت بود. درست مانند عبارت" رسوایی هایی وجود داشت "و" من شروع به رسوایی و سرزنش او کردم "- بسیار بسیار متفاوت. در مورد دوم ، نویسنده عمل وجود دارد ، کسی که مسئول آنچه اتفاق افتاده است ؛ "- به نظر می رسید که به خودی خود اتفاق افتاده است ، هیچ کس در پاسخ نیست و کسی نیست که بپرسد).

سوم ، نگرش خود را نسبت به چیزی ابراز کرد (به هر حال ، این کمترین بخش آموزنده مکالمه است). بهتر است در مورد بسیاری از مسائل نه مستقیم ، بلکه با روشهای غیرمستقیم - نه کمتر عینی و علمی ، اما نه "رو در رو" ، س askال شود. نکته این است که مفهوم "واکنشهای مطلوب اجتماعی" وجود دارد. این بدان معناست که در جامعه مرسوم است که به برخی س questionsالات پاسخهای "صحیح" بدهید: "بله ، من بچه های کوچک را می پرستم!" ، "خوب ، البته ، من همسرم را دوست دارم" ، "من در کارم حداکثر تلاش خود را 100 درصد می کنم.” شما یک س directال مستقیم می پرسید - مشتری کمی تنگ می شود و پاسخ "صحیح" و تأیید شده اجتماعی را می دهد. خوب ، چرا لازم بود؟ من قبلاً همه پاسخ های مطلوب اجتماعی را به صورت قلبی می دانم. بررسی فرد مورد نظر در مورد اینکه آیا آنها را می شناسد ، کاملاً جالب نیست.

چهارم ، به اصطلاح ویژگی های غیر کلامی: لحن ، حرکات ، بیان ، احساسات بیان شده.به عنوان مثال ، یک دختر نمی تواند در مورد سگ مورد علاقه خود بدون لبخند زدن صحبت کند ، و وقتی از شوهر مورد علاقه خود صحبت می کند ، مشت هایش به تنهایی محکم می شوند و تنش در صدایش ظاهر می شود. تظاهرات غیر کلامی به طور خودکار معنی خاصی ندارند (هر چه آلن و باربارا پیز در این مورد بگویند) ، آنها فقط نقاط تنش در ارتباط را نشان می دهند. به دلیل این واقعیت که او بسیار نگران همسرش است ، او می تواند در مورد شوهرش صحبت کند و او در موقعیت سختی قرار گرفت. یا به دلیل حسادت او ؛ یا به دلیل رابطه با همان مادرشوهر ، که به نظر او ، بیش از حد بر محبوبش تأثیر می گذارد.

همچنین یک چیز فریبنده به نام "شکل پیش فرض" وجود دارد … خوب ، این همان "طنابی است که در خانه مرد حلق آویز درباره آن صحبت نمی شود". هنگامی که مکالمه به دور چهارم رسید و طرفین با سرسختی برخی موضوعات را دور می زنند - این قطعاً بدون دلیل نیست. این بدان معناست که حفاری در آنجا ضروری است (اما مراقب باشید!)

فقط الان میدونی چیه؟ برای کسانی که این متن را خوانده اند و متقاعد شده اند که "روانشناسان از طریق شخص می بینند" - اوه ، به هیچ وجه. معمولاً ، در رفتار مخاطب ، فقط سیگنال "اینجا چیزی وجود دارد" خوانده می شود و دیگر نه. حدس زدن آنچه دقیقاً پنهان است اغلب بدون توضیح جداگانه غیرممکن است. یک موضوع مهم برای یک شخص اهمیت آن را با این واقعیت نشان می دهد که وقتی به آن نزدیک می شویم ، فرد دچار تنش می شود. یا این واقعیت که ما اصلاً به او نزدیک نمی شویم (خوب ، شخص آن را فهمید تا مبحث پول ، به عنوان مثال ، هرگز حتی در جایی که به نظر می رسید تعلق نمی گیرد). یا لحن گفتگو ناگهان به طور واضح تغییر می کند. اما این به چه معناست - فقط خود شخص از خود می داند. آیا او عصبی بود زیرا صحبت در مورد مادر به او یادآوری می کرد که مادر بسیار مریض است که فکر کنم به این درد می خورد. یا به خاطر اینکه ما خاطرات آسیب زای دوران کودکی را لمس کردیم ، جایی که مادرش او را به مدت پنج روز ترک کرد. یا به این دلیل که فرد دیروز مادرم را با قطار به شهر خود برد - به همان جایی که عشق اول زندگی می کند ، که اخیراً طلاق گرفته و اکنون تنها شده است …

حدس زدن غیر ممکن است. فقط قهرمانان سریال های پلیس بدون تردید "مردم را می خوانند" ، اما البته در آنجا پر از اضافات نیمه فوق العاده است. روانشناسان باید بپرسند و توضیح دهند.

توصیه شده: