روانشناسان در مورد فلش موب # نمی ترسم بگویم

تصویری: روانشناسان در مورد فلش موب # نمی ترسم بگویم

تصویری: روانشناسان در مورد فلش موب # نمی ترسم بگویم
تصویری: فلش کردن گوشی: مفید یا مضر 2024, آوریل
روانشناسان در مورد فلش موب # نمی ترسم بگویم
روانشناسان در مورد فلش موب # نمی ترسم بگویم
Anonim

"من در 8 سالگی مورد تجاوز قرار گرفتم" ، "من و دوستم فقط از یک پیرمرد برهنه 70 ساله دور شدیم" ، "او در حمل و نقل عمومی باسنم را گرفت" ، "از کنار من گذشت ، متوقف شد و من را به داخل هل داد یک ماشین به زور ، سپس مورد تجاوز قرار گرفت."

این یک لیست بسیار کوچک از خشونت علیه زنان است که آنها در داستانهایی با هشتگ #از گفتن آن نمی ترسم اعتراف می کنند. این ابتکار که می خواست موضوع خشونت های مختلف علیه جنس ضعیف را در فضای عمومی مطرح کند ، در چند روز به اعتراف آنلاین صدها زن تبدیل شد. واکنش به تجاوز و آزار و اذیت سایر کاربران شبکه های اجتماعی کاملاً متفاوت است: از کلمات حمایت و تحسین برای شجاعت ، تمسخر ، کنایه و اتهاماتی که زنان فیس بوک را به یک فیلم ترسناک تبدیل کرده اند که بقیه مجبور هستند بدون رضایت آنها تماشا کنند..

روانشناسان یک فلش موب را تجزیه و تحلیل می کنند و به شرکت کنندگان هشدار می دهند که قلمرو شبکه های اجتماعی راحت ترین محیط نیست و باید برای هر کاری آماده بود.

من یک نگرش دوسویه نسبت به فلش موب دارم - از یک سو ، آنچه نامگذاری شده است ، آنچه ظاهر می شود ، ممکن است دیگر از تصرف ما جلوگیری کند. به یاد داشته باشید ، در داستانهای ملل مختلف - شما باید یک دیو ، جادوگر شیطانی ، کسی را که قدرت قهرمانان را از بین برد - به نام - نام ببرید و قدرت و قدرت خود را از دست داد. هرگونه اطلاعات محصور ، انرژی ، ضربه ، آشکار نشده ، "تخلیه نمی شود" - تنش فوق العاده ای را در داخل ایجاد می کند ، ما را از درون نابود می کند ، زمینه داخلی گناه ، فداکاری ، پرخاشگری ، ترس ، انتقام را ایجاد می کند ، ما را مجبور به "جبران" آن می کند ، تعداد زیادی از علائم را ایجاد می کند - احساسی ، جسمی.

و بله ، حتی با وجود کل موج فلش موب ، ما نمی توانیم تصور کنیم که چگونه بسیاری از دختران-زنان-زنان زنده مانده اند و هنوز در حال تجربه خشونت هستند.

حدود 12 سال پیش ، من یک گروه درمانی را با موضوع جهانی اما "خنثی" - اعتماد به نفس ، اداره می کردم. گروه 15 نفر بودند. روند گروهی ما را به موضوع خشونت کشاند - و شرکت کنندگان شروع به صراحت صحبت کردند - معلوم شد که در گروه 15 نفره - زنان - 12 نفر در سنین مختلف تجربه خشونت کردند!

آره! بسیار مهم است که در مورد آن صحبت کنیم. اما مهم است که این امر در محیطی امن برای خود گوینده اتفاق بیفتد. - این چیزی است که باعث ایجاد تنش در فلش موب می شود - و به این ترتیب با خواندن هر داستان ، یک فرد احساس قدرت می کند و نه تجربه ای از بازآزمایی مجدد یا کاهش ارزش. راحت تر می توان وانمود کرد که اینطور نیست ، روی گردانی می شود ، شوخی می کند ، عقب می نشیند. درد در هر داستان و تجربه ای بسیار زیاد است. این مهم است که خواننده داستان این حمایت را ببیند. و به درد احترام گذاشت. و او بر این واقعیت متمرکز شد که شما خودتان نمی توانید سخت ترین لحظات زندگی را تجربه کنید. و از همه مهمتر - پس از آسیب بسیار - برای زندگی کامل و شاد.

هرگونه "درمان" تنها زمانی امکان پذیر است که ایمن باشد ، هنگامی که از فرد حمایت می شود ، هنگامی که نه تنها فرصتی برای باز کردن تجربه خود دارد ، بلکه می تواند بر پذیرش بی قید و شرط و دقیق حساب کند. شخصی که در مورد خشونت صحبت می کند برهنه و بسیار آسیب پذیر است ؛ در لحظه "صحبت کردن" احساس قدرت می کند ، اما سپس با یک تجربه دردناک برهنه تنها می ماند. مهم این است که هرکسی که جرات بیان داستان خود را دارد ، نه ترس ، قدرشناسی و ترحم کسانی که آن را خوانده اند ، بلکه قدرت حمایت است.

شما نمی توانید تصور کنید که چگونه بسیاری از دخترانی که از خشونت در مدرسه ، در اردوگاه ها ، در محافل جان سالم به در برده اند در مورد آن اصلاً صحبت نمی کنند. و اغلب علائم دیگر (غیر منطقی) این آسیب خاص را پوشانده است. آنها صحبت نمی کنند زیرا از ناراحت کردن والدین خود می ترسند ، از "مطابقت ندادن" خانواده می ترسند ، از عدم کنار آمدن با احساسات بزرگسالان می ترسند (من در مورد اینکه چگونه کودک وقتی می تواند اعتماد کند ایمن تر است بسیار نوشتم از نظر قدرت - ثبات یک بزرگسال. وقتی یک فرد بزرگسال اعتماد به نفس دارد - من بزرگ هستم و می توانم با آنچه شما را ناراحت می کند کنار بیایم) ، آنها از رد شدن می ترسند - می بینید ، هر پاراگراف با کلمه "ترس" شروع می شود.

مهم است که به یاد داشته باشید که شرایط سخت و آسیب زا در افراد بسیار خوب و در خانواده های بسیار خوب اتفاق می افتد.بازماندگان تروما احساس شرم و گناه می کنند. سپس کار با این مهم است. مهم این است که بتوانیم احساس - "خوبی" و صداقت را حفظ یا بازگردانیم.

اغلب پس از تجربه ضربه ، افرادی که در احساس "بی لیاقتی" هستند به خود اجازه می دهند بدون شایستگی و بی احترامی با هم ارتباط برقرار کنند ، یا سعی کنند بسیار "خوب" و مفید باشند ، به طوری که هیچکس حدس نزند که من "شگفت زده" هستم یا در آنجا زندگی می کنم. احساس ترس - اگر کسی بفهمد در واقعیت چه اتفاقی برای من افتاده است … یا روند برعکس در جریان است - از آنجا که جهان با من اینگونه رفتار کرده است ، من می توانم هزینه …

مهم این است که وقتی چیزی "بد" اتفاق می افتد-مهم نیست در چه سنی است-ما بفهمیم که من-او-او بد نیستند ، بلکه من-او یک موقعیت سخت "بد" را تجربه کرده اند. تغییر رفتار می تواند نشان دهنده این باشد که یک اتفاق ناگوار رخ داده است (هر یک از این علائم ذکر شده در زیر ممکن است نه تنها نشانه ای از خشونت تجربه شده باشد). به عنوان مثال ، شستشوی کامل دست و بدن یا برعکس ، امتناع از بهداشت ، جمع آوری و تمیز کردن زباله ، عدم تمایل به رفتن به مکان خاص ، عقب نشینی در مراحل توسعه یا رشد سریع ، کمک ، تظاهرات ، اختلالات خواب و غذا ، نوسانات خلقی ، طغیان مکرر پرخاشگری ، کاهش شدید عزت نفس ، کلمات "من بد هستم" ، افزایش یا کاهش وزن شدید ، رد "جسمانی" - واگذاشتن به عقلانیت ، یا خلاقیت ، اختلال حافظه … (تکرار می کنم - این تجلیات می تواند دلیل کاملاً متفاوتی داشته باشد).

در قربانی خشونت ، 2 قسمت در داخل "محصور" شده است - قربانی و متجاوز. قدرت بدون تجلی محصور شده است - که باید در مقاومت ظاهر می شد ، اما نشد. خود خشونت و ضربه همیشه با احساس درماندگی همراه است. (این احساس را می توان به جنبه های مختلف زندگی منتقل کرد ، یا با این واقعیت جبران می شود که فرد تلاش می کند حوزه های مختلف زندگی را تحت کنترل منطقی خود درآورد). این بخش مخرب نیرو یا به خود او یا (ناخودآگاه) به مردان ، به سمت جهان است.

چندین مرحله مهم در درمان ضربه وجود دارد - تثبیت - مقابله - یکپارچگی. و این یک فرایند بسیار دقیق و با زحمت ساخته شده و زنده است.

فقط پس از تثبیت ، ریشه یابی در زمان حال ، ارتباط با منابع ، احساس حمایت ، زمانی مهم است که آمادگی - برای مقابله - با تجربه گذشته ، با یک فرد ، با یک موقعیت وجود داشته باشد. مهم این است که "قدرت خود را" بگیرید. انرژی خود را پس بگیرید و سپس - این بخش اکتسابی از خودتان را وارد زندگی واقعی خود کنید.

فلش موب بلافاصله رویارویی با تجربه گذشته است. بسیار مهم است که در حال حاضر به طور موازی رشد کند - حمایت و ایده هایی در مورد ادغام بوجود می آید.

اغلب از من س askedال می شود که چه چیزی مهم است که به دختران بگوییم تا از خشونت برای آنها راحت تر جلوگیری شود. متأسفانه ، ما قادر نخواهیم بود از عزیزان خود در برابر همه چیز محافظت کنیم.

اما این مهم است که دختر با احساس احترام ، تحسین برای پدرش بزرگ شود ، به طوری که او از قدرت پدر پر شود تا از سایر مردان به دنبال تأیید اهمیت خود نباشد.

مهم است که دختر نمونه ای از یک رابطه هماهنگ و محترمانه بین مادر و پدر را ببیند.

مهم است که والدین از تحمیل آنچه دختر و پسر باید. پسری که در سن خاصی با عروسک بازی می کند حساسیت ایجاد می کند ، دختری که در سن خاصی ماشین و تپانچه بازی می کند قدرت را می آموزد.

این مهم است که بدانید او می تواند کمک بخواهد ، فریاد بزند ، نه بگوید و پذیرفته شود.

این مهم است که بدانید در هر شرایطی می توانید روی پشتیبانی حساب کنید. اینکه احساسات والدین پایدار بوده و می توان به والدین اعتماد کرد.

مهم است بدانید که قسمتهای صمیمی بدن وجود دارد که او ممکن است اجازه ندهد (نباید اجازه دهد) به افراد غریبه دست بزند و حتی اگر از آنها خواسته شود ، نباید آنها را لمس کند.

مهم است بدانید که بدن او فوق العاده است.

این مهم است که خانواده فضایی - مراسم - بازی - داشته باشد که در آن می توان صریح صحبت کرد …

ایمنی برای خوانندگان

هربار که ما تجربه های متفاوتی را می شنویم - تماشا می کنیم - وقتی فیلم می بینیم یا داستانهای واقعی می بینیم - "سیستم آینه ای" ما کار می کند - نورون های آینه ای مغز ما می توانند بازتولید شوند - این تجربه در درون ماست. چرا فیلم هایی با صحنه های خشونت خطرناک هستند - ما به معنای واقعی کلمه هم تجربه قربانی و هم تجربه خشونت را در خود پرورش می دهیم. از یک سو ، این فرصت را به ما می دهد تا با دیگران همدردی کنیم ، از طرف دیگر ، زندگی شخص دیگری را اتخاذ کرده ، "کپی-پیست" کرده و او را با زندگی خود اشتباه می گیریم. صرف نظر از این که سرنوشت ها و زندگی های دشواری با چه چیزی روبرو هستیم ، مهم است که با احترام به سرنوشت دیگران به خاطر بسپاریم که ما خودمان را داریم ، که مرزهای بدن ما ، زندگی ما وجود دارد.

UPD:

تثبیت کننده. بفرمایید. چیزی که می ترسیدم اتفاق افتاد. موج چیزی را که سالها در محاصره و خفه شده بود برانگیخت. این پست ادامه پست قبلی است. در حال حاضر نامه ها و نامه های پیچیده ای در نامه من وجود دارد. درباره آنچه وحشت زده می شود ، آنچه برای کودکان ترسناک است ، تغییرات ناگهانی خلق و خو ، واکنش بدن ، حالت هیستریک … برای بسیاری ، تجربه آسیب زا - بهبود نیافته - اکنون با موجی از آسیب های گروهی پوشانده شده است - قیف ضربه باز می شود و کسانی را که اکنون نمی توانند تعادل خود را حفظ کنند به خود جذب می کند.

بیایید تثبیت شویم.

1. خواندن پست ها را متوقف کنید.

2. شما باید در حال حاضر بر زمان حال تمرکز کنید - رنگ ، طعم ، وضعیت ، سرد - گرم - آنچه در حال حاضر جلوی چشم شما قرار دارد ، بدن چه احساسی دارد ، چه احساسی دارد ، در حال حاضر چه فکری می کند.

3. شیرین بخورید ، چای با شکر بنوشید.

4. بار سنگینی به بدن خود بدهید - بدوید ، چمباتمه بزنید ، برقصید. احساس بدن خود را برگردانید. شما می توانید در حالی که زیر دوش ایستاده اید ، به طور متناوب آب را به تمام نقاط بدن "لمس" کنید.

5. در اینترنت "تکنیک های رهایی احساسی" را جستجو کنید - این یک روش تثبیت کننده خوب برای استفاده از نقاط خاص است.

6. کاری را انجام دهید که به شما حس مرزهای بدن را می دهد - دستان خود را بچرخانید ، ضربه بزنید ، دوش بگیرید - با تصور اینکه از تجربیات دیگران خلاص خواهید شد.

7. تصور کنید مرز بین امروز و گذشته را ترسیم کنید - بکشید ، تصور کنید ، عمل کنید - گویی از در گذشته خارج شده اید و آن را محکم می بندید.

8. با نگاه کردن به فرزندان خود ، سعی کنید احساس کنید و از نظر ذهنی بگویید - من می دانم که شما زندگی و سرنوشت خود را دارید ، نه مثل من یا دیگران.

9. وقتی قدرت دارید و قصد شما رسیده است ، لطفاً به روانشناس مراجعه کنید.

10. یک کتاب بسیار خوب - پیتر لوین - وجود دارد که از تروما شفا می بخشد. 12 مرحله. مکانیسم های بهبود را شرح می دهد. اما جایگزین درمان فردی نمی شود.

"پشت" هر ضربه ای ، زندگی و قدرت است. اجازه ندهید خود را از دست داده و قیف ضربه را تغذیه کنیم.

دختران عزیز. مهمترین وظیفه در خشونت زنده ماندن است. وظایف دیگری وجود ندارد و نباید انجام شود.

هنگام کار با مشتریان ، ابتدا باید لایه های عظیمی از گناه دائمی را مانند یخ های سرد بریزید. "من اعتراف کردم که این برای من اتفاق افتاده است." آنها خود را متهم به کودکان پنج ساله ، چهارده ساله ، درمانده ، با چاقو در گلوی خود در شب در پارک می کنند.

بازگویی خود ، حتی در دفتر آرام روانشناس زن ، آسیب زا است. وقتی مراجعه کننده در مورد هرگونه سوءاستفاده صحبت می کند ، این مکان بسیار لطیف ، ترسناک ، دردناک و زخمی ترین محل درمان است. درباره نحوه کتک زدن مادرم ، نحوه گیر افتادن او در ورودی ، نحوه تعقیب وی در مدرسه و اکنون در تورها. اما خشونت جنسی در کشور ما برای قربانی نیز با شرم همراه است. و بنابراین همه ساکت هستند.

اگر به لایه های بعدی برسید - در آنجا ، فراتر از ناتوانی و تحقیر ، نفرت و خشم فوق العاده ای وجود دارد. من می دانم که وقتی مشتری به این کار می رسد ، زنده می شود. او سرانجام به آن قسمتی می پیوندد که سالهاست جایی ندارد. دختر گناهکار در درون ما زندگی می کند و ما نفرت متجاوز را سرکوب می کنیم.

و در زندگی ما به صورت مورب و کج ظاهر می شود - افسردگی ، خرابی ، بیماری.

امروز بهمن سقوط کرد و در ابتدا می ترسیدم که داستان نویسان چگونه با آن کنار بیایند. بدون حمایت حرفه ای درمانی ، به طور عمومی ، در معرض خطر است. اما من قدرت شفابخش عمل گروهی را می دانم. پاکسازی و بازگرداندن قدرت.

به یاد داشته باشید که مهمترین کار را انجام داده اید. تو هنوز زنده ای. شما الان صحبت می کنید. بعلاوه ، من فکر می کنم و امیدوارم جهان تغییر کند ، زیرا ما در حال تغییر هستیم. مرزهای تجدید نظر شده از جمله موارد زیر شامل موارد زیر است:

- دستکاری؛

- دروغ؛

- خیانت - و بس است که از این قاعده خارج شوید.

- تبلیغات تلویزیونی ؛

- دمپایی و ضربه برای کودکان ؛

- سر بچه ها فریاد بزنید ؛

- در شبکه های اجتماعی با یکدیگر بی ادب باشید ؛

- ترغیب دوستان مهربان برای "پاسخ ملایم و آرام" هنگام بی ادبی و توهین ، زیرا "شما دختر هستید" و "چه نمونه ای را نشان خواهید داد" ، و همچنین "tyzhepsychologist" یا "tyzhevrach" یا "tyzhepisatel" ؛

- خشونت زمانی اتفاق می افتد که یک موقعیت اضطراری در جاده جلوی بینی شما ایجاد شود و زندگی شما را در معرض خطر ، آموزش ندیده ، یا مست ، یا رانندگان خسته کننده قرار دهد.

- خشونت زمانی است که برای شما تصمیم گرفته می شود که از این به بعد با چه داروهایی تحت درمان قرار نخواهید گرفت یا کدام محصولات را نمی توانید بخرید.

- خشونت زمانی است که شخصی که خود را دوست ، شوهر یا دوست دختر شما می نامد با شما بی صداقت است و از شما استفاده می کند.

- خشونت زمانی است که از گروه های بسته ، جایی که همه افراد خود هستند ، اطلاعات را پشت سر خود بگیرید. و بنابراین ، قدرت این فلش موب در باز بودن آن است.

- خشونت زمانی است که قوانین برای همه مناسب نباشد. هنگام مسدود شدن راه ها ؛ وقتی شما نمی توانید ، اما او می تواند ؛

- خشونت زمانی است که شما مجبور به کار اضافی می شوید.

- خشونت آهنگ "چرا تو اینقدر وحشتناک" است ؛ و خشونت محبوبیت این آهنگ است.

- خشونت زمانی است که از ارزش شما کاسته می شود و مورد انتقاد قرار می گیرید ، خواستار این هستید که متفاوت شوید - لاغرتر یا چاق تر ، بلوند یا سبزه ، هنگامی که باعث گریه و ترس شما می شوند.

و لیست همچنان ادامه دارد.

من هرگز نمایشگاه داران را ندیده ام - در اینجا خوش شانس بودم ، تا کلاس 7 عینک نداشتم و بینایی بسیار ضعیفی داشتم. و یک بار در اتوبوس یک شخص تند و زننده خود را مالش می داد ، و من این نفرت را به خوبی به خاطر دارم و چگونه دستانم می لرزید. و البته ، من نیز خود را - دو بار - در موقعیت های خطرناک یافتم. من عصبانی و سرسخت هستم ، بنابراین در کلاس سوم من فقط یک پسر چاق را در ورودی کتک زدم. و بار دوم - او از بالکن به بالکن بعدی پرید و مادربزرگ کسی را در آپارتمان شخص دیگری که تلویزیون تماشا می کرد ، ترساند. طبقه هفتم ، فرار کردم. من خوش شانسم.

گاهی اوقات ، در پذیرش روانشناسان یا دوستان قوی تر ، ما برای اولین بار یاد می گیریم که به خشونت از هر نوعی "نه" بگوییم ، و در عین حال عصبانی می شویم ، و نترسیم که اکنون مجازات می شوند. داستان بازگرداندن مرزها با معمول و روزمره "نه ، من نمی خواهم این کار را انجام دهم" آغاز می شود. نه گفتن را به فرزندان خود بیاموزید.

و می فهمید که اگر آنها را کتک بزنید ، تحقیرشان کنید ، به زور به آنها غذا بدهید ، به آنها دروغ بگویید ، در مورد مسائل مهم و دشوار با آنها صحبت نکنید ، آنها را تنبیه کنید ، آنها را مجبور به انجام کاری غیر دوست داشتنی کنید ، در این صورت نمی توانید همزمان به آنها عزت نفس را بیاموزید ، یاد بگیرید که غریزه حفظ خود را بشنوید ، زیرا شنیدن این غریزه به معنای شنیدن و احترام گذاشتن به اضطراب و ناراحتی شما است. من واقعاً امیدوارم که فرزندان ما متفاوت رشد کنند.

نترس.

ADF اگر خواندن متون متعدد در مورد خشونت برای شما دشوار است ، اگر دوباره دچار آسیب شده اید ، اگر مشکل است ، لطفاً مطالعه را متوقف کرده و با روانشناس نزدیک تماس بگیرید. روانشناسان نحوه کار با این را می دانند و حتی خاطرات بسیار دشوار را می توان پردازش ، تجربه کرد و در این صورت شما از گذشته دور می شوید و مقدار زیادی از نیرو و منابع خود را بازیابی می کنید.

توصیه شده: