2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
وقتی تورم مثبت با انگیزه ای برای خودکاملی ترکیب شود ، آنگاه تصویری که فرد با آن خود را می شناسد باید بی عیب و نقص باشد. بی عیب و نقص ماندن یک شیوه زندگی است که یکپارچگی ذهنی را حفظ می کند. هرگونه نقص در تصویر ایجاد شده وحشتناک است ، زیرا تهدید به تجزیه و افتادن در یک خلاء خودشیفته می کند. تصویر کامل ، کپسول شیشه ای است که خودشیفته در آن زندگی می کند.
دیواره های غیرقابل نفوذ کپسول به خودشیفته کمک می کند تا تمامیت روانی خود را حفظ کند ، اما از تماس باز و زنده با جهان درونی و بیرونی محصور شده است. خودشیفته با احساس ترس از عواقب احساسات و اعمال و همچنین برخورد با واقعیت ، وابسته به ساختارهای محافظ خود می شود. اما این ساختارها می توانند به سرعت تبدیل به یک تکه تکه شوند. موادی که از آنها ساخته شده اند ذاتاً شکننده هستند ، بنابراین خودشیفته بسیار آسیب پذیر است. و او به خوبی می داند که زخم می تواند برای او کشنده باشد.
ورونیکا ، 44 ساله ، از دختر 15 ساله اش شکایت کرد که رفتار نامنظمی داشت ، همه امور "شایسته" را رها کرد ، مدرسه را رها کرد و علاوه بر این ، مانند یک "پسر عجیب" لباس می پوشد. ماشا ، دختر ورونیکا ، توسط معلمان خوب دعوت شد ، او در یک لیس معتبر درس خواند ، در یک مدرسه موسیقی و هنر شرکت کرد. اما مدتی است که دختر شروع به امتناع از حضور در معلمان ، مدرسه موسیقی و هنر کرده است. او با والدین خود بی ادب بود ، بسته و غیرقابل دسترسی شد. والدین دریافتند که دختر با دوستان قدیمی خود ارتباط برقرار نمی کند ، در عوض او دوستان "مشکوک" جدیدی دارد ، که ساعت ها با آنها بازی می کند و با تلفن صحبت می کند.
ورونیکا در مورد دخترش صحبت کرد ، شرمنده بود ، او درباره دخترش یا جداگانه صحبت کرد یا ناگهان از شرم پوشیده شد. خود ورونیکا یک زن زیبا و آراسته است که می داند چگونه "خود را نگه دارد" و تأثیر خوبی بگذارد. ورونیکا آرزوی آینده ای عالی برای دخترش داشت و وقتی ماشا شروع به تخریب همه چیز کرد ، شکست خود را احساس کرد و به افسردگی خودشیفته سقوط کرد. ورونیکا با عصبانیت وارد یکی از جلسات شد و از آستانه در گفت که تمام وقت گذرانی در اینجا "هدر رفته" است. دخترش موهایش را کوتاه کرده و به رنگی "غیرقابل تصور" رنگ کرده است. جای درمانگر برای او نیست ، که موفق شد زندگی خود را "آنطور که باید" بسازد ، بلکه ماشا است که از شیب پایین رفت. این بار ، برای اولین بار ، ورونیکا به خود اجازه داد تا گریه کند و اعتراف کند که با این احساس که دخترش عمداً همه این اقدامات ظالمانه را انجام می دهد تا ناقص بودن خود را مرتکب شود ، او را وادار کرده است.
وقتی از ورونیکا خواستم فهرستی از کمال خودش تهیه کند ، آنها را در ستون سمت چپ و در ستون سمت راست ، ویژگی هایی را که به معنای کمال متضاد است ، بنویسید. وقتی کار تکمیل شد ، من و ورونیکا دیدیم چه اتفاقی افتاده است. و معلوم شد که همه ویژگی های کامل ورونیکا با ویژگی های "حقیر" ماشا مطابقت دارد. با گذشت زمان ، ورونیکا با جسارت بیشتری احساس شرم خود را پذیرفت ، که در تمام طول زندگی او همراه بود ، اما با دقت در پشت آموزش خوب ، ازدواج موفق و تربیت بی عیب و نقص یک کودک پنهان شده بود. ورونیکا همچنین توانست متوجه شود مشکلاتی که ماشا تجربه می کرد بیان نمادین سایه خود او بود: شرمنده ، تحقیر شده و طرد شده. به نظر می رسید ماشا خواسته ناخودآگاه مادرش برای بازی در سایه خود را برآورده می کرد. دو سال بعد ، ماشا تحصیلات متوسطه خود را گذراند و به دانشگاهی در کشور دیگری رفت ، جلوه های عجیب او و همچنین نزدیکی او به ورونیکا شروع به ضعیف شدن کرد. ورونیکا که بینش های زیادی را تجربه کرده و از تغییرات رفتار دخترش الهام گرفته بود ، احساس زنده بودن و آزادی بیشتری می کرد.
توصیه شده:
چگونه می توان دختر رو به رشد را پذیرفت. 7 اقدام اصلی برای مادر
"سلام ، من مشکلی دارم ، اگر می توانید راهنمایی کنید ، از شما سپاسگزار خواهم بود. دختر 13 ساله ام دیروز توسط یک پسر ، یک پسر 15 ساله رها شد ، ما در کیف زندگی می کنیم ، و او در روستا است. جلسات نادر بود ، عمدتا از طریق تلفن یا Vkontakte ، جایی که دیروز در مورد جدایی به او نامه نوشت.
چگونه یک دختر خوب می تواند مادر یک پسر بد باشد؟ (برای والدین دختر نیز مفید است)
من اغلب در طول مشورت ها ، وقتی یک مادر و یک کودک نوجوان روبرویم نشسته اند ، به این فکر می کنم که در چه مرحله ای از رابطه آنها چیزی خراب شده است؟ از طرف "خورشید شیرین" و "فرشته بور" محبوب ، کودک به "هیولا" ، "
مادر و دختر. گفتگوی جنجالی مادام العمر
"هر زنی به مادرش می رود و به سمت دخترش می رود … زندگی او در طول نسل ها گسترش می یابد ، که احساس جاودانگی را با خود به همراه دارد" (سی جی یونگ). "من صبح بیدار شدم ، دروغ می گویم ، منتظر مادرم هستم تا صبحانه بپزد ، و بعد یادم آمد که مادرم من هستم
هفت ضربه دختر یک مادر جدا شده از نظر احساسی
منبع: نویسنده: پگ استریپ ترجمه: اولگا لیخاچوا در کودکی ، یک دختر ابتدا می فهمد که در آینه کیست ، که برای او چهره مادرش است. او می فهمد که دوستش دارد ، و این احساس - که او شایسته عشق و توجه است ، که دیده می شود و شنیده می شود - به او قدرت رشد و تبدیل شدن به یک فرد مستقل را می دهد.
مادر و دوست دختر: شکستن مرزهای رابطه مادر و فرزند
"گمان نکنید که من برای آوردن صلح به زمین آمده ام ؛ من نیامده ام که صلح را به ارمغان بیاورم ، بلکه شمشیر هستم ؛ زیرا من آمده ام تا مردی را از پدرش جدا کنم ، و دختری با مادرش و دختری -با مادرشوهرش. و دشمنان مرد خانواده او هستند "(متی 10: