در مورد قهرمانان نامرئی فرایند درمانی

تصویری: در مورد قهرمانان نامرئی فرایند درمانی

تصویری: در مورد قهرمانان نامرئی فرایند درمانی
تصویری: به دست اوردن قدرت های ماورایی با تقویت ذهن و مراقبه 2024, مارس
در مورد قهرمانان نامرئی فرایند درمانی
در مورد قهرمانان نامرئی فرایند درمانی
Anonim

وقتی مشتری برای کمک به روانشناس مراجعه می کند ، آسیب ، تجربیات ، و تمام تجربیات شخصی ارتباط را با خود به همراه می آورد. او در مورد زندگی خود ، در مورد بستگان خود - والدین ، خواهران یا برادران و سایر اعضای خانواده صحبت می کند. اما آنها خود به طور مستقیم به دفتر شما نمی آیند ، مشتری تجربیات خود را در مورد آنها ارائه می دهد. اینها تصاویری داخلی هستند که از دوران کودکی در ارتباط با مادر ، پدر یا شخص مهم دیگری که در این نزدیکی بود ، در درون او بوجود آمده است. این "پدر درونی" یا "مادر" است که اغلب در داخل آنها دیالوگ هایی وجود دارد.

و هرچه مراجعه کننده داستان خود را در درمان باز می کند ، واضح تر می شود که چگونه این پدران ، مادران و پدربزرگ ها و مادربزرگ های داخلی به صدا در می آیند. و متأسفانه ، اغلب اتفاق می افتد که اینها صدای حمایت و همدلی نیستند ، بلکه برعکس هستند. و در اینجا ما با مفهوم دیگری روبرو هستیم که نیاز به توضیح دارد. این مفهوم "انتقال" است ، یعنی حرکت ناخودآگاه احساسات و روابط قبلاً تجربه شده (به ویژه در دوران کودکی) ، که برای یک شخص در نظر گرفته شده بود ، به طور کامل به شخص دیگر. انتقال یک مکانیسم دفاعی در روان ما است که ما را از تجربیات سخت و دردناک محافظت می کند. و می تواند خود را در این واقعیت نشان دهد که مشتری شروع به نسبت دادن احساسات خصمانه یا ممنوع خود به درمانگر خود می کند. وقتی این اتفاق می افتد ، ما در مورد تشکیل انتقال منفی صحبت می کنیم. این یک مرحله دشوار اما مهم در فرایند درمانی است.

در انتقال منفی ، صدای انتقادی پدر ، عصبانیت پنهان و بیان نشده مادر ، کینه و تجاوز به برادر یا خواهر می تواند بر روانشناس بیفتد. اینها می توانند مظاهری مانند "شما کار خود را بد انجام می دهید ، برای من آسانتر نمی شود" ، "من نمی خواهم از قوانین شما پیروی کنم" ، "شما همیشه از من انتقاد می کنید" ، "من خودم می دانم که بهترین کار چیست برای من ، بدون تفاسیر شما ". شخصی با تمام وجود از ناتوانی و درماندگی که در دوران کودکی غیرقابل تحمل بود و اکنون نیز غیرقابل تحمل است ، دفاع می کند.

و رسیدن به این احساسات و بیان آنها واقعاً برای درمانگر دشوار است. حتی تصور چنین امکانی باعث ایجاد ترس های زیادی از شنیده نشدن ، تمسخر ، طرد شدن ، ترس از غیرطبیعی شدن در نظر درمانگر می شود. و ممکن است برای همه این افکار احساس گناه وجود داشته باشد. اما رسیدن به آنها امکان پذیر است. در تماس محرمانه با درمانگر ، جایی که فضای امنی وجود دارد ، مراجعه کننده می تواند سعی کند این احساسات را بیان کند - عصبانیت ، عصبانیت ، ناامیدی ، ترک ، مانند رابطه با درمانگر "اینجا و اکنون" و مادر داخلی ، پدر یا سایر بزرگسالان مهم که در کودکی آنجا بودند.

چنین تماس و فضایی فوراً جمع نمی شود و زمان می برد. همانطور که در زندگی روزمره ، اعتماد از جلسه به جلسه به آرامی ایجاد می شود. صبر ، نگرش دقیق درمانگر نقش مهمی در این امر و همچنین تلاش ها و علاقه خود مراجعه کننده دارد.

در عین حال ، چنین کارهایی ، بیان احساسات شما در تماس با درمانگر ، تجربه جدیدی را به مشتری می دهد - هنگامی که شخصی که به او احساسات منفی خود را ابراز می کنید ، در ارتباط عادی واکنش فرد را نشان نمی دهد ، از دفاع خود دفاع نمی کند. ، در پاسخ احساسات منفی را نشان نمی دهد. … او در برابر فشار مقاومت می کند ، آن را "شامل" می کند ، در حالی که با شما در تماس است. بارها و بارها ، مشتری بیشتر و بیشتر می فهمد که می توان این احساسات را تحمل کرد ، شما می توانید به آنها اختیار دهید و در عین حال خود را از دست ندهید و ارتباط خود را با شخص دیگر قطع نکنید. در همان زمان ، تجدیدنظر در بسیاری از فرایندها وجود دارد: هم آنچه بین درمانگر و مراجعه کننده در جلسه اتفاق می افتد ، و هم بارهای عاطفی قدیمی مراجعه کننده.

مشتری این تجربه را جذب می کند ، آن را جذب می کند ، بنابراین اشیاء داخلی خود را تغییر می دهد. پدر درونی نه تنها می تواند انتقاد کرده و ارزش خود را از دست بدهد ، بلکه می تواند از تحسین و حمایت نیز برخوردار باشد.صدای درونی مادر گرم می شود ، مراقبت و محبت می کند ، که ما اغلب در هر سنی به آن نیاز داریم.

در عین حال ، رابطه بین مراجعه کننده و درمانگر نیز در حال تغییر است ، انتقال به طور فزاینده ای یک علامت مثبت به دست می آورد. به عنوان مثال ، مراجعه کننده به درمانگر خود تبدیل می شود و تجربه مثبتی را که دریافت کرده است ، ادغام می کند. او در درون خود احساس حمایت و پشتیبانی می کند. هرگونه تجربه ای را از منشور این اشیاء خوب درک می کند ، می داند چگونه در برابر احساسات خود و احساسات دیگران مقاومت کند. اینها تغییرات مهمی هستند که زندگی فرد را هماهنگ تر و آزادتر می کند و فضا را برای تحقق خواسته های واقعی او فراهم می کند. و این می تواند نشانه ای از امکان تکمیل فرآیند درمانی باشد.

به طور خلاصه ، می خواهم اضافه کنم که در اینجا سعی کردم نحوه درمان را به صورت کلی ، افکار و تجربیاتم ، ناشی از درمان شخصی و تجربه کار با مراجع ، برایم شرح دهم. آنچه در کار رایج است ، علیرغم این واقعیت که سابقه و روند درمانی هر فرد فردی و منحصر به فرد است.

من با نقل قولی از روان درمانگر و نویسنده نروژی فین اسکردرود ، که من را در نوشتن این مقاله ترغیب کرد ، به پایان می رسانم: "در گفتگوی روان درمانی ، ما برای نزدیک شدن به درد تلاش می کنیم. با این حال ، این کار به منظور رها کردن او انجام می شود."

توصیه شده: