7 حقیقت درباره اضافه وزن چرا رژیم ها کار نمی کنند و به جای آن چه باید کرد؟ 
؛

فهرست مطالب:

تصویری: 7 حقیقت درباره اضافه وزن چرا رژیم ها کار نمی کنند و به جای آن چه باید کرد؟ &#8232؛

تصویری: 7 حقیقت درباره اضافه وزن چرا رژیم ها کار نمی کنند و به جای آن چه باید کرد؟ &#8232؛
تصویری: حقیقت در مورد رژیم های کم کربوهیدرات و کربوهیدرات های آهسته 2024, آوریل
7 حقیقت درباره اضافه وزن چرا رژیم ها کار نمی کنند و به جای آن چه باید کرد؟ 
؛
7 حقیقت درباره اضافه وزن چرا رژیم ها کار نمی کنند و به جای آن چه باید کرد؟ 
؛
Anonim

ترجمه: سرگئی باف ، درمانگر فرآیند گرا ، مترجم

تحقیقات به وضوح نشان می دهد - برنامه های رژیم غذایی کار نمی کند! نه تنها به دلیل عامل انسانی ، بلکه به دلیل رژیم های غذایی خود نیز. ما می دانیم که کمتر از 10 all از افرادی که رژیم می گیرند وزن خود را به طور پایدار کاهش می دهند ، حدود 50 end بیشتر از آنچه از دست می دهند افزایش می یابد و شایع ترین نتیجه این است که نوسانات وزن به جلو و عقب انجام می شود ، که برای سلامتی مضرتر از زمانی است که او اضافه وزن داشته باشد. علاوه بر این ، امروزه ما به طور فزاینده ای از تأثیر مخرب فرهنگ "لاغری" بر عزت نفس و سلامت دختران و زنان آگاه هستیم.

با تحقیق و کار با مشتریانی که به دنبال کاهش وزن هستند ، من هفت دینامیک داخلی اصلی و خروجی های جایگزین را فرموله کرده ام. 7 "حقیقت" در مورد اضافه وزن در این مقاله ، من این مشاهدات را به اشتراک می گذارم و ایده های خود را در مورد آنچه باید انجام دهم به جای رعایت بی فکر رژیم ها ارائه می دهم.

حقیقت 1: افرادی که سعی در کاهش وزن دارند اغلب از انتقاد شدید داخلی و خارجی رنج می برند.

این بسیار مهم است زیرا اکثر مردم برای احساس بهتر رژیم می گیرند - که تقریباً همیشه به معنای کنار گذاشتن انتقاد از خود است! با این حال ، رژیم غذایی برای کاهش توبیخ داخلی اغلب بی تأثیر است زیرا ریشه خود سرزنش اغلب عمیق تر و مستقل از اندازه بدن یا عادات غذایی است. و در حالی که به نظر می رسد انتقادی که افراد به خودی خود می شناسند درباره بدن آنها است ، با وجود تصحیح آنچه که علت نارضایتی از خود تلقی می شد ، دلایل جدیدی برای اثبات خود پیدا می کند.

برای مثال ، بسیاری از زنان قدرت و نفوذ خود را بر جهان و روابطی که در آن قرار دارند نفی می کنند. در واقع ، آنها آموخته اند که از تمام توانایی های خود بترسند یا سرکوب کنند. هنگامی که این اتفاق می افتد ، آنها نه تنها شروع به انتقاد از خود می کنند که بیش از حد آسیب پذیر هستند یا خود را بیش از حد عصبانی نشان می دهند ، بلکه تمایل بیشتری نسبت به بدن خود دارند. قدرتی که آنها در زندگی بیرونی خود استفاده نمی کنند از درون بر علیه آنها می چرخد! در نتیجه ، تظاهرات خود را از تلاش برای کاهش وزن دور نمی کند. این تنها زمانی ترک می شود که نیرویی که از آن تغذیه می کند ، برای مقاصد مورد نظر خود - در روابط با مردم و در خدمت به عمیق ترین جاه طلبی های خود - شروع به کار کند.

بجای رژیم چه کنیم؟

  1. به طور روزانه به آنچه در مورد خود از خود انتقاد می کنید نگاه کنید.
  2. چه مدت است که چنین نگرش انتقادی نسبت به خود ایجاد کرده اید؟ از کجا آمده؟
  3. اولین باری را که مورد انتقاد قرار گرفتید به خاطر بسپارید.
  4. تصور کنید که شما واقعاً شایسته چنین انتقادی نیستید. دوست دارید چگونه با شما متفاوت رفتار شود؟ اگر می توانید به آن شخص چه می گویید؟

حقیقت 2: مردم به طور طبیعی در برابر شرمندگی و نفرت از خود مقاومت می کنند و ناخودآگاه رژیم هایی را که ناشی از این انگیزه است خراب می کنند.

یکی دیگر از دلایلی که ما نباید به انتقادات درونی درباره بدن خود گوش دهیم این است که بدن در هر صورت پست ، نادان و عاری از خرد یا دیدگاه معنوی است. بنابراین ، اغلب رد چنین انتقادی بسیار مفیدتر از پذیرش آن و عمل به آن است. در واقع ، موضع گیری در برابر یک منتقد ، اقدامی قوی و دوست داشتن خود است که نه تنها به رفع سرزنش خود کمک می کند ، بلکه باعث کاهش وزن نیز می شود.

با این حال ، مردم به ندرت متوجه می شوند که عشق به خودشان است که آنها را وادار می کند تا در برابر رژیم غذایی که خود قرار داده اند مقاومت کنند. این امر آنقدر برخلاف شهود کسانی است که رژیم دارند و می خواهند وزن خود را کاهش دهند ، به احتمال زیاد حتی در برابر آنچه در اینجا می نویسم مقاومت خواهند کرد و اینگونه به خودم توضیح می دهم: "من رژیم می گیرم زیرا به خودم اهمیت می دهم ، به دلیل عدم کفایت خود کنار نمی آیند."

من به تازگی با زنی کار کرده ام که مدت زیادی در تلاش برای کاهش وزن رنج می برد. در برخی از سال ها او بهتر عمل کرد ، در برخی دیگر بدتر. او یکبار به من گفت: "من فقط می خواهم خودم را بدون توجه به وزنم دوست داشته باشم." اینها زیباترین کلماتی بود که از او شنیده ام. "چه چیزی را در مورد خودت دوست داری؟" من پرسیدم.مدتی سکوت حاکم بود که منتظر جواب او بودم. (مطمئن هستم که بخشی از او مدتها منتظر این موضوع بوده است.) پس از مدتی تصمیم گرفتم با این کار به او کمک کنم: "من از پاکی کلمات و خواسته های شما خوشم می آید. از سادگی شما خوشم می آید. از شما خوشم می آید انسانیت. من از روح شما خوشم می آید. وقتی این سوال را می پرسید در کنار شما چه احساسی دارم. "ما هر دو لبخند زدیم و اشک بر چشمان ما حلقه زد.

بجای رژیم چه کنیم؟

  1. انتقاد و شرمساری خود را به خاطر رعایت نکردن رژیم خود متوقف کنید.
  2. با منتقد خود برخورد کنید! آنچه را که او می گوید نشان دهید: ادعاهای خود را به وضوح و با صدای بلند بیان کنید ، و سپس با تمام خشم ، صراحت و خردی که می توانید در برابر آنها مقاومت کنید. این تمرین با تقویت خود ، عشق به خود را حفظ می کند.
  3. در مرحله بعد ، لیستی از کارهایی که باید انجام دهید و افرادی که می خواهید به آنها "نه" بگویید تهیه کنید و اجرای برنامه خود را ادامه دهید.

به عنوان مثال ، من یکبار با دانش آموز در مقابل مشکلات هم کلاسی اش در مورد مشکلات او با رژیم غذایی و تصویر بدن او کار کردم. این یک گروه صمیمی بود و دانش آموز حمایت سایر زنان کلاس را که مشکل وزن داشتند نیز احساس می کرد. نام او ساندرا بود ، او از بدن خود متنفر بود ، در طول سالها سعی کرد وزن خود را کاهش دهد و بارها و بارها شکست خورد. او مانند بسیاری از زنان از ظاهر خود انتقاد کرد (حدود 97 درصد زنان به دلیل تصویر بدنی خود با خود بی رحم هستند). او خجالت می کشید بیرون برود ، لباس خاصی بپوشد ، غذای خاصی سفارش دهد یا به مردانی که مورد توجه او بود نزدیک شود. من نقد داخلی را که قبلاً به من داد ، الگو قرار دادم و به او گفتم: "شما چاق هستید ؛ باید در خانه بمانید ، باید از خودتان شرمنده باشید و البته نباید فکر کنید که شما شایسته داشتن شریکی هستید که دوستش دارید!" در ابتدا او کینه توز و افسرده به نظر می رسید ، اما وقتی او را تشویق به پاسخگویی ، مقابله کردن کردم ، او راست شد و شروع به لبخند زدن کرد. فقط در مورد چگونگی مقاومت در برابر انتقادات داخلی ، او در حال حاضر احساس بهتری داشت ، مانند دیگر زنان گروه که احساس می کردند من از ساندرا پرسیدم در کجای دیگر خود را وادار می کند تا از خواسته های خارجی یا افرادی که دوست ندارد اطاعت کند. او گفت که این امر در محل کار و گاهی در ارتباط با کودکان اتفاق می افتد. نه"

حقیقت 3: افرادی که "بزرگتر" هستند - تأثیرگذارتر ، قدرتمندتر - از آنچه تصور می کنند به طور طبیعی در برابر برنامه هایی که برای کاهش "آنها" طراحی شده است مقاومت می کنند.

بسیاری از مردم ، به ویژه زنان ، سعی می کنند در محدوده ای زندگی کنند که برای هوش ، خلاقیت ، خرد ، احساسات و روح آنها بسیار کوچک است. و در حالی که آنها می توانند با موفقیت شخصیت خود را سرکوب کنند ، بدن آنها راهی برای نشان دادن "پتانسیل" سرکوب شده خود پیدا می کند. متأسفانه ، اگر آنها برای کوچک کردن بدن خود رژیم می گیرند ، ممکن است روان آنها این را به عنوان تلاشی دیگر برای محدود کردن توانایی های خود تلقی کنند و راههای خلاقانه ای برای مقاومت در برابر تلاش های کاهش وزن پیدا کنند. این پویا من را به یاد کلمات جن آبی بزرگ از علاءالدین دیزنی می اندازد. علاءالدین از جن پرسید که قدرتمند بودن چگونه است؟ جین پاسخ داد و به علاءالدین محل زندگی خود را یادآور شد: "قدرت کیهانی پدیده ای! و چنین آپارتمان کوچکی …"

به عنوان مثال ، سالی را در نظر بگیرید ، که از دوران کودکی "غنی" ، "سنگین" ، "دختر بزرگ" نامیده می شد. او بیشتر عمر خود را صرف کاهش وزن کرد تا از شر این تعاریف خلاص شود و بیشتر شبیه خواهرش و دختران دیگر باشد.

او هنگام پیوستن به ارتش همچنان مورد انتقاد قرار گرفت و ادعا کرد که باسن او بسیار بزرگ است ، اگرچه او تمام آزمایشات قدرت ، چابکی و سرعت را با موفقیت پشت سر گذاشت. او تا آنجا پیش رفت که شب ها کرم بواسیر را روی ران هایش مالیده و آنها را با فیلم سارانسک در بالای آن بپیچاند تا رانهایش کوچکتر شود.

چند سال بعد ، او با مایل شدن به متخصص فوریت های پزشکی به من مراجعه کرد و پرسید آیا فکر می کنم او باید همانطور که هست از این ایده دست بکشد. شکل او هنوز دور از ایده آل بود. او همچنان سعی می کرد خود را کوچکتر نشان دهد - زنی با قدرت ، نفوذ و بلندپروازی زیاد. بلافاصله پس از کار ما ، او به هدف بعدی خود رسید و خوشحال بود.

بجای رژیم چه کنیم؟

  1. دریابید که شما چقدر قوی تر ، زیبا تر ، باهوش تر ، باورنکردنی تر از مردم هستید - از جمله شما - به شما فکر می کنند.
  2. ویژگیهای خود را نام ببرید و چارچوبی را که در آن زندگی می کنید ببینید ، اما برای شما بسیار کوچک شده است.

حقیقت 4: عدم پایبندی به رژیم در حالی که واقعاً برای شما مناسب نیست ، به قدرت و شجاعت نیاز دارد.

مردم تلاش های زیادی - از نظر مالی ، عاطفی ، فکری و ذهنی - برای کاهش وزن انجام می دهند. آنها یک کمپین خشمگین را برای تغییر خود اجرا می کنند. با این حال ، سوالی که آنها به ندرت از خود می پرسند این است که "چه قسمتی از من از دوره ای که گذرانده ام حمایت نمی کند؟" این قسمت است - آن چیزی که در برابر رژیم مقاومت می کند - در برابر هجوم گسترده تلاش ها و انتقادات شما مقاومت می کند و … هنوز برنده است! اما این نیاز به قدرت و شجاعت زیادی دارد! مشکل این است: اکثر مردم با این بخش از خودشان چیزی جز دشمن رفتار نمی کنند. هنگامی که مردم به این قدرت خود دسترسی پیدا می کنند ، می توانند کوه ها را حرکت دهند. وقتی با آن مبارزه می کنند ، معمولاً می بازند.

بجای رژیم چه کنیم؟

  1. به جای این که فکر کنید احساس می کنید شکست خورده اید یا شکست خورده اید ، فقط تصور کنید که چقدر مقاومت لازم برای مقاومت در برابر تلاش های خود برای کاهش وزن ، از جمله تمام نظراتی که شما و دیگران معتقد هستید ، تلاش های شما برای کاهش وزن را تأیید می کند ، دارد!
  2. چه کسی را می شناسید که ممکن است آنقدر قوی باشد که بتواند این تلاش ها و نظرات را به چالش بکشد یا در برابر آن مقاومت کند؟
  3. چه چیزی در این امر به آنها کمک می کند: عشق به خود ، شجاعت ، قدرت ، ایمان ، دوستان خوب ، حمایت خانواده؟
  4. تصور کنید شما فردی با چنین قدرتی هستید.
  5. به نظر شما کجا مفیدتر است؟ به خودتان اجازه می دهید در زندگی در برابر چه چیزی مقاومت کنید: چه نوع افرادی ، قوانین رفتاری و غیره؟

حقیقت 5: عادات و ترجیحات غذایی ما حاوی شاخص های ظریف اما عمیقی از باورها و مسیر زندگی ما است.

مشاوران ، درمانگران ، برنامه ریزان رژیم غذایی و سایر افراد باید یکبار برای همیشه این موضوع را روشن کنند: مردم احمق ، تنبل ، زشت ، نادان ، بی انضباط یا به گونه ای دیگر آسیب شناس نیستند. مردم به دلایلی معنی دار و شایسته عمیق ترین دلسوزی و مطالعه ما هستند - به این ترتیب - از جمله ترجیح آنها برای غذاهای خاص - رفتار می کنند. اگر غذا ، رژیم غذایی و ظاهر بدن شما مشکلاتی هستند که همیشه با آنها دست و پنجه نرم می کنید ، تفاوت های ظریف در مورد اینکه چگونه و چگونه می خورید بهترین مکان برای جستجوی منبع خرد ، روح و طبیعت واقعی شما است.

یاد زنی می افتم که بستنی با رم و کشمش را دوست داشت. او یک جوینده معنوی بود و بسیار مراقبه می کرد. از او پرسیدم خوردن بستنی روم و کشمش چگونه است. من گفتم: "وقتی تصور می کنید این بستنی را امتحان کنید ، به خودتان عمیقا گوش دهید." او "OM" را در قلب خود شنید ، که به او کمک کرد تا با عمیق ترین تجربیات معنوی خود ارتباط برقرار کند. در واقع ، از بسیاری جهات ، تجربه او از این بستنی به آنچه او در جستجوی آن بود نزدیک تر از تجربه ای بود که در طول مدیتیشن به دست آورد. او متوجه شد که مدیتیشن او باید کمی بیشتر شبیه بستنی روم و کشمش باشد - او به ارتعاشات آرامش بخش تر و نظم و انضباط کمتری احتیاج داشت که به آن پایبند بود.

بجای رژیم چه کنیم؟

  1. به یکی از غذاهای مورد علاقه خود فکر کنید.
  2. به آرامی ، با دقت و آگاهانه احساس کنید وقتی از آن لذت می برید. لازم نیست خودتان را نقد کنید ؛ فقط روی تجربه خود و مشاهده احساسات (سرخوشی ، آرامش ، رویاپردازی ، جدایی ، هیجان ، بازیگوش و غیره) تمرکز کنید.و توجه به تصاویر (آیا کودکان ، افراد مسن ، ابرها ، پرندگان و … را در ذهن خود می بینید ، به آهنگها و آهنگهایی که ممکن است در ذهن شما ایجاد شود گوش می دهید.
  3. روی این احساسات ، تصاویر و صداها تمرکز کنید. احساسات خود را از طریق رقص بیان کنید ؛ تصاویر از طریق نقاشی ، کاریکاتور شده با اغراق در جنبه هایی که شما را جذب می کند. ملودی ها ، آنها را با صدای بلند زمزمه می کند.
  4. تصور کنید که می توانید از این طریق زندگی کنید. این سبک زندگی با شیوه زندگی شما در حال حاضر چه تفاوتی دارد؟ چه چیزی می تواند در زندگی با این شیوه فوق العاده باشد؟

حقیقت 6: وقتی مردم بیشتر به خود و خودشان گوش می دهند ، تغییرات در ترجیحات غذایی و الگوهای رفتاری آنها آسان تر و پایدارتر می شود.

در حالی که برنامه های کاهش وزن تقریباً همیشه روی غذا و ورزش متمرکز است ، حقیقت روانشناختی این است که اگر بخواهیم معضل اضافه وزن را برطرف کنیم ، هیچ جایگزینی برای زندگی کاملتر ، آشکارتر و معتبرتر وجود ندارد. در حالی که بسیاری معتقدند که ما برای وزن خود به یک برنامه زندگی نیاز داریم ، حقیقت این است که ما برای زندگی خود به یک برنامه زندگی نیاز داریم! یا همانطور که معلم ماکس شوپباخ یکبار گفت: "به جای این که بپرسید چه می خواهید بخورید ، از خود بپرسید می خواهید چه زندگی کنید!" من با افراد زیادی صحبت کرده ام که "به طرز مرموزی" هنگام خروج از یک رابطه دردناک وزن خود را کاهش دادند ، شغل خود را تغییر دادند ، به مدرسه بازگشتند ، خلاق تر شدند و تعصبات اجتماعی که به آنها آسیب می رساند را زیر سوال بردند. توجه داشته باشید که این هیچ ربطی به غذا و ورزش ندارد!

بجای رژیم چه کنیم؟

  1. از خود بپرسید "من از زندگی چه می خواهم؟" اگر کاملاً آزاد بودید ، چه چیزی را در زندگی خود تغییر می دادید ، آیا به مدرسه باز می گشتید یا فقط چند درس برای یادگیری مهارت یا حرفه ای جدید می آمدید ، آیا به دنبال کار جدید می گشتید یا به کار خود روی می آوردید. رئیس برای ارتقاء به موقعیت مورد نظر شما؟ باغ ، اتاق را رنگ جدید کنید ، کتابهای بیشتری بخوانید؟
  2. تخیلاتی که به ذهن شما می رسد را تجزیه و تحلیل کنید و به طور جدی فکر کنید که چگونه می توانید این تغییرات را به واقعیت تبدیل کنید.

حقیقت 7: وقتی افراد شروع به درک متفاوت بدن خود می کنند ، روابط آنها با افراد دیگر نیز تغییر می کند.

بدن ما فوق العاده هوشمند است. با صرف بیشتر وقت خود در تلاش برای مطابقت بدن خود با تصویر مورد نظر خود ، در واقع باید زمان بیشتری را صرف تطبیق تصویر مورد نظر خود با خرد بدن خود کنیم. گوش دادن به خرد بدن ما به این معنی است که توجه داشته باشیم که خواسته های آن (از جمله غذا) ، و همچنین اندازه و شکل ، حاوی دانه های هوش است. یکی از پیام هایی که بدن ما اغلب برای ما ارسال می کند مربوط به نحوه ارتباط ما با افراد یا ارتباط آنها با ما است. برای بسیاری از مشتریانی که با آنها کار کرده ام ، ایجاد رابطه محبت آمیز با بدن آنها منجر به قطع روابط با افرادی شده است که دیگر مناسب آنها نیست.

به عنوان مثال ، زنی که با او کار می کردم ، همسرش را به عنوان متحد در تلاش برای کاهش وزن می دید. او به او کمک کرد تا اهدافش را به خاطر بسپارد و از موفقیت هایش تقدیر کرد. با این حال ، هنگامی که او رابطه عاشقانه تری با بدن خود برقرار کرد ، شروع به تعجب کرد که آیا او از ظاهر او در حال انتقاد است و آیا این بخشی از "حمایت" او است. او آنقدر عادت داشت که بدن خود را دوست نداشته باشد و متوجه کینه ای که با "موافقت" مردم با این بیزاری از او می شد ، نشد. علاوه بر این ، او متوجه شد که شوهرش نه تنها از بدن او بلکه از روش های دیگر ابراز وجود در مقابل مردم انتقاد می کند.

بجای رژیم چه کنیم؟

  1. این احتمال را در نظر بگیرید که در برخی از روابط خود ممکن است احساس غرق شدن ، بی احترامی ، نامفهوم یا شنیدنی نکنید.
  2. یک لحظه به احساسات خود کاملاً اعتماد کنید (آنها را تحلیل نکنید یا سعی نکنید "درست" یا "قابل قبول" بودن آنها را تعیین کنید).
  3. اکنون تصور کنید که شما بهترین دوست خود هستید ، که به طور کامل از احساسات شما محافظت می کند.
  4. این دوست به شخصی که به شما توهین می کند چه می گوید؟

از شما متشکرم که در این سفر هفت حقیقت در مورد رژیم غذایی و کاهش وزن با من همراه شدید!

دیوید بدریک

توصیه شده: