2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
عاشق شدن با یک درمانگر - آیا این افتخار بزرگی است
وقتی همانطور که هستی در مقابلش باشی …
اینها خطوط بخت برگشته ای است که یکی از بیماران من می شناسد که اولین تجزیه و تحلیل را در زندگی خود پشت سر گذاشته بود ، و آسیب مادر و دختر بی رحم را در پشت سر خود داشت و سالها در سیستم درمان روانی ناکارآمد بود
در واقع ، آیا منحصر به فرد بودن این مورد عالی است؟ برای ارائه واضح تر ، من جرات دارم یک بازی ساده با کلمات را پیشنهاد کنم.
بسیاری از ما ، در عمل یا از روی تجربه شخصی ، با حالات افسردگی آشنا هستیم ، زمانی که جهان به طور غیرقابل کنترل تکه تکه شده است و راهی برای انجام آن وجود ندارد.
و در اینجا مفهوم کلی این کلمه پذیرفته شده است: "حالت روحی افسرده ، افسرده". پس چی؟ ماهیت را منعکس می کند؟ تقریباً پدیده انتقال وابسته به عشق شهوانی در تمرینات روانکاوی یکسان است. از دوره نظریه ای که پروفسور فروید به ما آموخت ، می دانیم که تنها منبع بسیار قدرتمند انرژی حیات در وجود انسان ، لیبیدو است ، نیرویی که همه چیز را متحد می کند و در مواقعی می تواند همه چیز را از بین ببرد. یک جاذبه طبیعی قدرتمند ، شبیه به رعد و برق که در نیمه شب بیداد می کند یا اقیانوسی بی پایان ، بی ته و آرام - همانطور که هر کس خوش شانس است. بنابراین ، درمانگر با همین اعلیحضرت لیبیدو ، دائماً با قدرت او در تماس است. از نظر تئوری ، ما می دانیم که فقط مهارت تحلیلگر ، درستی ، حساسیت و گشودگی او نسبت به کوچکترین تغییرات در بیمار باعث می شود که این نیرو را به یک کانال مفید و شفابخش هدایت کند. در مقابل ، همه چیز درون بیمار به طور فعال با این امر مقابله می کند. اما این فقط در ظاهر است ، فقط در نگاه اول اغوا کننده به نظر می رسد و این تنها یک نوک کوچک از یک کوه یخ بزرگ است. آه ، چقدر دور از استدلال خشک است که در هر تحلیلی ، دیر یا زود انتقال در صحنه ظاهر می شود ، ممکن است شهوانی باشد ، و این یک ماده بسیار ارزشمند برای توضیح بیشتر است.
یک مقاله جالب در اینترنت وجود دارد که می گوید چقدر درمان بیمار را به یاد بازتولید مجدد می اندازد ، چگونه او به طور واضح تکرار را تجربه می کند ، اما بیشتر و بارها پشت سر هم همان درد و وحشت را که با ضربه همراه بود ، نشان می دهد. و نکته اینجا چیست؟ در نگاه اول ، دوباره ، این بسیار شبیه مازوخیسم است ، زیرا یک شخص بارها و بارها پول می دهد تا درد را تجربه کند ، اما آن چیزی که در مرز صبر است. بنابراین کلماتی از فیلم هیجان انگیز به ذهن می آید: "رنگ زرد نشانه این است که مطیعین به حد مجاز ، قرمز نزدیک می شود - درد غیرقابل تحمل شده است و باید بلافاصله ضربه متوقف شود." به نظر می رسد بیماران ما در طیف رنگی از قرمز تا زرد ، به اصطلاح ، در حالت نارنجی وارد می شوند.
این موضوع به نظر من به اندازه کافی گسترده است و با تمام میل ، در حجم مقاله نمی گنجد ، که باعث می شود به راحتی درک و جالب باشد. با وجود این ، من می خواهم حداقل به طور خلاصه آنچه واقعاً در جریان است را برجسته کنم. بر اساس خاطرات مراجعینی که در رابطه خود با درمانگر با انتقال شهوانی روبرو شده اند ، می توان در مورد برخی الگوها صحبت کرد.
"قداست و تخلف ناپذیری" مرزهای شخصی همیشه به چشم می آید. تحلیلگر ، استاد است ، نه آماتور ، با دقت درک محدودیت های خود را در بیمار پرورش می دهد ، همانطور که یک مادر دوست داشتنی بدن نوزاد خود را در ابتدا پرورش می دهد و او را دوست دارد ، پاها ، بازوها ، شکم را می بوسد و نوازش می کند و به نوزاد می بخشد. ایده ای از بدن و کمی بعد درباره جهان خارج و جهان داخلی. درمانگر یک "مادر یدکی" است ، یک جانشین یا چیز دیگری است ، در حالی که با خود او نتیجه ای نداشت.
و سپس همه چیز در حال حاضر در نقاط ثابت است. در حال حرکت کامل ، بیمار با عمل کردن "تحت پوشش" قرار می گیرد ، این در صورتی است که با کلمات هوشمندانه انجام شود ، اما در واقع فرد ناراضی که برای کمک به ما مراجعه کرده است با تمام وجود سعی می کند به وضعیت قبلی بازگردد ، اما تکرار نکند. بارها بیشمار ، اما برای اینکه مادر درمانگر جدید رفتار متفاوتی داشته باشد ، دچار آسیب روانی مجدد نشد ، اما تکرار را لغو کرد و اجازه داد تا با یک مادر نسبتاً خوب ، همانطور که کلاسیک می گوید ، شفا را تجربه کنید.
به طور کلی ، به نظر می رسد یک داستان به ظاهر گیج کننده ، اما واقعاً ساده است: شما فقط باید عاشق یک درمانگر شوید و اغوا کنید ، اما فقط به منظور بدست آوردن یک "نه" روشن و غیرقابل برگشت.
توصیه شده:
خودشیفتگان - چرا اغواگران سرد جذاب و خطرناک هستند؟
بازاریابان در سراسر جهان ، با دقت در انتخاب عبارات و تصاویر ، در ذهن ما عظمتی از تجمل و لذت را می سازند ، که مطمئناً اگر مانند دیگران نباشید ، به آن خواهید رسید! معمولی بودن مد نیست ، موفقیت همراه استثنایی است! همه مجلات براق به ویژه ، منحصر به فرد و بی نظیر اختصاص داده شده است.
یک عادت خطرناک زنانه: 24 نشانه که نشان می دهد شما در آستانه نزدیک شدن هستید
زن یک عادت خطرناک دارد. به معنای پرانرژی ، دادن "پیراهن آخر" و بدون هیچ چیز باقی می ماند. علاوه بر این ، این همیشه دقیقاً به دلیل نیاز به کمک به کسی ایجاد نمی شود. بعضی اوقات ما آخرین مورد را به کسی می دهیم که واقعاً برای خوب بودن به آن نیازی ندارد ، به امید عشق ورزیدن ، و گاهی اوقات فقط از روی حماقت.
چرا تمرینات زنان در صورت پیشرو بودن مرد خطرناک است؟
"ازدواج یک موقعیت نیست. این یک مدال به نام "برای شجاعت" است اول: پدیده شوق برای زنان از کجا آمده است؟ نسل کنونی "دختران مطیع" بازماندگان و پسران مادر ، بزرگ شده توسط مادربزرگ ها و بی پدران ، خرد شده و در برنامه شخصی خود بیقرار شده اند ، باعث ایجاد تقاضا و موضوعی برای زنان "
ترس از روابط. چرا بودن با کسی اینقدر خطرناک است؟
دلایلی که فرد از وارد شدن به یک رابطه جدید می ترسد اصلی نیست. آنها بسیار واضح ، عادی هستند و همیشه شنیده می شوند. اما تا زمانی که مردم می پرسند: چرا نمی توانم با افراد عادی ملاقات کنم؟ چه مرگمه؟ و چرا دوباره به این بواسیر نیاز دارم؟ - موضوع باز و مرتبط باقی می ماند.
کودک نامرئی: چه چیزی می تواند برای تنهایی در دوران کودکی خطرناک باشد؟
یک کودک تنها یک طعمه آسان برای کودکان ، فرقه پرستان و فروشندگان مواد مخدر است. به هر حال ، اگر نتوانید یک شرکت خوب بدست آورید ، می توانید به یک شرکت بد برسید. من هیچ دوستی ندارم .. "مامان ، من نمی خواهم به مدرسه بروم. هیچکس آنجا با من دوست نیست.