تحریم و غیرقابل توضیح: خودشیفته منحرف کیست؟

فهرست مطالب:

تصویری: تحریم و غیرقابل توضیح: خودشیفته منحرف کیست؟

تصویری: تحریم و غیرقابل توضیح: خودشیفته منحرف کیست؟
تصویری: با پارتنر خودشیفته چیکار کنیم؟ / روان شناسی 2024, مارس
تحریم و غیرقابل توضیح: خودشیفته منحرف کیست؟
تحریم و غیرقابل توضیح: خودشیفته منحرف کیست؟
Anonim

خشونت اخلاقی یا سوءاستفاده ، در زمینه روسیه تقریباً پدیده ای است که در چارچوب هنجارهای اجتماعی نهفته است - اما در حقیقت اغلب نتیجه اختلال شخصیت خودشیفته است. برای یک فرد سالم ، چنین ارتباطی می تواند بسیار مخرب باشد و باعث افسردگی عمیق شود. T&P در مورد چگونگی شناسایی و مقابله با یک سوء استفاده کننده اخلاقی صحبت می کند

خودشیفتگی چیست؟

کلمه "سوء استفاده" از انگلیسی به عنوان "خشونت" و "سوء استفاده" ترجمه شده است. سوءاستفاده در روابط بین فردی برای اکثر ما آشنا است ، اما همه نمی دانند که ممکن است در نتیجه غفلت نباشند ، بلکه نتیجه اختلال شخصیت خودشیفته (ADD) است که از یکی از شرکت کنندگان در رابطه رنج می برد. این آسیب شناسی در تعداد قابل توجهی از افراد رخ می دهد: طبق تخمین های مختلف ، از 1 تا 8 of از کل جمعیت کره زمین. با توجه به طبقه بندی بین المللی بیماریهای DSM-V ، می توان آن را با علائم کلی اختلال شخصیت (خودبزرگ بینی بزرگ ، خیالات قدرت نامحدود یا عشق ایده آل ، اعتقاد به "انحصار" فرد ، نیاز به ابراز اغراق آمیز لذت نسبت به آن تعریف کرد. خود ، توهم حقوق ویژه خود ، تمایل به سوء استفاده از افراد ، عدم توانایی همدلی ، حسادت و رفتار متکبرانه نسبت به مردم) ، که با نقض های خاصی در کار افراد و در روند ایجاد روابط بین فردی همراه است.

فرد مبتلا به اختلال خودشیفتگی ، خودمحور است ، وسواس فکری درباره عظمت و برتری خود دارد ، از نظر بالینی قادر به همدلی نیست و از نظر بدی احساس گناه نمی کند. او آنچه مربوط به دیگران است را بی ارزش می کند و آنچه را که مربوط به خود است ایده آل می کند. در عین حال ، خودشیفته از توهم رنج نمی برد ، علائم حالت های شیدایی را نشان نمی دهد و به طور کلی تصور یک فرد کاملاً سالم را ایجاد می کند.

خودشیفتگان منحرف افراد ضعیف یا ناامن را به عنوان "قربانی" خود انتخاب نمی کنند. مخاطبان هدف آنها افراد باهوش و باهوش هستند.

مطمئناً هر شخصی با NRL مرتکب جنایات نمی شود اگر به آنها نزدیک شوید. مانند هر تشخیصی در زمینه سلامت روان ، این بیماری دارای شیب نسبتاً وسیعی است ، به طوری که بیمار ممکن است از مشکل آگاه نباشد یا از آن آگاه نباشد ، یا با آن بطور کامل آگاه نباشد ، یا به طور مداوم روان درمانگران را در جستجوی راههای م effectiveثر تغییر دهد. قبل از اقدام به خودکشی ، درمان کنید یا شرکای خود را بیاورید.

نوع "خودشیفته منحرف" واقعاً برای دیگران خطرناک است. این تعریف ابتدا توسط دکتر روانپزشکی فرانسوی ، متخصص در زمینه بزه شناسی و جرم شناسی ، ماری فرانس ایریگواین ، نویسنده کتاب "آزار و اذیت اخلاقی" بیان شد. ویژگی متمایز خودشیفتگان منحرف ، توانایی وارونه ساختن هر موقعیتی ، انحراف جزئیات و نتیجه گیری های شریک (منحرف - از لاتین pervertere - منحرف ، پیچ خورده) است. این آنها هستند که خشونت اخلاقی را به عنوان ابزاری برای روابط بین فردی انتخاب می کنند ، و از آنها این است که ترک آسانی بدون از بین بردن روان آسان نیست.

چگونه یک خودشیفته منحرف را تشخیص دهیم؟

خودشیفتگان منحرف افراد ضعیف یا ناامن را به عنوان "قربانی" خود انتخاب نمی کنند. مخاطبان هدف آنها افراد روشنفکر و باهوشی هستند ، ذهن باز ، موفق ، تأثیرگذار ، سرشار از خوش بینی و نشاط. اغلب ، روابط با خودشیفتگان منحرف برای همسر و دوستان خود با افسردگی بالینی و خودکشی ، حتی بیشتر - با آسیب های روانی پایان می یابد ، که بعداً اگر سالها بهبود یابد.

یک خودشیفته منحرف را می توان با ویژگی های متمایز رفتاری تشخیص داد ، که به عنوان یک قاعده ، علی رغم مهارت های سازگاری توسعه یافته و تصویری درخشان ، نمی توانند کاملاً آن را پنهان کنند. به طور کلی ، جزئیات زیر باید به "قربانی" احتمالی هشدار دهد.

1) یک فرد در مورد شرکای گذشته منفی صحبت می کند و آنها را به دلیل مشکلات یا جدایی متهم می کند.

2) شخص تمایلی به اعتراف به گناه خود ندارد و مسئولیت را بر عهده دیگران می گذارد.

3) با ملاقات با این شخص ، شریک شروع به خواب کمتر ، غذا خوردن ضعیف ، کاهش وزن ، در حضور او احساس سرگیجه کرد ، یا با تغییرات ناخوشایند دیگری در زمینه رفاه روبرو شد. به طور کلی پذیرفته شده است که روان پریشی زود هنگام در عاشقان و دوستان خودشیفتگان منحرف آغاز می شود و این حتی در پس زمینه عدم وجود مشکلات ظاهر می شود.

4) فردی به دنبال این است که تا آنجا که ممکن است ، تا زمان ازدواج یا نقل مکان ، شریک خود را به خودش وصل کند.

5) خودشیفته های منحرف گاهی "واکنش های غیرانسانی" دارند ، اگرچه به طور کلی چنین افرادی رفتار آنها را به دقت زیر نظر دارند. مانند بیماران مبتلا به سایکوپاتی ، آنها احساسات را به معنای عادی کلمه تجربه نمی کنند ، اما آنها را کاملاً تقلید می کنند. خودشیفته ها قادر به مشاهده دیگران ، محاسبه سازوکارهای موفق نفوذ هستند ، اما در شرایط غیرمعمول می توانند بی حسی ، هوس قدرت یا هر چیز دیگری را که خارج از محدوده واکنش های عادی است نشان دهند. به عنوان مثال ، چنین شخصی می تواند بگوید که چقدر خوب مجرم را مجازات کرده است (و مجازات با جرم نامتناسب به نظر می رسد) ، چقدر زیرکانه از شخصی استفاده کرده است یا تماشای رنج دیگران چقدر جالب است.

سوء استفاده چگونه کار می کند؟

اولین مرحله از رابطه با یک خودشیفته منحرف ، گاهی اوقات توسط محققان "ماه عسل" نامیده می شود. در این دوره ، ممکن است شریکی به ملاقات "ابرقهرمان" خود بیاید و بفهمد که غذای مورد علاقه خود را از دوران کودکی آماده کرده است ، یا یک کپی دقیق از یک آویز گرانبها که مدت ها گم شده است روی میز کار خود بیابد ، یا بلیط های بورا بورا را برای وی دریافت کند. روز تولد.

ماه عسل بی عیب به نظر می رسد ، اما نمی تواند برای همیشه دوام بیاورد. در واقع ، به جای عزت نفس ، خودشیفته منحرف ، به گونهای مجازی ، دارای حفره ای بدون ته است که همه لذتهای دیگران و دستاوردهای خود در آن بیهوده مکیده می شود. به دلیل اختلال شخصیت ، در اعماق روح خود ، چنین فردی احساس ناچیز بودن می کند ، حسادت و عصبانیت شدیدی را تجربه می کند. فقدان همدلی به او اجازه نمی دهد که همدلی کند و توهم بزرگی خود اجازه نمی دهد که دیگران را برابر هم تلقی کند. برای مدتی ، خودشیفته موفق می شود احساسات منفی را مهار کند (صرفاً به دلایل استراتژیک) ، اما سپس صبر او تمام می شود.

قوانین ارتباطات تضعیف می شوند ، احترام از بین می رود و از طرف یکی از برگزیدگان گرانقدر یا دوست عزیز ، شخص دوم به سرعت تبدیل به یک متخلف ناتوان می شود.

لحظه ای که این اتفاق می افتد ، "ماه عسل" به پایان می رسد و مرحله موسوم به "دوش یخ" آغاز می شود. یک شاهزاده یا شاهزاده خانم ناگهان ، غالباً فقط در یک روز وحشتناک ، به موجودی تهاجمی غیرقابل پیش بینی تبدیل می شود که با ظلم وحشیانه کیمرا به شریک خود حمله می کند و در چند ساعت موفق می شود کل تصویر خود را از جهان وارونه کند. قوانین ارتباطات مستهلک می شوند ، احترام از بین می رود و از طرف یک انتخاب گرانبها یا یک دوست عزیز ، شخص دوم به سرعت تبدیل به یک متخلف ناتوان می شود.

به عنوان یک فرد سالم از نظر روانی ، معشوق یا دوست بیمار مبتلا به ADD در چنین شرایطی احتمالاً مشکوک می شود که در آنچه اتفاق افتاده نقصی وجود دارد. این دقیقاً همان چیزی است که خودشیفته منحرف به آن نیاز دارد. در مرحله دوم رابطه ، وظیفه او این است که عزت نفس شریک را از بین ببرد ، او را تحقیر کند و در نتیجه خود را تأکید کند.به همین دلیل است که چنین افرادی تمایل دارند که شرکای خود را نزدیک نگه دارند ، در صورت لزوم شرایط ماه عسل را احیا کرده و سپس شکل تهاجمی اصلی خود را دوباره به خود بگیرند.

تحریم و غیرقابل توضیح

علیرغم این واقعیت که از دیدگاه قربانی ، رفتار خودشیفته منحرف غیرقابل پیش بینی به نظر می رسد ، در واقع این شخص از تکنیک های قابل تشخیص استفاده می کند ، که در اولین کتاب روسی زبان در مورد تکنیک های ارتباطی بیماران مبتلا به NRL - به طور مفصل توضیح داده شده است - "ترس ، من با تو هستم "نویسنده و روزنامه نگار تاتیانا کوکینا-اسلاوینا:

• "تناسب خشم" ، هنگامی که خودشیفته در موقعیتی بی ضرر ناگهان خشم وحشیانه ای را نشان می دهد.

• نقض فاحش یک قول مهم یا کوتاهی نمایشی در تعهدات ؛

• افشای "تصادفی" یک راز شرم آور که به دلیل تزریق شواهد خطرناک در دسترس قرار می گیرد.

• وقفه ای در ارتباطات مورد توافق با شریک - یعنی تحریم ؛

• بیانیه ای در مورد جدایی قریب الوقوع یا اشاره صریح به احتمال وقوع جدایی ، ارائه لیستی از شرایط ؛

• سرد شدن ملموس ، اما بدون انگیزه روابط.

البته ، همه موارد فوق می تواند در روابط بدون NRL ، سالم یا غیرعلمی ، به دلایل مختلف اتفاق بیفتد. از معیارهای زیر می توان برای ارزیابی صحیح شرایط و آزمایش آنها "برای خودشیفتگی" استفاده کرد:

• وجود یک واکنش احساسی منفی قوی ،

• ناگهانی وسواس ها و فقدان انگیزه های قابل فهم ،

• انکار از طرف خودشیفته ادعا شده.

این انکار می تواند به شکل نورپردازی با گاز انجام شود ، نوعی خشونت روانی که برای منصرف کردن شریک زندگی از آنچه او به وضوح دیده است ، او را گیج کرده و به نتایج نادرست منجر می شود. عبارات معمولی در این مورد مانند "هیچ اتفاقی نیفتاده است" ، "منظور شما را متوجه نمی شوم" ، "همه چیز را پیچیده می کنید" ، "بیش از حد به اظهارات معمولی واکنش نشان می دهید" و غیره به نظر می رسد. به عنوان یک قاعده ، چنین حمله ای بسیار محروم می کند تعادل ، به طوری که شخص واقعاً به خود شک می کند.

یک صحنه زشت پس از "ماه عسل" اولین حلقه روابط را تکمیل می کند و پس از آن ارتباطات چرخه ای می شود. مراحل مثبت به تدریج باریک می شوند ، مراحل منفی رشد می کنند ، به طوری که رابطه مانند یک اختلال افسردگی مانیک می شود و وابستگی متقابل بین شرکا شکل می گیرد. سام وکنین ، نویسنده و محقق اسرائیلی در زمینه اختلال خودشیفتگی ، نویسنده کتابهای زنده ماندن از خودشیفته ، خودخواهی مخرب ، نحوه طلاق خودشیفته و روان پریش ، و دیگران می گوید: "برای چرخه های تکراری بیشتر آماده شوید." سپس هدف ایده آل سازی اولیه خود را بی ارزش می کند و کنار می گذارد. این استهلاک ناگهانی و بی روح تجاوز است. خودشیفته استثمار می کند ، دروغ می گوید ، بی معنا می شود ، توهین می کند ، نادیده می گیرد ، دستکاری می کند ، کنترل می کند. خودشیفته تقریباً کاملاً کنترل می شود. این یک واکنش اولیه و نابالغ نسبت به شرایطی است که در آن خودشیفته ، اغلب در دوران کودکی ، درمانده بود."

در برخورد با شرکا ، خودشیفته های منحرف اغلب به "حساسیت بیش از حد" خود و تمایل به ایجاد مشکلات "غیر منتظره" متوسل می شوند. یک شخص پیوسته حقوق خود را در ارتباط با خود از دست می دهد: حق پرسیدن سوالات و دریافت پاسخ ، صحبت در مورد احساسات خود و عصبانی شدن. عصبانیت و کینه به نظر می رسد "غیر معقول" یا "غیر منطقی" است. در واقع ، برای به دست آوردن قدرت کامل بر یک شریک و مشروعیت بخشیدن به فقدان احساسات انسانی ، فرد خودشیفته منحرف نیاز به شخصی سازی او دارد و "من" او را از بین می برد.

در مرحله دوم رابطه ، خودشیفته منحرف دو ابزار قابل تشخیص دارد: "تاکتیک های حفظ" در گفتگو و "شکنجه در آب". اولین تکنیک معمولاً در این واقعیت بیان می شود که بحث روابط و همچنین توانایی بیان افکار و احساسات آنها مسدود شده است.خودشیفته موضوع گفتگو را ترجمه می کند ، حواسش به چیزهای عجیب و غریب پرت می شود ، مکالمه را به یک شوخی تبدیل می کند ، آن را برای بعدها به تعویق می اندازد ، تمسخر می کند ، از احساس ناخوشی خود شکایت می کند و به طرق دیگر از طرف مقابل کم ارزش می کند. به عنوان مثال ، بیماران مبتلا به NRL اغلب سردی خصمانه ای از خود نشان می دهند که آنها آن را رد می کنند. این استراتژی به آنها اجازه می دهد تا شریک خود را عصبانی کرده و گریه کنند تا سپس خشم او را به سخره گرفته و در نتیجه او را تحقیر کنند.

"شکنجه با آب" بدون بلند کردن صدا انجام می شود. در این فرایند ، خودشیفته منحرف می شود ، به سمت بیرون برمی گردد و بدون برداشتن ماسک متکبر بی حوصله ، کلمات شریک را به نقطه پوچی می رساند. البته همه نمی توانند این نوع رفتار را تحمل کنند ، بنابراین بسیاری از خودشیفتگان در مقطعی قربانیان خود را از دست می دهند. این باعث ترس و حتی وحشت آنها می شود ، به طوری که روش های خشونت اخلاقی فوراً با یک "ماه عسل" جدید جایگزین می شود. این بازی می تواند ماهها یا حتی سالها ادامه یابد.

چگونه با یک خودشیفته منحرف رفتار کنیم؟

تنها راه فرار از سوءاستفاده اخلاقی از خودشیفته منحرف ، قطع ارتباط با او است. شما باید درک کنید که چنین افرادی به دلیل آسیب روانی اینگونه رفتار می کنند و نمی توان آنها را دوباره تربیت کرد ، تغییر داد ، شفا داد ، بازسازی کرد یا نجات داد. مشکل وی تا حدی تنها توسط یک روان درمانگر یا روانپزشک حل می شود که قادر است ، از جمله موارد دیگر ، داروهای لازم را تجویز کند. امروزه پزشکان نمی دانند چرا بیماران دچار اختلال شخصیت خودشیفته می شوند. برخی از متخصصان مطمئن هستند که از طریق ژنتیک منتقل می شود ، برخی دیگر معتقدند که این فقط یک امر تربیتی است ، وقتی در کودکی به فردی توجه نمی شود ، یا برعکس ، او را بسیار تند ارزیابی می کنند. علاوه بر این ، یک نظریه وجود دارد که میزان NRL در دوره های نامطلوب تاریخ افزایش می یابد. در هر صورت ، هیچ یک از خودشیفته ها مقصر بیماری نیستند ، حتی اگر مانند سادیست رفتار کنند. اگرچه این البته به این معنا نیست که شما می توانید به او اجازه دهید خود را شکنجه دهد.

از هر رابطه دردناک ، بهتر است این روابط را با حمایت روانشناس یا حتی بهتر - روان درمانگر ترک کنید. تقاضای کمک مطلقاً شرم آور نیست: به هر حال ، ما تردید نداریم که مچ پای آسیب دیده خود را به جراحان بمالیم تا هفته ها برگ چنار را روی آن بمالیم. صحبت با یک متخصص به شما کمک می کند تا درد تحقیر و از دست دادن را پشت سر بگذارید ، چیزها را در جای خود قرار دهید ، بفهمید که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است و راه هایی برای کنار آمدن با آن پیدا کنید.

تنها راه فرار از سوءاستفاده های اخلاقی از خودشیفته منحرف ، قطع ارتباط با او است.

یک گزینه متوسط: ترک خودشیفتگی در محل و بهبود خود - متأسفانه ، وجود ندارد. تصحیح اختلال شخصیت خودشیفته امروزه بسیار دشوار است ، بدون ذکر این واقعیت که در نسخه "منحرف" آن نیز به ندرت به عنوان یک اختلال شناخته می شود. یک خودشیفته منحرف ، که می توان او را دستکاری کننده پاتولوژیک نامید ، ترجیح می دهد سعی کند پزشک خود را "کنترل" کند تا اینکه بخواهد چیزی را تغییر دهد.

عاشقانه ، دوستی و حتی روابط تجاری با خودشیفتگان منحرف معمولاً با قربانیان خون زیادی به قربانیان داده می شود ، بنابراین تنها راه نجات این است که در اسرع وقت آنها را قطع کنید یا حتی بهتر است به هیچ وجه شروع نکنید. از این گذشته ، مانند طب رایج ، پیشگیری بسیار ارزان تر از درمان در سلامت روان است. به خصوص با توجه به اینکه در این مورد شما باید نه با پول ، بلکه با رفاه معنوی و ایمنی شخصیت ، که بر خلاف بدن ، تعمیر آن چندان آسان نیست هزینه کنید.

توصیه شده: