ایمنی مادر و سایه دختر

تصویری: ایمنی مادر و سایه دختر

تصویری: ایمنی مادر و سایه دختر
تصویری: زیباترین سرود درباره مادر همراه با چند تصاویر زیبا. 2024, آوریل
ایمنی مادر و سایه دختر
ایمنی مادر و سایه دختر
Anonim

وقتی تورم مثبت با انگیزه ای برای خودکاملی ترکیب شود ، آنگاه تصویری که فرد با آن خود را می شناسد باید بی عیب و نقص باشد. بی عیب و نقص ماندن یک شیوه زندگی است که یکپارچگی ذهنی را حفظ می کند. هرگونه نقص در تصویر ایجاد شده وحشتناک است ، زیرا تهدید به تجزیه و افتادن در یک خلاء خودشیفته می کند. تصویر کامل ، کپسول شیشه ای است که خودشیفته در آن زندگی می کند.

دیواره های غیرقابل نفوذ کپسول به خودشیفته کمک می کند تا تمامیت روانی خود را حفظ کند ، اما از تماس باز و زنده با جهان درونی و بیرونی محصور شده است. خودشیفته با احساس ترس از عواقب احساسات و اعمال و همچنین برخورد با واقعیت ، وابسته به ساختارهای محافظ خود می شود. اما این ساختارها می توانند به سرعت تبدیل به یک تکه تکه شوند. موادی که از آنها ساخته شده اند ذاتاً شکننده هستند ، بنابراین خودشیفته بسیار آسیب پذیر است. و او به خوبی می داند که زخم می تواند برای او کشنده باشد.

ورونیکا ، 44 ساله ، از دختر 15 ساله اش شکایت کرد که رفتار نامنظمی داشت ، همه امور "شایسته" را رها کرد ، مدرسه را رها کرد و علاوه بر این ، مانند یک "پسر عجیب" لباس می پوشد. ماشا ، دختر ورونیکا ، توسط معلمان خوب دعوت شد ، او در یک لیس معتبر درس خواند ، در یک مدرسه موسیقی و هنر شرکت کرد. اما مدتی است که دختر شروع به امتناع از حضور در معلمان ، مدرسه موسیقی و هنر کرده است. او با والدین خود بی ادب بود ، بسته و غیرقابل دسترسی شد. والدین دریافتند که دختر با دوستان قدیمی خود ارتباط برقرار نمی کند ، در عوض او دوستان "مشکوک" جدیدی دارد ، که ساعت ها با آنها بازی می کند و با تلفن صحبت می کند.

ورونیکا در مورد دخترش صحبت کرد ، شرمنده بود ، او درباره دخترش یا جداگانه صحبت کرد یا ناگهان از شرم پوشیده شد. خود ورونیکا یک زن زیبا و آراسته است که می داند چگونه "خود را نگه دارد" و تأثیر خوبی بگذارد. ورونیکا آرزوی آینده ای عالی برای دخترش داشت و وقتی ماشا شروع به تخریب همه چیز کرد ، شکست خود را احساس کرد و به افسردگی خودشیفته سقوط کرد. ورونیکا با عصبانیت وارد یکی از جلسات شد و از آستانه در گفت که تمام وقت گذرانی در اینجا "هدر رفته" است. دخترش موهایش را کوتاه کرده و به رنگی "غیرقابل تصور" رنگ کرده است. جای درمانگر برای او نیست ، که موفق شد زندگی خود را "آنطور که باید" بسازد ، بلکه ماشا است که از شیب پایین رفت. این بار ، برای اولین بار ، ورونیکا به خود اجازه داد تا گریه کند و اعتراف کند که با این احساس که دخترش عمداً همه این اقدامات ظالمانه را انجام می دهد تا ناقص بودن خود را مرتکب شود ، او را وادار کرده است.

وقتی از ورونیکا خواستم فهرستی از کمال خودش تهیه کند ، آنها را در ستون سمت چپ و در ستون سمت راست ، ویژگی هایی را که به معنای کمال متضاد است ، بنویسید. وقتی کار تکمیل شد ، من و ورونیکا دیدیم چه اتفاقی افتاده است. و معلوم شد که همه ویژگی های کامل ورونیکا با ویژگی های "حقیر" ماشا مطابقت دارد. با گذشت زمان ، ورونیکا با جسارت بیشتری احساس شرم خود را پذیرفت ، که در تمام طول زندگی او همراه بود ، اما با دقت در پشت آموزش خوب ، ازدواج موفق و تربیت بی عیب و نقص یک کودک پنهان شده بود. ورونیکا همچنین توانست متوجه شود مشکلاتی که ماشا تجربه می کرد بیان نمادین سایه خود او بود: شرمنده ، تحقیر شده و طرد شده. به نظر می رسید ماشا خواسته ناخودآگاه مادرش برای بازی در سایه خود را برآورده می کرد. دو سال بعد ، ماشا تحصیلات متوسطه خود را گذراند و به دانشگاهی در کشور دیگری رفت ، جلوه های عجیب او و همچنین نزدیکی او به ورونیکا شروع به ضعیف شدن کرد. ورونیکا که بینش های زیادی را تجربه کرده و از تغییرات رفتار دخترش الهام گرفته بود ، احساس زنده بودن و آزادی بیشتری می کرد.

توصیه شده: