من خودم را نمی شناسم: زندگی ساختگی

فهرست مطالب:

تصویری: من خودم را نمی شناسم: زندگی ساختگی

تصویری: من خودم را نمی شناسم: زندگی ساختگی
تصویری: Я ГОТОВ ПОКЛЯСТЬСЯ ДИМАШ - НЕ ЧЕЛОВЕК! АРАБ BOUNDY О КАЗАХЕ ДИМАШЕ (SUB) 2024, مارس
من خودم را نمی شناسم: زندگی ساختگی
من خودم را نمی شناسم: زندگی ساختگی
Anonim

در حین کار ، اغلب از مشتریان مختلف می شنوم: "من نمی دانم واقعاً چه هستم. من نمی دانم چه می خواهم ، کجا می روم ، واقعاً چه چیزی را دوست دارم و چه چیزی را اصلا دوست ندارم … من خودم را اصلاً نمی شناسم. "

به عنوان یک قاعده ، همه این افراد از نظر روانی سالم هستند ، "در ذهن و حافظه سالم" ، از نظر اجتماعی سازگار هستند و از بسیاری جهات موفق هستند.

با این وجود ، اغلب معلوم می شود که یک فرد به ظاهر بسیار مرفه در واقع از زندگی خود راضی نیست و بسیار ناراضی است.

چگونه این اتفاق می افتد؟

در رویکرد مشتری مداری که من با آن کار می کنم ، مفهومی از "پذیرش مشروط" وجود دارد که علت این پدیده را توصیف می کند.

شخصیت کودک در تعامل با والدین شکل می گیرد.

در آنها ، مانند آینه ، بازتابی از خود ، ویژگی های خود را می بیند ، اطلاعاتی در مورد آنچه که است دریافت می کند.

و او کاملاً به دیدگاه والدین خود اعتقاد دارد.

علاوه بر این ، یک کودک کوچک تغییرات روحی والدین را بسیار ظریف احساس می کند و این تغییرات را عمدتا با این واقعیت که آیا آنها از آنها خوشحال هستند یا نه ، آیا او را دوست دارند ، پیوند می دهد.

به منظور دریافت تأیید و گرمی والدین ، کودک آماده است تا هر چیزی شود ، مادامی که دوستش داشته باشد. او یاد می گیرد که انتظارات و شرایط والدین را برآورده کند ، تصویری که آنها می خواهند در او ببینند ، و از ترس عدم تایید و طرد شدن ، تجربیات ، احساسات ، احساسات و نیازهای واقعی او را قربانی می کند.

در نتیجه ، جایگزینی برای "من" خود کودک وجود دارد.

مردی بزرگ می شود که خود را تنها از راه تربیت خود می داند ، چگونه می خواستند او را ببینند ، چگونه والدینش او را پذیرفتند.

با این حال ، آن "من" واقعی ، که در دوران کودکی به خاطر پذیرش والدین سرکوب شده است ، در هیچ جا ناپدید نمی شود و خود را در بزرگسالی با تردیدهای نامفهوم ، بی تفاوتی و حالتهای افسردگی به یاد می آورد.

به نظر می رسد که یک شخص واقعاً ممکن است خود را نشناسد و زندگی ای نکند که بتواند واقعاً او را خوشحال کند.

اما او قادر است خود را دوباره کشف کند!

به نظر من ، در این مورد ، کمک روانشناس ممکن است شامل تجربیات و احساسات ناخودآگاه یا تحریف شده مشتری باشد ، با آنها با توجه و بدون محکومیت رفتار کرده و آنها را به مشتری منتقل کند (بازتاب) ، و به او کمک کند تا تشخیص دهد ویژگی های واقعی او را بپذیرید و خودتان را به عنوان واقعی بپذیرید.

توصیه شده: